بیانات رهبر معظم انقلاب در خطبه اول نماز جمعه (01 / 09 / 1381)

وصیت امام علی (ع) به تقوی

خوشبختانه ملت ما، ملت علوی است و معتقد و مرید و عاشق امیرالمؤمنین علیه الصّلاة و السّلام است. لازمه این محبّت این است که کلمات آن بزرگوار را آویزه گوش کنیم؛ اینها را فقط یک توصیه خشک و خالی به حساب نیاوریم؛ برای عمل، آنها را در پیش روی خود قرار دهیم و تصمیم بگیریم. آن بزرگوار در این راه مجاهدت کردند و در همین راه هم به شهادت رسیدند. «قتل فی محراب عبادته لشدّة عدله»؛ عدالت او موجب شهادت او شد. پایبندی واقعی و صادقانه و صمیمی او به عدالت و مبنای اصیلی که آن بزرگوار در همه دوران حکومتشان آن را دنبال می کردند موجب شد جانشان در معرض این تهدید قرار گیرد و خون مبارکشان در محراب عبادت ریخته شود.

کد : 147315 | تاریخ : 19/01/1396

امروز در خطبه اوّل، جمله ای را از امیرالمؤمنین علیه الصّلاة و السّلام مطرح می کنم که به وصیّت آن بزرگوار به اولاد و بازماندگانشان مربوط است و آن گونه که خود ایشان - بنا به نقل نهج البلاغه(۱) - در آن نوشته مرقوم کرده اند، مخاطب این وصیّت، همه کسانی هستند که این نامه و این وصیّت به آنها می رسد؛ یعنی ما هم مخاطب کلمات امیرالمؤمنین  علیه الصّلاة و السّلام هستیم. این همان وصیّت معروف است که بعد از یکی دو سطر می فرمایند: «اوصیکما و جمیع ولدی و اهلی و من بلغه کتابی بتقوی اللَّه و نظم امرکم و صلاح ذات بینکم(۲)». تقریباً بیست مطلب در این وصیّت ذکر شده است. بدیهی است وصیّت یک انسان بزرگ، آن هم وقتی که در آخرین ساعات عمر او این وصیت نوشته می شود، شامل حسّاسترین مطالب به نظر اوست. امیرالمؤمنین علیه الصّلاةوالسّلام این وصیت را بعد از ضربت ابن ملجم نوشته اند؛ «لمّا ضربه ابن ملجم(۳)». تقریباً بیست مطلبی که در این وصیت آمده، مهم است. مطالب، درباره دنیاطلبی، قرآن، حج، جهاد، یتیمان، همسایگان و... است. دو مطلب از تقریباً بیست مطلب را انتخاب کرده ام تا امروز عرض کنم: یکی «نظم امرکم» و دوم «صلاح ذات بینکم»؛ یعنی ایجاد الفت میان برادران. از این جا می شود فهمید که این دو مطلب جزو مطالب بسیار مهم در نظر امیرالمؤمنین علیه الصّلاة و السّلام است.

نظم از جمله موضوعاتی است که وقتی انسان در معنا و مفهوم و کارکرد آن در زندگی خود غور می کند، اهمیت آن را بیشتر درک می کند. نظم یعنی هر چیزی در جای خود قرار گیرد. جهان که در پیرامون ما انسانها و در زمین و آسمان گسترده شده است، یک مجموعه قانونمند است. قانون و نظم، بر جمیع جریانات و حوادث عالم و حرکات دنیای مورد احساس و دید و جهان پیرامون ما حاکم است. انسان هم یکی از اجزای همین عالمِ برخوردار از نظم است. زندگی طبیعی انسان هم دارای نظم است. گردش خون، ضربان قلب، دمیدن ریه ها و بقیه تحرّکات و فعل و انفعالاتی که در بدن انسان و جسم آدمی وجود دارد، همه تابع نظم است. اگر عمل و رفتار انسان از نظم برخوردار باشد، هماهنگی میان او و دنیای پیرامونش تأمین خواهد شد.  نظم به انسان این فرصت را می دهد تا بتواند از هر چیزی به نحو شایسته آن استفاده کند و چیزی معطّل نماند. اگر در جسم انسان بینظمی پدید آید، با بیماری همراه است، یا نامش بیماری است. عیناً همین مطلب در رفتارهای انسان - چه در زندگی فردی و چه در رفتارهای اجتماعی - وجود دارد؛ بنابراین نظم دارای اهمیت است.

البته قلمرو نظم، وسیع است. از زندگی خصوصی انسان و درون اتاقی که در آن زندگی یا کار می کند، نظم مطرح می شود - اتاق منظّم، اتاق نامنظّم - تا رفتارهای فردی او در محیط کار و درس و تحصیل و تا محیط اجتماعی و ساخت جامعه و بنای نظام اجتماعی؛ یعنی همان ساختی که از نظم ویژه ای که تابع فلسفه خاصّی است، سرچشمه گرفته است. همه اینها مشمول «و نظم امرکم» است که امیرالمؤمنین علیه الصّلاةوالسّلام در این قطعه از وصیّتشان آن را بیان فرمودند.

آن حضرت قبل از آن که نظم را مطرح کنند، تقوا را مطرح کرده اند. اوّلِ وصیت هم تقوا آمده است - «اوصیکما بتقوی اللَّه و ان لا تبغیا الدّنیا و إن بغتکما(۴)» - ولی بعد از دو سطر، باز می فرمایند: «اوصیکما و جمیع ولدی و اهلی و من بلغه کتابی بتقوی اللَّه و نظم امرکم)»؛ این جا تقوا را مجدداً تکرار می کنند. این شاید اشاره به این نکته باشد که نظمی در زندگی فردی و نظام زندگی عمومی و اجتماعی انسان مطلوب است که از تقوا سرچشمه گیرد و با تقوا همراه و هماهنگ باشد. پس، این یک وصیّت کلّی است برای همه ما که در زندگی شخصی و خانوادگی و در کارهای تحصیلی و اداری و در مشاغلی که در جامعه داریم، نظم و برنامه ریزی را مراعات کنیم. اینها نظمهای عمدتاً فردی است؛ اما در سطح جامعه هم باید نظم را مراعات کنیم. هر کس در هر جایی قرار دارد، خود را موظّف بداند که نظم اجتماعی را رعایت کند. این یک ادب عمومی برای ما در سطح جامعه است؛ همه هم در این جهت شریک هستند.
 
رعایت قوانین و رعایت برادری و مروّت و زیاده خواهی نکردن و تجاوز به حقوق دیگران نکردن و رعایت وقت را کردن - چه وقت خود، چه وقت دیگران - رعایت مقرّرات در عبور و مرور و رفت و آمد و مسائل مالی و تجاری و امثال اینها، همه مصادیق نظم است. یک مصداق مهمِ  نظم هم این است که میان کارکرد ما در جامعه و افکار و عقاید و شعارهای ما هماهنگی برقرار باشد. از بینظمیهای بسیار خطرناک یکی همین است که در جامعه ای مبانی فکری و عقیدتی و باورهایی که جامعه به آن ایمان و اعتقاد دارد، یک چیز باشد؛ اما رفتارهایی که براساس همین قواعد و باورها باید شکل بگیرد و هنجار عمومی اجتماعی را تشکیل دهد، با آن باورها و فکرها و مبانی منطبق نباشد. این نوعی دورنگی و دورویی و نفاق عمومی را به وجود می آورد و بسیار خطرناک است.

اسم اسلام را آوردن و تکرار کردن، اما در عمل هیچ به مبانی اسلامی باور نداشتن؛ اسم حقوق بشر را به عنوان مبنا و قاعده فکری مطرح کردن، اما در عمل هیچ رعایت حقوق بشر را نکردن - که امروز در سطح بین المللی متأسّفانه یکی از بلاهای بزرگ جامعه بشری این است - اسم آزادیخواهی را آوردن، اما در عمل رعایت آزادی دیگران را نکردن؛ اسم قانون و قانون طلبی را آوردن، اما در عمل پایبند به قانون نبودن، از جمله خصوصیّات بسیار بد و یکی از مصداقهای بارز و خطرناک بینظمی است. البته مسؤولان که می خواهند مقرّرات و قوانین را به وجود آورند یا اجرا نمایند، باید بیشتر رعایت کنند؛ آحاد مردم هم در رعایتهای عمومی خودشان باید به این موضوع توجّه کنند.

مطلب دوم، «صلاح ذات بینکم» است. صلاح ذات البین که امیرالمؤمنین علیه الصّلاة و السّلام در وصیّت مهم خود آن را بیان می کنند، فقط ائتلاف و اتّحاد ظاهری نیست که دو گروه و دو جماعت بر سر یک چیز، قراردادی ببندند و ائتلاف ظاهری تشکیل دهند؛ از این بالاتر است؛ یعنی فیمابین همدیگر، دلها با هم صاف شود؛ ذهنها نسبت به یکدیگر خوشبین شود و هیچ گونه تعرّض و ایذایی از کسی و از جناحی به یک مجموعه دیگر صورت نگیرد.

در همین جمله، بعد از این که می فرمایند «و صلاح ذات بینکم»، به سخن پیغمبر اکرم استشهاد می کنند و می فرمایند: «فانّی سمعت جدّکما صلّیاللَّه علیه واله وسلّم یقول صلاح ذات البین افضل من عامّة الصّلاة و الصّیام»؛ یعنی فضیلت اصلاح ذات البین مردم - دلها را به هم نزدیک کردن و ذهنها را نسبت به هم خوشبین نمودن - از هر نماز و روزه ای بیشتر است. اگر کسی  نماز مستحبّی بخواند یا روزه مستحبّی بگیرد، یا برود برای اصلاح ذات البین تلاش کند؛ دومی افضل است. این هم از چیزهایی است که ما امروز به آن خیلی احتیاج داریم.

یکی از کارهایی که دشمنان ملت ایران از اوّلِ انقلاب تاکنون به طور جدّی دنبال آن بوده اند، همین دل چرکین کردن گروههای جامعه نسبت به یکدیگر است؛ چه گروههای سیاسی، چه گروههای مذهبی و دینی و چه قشرهای مختلف. در طول زمان، استعمار و بخصوص استعمار انگلیس - آن زمان که بر تمام مناطق خاور میانه و کشور ما و کشورهای دیگر مسلّط بود - این سیاست را دنبال می کرد؛ بعد هم دیگران یاد گرفتند. امریکاییها هم امروز همین کار را می کنند؛ دشمنان ملت ایران هم نسبت به کشور ما همین کار را در برنامه خود دارند: دلها را نسبت به هم چرکین و قشرها را از یکدیگر روگردان کنند.
 
اوّلِ انقلاب به برکت فریادِ اصلاح طلبِ امام و حرکت اصلاحی انقلاب، دلها و قشرها به هم نزدیک شدند. سالهاست آن شکافهایی که قبل از انقلاب بین قشرها وجود داشت، دیگر وجود ندارد. بین روحانی و دانشجو، بین نظامی  و غیر نظامی، بین روشنفکر و مجموعه کاسب و تاجر، شکافهای سنّتیای وجود داشت که سالها روی آن کار شده بود؛ اما این شکافهابعد از انقلاب ترمیم گردید، از بین رفت و یا کم شد. امروز بار دیگر می خواهند این شکافها را به وجود آورند؛ همچنان که شکافهای مذهبی را زیاد می کنند و گروههای مذهبی را وادار به تظاهر به دشمنی با یکدیگر می نمایند، برای این که شکاف ایجاد شود. شکافهایی که بین بدنه یکپارچه مردم به وجود می آید، راه را برای دشمن باز می کند و دشمن با این اختلافهامی تواند در داخل یک جامعه و یک کشور نفوذ کند و سیاستهای خود را دنبال نماید. همه باید خیلی مراقب باشند.

شما می بینید امروز تبلیغات جهانی روی چند چیز متمرکز است: یکی از آنها این است که در داخل نظام جمهوری اسلامی،  مجموعه متصدّیان و خدمتگزاران نظام و کارگزاران کشور را به دو دسته تقسیم می کنند و برای هر دسته اسم می گذارند؛ البته یک عدّه هم ساده لوحانه در داخل کشور همان حرفی را که آنها می زنند، تکرار می کنند که در واقع حرف اینها نیست، حرف آنهاست. همان دشمن خارجی وقتی متصدّیان نظام را به دو دسته تقسیم کرد، اعلام می کند ما با این دسته موافق و با آن دسته مخالفیم؛ یک دسته اسمشان اصلاح طلب است، یک دسته اسمشان محافظه کار است. اینها دام دشمنان است؛ همه باید متوجّه باشند در دام دشمن قرار نگیرند. امیرالمؤمنین علیه الصّلاة و السّلام به ما می فرمایند: «صلاح ذات بینکم»؛ دلها را با هم صاف و به هم نزدیک کنید. اختلاف سلیقه ها را به معنای دشمنی تلقّی نکنید. اختلاف نظر و اختلاف سلیقه، حتّیاختلاف عقاید سیاسی و دینی و غیره، تا آن جایی که به مبانی عملی نظام ارتباطی ندارد، می تواند موجب دشمنی و جدایی و خصومت با یکدیگر نشود.

امیرالمؤمنین علیه الصّلاة و السّلام زندگی خود را - زندگیای که هر ساعتش به قدر عمرها ارزش داشت - وقف کردند برای  این که جامعه را در زمان خود، و جامعه اسلامی و بشری را در طول تاریخ هدایت کنند و بسازند. خوشبختانه ملت ما، ملت علوی است و معتقد و مرید و عاشق امیرالمؤمنین علیه الصّلاة و السّلام است. لازمه این محبّت این است که کلمات آن بزرگوار را آویزه گوش کنیم؛ اینها را فقط یک توصیه خشک و خالی به حساب نیاوریم؛ برای عمل، آنها را در پیش روی خود قرار دهیم و تصمیم بگیریم. آن بزرگوار در این راه مجاهدت کردند و در همین راه هم به شهادت رسیدند. «قتل فی محراب عبادته لشدّة عدله»؛ عدالت او موجب شهادت او شد. پایبندی واقعی و صادقانه و صمیمی او به عدالت و مبنای اصیلی که آن بزرگوار در همه دوران حکومتشان آن را دنبال می کردند موجب شد جانشان در معرض این تهدید قرار گیرد و خون مبارکشان در محراب عبادت ریخته شود. ما در زیارت عاشورا به امام حسین علیه الصّلاةوالسّلام عرض می کنیم: «السّلام علیک یا ثاراللَّه و ابن ثاره»؛ یعنی مثل خون اباعبداللَّه علیه الّسلام، صاحب خون امیرالمؤمنین علیه الصّلاةوالسّلام هم خداوند متعال است؛ چون این خون هم در راه احقاق حق و احیای عدالت بر زمین ریخته شد. همه باید به احترام این خون پاک و آن شخصیت عظیم و قدسی و آن ولیّ اعظم الهی سعی کنیم این فرمایشها و توصیه ها را که خطاب به ما هم هست، در عمل خودمان رعایت کنیم.

پروردگارا! ما را جزو پیروان واقعی امیرالمؤمنین علیه الصّلاةوالسّلام قرار بده. پروردگارا! ما را با محبّت و ولایت آن بزرگوار زنده بدار و با محبّت و ولایت آن بزرگوار بمیران و در راهی که آن حضرت پیمودند ما را ثابت قدم بدار.

۱. نهج‌البلاغه، نامه‌ی 47

2.  نهج‌البلاغه: نامه 47

3.  و من وصیّةٍ له علیه‌السّلام للحسن و الحسین علیهماالسّلام لمّا ضربه ابن ملجم لعنةاللَّه» / عنوان

انتخابی نامه 47 در نهج‌البلاغه.

4. نهج‌البلاغه: اوّلین عبارتِ وصیتنامه امام علی (ع) / نامه 47

برای مشاهده منبع اینجا را کلیک کنید.

انتهای پیام /*