مسابقه آیین انقلاب اسلامی

دین افیون است یا محرک؟

«اصلِ دین، افیون است»! دین را اینها اینطور تبلیغات کردند. و مع الاسف در خود ایران و در جوانهای ما هم تأثیر گذاشت و گذاشته و در بعضی از این روشنفکرهای ما هم باز اثرش هست. اینها از همان تفاله هایند.

کد : 148007 | تاریخ : 27/01/1396

«اصلِ دین، افیون است»! دین را اینها اینطور تبلیغات کردند. و مع الاسف در خود ایران و در جوانهای ما هم تأثیر گذاشت و گذاشته و در بعضی از این روشنفکرهای ما هم باز اثرش هست. اینها از همان تفاله هایند. حالا که حالا باز اثرش هم هست: دین افیون است! افیون جامعه است! معنایش این است که دین آمده است که مردم را- یعنی دین را درست کردند همین قدرتمندها درست کردند، برای اینکه مردم را خواب کنند و آنها بچاپند! همان طوری که افیونی وقتی افیون کشید چرت می زند و دیگر توجه به چیزی ندارد، دین را هم اینها تبلیغ کردند که یک همچو چیزی است که قدرتمندها درست کردند که مردم توجه به دین بکنند [تا] مثل آدمی که افیون می کشد خواب بروند، و آنها بیایند غارت کنند و از بین ببرند. راجع به دین اینطور گفتند. کشاندندش [به ] اسلام که قدرتمندتر دین می بود همین حرفها را کشاندندنش به اسلام: اسلام برای هزار و چهارصد سال پیش خوب است. این را بعضی از اشخاصی که از تفاله های آنها ماندند حالا هم باز این را می گویند. «نمی شود همه احکام اسلام الآن تحقق پیدا بکند. این  مالِ سابق است، مالِ حالا نیست.»! و از این حرفهایی که همینها گاهی می زنند، و گاهی هم نفهمیده، اکثراً هم شاید از روی نفهمی می زنند؛ نه اینکه عداوت دارند؛ از روی نفهمی که اسلام را اصلًا نمی دانند چیست، تا اینکه اسلام مالِ چه وقت است. اینها اصلًا اطلاع ندارند که اسلام چیست. در صورتی که هرکس تاریخ را دیده باشد، و لااقل تاریخ اسلام را دیده باشد که نزدیک است، تاریخ را دیده باشد که چه اشخاصی در قبال چه اشخاصی بوده اند، این انبیاء که اینها می گویند که درست کرده اند انبیاء را برای اینکه دین درست بشود، برای اینکه قدرتمندها را حفظ کنند، هر که تاریخ انبیاء را ملاحظه کند که این انبیاء از چه طبقه ای بوده اند و اینها با کی مخالفت داشتند، می بیند که انبیاء از این طبقه مستضعفین بوده اند. از همین طبقه سوم مردم بوده اند؛ و مردم را وادار کردند که جنگ کنند با آن مستکبرین. ....

صحیفه امام، ج‏8، ص 455-456

آیین انقلاب اسلامی، گزیده ‏ای از اندیشه و آرای امام خمینی «س»، ‏ج‏1، ص 54-55

انتهای پیام /*