زن و انقلاب از دیدگاه حضرت امام(ره)

کد : 149824 | تاریخ : 16/02/1396

‏ ‏

‏ ‏زن و انقلاب از دیدگاه حضرت امام(ره)


 مرضیه حدیدچی (دباغ)

‏ ‏

  ‏در ارتباط با مسألۀ زن و انقلاب از منظر و دیدگاه حضرت امام(ره)، زنان و مردان‎ ‎ما هر کدام به تناسب سعی، رغبت و ظرف فهم خویش به شناختهایی رسیده اند.‎ ‎پیداست که نسل انقلاب، دستاوردها و اندوخته های انقلاب را که مدیون زحمات آن‎ ‎امام کبیر می باشد، به نسل جوان امروز و فردای میهن که به عنوان یک تکلیف مقدس‎ ‎بر دوش می کشد انتقال دهد، و ضروری است که امانتداری نیکو باشد. ناگفته پیداست‎ ‎که حضرت امام(ره) در رابطه با مسائل جهان ، شرع مقدس اسلام، آیین حکومت و‎ ‎ادارۀ مملکت، دیدگاههای متین و درخور تدبر و تأملی دارند. مسائل مربوط به زنان‎ ‎نیز از این قاعده مستثنی نیست . در باب سابقۀ تاریخی مسألۀ زن، این حقیقت تلخ‎ ‎وجود دارد که غیر از دوره های کوتاه صدر اسلام و رسالت پیامبر ـ صلوات الله  علیه ـ که‎ ‎برخی دستاورهای اسلام در باب زنان در جامعه اسلامی جاری و ساری گردید و به‎ ‎دنبال آن زنان صاحب حقوق گشتند، در سایر اوراق تاریخ زندگی بشر، وجه قالب، ظلمهایی‎ ‎


‎[[page 127]]‎

است که بر زنان روا داشته اند و آنچه نصیب زنان گشته، تلخی و سوزش تازیانه‎ ‎بی عدالتیهابوده است. پس از آن دورۀ کوتاه؛ اما درخشان صدر اسلام که احیای‎ ‎حقوق زنان در مراحل آغازین بود و جامعۀ اسلامی این امر مقدس انسانی را تجربه‎ ‎کرد، بار دیگر جاهلیت سایه های شوم خویش را گستراند و مقاومت در برابر این حق‎ ‎اسلامی ـ انسانی زن آغاز گردید. متأسفانه بسیاری از مربیان جوامع مختلف نیز در‎ ‎طول هزار و چهارصد سال، پس از مبعوث شدن پیغمبر اکرم به رسالت، در باب زنان‎ ‎نظریات خاص و بحث انگیز داشته اند و حتی گاه برداشتها و سلیقه های شخصی‎ ‎خویش را ملاک نظر قرار دادند و افسوس که نتوانسته و یا نخواسته اند از دریچه رو به‎ ‎نور اسلام که زن و مرد را برای هم، لباس و موجب پوشش و برطرف ساختن کاستیها و‎ ‎نواقص و تکمیل شخصیت همدیگر معرفی می کند؛‎[1]‎‏ به نیمی دیگر از جمعیت‏‎ ‎بنگرند که خداوند اشرف مخلوقات به آنان نام داده است. در این میان معمار کبیر‎ ‎انقلاب، طرحی نو در افکند و به احیای حقوق فراموش شدۀ زنان پرداخت و بیهوده‎ ‎نیست که معمارش نام نهادند. یعنی عمارت ساز، آبادگر و احیاکننده. انقلاب نیز به‎ ‎معنی دگرگونی است و یکی از جلوه های دگرگونی را در نگاه مقدس امام به مسائل‎ ‎زنان می بینیم. نگاه وسیع، روشن و شفاف او نسبت به زنان برگرفته از سنت و عملکرد‎ ‎رسول الله  ـ صلوات الله  علیه ـ و ائمه هدی است. برخی با این بهانۀ واهی که ما هر چه‎ ‎بکوشیم نمی توانیم به مرتبۀ آنان برسیم، دست از کوشش دراین باب و شاید در برخی‎ ‎از ابواب دیگر برداشتند. امّا امام با دانش، تقوا و عمل خویش ثابت کرد که‎ ‎به قول آن شاعر، آب دریا اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی‎ ‎


‎[[page 128]]‎

باید چشید. امام با رفتار و عمل خویش به ما آموخت که می توان آن بزرگواران را الگو‎ ‎قرار داد و به قدر شعور، شناخت و توان خویش، به آن خورشیدهای حقیقت نزدیک‎ ‎شد و گرما و نور آنان را هدیه گرفت. آری، امام این حقیقت را به زنان جامعه و جهان‎ ‎اسلام عطا فرمود و من مخصوصاً بر لفظ عطا کردن تأکید دارم؛ زیرا اعتقاد دارم امام‎ ‎حق بزرگی بر گردن زنان جامعه و جوامع مختلف دارند؛ بخصوص زنان مسلمان. علت‎ ‎این مدّعا، این واقعیت است که در ایران قبل از انقلاب آن دسته از زنان ایرانی که‎ ‎می خواستند دینشان حفظ شود از نزدیک شدن و دست یازیدن به مسائل و فعالیتهای‎ ‎اجتماعی پرهیز می کردند، و به چند شغلی که صرفاً در آموزش و یا بهداشت جامعه‎ ‎مؤثر بود بسنده می کردند. دسته ای که فریب قیل و قالهای شاه و اطرافیانش را خورده‎ ‎بودند بعد از پیروزی انقلاب با ارائۀ طریق، توصیه ها و نصایح امام از طریق‎ ‎مصاحبه هایشان، انقلاب درونی در آنان ایجاد گردید و این باور در آنان ایجاد شد که‎ ‎با بهره مندی از تواناییهایی که خداوند در وجود زن به ودیعه نهاده، خود باید‎ ‎جایگاهشان را در ساختار نظام انقلابی جستجو و مطالبه نمایند. زنان ما در این راه تا‎ ‎حدی نیز توفیق داشتند؛ اما تحصیل و بدست آوردن تمام این حقوق در گرو از‎ ‎خودگذشتگی، مطالعه، تأمل و تعمق آنان است؛ اگر چه لازم است مردان نیز دررابطه‎ ‎با نوع نگاه خویش به زنان، بازنگری جدی داشته باشند. اگر زنان ما در سایۀ تلاش‎ ‎و از خودگذشتگی بتوانند جایگاه واقعی خود را بیابند، دیگر کسی نمی تواند آنها را‎ ‎از جای بلند کند و در جای و محل دیگری قرار دهد؛ و به عبارتی حقوقی تر؛ هر‎ ‎قشری که بتواند جایگاه خود را در ساختار نظام اجتماعی تثبیت کند، قادر خواهد‎ ‎بود از حقوق معین و تصویب شده برخوردار شود. نمی توان باور کرد حقی که‎ ‎امروز به زنان می دهند و فردا سلبش می کنند، یک حقّ واقعی است؛ اینها حقوق‎ 


‎[[page 129]]‎

نیست بلکه امتیازاتی است که به زنان تعلق می گیرد و اصلاً پیدا نیست که بر مبنای‎ ‎شایستگی داده یا ستانده می شود. آنکه زن امروز ما، در وهلۀ اول بدان نیاز دارد و باید‎ ‎در راه دستیابی به آن بکوشد، که حقوق تثبیت شده، اسلامی و انسانی است نه‎ ‎امتیازات لرزان و شکننده؛ برخورداری از حق، نیاز فطری و بهره مندی از امتیاز، نیاز‎ ‎انسان در زندگی اجتماعی است. برای دستیابی به چنین هدفی، زنان جامعه بخصوص‎ ‎زنان جوان ما باید تلاش و از خودگذشتگی بیشتری انجام بدهند.

‏     اگر شما رساله های تمام مراجع بزرگوار را بررسی کنید، بحث دفاع یا جهاد را که از‏‎ ‎‏جمله فروع دین نیز می باشد، کمتر می بینید. در هر رساله راجع به نماز، غسل و وضو‏‎ ‎‏حدود شصت صفحه مطلب وجود دارد؛ امّا در بعضی از این رساله ها سه یا چهار‏‎ ‎‏صفحه در مورد، امر به معروف و نهی از منکر، امامت و دفاع یا جهاد نیامده است.‏‎ ‎‏درصدد قضاوت و تحلیل نیستیم که چرا آن بزرگواران و آن مراجع محترم ننوشتند؛‏‎ ‎‏امّا اینکه چرا امام بدین مسأله توجه داشته است حائز اهمیت است. حضرت امام از‏‎ ‎‏همان روزهای اولی که برای حکومت اسلامی برنامه ریزی می کند، قضیۀ زن برایشان‏‎ ‎‏مهم و مطرح بوده است و اعتقاد داشتند که در طول تاریخ بیش از همۀ اقشار، بر زنان‏‎ ‎‏ستم شده است. امام در رسالۀ خویش در مبحث دفاع، هر کجا که اسم مردان آمده‏‎ ‎بدون استثناء از زنان نیز یاد می کنند و دفاع از ناموس اسلام و قرآن‎[2]‎‏ و ممالک اسلامی را‏‎ ‎برای زن و مرد و پیر و جوان تفکیک نمی کنند. امام واقعاً در عمل نیز به این اصول اعتقاد‎ ‎داشتند و از اینروست، وقتی خانمی نامه ای بدین مضمون به امام می نویسند که آیا گذراندن‎ ‎


‎[[page 130]]‎

تمرینات و آموزشهای نظامی برای یک زن حرام است یا حلال؟ امام پاسخ فرمودند:

‏     طبیعی است، برای عمل به هر موضوعی، نیاز به آموزش می باشد؛ بنابراین در‏‎ ‎‏بحث دفاع نیز برای زنان آموزش در حد نیاز لازم است؛ البته محیطی که شما تعلیم‏‎ ‎‏نظامی می بینید باید محیطی صحیح باشد؛ محیطی اسلامی باشد و از جهات عفاف‏‎ ‎‏محفوظ باشد.‏

‏     امام در اندیشه ها و دفاعیّاتشان، امر به معروف و نهی از منکر را در کنار قضیه دفاع‏‎ ‎‏قرار می دهند و به آن اعتقاد دارند و امروز دفاع از امر به معروف و نهی از منکر، نوعی‏‎ ‎‏پیاده کردن نظریات حضرت امام است.‏

‏     در زمان اقامت حضرت امام در عراق بزعم تمام موانع و مشکلاتی که رژیم بغداد‏‎ ‎‏ایجاد کرده بود، توانستم بطور خصوصی با حضرت امام ملاقاتی داشته باشم. پس از‏‎ ‎‏صحبتهای مفصلی که در مورد مسائل گوناگون داشتم خدمت ایشان عرض کردم، من،‏‎ ‎‏خانواده و 8 فرزندم را در ایران رها کرده و آمده ام؛ امکان بازگشت هم برایم فراهم‏‎ ‎‏نیست؛ زیرا حکم اعدامم صادر شده است. تکلیف من برای رفتن یا ماندن چیست؟‏‎ ‎‏فرمودند: بمانید تا ان شاءالله  پس از پیروزی انقلاب، دسته جمعی به ایران برویم. البته‏‎ ‎‏بنده ای که فشارهای ساواک و شکنجه های خون آشام آنها را در زندانها دیده بودم و‏‎ ‎جنایاتی که در حق افراد مختلف انجام می دادند؛ بسیار برایم سخت بود تا این باور را‎ ‎به خود بقبولانم که بزودی به ایران برخواهیم گشت و انقلاب به پیروزی خواهد‎ ‎رسید. اما فرمایش امام آنچنان بر دل و جانم نشست که امروز در محضر شما عزیزان،‎ ‎دوستداران و عاشقان امام باید عرض کنم که این گفتگو تا زمان پیروزی انقلاب که بین‎ ‎بنده و امام اتفاق افتاد، بیش از هفت یا هفت ماه ونیم فاصله نداشت. پس از اینکه امام اذن ماندن‎ ‎دادند، به ایشان عرض کردم که آقا اجازه می دهید به لبنان بروم و در کنار برادران و‎ ‎


‎[[page 131]]‎

خواهران لبنانی و فلسطینی خویش با اسرائیل بجنگم؟ فرمودند: این یک تکلیف‎ ‎است. حفظ و حراست از ناموس قرآن، اسلام و ممالک اسلامی بر هر فرد مسلمان‎ ‎واجب است؛ خواه زن و خواه مرد؛ کوچک یا بزرگ هر که در حد توانش باید برای‎ ‎حفظ و حراست بکوشد.

‏     پس از پیروزی انقلاب، به هنگام تشکیل سپاه و نیز پس از راه افتادن تشکیلات،‏‎ ‎‏مأموریتی به بنده داده شد تا برای شکل دادن سپاه در منطقه غرب کشور با یکی از‏‎ ‎‏برادران عالِم بنام آقای لاهوتی (که مرحوم شده اند) به منطقه غرب کشور برویم، به‏‎ ‎‏دلیل عدم وجود برادران آموزش دیده برای فرماندهی سپاه، یکی از شهدای‏‎ ‎‏محرابمان به نام حضرت آیت الله  مدنی از بنده خواستند که شما مسئولیت فرماندهی‏‎ ‎‏را به عهده بگیرید و فعلاً خودتان این مسئولیت را داشته باشید تا ببینیم چه می کنیم.‏‎ ‎‏از اوایل سال 58 تا سال شصت فرماندهی سپاه استان همدان به عهدۀ بنده بود و‏‎ ‎‏حضرت امام(ره) دقیقاً در جریان بودند و هر دو ماه یکبار بنده به تهران می آمدم و‏‎ ‎‏گزارش کار می دادم؛ آن هم در آن لحظات حساس اوایل انقلاب که بعضی از‏‎ ‎‏همسایگانمان مشکلاتی را در مرزها به وجود آورده بودند؛ از جمله کشور عراق و به‏‎ ‎همین دلیل هم حقیقتاً ادامۀ کار سخت بود؛ امّا نه امام راحل مخالفتی کردند و نه‎ ‎مشکلاتی برای بنده داشت.

‏     مسألۀ زن از نظر دفاع، حضور در مجامع مختلف و اینکه باید زنان در سرنوشت‏‎ ‎‏کامل مملکت دخالت داشته باشند، قابل حس است. بنده احساس می کنم تا وقتی‏‎ ‎‏دقیقاً آن دیدگاههای حضرت امام(ره)‏ برای ما چه در داخل و چه در خارج بین دوستان و‎ ‎یاران امام شناخته شده نباشد، نمی توانیم این دیدگاهها را به نحو احسن در جامعه خودمان و‎ ‎در جوامع دیگری که دوستان می خواهند پیرو امام باشند، پیاده کنیم. لازمۀ شناخت، این‎ ‎


‎[[page 132]]‎

است که وقت گذارده و سرمایه گذاری کنیم و گام به گام نظریات، خواستها و‎ ‎دستورالعملهای امام را آویزۀ گوشمان قرار داده و به آن عمل کنیم تا بتوانیم جزء‎ ‎پیروان راستین امام راحلمان قرار بگیریم.


‎[[page 133]]‎

‏ ‏

‎ ‎‎[[page 134]]‎

  • )) بقره  /  187.
  • )) رساله حضرت امام باب امر به معروف و نهی از منکر.

انتهای پیام /*