حجت الاسلام و المسلمین سید عباس میری

نگاهی به حیات علمی و آثار قلمی شهید آیت الله سید مصطفی خمینی(ره)

کد : 150202 | تاریخ : 18/02/1396

نگاهی به حیات علمی و آثار قلمی شهید آیت الله سید مصطفی خمینی(ره)

 

حجت الاسلام و المسلمین سید عباس میری

 شهید سید مصطفی خمینی(ره) یکی از درخشانترین چهره های روحانیت معاصر که در نهضت امام خمینی(س) نقش محوری داشت. در آذرماه 1309 ه.ش مطابق با رجب المرجب 1349 ه.ق در شهر مقدس قم در بیت جهاد و اجتهاد دیده به جهان گشود و نام جد شهیدش حاج سید مصطفی موسوی(ره) بر او نهاده شد.

 دوران تحصیل

از آغاز کودکی آثار برجستگی در او هویدا بود. پیش از پایان دوره ابتدایی در پانزده سالگی رشته دانش حوزوی را با میل خویش و ارشاد پدر برگزید استعداد ذاتی، هوش و ذکاوت تلاش و پشتکار فوق العادۀ او سبب شد در کمترین زمان ممکن علوم مقدماتی را فرا گیرد و به مدارج عالی علمی بار یابد.1

یکی از همدرسان وی می گوید:

«... ایشان در طی دو سال و چند ماه کتابهای سیوطی، معالم، حاشیه ملا عبدالله ، شمسیه، مجموع مطول و قسمتی از شرح لمعه را با درس خصوصی به پایان رسانید...»2

ایشان سطح عالی را از حوزه درس استادان برجستۀ حوزۀ علمیۀ قم از جمله شیخ مرتضی حائری یزدی، شهید صدوقی، آیت الله سلطانی طباطبایی، آیت الله محمد جواد اصفهانی و ... فرا گرفت و در بیست و دو سالگی دوره سطح عالی را به پایان برد و دوره تخصصی اصول و فقه (دوره خارج) را آغاز کرد.

در خارج فقه از مراجع عصر آیت الله حجت، آیت الله بروجردی، آیت الله محقق داماد و اصول را از حوزه درس والد محترمشان امام خمینی(س) بهره برد.

پس از رحلت آیت الله بروجردی(ره) در حوزه درس فقه امام(س) شرکت جست و با تلاش پیگیری که در کسب دانش داشت زمانی نگذشت به مقام رفیع اجتهاد نایل آمد.

استاد شهید(ره) با اینکه به درسهای رسمی حوزه عنایت بسیار داشت. در عین حال به موازات فراگیری دانش اصول و فقه از دانشهایی چون فلسفه، حکمت، کلام، عرفان، نجوم و هیئت، تاریخ، رجال و درایه، تفسیر ادبیات و ... غافل نبود. روح کاوشگر و دانش پژوه وی او را بر آن داشت از هر دانشی که در جامعه علمی حوزه استاد داشت اطلاع حاصل نماید و در این امر بسیار موفق بود. از اینرو در انواع دانشهای موجود در حوزه تخصص و تبحر داشت. دانشجویی را منحصر به درسهای رایج حوزه نمی دانست و بدان بسنده نمی کرد، بلکه آثار علمی غیر درسی را نیز با دقت کافی مطالعه و مباحثه می کرد. کمتر کتاب ارزشمند علمی در رشته ای از دانشهای مفید یافت می شد که آن را مطالعه یا مباحثه نکرده باشد.

سید محمد ابطحی کاشانی از همدرسان وی می گوید:

«... با هم به درس خارج می رفتیم ... خارج از این درسها هم با هم مباحثه داشتیم. تقریرات آقای نائینی و رساله های شیخ انصاری را در آخر مکاسب...3

سی سال از عمر شریفش نگذشته بود که جامع معقول، منقول و سایر دانشهای مورد نیاز و موجود در حوزه دانش دین گردید.4

 استادان نجف

علامه شهید(ره) در حوزه قم با بهره گیری علمی بسیار از دانشمندان طراز اول در رشته های گوناگون علوم، مجتهد مسلم در علوم گوناگون به ویژه فقه و اصول شد و زمانی که در نجف اشرف اقامت اجباری گزید، با اینکه خود را از حضور در حوزه درس استادان بزرگ نجف بی نیاز می دانست، در حلقه درس مراجع عصر چون آیت الله سید محسن حکیم(ره)، آیت الله محمد باقر زنجانی(ره)، آیت الله سید محمود شاهرودی(ره)، آیت الله سید ابوالقاسم خویی(ره) و والد محترمشان شرکت می کرد. حضور وی در حوزه درس بزرگان تنها جنبه استفاده نداشت، بلکه می خواست از شیوه تدریس مبانی علمی و نکات قوت و کاستی آنها اطلاع حاصل کند. از اینرو، پس از حضور در محضر این بزرگان به مباحث مطرح شده از سوی استادان به دیدۀ نقد می نگریست که حاصل برخی از آن درسها به صورت جزوه ارزشمندی تحت عنوان «دروس الاعلام و نقدها» به صورت خطی موجود است، در صورت چاپ در اختیار علاقه مندان قرار خواهد گرفت.

شخصیت علمی

در پرتو پدری که تندیس دانش و هدایت، مرشد کامل اسطورۀ تقویٰ و معرفت بود، استعدادهای خداداد علامه شهید(ره) در تمام ابعاد شکوفا شد. افزون بر نقش اساسی پدر در برجستگی شخصیت علمی ویژگیهای ذاتی و اکتسابی او بود که از ایشان دانشوری متبحر با فضایل و کمالات معنوی و ... ساخت اینک به پاره ای از ویژگیها که در تکوّن شخصیت علمی، معنوی استاد نقش اساسی داشته اشاره می کنیم.

 استعداد ذاتی

استعداد و هوش ذاتی در هر کس از سوی خداوند به ودیعه نهاده شده است. در حقیقت خمیر مایۀ اصلی پیشرفت و تعالی در ابعاد گوناگون را داراست. ولی این توانایی ذاتی به تنهایی نمی تواند. برای انسان فضیلتی باشد. بهره ور نمودن استعداد و شکوفایی آن در طریق کسب دانش و فضیلت است که شخص می تواند به وسیله آن به موفقیتهایی چشمگیر دست یازد. چیزی که برای انسانهای معمولی و عادی دست نیافتنی است.

حاج آقا مصطفی(ره) از معدود کسانی بود که از استعداد سرشار بهره مند بود و در طریق استفاده بهینه از آن تلاش می کرد. قدرت درک و فهم مطالب شهید(ره) به گونه ای بود که اندیشۀ مطرح شده از سوی استاد را در همان آغاز طرح و بیان دریافت می کرد و به ذهن می سپرد و همزمان آن را در ذهن نقاد خویش به نقد می نشست و پرسشها و اشکالات پی در پی، مفیدی که برای استاد و شاگرد سرمایۀ کار بود، مطرح می کرد. درباره سرعت فهم و درک بالای استاد کسانی که در حوزه درس امام خمینی(س) حضور داشته اند خاطرات بسیار دارند از جمله سید محمد شاهچراغی می فرماید:

«... او به عنوان یک مستشکل خوب درس، بحث می کرد. آخر بعضیها اشکال می کردند و با جواب حضرت امام(س) ساکت می شدند، ولی ایشان دوباره اشکال می کرد و با حضرت امام(س) بحث می کرد. این می رساند که توان علمی ایشان خیلی قوی است...»5

بنابراین استاد شهید(ره) در هوش و ذکاوت، درک سریع مطالب و دانش و کمال در میان فضلا، از جایگاه برجسته ای برخوردار بود، و همین تواناییهای ذاتی و اکتسابی باعث شد که در اوان جوانی به مدارج عالی علمی و اجتهاد دست یابد.

 جامعیت

هوش و استعداد، کار و تلاش علمی حاج آقا مصطفی(ره) در طریق کسب دانشهای گوناگون او را به آن درجه از کمالات علمی رساند که نه تنها بردانشهای رایج حوزه احاطه کامل یافت، بلکه در سایر دانشهای حوزوی چون تفسیر، منطق، فلسفه، حکمت، کلام، عرفان، هیئت و نجوم، تاریخ و تراجم، رجال و درایه، ادبیات وعلوم، تجوید، رسم الخط، معانی، بیان و ... تخصص کافی داشت و به اعتراف بسیاری از همدرسان گنجینه دانشهای بسیار بود و کمتر دانشی در حوزه می توان برشمرد که از آن بهره ای نگرفته و از آن اطلاع لازم نداشته باشد. یکی از همسنگران ایشان شهید فضل الله محلاتی(ره) درباره جامعیت و گستره دانش استاد شهید(ره) می فرماید:

«... کمتر کسی را داشتیم که در حدّ خودش از افرادی که با ایشان همدوره بودند که نبوغ ایشان را داشته باشند و اینکه مثل ایشان جامع باشند و در همه قسمتها وارد باشند و لذا اینکه ایشان هم در فلسفه استاد بود هم در فقه استاد بود، و مجتهد شد و هم در قسمتهای دیگر...»6

آیت الله فاضل در این باره می فرماید:

«... از نظر فضیلت علمی به نظر من سالیان دراز بود که مرحوم حاج آقا مصطفی(ره) یک مجتهد مسلم کامل و صاحبنظر در فقه، اصول، فلسفه، رجال، تفسیر و سایر علوم اسلامی بود...»7

ممکن است افراد مستعد در دانشهای گوناگون به مرحله اجتهاد نایل آیند، ولی دانشوری که با کسب همۀ این تخصصها، فضایل و کمالات در مسایل اجتماعی، سیاسی و مبارزاتی از تیزبینی و توان تحلیل نیرومند برخوردار باشد و پرچم مبارزه را پیشاپیش امت اسلامی بر دوش کشد و پس از رهبری نقش محوری نهضت را بر عهده گیرد. در حوزه های علمیه نداشته ایم. روحیه ای که آن را از امام خمینی(س) به وراثت برده بود.

 باروری فرصتها

شناخت نقش زمان و بهرۀ بهینه از فرصتها تأثیر اساسی در تکوّن شخصیت انسان دارد. افرادی که از لحظه لحظه عمر به شایستگی بهره می برند، زود یا دیر به هدف می رسند و فرشته پیروزی را در آغوش می گیرند، بدین جهت پیشوایان دین بارها استفاده از فرصتها را به پیروان خویش یادآور شده اند.

«... اغتنموا الفرص فانها تمرمر السحاب.»

فرصتها را غنیمت شمرید که همانند ابرها سپری می شوند.

استاد شهید(ره) از جمله دانشورانی بود که این رمز را خیلی زود شناخت و با تلاش فراوان از کمترین فرصت بیشترین بهره را برد. از اینروی چراغ در دست به دنبال گمشده اش می گشت، هر جا دانشوری یا اهل دلی می یافت، زانوی تلمذ به زمین می زد و از خرمن دانش و فضل او توشه برمی گرفت، و بر دانش و کمال خویش می افزود. بر اوقات خویش بسیار حریص و سختگیر بود و با اینکه آیت الله زاده بود و در بیت مرجعیت می زیست (که به طور معمول در آنجا وقت کشی و مزاحمت برای اوقات فراوان است) کمتر پیش می آمد که استاد شهید(ره) شمع جمع حلقه نشینان بیت باشد. امام خمینی(س) نیز حاضر نبود فرزند عزیزش وقت خود را در امور اجرایی صرف کند.

آقا مصطفی(ره) دربارۀ موضوع خاص شخصی نزد امام خمینی(س) واسطه شده بود. امام در این مورد به فرزندشان فرمودند:

«... شما مشغول درس خودت باش و بگذار این کارها را دیگران بکنند...»8

اگر ضرورت ایجاب می کرد که حاج آقا مصطفی(ره) در مجلسی شرکت جوید، برای جلوگیری از اتلاف وقت، معمولاً مباحث و نکات علمی مفید را مطرح می کرد و مجلس را به یک جلسه علمی و دانش پژوهی مبدل می ساخت»9

وی نه تنها از فرصتهای عادی کمال استفاده را می برد بلکه به هنگام گرفتاری و سختی نیز می کوشید از هدف باز نماند و اوقات گرانبهای او بیهوده مصرف نشود. وقتی بخاطر نهضت امام خمینی(س) گرفتار می شود، وی را به زندان قزل قلعه می برند. از فرصتی که در زندان برایش پیش می آید استفاده می برد و با نبود منابع علمی در مسایل و موضوعات نوپیدا و مستحدث فقهی دست به کار می شود. و آثار ارزشمندی در این باب از خود به جا می گذارد.

یکی از نزدیکان وی نقل می کند:

«... در سلول انفرادیش در زندان قزل قلعه با وجود نداشتن کتاب حدود صد و بیست صفحه فقه در مسایل مستحدثه یعنی در مسایلی که موضوعش در زمان قدیم وجود نداشت، مانند بیمه و بانک و غیره نوشت...»10

تبعیدگاه ترکیه فرصت مغتنمی برایش بود که یک سال بدون انقطاع از اقیانوس بیکران دانش کسب فیض کند. پدر که به استعداد و قابلیت فرزندش واقف بود گوهر حکمت و دانش را به او ارزانی داشت و آقا مصطفی(ره) از این ایام (که اگر برای شخص دیگری پیش می آمد زانوی غم به بغل می گرفت و اوقات خود را به بطالت می گذراند) بیشترین بهره را برد. سید محمود دعایی از این ایام چنین یاد می کند:

«... ایشان با امام(س) نه تنها ساعتها بلکه می توانم بگویم که ماههای زیادی در شرایطی قرار گرفته بود که بتواند تا آنجایی که اوقات به ایشان اجازه می داد از جنبۀ علمی و عرفانی امام(س) بهره بگیرد. مدتی که امام(س) در تبعید بودند، مرحوم آقا مصطفی(ره) تنها ندیم و کسی بود که با امام(س) در تماس بود و تمام اوقاتی که این دو شخص به تنهایی بسر می بردند صرف مباحثات علمی و فلسفی می شد...»11

 دقت و پشتکار

تلاش پیگیر و دقت در تحصیل مهمترین عنصر پیشرفت و احاطه بر دانش و مبانی علمی است. استاد شهید(ره) دانش پژوهی بود که رمز موفقیت را از همان آغاز کسب دانش در دقت و پشتکار یافته بود. او به اتکای استعداد ذاتی اش خود را رها نکرد. و کاری که بسیاری از دانشجویان تیزهوش و مستعد انجام می دهند و نوعاً با اطمینان بر هوش و استعداد خویش جدیت و پشتکار چندانی ندارند بلکه استاد از کسانی بود که با وجود برخورداری از این نعمت خدادادی از کوشش و تلاش علمی هیچگاه نکاست و با دو بالِ استعداد و پشتکار و دقت بسیار توانست به درجه ای از دانش و کمال نایل آید، که برای کمتر کسی دست یافتنی است.

یکی از بزرگان که از آغاز دوران طلبگی با ایشان همدرس و بحث بوده بر این عقیده است که گذشته از استعداد ذاتی که در استاد وجود داشت، یکی از علل مهم موفقیتهای وی سعی و تلاش و پشتکار بسیار او بوده است. او در اینباره می فرماید:

«من فراموش نمی کنم: در یکی از روزهایی که با ایشان همبحث بودیم از اول آفتاب همینطور در رابطه با آن بحث مشغول مطالعه و نوشتن و تتبع و بررسی انظار بوده و هیچ خستگی در این راه برای او پیدا نمی شد و بحث را با تمام خصوصیات و جزییات می نوشتند...»12

شهید محلاتی(ره) در این باره می فرماید:

«... گاهی اوقات یک هفته از منزل بیرون نمی آمد و یک رشته علمی را دنبال می کرد...»13

 آزاد اندیشی

بسیاری از دانشمندان با وجود بهره مندی از دانش بسیار و تسلط بر آرا و دیدگاهها و برخوردار بودن از مبانی قوی و مستدل، در برابر دیدگاههای بزرگان حریت و جسارت اظهار نظر ندارند. بسیار اندک شخصیتهای علمی یافت می شوند که با اطمینان براندوخته های علمی تحقیقی خویش، دیدگاههای خود را ولو با بزرگان هماهنگ نباشد اظهار نمایند و به آسانی تسلیم رأی دیگران نشوند و عظمت بزرگان آنان را از اظهار نظر باز ندارد.

استاد شهید(ره) در عین حال که دانشوری جوان بود. چون از تواناییهای علمی گسترده ای برخوردار بود و مقدمات کار و حضور در میدانهای دانش را به خوبی فراهم نموده بود، هیچگاه خود را دنباله رو نمی دید و با حریت و آزادگی آرا بزرگان را به نقد می نشست، با دلیل و برهان دیدگاههای علمی خویش را گرچه مخالف با نظر بزرگان (حتی مشهور) بود اظهار می داشت و بدون دلیل حاضر نبود به سخن کسی گوش فرا دهد.

سید محمد ابطحی در این باره می فرماید:

«... خصوصیتی که در مرحوم حاج آقا مصطفی(ره) سراغ داشتم این بود که از همان اول حالت تعبّد نسبت به مطالب علمی نداشت. مثلاً اگر شیخ انصاری یا هر بزرگواری مطالبی را گفته است سربسته نمی پذیرفت ... و می توان گفت از همان اوّل روح اجتهاد داشت و همین هم باعث ترقی او شد...14

 تدریس

استاد شهید(ره) به خاطر نبوغ، ژرف اندیشی و دقت نظر و برجستگیهای ویژه ای که داشت از ابتدای تحصیل هر کتاب درسی را که فرا می گرفت آمادگی تدریس آن را نیز داشت. بیشتر کتابهای مقدمات را در ایام جوانی تدریس کرده بود. او حتی درس معقول را که برخی پس از طی مراحل عالی توان تدریس آن را دارند پس از فراگرفتن آن بلافاصله آن را تدریس می کرد. در این باره یکی از همدرسان ایشان می نویسد:

«... او ... هر درسی را گویی با تمام جزییاتش جا به جا حفظ می نمود. حتی دیدم آخر شرح منظومه را درس می گرفت و آغاز آن را درس می گفت...»15

در سال 1340 ه.ش در مدرسه حجتیه تدریس حکمت داشت و افزون بر تدریس شرح منظومه، اسفار اربعه ملاصدرای شیرازی را نیز به طور خصوصی برای چند نفر تدریس می کرد.16

در حوزه علمیه قم از استادان موفق به شمار می آمد و درس وی مورد اقبال فضلای بسیاری بود. مقام معظم رهبری درباره چهره علمی و حوزوی و مقام استادی ایشان می فرمایند:

«... او یک مدرس معروف بود فلسفه درس می داد، فقه درس می داد، و به عنوان یک چهرۀ برجسته در میان طلاب حوزه و فضلا و مدرسین معروف بود...»17

وقتی توفیق اجباری حضور در حوزه دانش دینی هزار ساله نجف اشرف که فحولی از علما سکوی تدریس آن را بر عهده داشتند و جز افراد مجرّب و سالخورده کسی جرئت و جسارت تدریس در آنجا را نداشت نصیب وی شد با وجود سن کم در چنین حوزه نیرومندی درس خارج اصول را در مراحل عالی آن شروع کرد، فلسفه را ادامه داد و در اندک زمانی درخشید و حوزه با رونقی بنیان نهاد و افراد فاضل و نکته بینی در حوزه درس وی زانوی تلمذ به زمین زدند و از خرمن دانش او فیض بردند.

از دیدگاه برخی دانشمندان حوزه نجف حوزه تدریس استاد در ردیف سومین درس مهم خارج و سرآمد بسیاری از درسهایی بود که در آن حوزه جریان داشت.18

 ویژگیهای درس

استاد با بیانی شیوا، ژرف و با احاطه کامل بر دیدگاههای پیشگامان دانش، اعم از متأخرین و معاصرین و با دسته بندی روشن و به دور از زواید و مسایل بی حاصل و کم فایده درس را ارائه می داد. گوشه ای از ویژگیهای درس ایشان به شرح زیر است:

1 ـ تنقیح موضوع

در طرح بحث نخست به تنقیح عنوان بحث بسیار اهمیت می داد. ابتدا موضوع بحث و سپس محل نزاع آراء بزرگان را به خوبی مشخص می کرد. بر آن بود که بسیاری از اختلاف دیدگاههای علمی از ناحیه روشن نشدن عنوان موضوع بحث پدید می آید. اگر این دو جهت به روشنی تبیین گردد، مسیر اصلی بحث بهتر شناخته خواهد شد و مباحث زودتر به نتیجه خواهد رسید، و نیازی به بسیاری مسایل زاید و بی ربط نخواهد بود. با اندک توجه به مباحثی که در تحریرات فی الاصول از سوی استاد انجام گرفته این ویژگی به خوبی هویدا می گردد.

2 ـ گستردگی بحث

در طرح مباحث اصول و فقه شیوۀ ایشان بر آن بود که بحث از همه جوانب بررسی گردد و مباحث با تحقیق کامل ارائه شود.از این روی با اینکه در بسیاری از موارد به توّرم اصول اشاره دارد و آن را امر ناپسندی می داند. اما خود در برخی مباحث که میدان را برای بحث مفید می داند بسیار میدان می گیرد و بحث را به طور مبسوط پی می گیرد و کار را به انجام می کشاند که در برخی موارد ناچار به عذر خواهی از خوانندگان می شود.

3ـ تتبع و تحقیق

پژوهش، اطلاع بر همه جوانب موضوع و یاری گرفتن از دانشهای گوناگون و دیدگاههای صاحبنظران از ویژگیهای درس استاد است. ولی در طرح دیدگاههای فقها به شیوۀ معمول (که به طور مفصل دیدگاهها مطرح شود) معتقد نیست و آن را موجب وقت کشی می داند. از این روی با اشاره گویا به اصل مبانی ادله و نقد مباحث بسنده می کند و در پایان با ژرف نگری خاص خود، مباحث را بر اساس مبانی ادله عقلی و نقلی، شواهد تاریخی عینی به سامان می برد.

4 ـ اهتمام ویژه به دیدگاههای امام(س)

در حوزه درس استاد شهید(ره) دیدگاههای فقها معاصر مطرح می شد، ولی استاد به آراء والد محقق خویش عنایت ویژه داشت. از این روی یکی از ویژگیهای مهم درس و تالیفاتی که از ایشان به جا مانده احاطه کامل به مبانی و دیدگاههای امام خمینی(س) است؛ چیزی که کمتر مدرسین حوزه در این حد بدان پرداخته اند همانگونه که با پدر در حوزۀ درس به مباحثه متقابل می پرداخت در تدریس نیز مبانی والد محترمش را به نقد و بررسی می نشست. به طوری که می توان گفت مطمئن ترین فقیهی است که به طور بایسته به دیدگاههای امام خمینی(س) آشنا بوده و با فهم و درک کامل بدان پرداخته است. بنابراین دیدگاههای فقهی و اصولی و فلسفی امام خمینی(س) را می توان به خوبی از آثار ایشان دریافت کرد.

یکی از شاگردان وی درباره طرح و نقد و بررسی آراء امام(س) در حوزۀ درس استاد شهید(ره) می نویسد:

«... حوزۀ درس خارج ایشان در حوزۀ علمیۀ نجف جلوه خاصی داشت؛ دارای مبانی متقنی بود، و بسیاری از مبانی و آراء حضرت امام را ردّ می کرد...»19

5 ـ واقع نگری

در طرح مباحث علمی، افزون بر رسیدگی به موضوع از زاویه های گوناگون و دیدگاههای مختلف، به واقعیتهای عینی که در متن زندگی انسانها و جامعه وجود دارد توجه ویژه داشت و مسئله را به دور از ذهن گرایی آنگونه که در متن جامعه حضور دارد ترسیم می کرد. در این باره گاهی افقهای تازه ای به روی بحث می گشود که با پیگیری آن سیر پیشین بحث به طور کلی متحول می شد.

نمونه اینگونه مباحث در آثار علمی که از استاد به جا مانده بسیار است و خوانندگان را به آن منابع ارجاع می دهیم.

6 ـ تهذیب نفس

در حوزه درس استاد شهید(ره)، تهذیب و تزکیه باطن جایگاه ویژه ای داشت و مقدم بر آموزش، خودسازی را از شرایط دانشجویان علوم دین می دانست. از این روی بر اساس سنت نیکوی برخی علما در آغاز درس حدیث پند آموزی از پیشوایان دین خوانده می شد و حوزه درس را با عطر معنویت آغاز می کرد و بر این امر تاکید فراوان داشت.20

 شاگردان

استاد شهید(ره) از آغاز جوانی به امر تدریس و پرورش نیروی علمی اهتمام خاص داشت و به اعتراف بسیاری از بزرگان در شمار استادان موفق زمان خود بود. فضلا و دانش پژوهان بسیاری در حوزه های علمیه قم و نجف اشرف از کلاس درس اصول، فقه، فلسفه و ... استاد بهره برده اند که نام برخی از آنان به شرح زیر است:

1 ـ سید محمد سجادی محقق و مصصح آثار خطی استاد(اصول و تفسیر).

2 ـ حجة الاسلام شیخ ابراهیم فاضل فردوسی

3 ـ حجة الاسلام حلیمی کاشانی.

4 ـ حجة الاسلام سید رضا برقعی.

5 ـ حجة الاسلام شیخ محمد حکمت گنابادی.

6 ـ حجة الاسلام سید علی اکبر محتشمی.

7 ـ حجة الاسلام رازی زاده (علیپور) محقق و مصحح کتاب صدم استاد.

8 ـ حجة الاسلام امامی.

9 ـ حجة الاسلام و المسلمین سید احمد خمینی(ره) ایشان در زمانی که در نجف بودند حدود چهار یا پنج ماه در حوزه درس اصول استاد شرکت جستند.21

 آثار و تألیفات

در بین اهل دانش معروف است کسانی که در امر تدریس و پرورش کادر علمی توفیق می یابند کمتر فرصت پیدا می کنند آثار علمی عمیق از خود به جا گذارند. افرادی مستثنی از این قاعده که هم در امر تدریس درخشیده باشند و هم در تألیف و نگارش صفحات پربرگی در خود به جا نهند بسیار اندک اند.

استاد شهید(ره) از معدود دانشمندانی است که در هر دو عرصه پیشگام بود. از جوانی حوزه تدریس داشت و از همان ایام یافته های علمی پژوهشی خویش را به رشته تحریر می کشید به جرأت می توان ادعا کرد که استاد شهید(ره) یکی از موفقترین دانشمندانی بود که در عمر کوتاه خود بیشترین آثار ارزشمند علمی در علوم مختلف به میراث گذاشت.

سیر کوتاه در تاریخ نگارشهای استاد نشان می دهد از آنجا که از استعداد، نبوغ، سرعت انتقال، حافظه نیرومند و ذهن جوال بهره مند بوده است، از همان آغاز جوانی به آسانی بر انتقال مطالب علمی و اندیشه های بلند از ذهن بر صفحات کاغذ توانا بود. و آن را چون درس و مباحثه طلبگی رشته ای از کار پژوهش و تحقیق خود می شمرده است و همگام با فراگیری دانشهای گوناگون حوزه دست بر قلم داشته و تحقیقات علمی، نکات مفید و سودمند و اندیشه های خود را می نگاشته است.

یکی از همدرسان ایشان در این باره می گوید:

«... ایشان از همان اوایل هر چه مباحثه می نمود به نظرشان می رسید می نوشتند. چه در علوم ادبی، چه در علم فقه، چه در علم اصول و علوم فلسفی تألیف و نوشته های فراوانی در این زمینه ها دارند...»22

در زمان گرفتاری استاد شهید(ره) به دست رژیم پهلوی (ساواک) در سال 1342ه.ش هنوز سی و اندی بهار از عمر با برکتش نگذشته بود. وقتی در زندان قزل قلعه در یکی از بازجوییهای ساواک آثار علمی خود را برمی شمرد، از دوازده اثر علمی یاد می کند.23

برخی از این آثار در یورش دژخیمان ساواک به بیت امام خمینی(س) با حدود 3000 جلد کتاب نفیس امام(س) به غارت رفته است.24

البته برخی از آنها بعداً به دست آمد، و با تصحیح و تحقیق در دسترس علاقه مندان قرار گرفت. برخی دیگر نامشان در آثاری که استاد در زمانهای بعد نگاشته آمده است.

در تبعیدگاه ترکیه، دوری از وطن مألوف مسایل مبارزه و گرفتاریهای دیگر نه تنها باعث غفلت از امر تحقیق و تألیف نشد بلکه به خاطر فراغت بیشتر و همراهی با تندیس دانش و تقویٰ توفیقاتش فزونی گرفت با اینکه در ترکیه منابع و مآخذ علمی کافی نداشت. آثار ارزشمندی چون: دو جلد کتاب مکاسب محرمه در 420 صفحه قاعده الانقاد در 180 صفحه رساله لاضرر، الواجبات فی الصلاة، الفوائد و العوائد ... نگاشت.25

پس از هجرت اجباری از ترکیه به نجف اشرف، برنامه های علمی خویش را آغاز کرد و به نگارش آثار گرانسنگی همّت گماشت.

فهرست مجموع آثاری که در قم، زندان، ترکیه، نجف اشرف از استاد به جا مانده و از سوی خود او و نزدیکان ایشان از آن یاد شده و ما بر آن اطلاع یافته ایم به شرح زیر است:

 1 ـ قرآن: تفسیر قرآن چهار جلد، شامل تفسیر سوره «حمد» و بخشی از آیات سوره «بقره».

 2 ـ اصول فقه: تحریرات فی الاصول دورۀ علم اصول مبسوط مستدل که 3 جلد آن تا بحث استصحاب تعلیقی به چاپ رسیده است.

کتاب اصول اثر مختصری در دانش اصول.

القواعد الاصولیه

 3 ـ فقه و فتوا: حاشیه عروة الوثقی اجتهاد و تقلید.

تحریر عروة الوثقی، احتیاط و تقلید.

تحریر عروة الوثقی، طهارت.

کتاب الطهارة در فقه استدلالی مبسوط، نگارش ابتکاری استاد به شیوۀ بزرگان فقه.

الواجبات فی الصلاة

حاشیه عروة الوثقی، خلل الصلاة.

احکام الخلل فی الصلوة در فقه استدلالی، مبسوط و ابتکاری.

حاشیه عروة الوثقی، صوم.

شرح و مستند تحریر الوسیله امام خمینی(س)، صوم.

کتاب الصوم در فقه استدلالی، مبسوط، تخصصی، ویژه مدارج عالی حوزه های علمیه.

کتاب مکاسب محرمه دو جلد.

شرح و مستند تحریر الوسیله، مکاسب محرمه.

کتاب البیع در فقه استدلالی به گونه نوین و ابتکاری.

شرح و مستند تحریر الوسیله، بیع.

دراسات فی ولایت الفقیه، حکومت اسلامی.

کتاب الخیارات، در فقه استدلالی مستقل و مبسوط.

شرح و مستند تحریر الوسیله، خیارات.

کتاب الاجاره

شرح و مستند تحریر الوسیله، نکاح.

رساله قضا، صلوات

القواعد الفقهیه

رساله ای درباره حدیث رفع

حاشیه بر وسیلة النجاة سید ابوالحسن اصفهانی(ره).

 4 ـ فلسفه: قواعد الحکمیه و حاشیه و تعلیقه بر اسفار اربعه ملاصدرا.

حاشیه هدایه، ملاصدرا.

دوره فلسفه قدیم

حاشیه مبدأ و معاد، ملاصدرا.

حاشیه بخش طبیعیات اسفار

 5 ـ هیئت و نجوم: تطبیق هیئت جدید بر هیئت و نجوم اسلامی

 6 ـ رجال: القواعد الرجالیه، علم پیش نیاز فقه.

 7 ـ حدیث: حاشیه بر خاتمه مستدرک الوسایل میرزا حسین نوری.

 8 ـ تاریخ ائمه(ع): شرح زندگانی ائمه(ع) این اثر تا شرح حیات سید الشهداء(ع) ادامه یافته است.

 9 ـ سیاست: قضیه آقای حکیم و دولت عراق، یادداشتهای دستنویس استاد درباره مسایل روز با تحلیل عمیق سیاسی.26

 10 ـ آثار متنوع: نقد دروس الاعلام النجف الاشرف، در دانش فقه و اصول.

الفوائد والعوائد در موضوعات گوناگون، اخلاقی، عرفانی و ....27

البته ممکن است به خاطر تنوع عناوین آثار و منابع گوناگون گزارش مواردی در نام آثار قلمی استاد تکرار پیش آمده باشد چون بنا بر گردآوری همه عناوین بود، از این روی از همه منابع استفاده نمودیم. بیشتر آثار علمی به جا مانده از استاد شهید(ره) به صورت خطی است و تنها 3 عنوان از نگارشهای استاد چاپ شده است. تفسیر قرآن چهار جلد، تحریرات فی الاصول سه جلد، کتاب الصوم و سایر آثار متنوع استاد چاپ نشده و در کتابخانه آیت الله مرعشی(ره) برای حفظ و نگهداری از بد حادثه به امانت گذاشته شده است و کار تحقیق و تصحیح و آماده سازی آنها جهت چاپ از سوی مؤسسه تنطیم و نشر آثار امام خمینی(س) انجام می گیرد. که انشاءالله بتدریج چاپ و منتشر خواهد شد.

این آثار گرانبها در موضوعات متنوعی نگارش یافته اما در باب فقه، فلسفه و اصول از تنوع بیشتری برخوردار است، که هر کدام در محتوا، شکل، نوع ویژه ای تدوین شده که بیانگر اهداف و انگیزه های ویژه استاد نسبت به مباحث بوده است.

امید است با معرفی این آثار به جامعه علمی دانشمندان و دوستداران دانش از این دریای مواج که با خود گوهرهای کمیاب دارد. بهره بایسته را برگیرند.

 پی نوشتها:

پیام انقلاب، ش 96 / 14، 70 / 8 / 1362.

ارشیو بنیاد تاریخ اظهارات استاد جعفر سبحانی.

پاسدار اسلام، ش 23 / 28 آبان ماه 1362.

روزنامه جمهوری اسلامی، 30 / 7 / 1371.

5ـ مصاحبه مرکز اسناد انقلاب اسلامی با حجت الاسلام سید محمد شاهچراغی.

روزنامۀ کیهان، 1 / 8 / 1359.

مجله پیام انقلاب، ش 91 / 34، مصاحبه با آیت الله فاضل.

مجلۀ یاد، ش 12 / 116.

پاسدار اسلام، آبان 1362.

10ـ مجلۀ جنگ و زندگی، آبان 1361.

11ـ پیام انقلاب، ش 18 / 48، 30 / 7 / 1359.

12ـ همان، ش 96 / 10، 7 / 8 / 1362.

13ـ روزنامۀ کیهان، 1 / 8 / 1361.

14ـ پاسدار اسلام، ش 23 / 28، آبان 1362.

15ـ نهضت روحانیون ایران، علی دوانی، ج 6، ص 332.

16ـ روزنامۀ جمهوری اسلامی، 1 / 8 / 1363.

17ـ شاهد، ش 71 / 41، 1363.

18ـ مجله 15 خرداد، ش 4 / 17.

19ـ روزنامۀ جمهوری اسلامی، 1 / 8 / 1368.

20ـ صبح آزادگان، 1 / 8 / 1363.

21ـ مجلۀ یاد، ش 12 / 116 ـ 135.

22ـ روزنامۀ کیهان، 1 / 8 / 1359.

23ـ به نقل از جزوه شمارۀ 1 مرکز اسناد انقلاب اسلامی ویژه قم، پرونده شماره 11 ـ 68، ج 1، ص 72.

24ـ شهدای روحانیت، ج 1 / 261.

25ـ مجله جنگ و زندگی، آبان ماه 1361.

26 ـ مجله حضور، شمارۀ 17 / 64 پاییز 75، مجله 15 خرداد، شمارۀ 4 / 17 تحریرات فی الاصول، ج 3 / 702.

27ـ نهضت امام خمینی، سید حمید روحانی، ج 2 / 19 و 417.

28ـ مجله 15 خرداد، شماره 4 / 17 پیام انقلاب، ش 70 / 48 ـ 49 شهدای روحانیت، ج 1 / 34، حضور شماره 17.

 

منبع: کنگره شهید آیت الله سید مصطفی خمینی(ره) / به مناسبت بیستمین سالگرد (مجموعه مقالات)، ص 53.

انتهای پیام /*