بخش سوم: مردم و قرآن

فصل ششم: مهجوریت قرآن در میان مسلمین

کد : 150583 | تاریخ : 24/02/1395

                              فصل ششم: مهجوریت قرآن در میان مسلمین

‏ ‏

‏ ‏

مهجوریت ثقل اکبر و کبیر 

‏مناسب می دانم که شمه ای کوتاه و قاصر در باب «ثقلین» تذکر‏‎ ‎‏دهم؛ نه از حیث مقامات غیبی و معنوی و عرفانی، که قلم مثل منی‏‎ ‎‏عاجز است از جسارت در مرتبه ای که عرفان آن بر تمام دایرۀ‏‎ ‎‏وجود، از ملک تا ملکوت اعلیٰ و از آنجا تا لاهوت و آنچه در فهم‏‎ ‎‏من و تو ناید، سنگین و تحمل آن فوق طاقت، اگر نگویم ممتنع‏‎ ‎‏است؛ و نه از آنچه بر بشریت گذشته است، از مهجور بودن از‏‎ ‎‏حقایق مقام والای «ثقل اکبر» و «ثقل کبیر» که از هر چیز اکبر است‏‎ ‎‏جز ثقل اکبر که اکبر مطلق است؛ و نه از آنچه گذشته است بر این‏‎ ‎‏دو ثقل از دشمنان خدا و طاغوتیان بازیگر که شمارش آن برای‏‎ ‎‏مثل منی میسر نیست با قصور اطلاع و وقت محدود؛ بلکه مناسب‏‎ ‎‏دیدم اشاره ای گذرا و بسیار کوتاه از آنچه بر این دو ثقل گذشته‏‎ ‎‏است بنمایم.‏

‏ ‏

‏ ‏

سرگذشت قرآن پس از پیغمبر(ص)

‏     شاید جملۀ ‏لَنْ یَفْتَرِقٰا حتّی یَرِدٰا عَلَیَّ الْحَوض‏ اشاره باشد بر اینکه‏‎ ‎‏بعد از وجود مقدس رسول اللّه ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ هرچه‏‎ ‎‏بر یکی از این دو گذشته است بر دیگری گذشته است و‏‎ ‎‏مهجوریت هر یک مهجوریت دیگری است، تا آنگاه که این دو‏
‎[[page 203]]‎

‏مهجور بر رسول خدا در «حوض» وارد شوند. و آیا این «حوض»‏‎ ‎‏مقام اتصال کثرت به وحدت است و اضمحلال قطرات در دریا‏‎ ‎‏است، یا چیز دیگر که به عقل و عرفان بشر راهی ندارد. و باید‏‎ ‎‏گفت آن ستمی که از طاغوتیان بر این دو ودیعۀ رسول اکرم‏‎ ‎‏ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ گذشته، بر امت مسلمان بلکه بر‏‎ ‎‏بشریت گذشته است که قلم از آن عاجز است... .‏

‏     ‏‏اکنون ببینیم چه گذشته است بر کتاب خدا، این ودیعۀ الهی و‏‎ ‎‏ماترک پیامبر اسلام، صلی اللّه علیه و آله و سلم؛ مسائل‏‎ ‎‏أسف انگیزی که باید برای آن خون گریه کرد، پس از شهادت‏‎ ‎‏حضرت علی(ع) شروع شد. خودخواهان و طاغوتیان، قرآن کریم‏‎ ‎‏را وسیله ای کردند برای حکومتهای ضد قرآنی؛ و مفسران حقیقی‏‎ ‎‏قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسر قرآن را از پیامبر اکرم‏‎ ‎‏ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ دریافت کرده بودند و ندای ‏اِنّی تارکٌ‎ ‎فیکُمُ الثقلان‏ در گوششان بود با بهانه های مختلف و توطئه های از‏‎ ‎‏پیش تهیه شده، آنان را عقب زده و با قرآن، در حقیقت قرآن را ـ که‏‎ ‎‏برای بشریت تا ورود به حوض بزرگترین دستور زندگانی مادی و‏‎ ‎‏معنوی بود و است ـ از صحنه خارج کردند؛ و بر حکومت عدل‏‎ ‎‏الهی ـ که یکی از آرمانهای این کتاب مقدس بوده و هست ـ خط‏‎ ‎‏بطلان کشیدند و انحراف از دین خدا و کتاب و سنت الهی را‏‎ ‎‏پایه گذاری کردند، تا کار به جایی رسید که قلم از شرح آن شرمسار‏‎ ‎‏است.‏

‏     و هرچه این بنیان کج به جلو آمد، کجیها و انحرافها افزون شد تا‏‎ ‎‏آنجا که قرآن کریم را ـ که برای رشد جهانیان و نقطۀ جمع همۀ‏‎ ‎‏مسلمانان بلکه عائلۀ بشری، از مقام شامخ احدیت به کشف تام‏‎ ‎‏محمدی(ص) تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند برساند و‏
‎[[page 204]]‎

‏این ولیدۀ «علم الاسماء» را از شرّ شیاطین و طاغوتها رها سازد و‏‎ ‎‏جهان را به قسط و عدل رساند و حکومت را به دست اولیاءاللّه ،‏‎ ‎‏معصومین ـ علیهم صلوات الاولین و الآخرین ـ بسپارد تا آنان به هر‏‎ ‎‏که صلاح بشریت است بسپارند ـ چنان از صحنه خارج نمودند که‏‎ ‎‏گویی نقشی برای هدایت ندارد و کار به جایی رسید که نقش قرآن‏‎ ‎‏به دست حکومتهای جائر و آخوندهای خبیثِ بدتر از طاغوتیان‏‎ ‎‏وسیله ای برای اقامۀ جور و فساد و توجیه ستمگران و معاندان حق‏‎ ‎‏تعالی شد. و مع الأسف به دست دشمنان توطئه گر و دوستان‏‎ ‎‏جاهل، قرآن این کتاب سرنوشت ساز، نقشی جز در گورستانها و‏‎ ‎‏مجالس مردگان نداشت و ندارد و آنکه باید وسیلۀ جمع مسلمانان‏‎ ‎‏و بشریت و کتاب زندگی آنان باشد، وسیلۀ تفرقه و اختلاف گردید‏‎ ‎‏و یا بکلی از صحنه خارج شد، که دیدیم اگر کسی دم از حکومت‏‎ ‎‏اسلامی برمی آورد و از سیاست، که نقش بزرگ اسلام و رسول‏‎ ‎‏بزرگوار ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ و قرآن و سنت مشحون آن‏‎ ‎‏است، سخن می گفت گویی بزرگترین معصیت را مرتکب شده؛ و‏‎ ‎‏کلمۀ «آخوند سیاسی» موازن با آخوند بی دین شده بود و اکنون نیز‏‎ ‎‏هست.‏

‏ ‏

‏ ‏

قرآن در عصر ما

‏     ‏‏و اخیراً قدرتهای شیطانی بزرگ به وسیلۀ حکومتهای منحرفِ‏‎ ‎‏خارج از تعلیمات اسلامی، که خود را به دروغ به اسلام بسته اند،‏‎ ‎‏برای محو قرآن و تثبیت مقاصد شیطانی ابرقدرتها قرآن را با خط‏‎ ‎‏زیبا طبع می کنند و به اطراف می فرستند و با این حیلۀ شیطانی‏‎ ‎‏قرآن را از صحنه خارج می کنند. ما همه دیدیم قرآنی را که‏‎ ‎‏محمدرضا خان پهلوی طبع کرد و عده ای را اغفال کرد و بعض‏‎ ‎‏آخوندهای بیخبر از مقاصد اسلامی هم مداح او بودند. و می بینیم‏‎ ‎‏که ملک فهد هر سال مقدار زیادی از ثروتهای بی پایان مردم را‏
‎[[page 205]]‎

‏صرف طبع قرآن کریم و محالّ تبلیغاتِ مذهبِ ضد قرآنی می کند و‏‎ ‎‏وهابیت، این مذهب سراپا بی اساس و خرافاتی را ترویج می کند؛ و‏‎ ‎‏مردم و ملتهای غافل را سوق به سوی ابرقدرتها می دهد و از اسلام‏‎ ‎‏عزیز و قرآن کریم برای هدم اسلام و قرآن بهره برداری‏‎ ‎‏می کند.(282)‏

15 / 3 / 68 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

عملی نشدن قانونهای قرآن در جهان 

‏ای قرآن، ای تحفۀ آسمانی و ای هدیۀ رحمانی، تو را خدای جهان‏‎ ‎‏برای زنده کردن دلهای ما و بازکردن گوش و چشم توده فرستاد؛ تو‏‎ ‎‏نور هدایت و راهنمای سعادت ما هستی؛ تو ما را از منزل حیوانی‏‎ ‎‏می خواهی به اوج انسانی و جوار رحمانی برسانی. فسوسا که‏‎ ‎‏آدمیزادگان قدر تو را ندانسته و پیروی از تو را فرض خود‏‎ ‎‏نشمردند، اسفا که قانونهای تو در جهان عملی نشد تا همین‏‎ ‎‏ظلمتخانه و جایگاه مشتی وحشیان و درندگان  که خود را متمدنین‏‎ ‎‏جهان می دانند رشک بهشت برین شود و عروس سعادت در‏‎ ‎‏همین جهان در آغوش همه در آید.(283)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

خسران دول اسلامی در دوری از قرآن 

‏چرا شرق را تحت قدرت نیاورند، تحت اسارت نیاورند، تا به‏‎ ‎‏شرق با قیمتهای مناسب بفروشند و طلا کنند و طلا را ببرند؟ چرا‏‎ ‎‏این کار را نکنند؟ دولتهای ما، دولتهای اسلامی، که توجه به این‏‎ ‎‏معانی ندارند؛ آنها که ملتفت نیستند که به سر آنها چه می آید. از‏‎ ‎‏دست برداشتن از قرآن کریم، اتکا نداشتن بر قواعد اسلام، این‏‎ ‎‏ضررها پیش می آید. تضعیف می کنند دول اسلامی را به ایجاد‏
‎[[page 206]]‎‏اختلاف مذهبی تا هم مذهب را ببرند و هم دین را ببرند، و‏‎ ‎‏العیاذباللّه .‏

‏     نباید سران ممالک اسلامی، رؤسای جمهور، سلاطین اسلام،‏‎ ‎‏وزرای ممالک اسلامی، نمایندگان مجالس ممالک اسلامی، نباید‏‎ ‎‏متنبه بشوند؟ واقعاً اینها نمی دانند مطلب را؟ یا می دانند و حب‏‎ ‎‏جاه و حب مقام آنها را وادار می کند که مطابق «دستورات» عمل‏‎ ‎‏کنند؟ شما آقایان باور می کنید که آنهایی که از مجاری امور مطلع‏‎ ‎‏هستند، یا دعوای اطلاع می کنند، این مطلب سطحی را که یک‏‎ ‎‏سید خمینی فهمیده است، آنها نفهمیده باشند؟! شما احتمال‏‎ ‎‏می دهید این معنا را؟! اگر فهمیده باشند ـ خدای نخواسته ـ یا‏‎ ‎‏مجذوب هستند و یا ترس در کار هست. چرا باید بترسند؟ برای‏‎ ‎‏اینکه اینها را دسته دسته کرده اند. دولت عثمانی به آن عرض و‏‎ ‎‏طول را حالا چند تا دولت کرده اند ـ همه کوچک، کوچک،‏‎ ‎‏کوچک. ملتهای بیچاره را، این ملت انبوه چند صد میلیونی را، در‏‎ ‎‏تحت اسارت یک عده از خدا بیخبر قرار داده اند و آنها، آنها را‏‎ ‎‏استعمار می کنند، و این سران ممالک، ملت خودشان را بیچاره‏‎ ‎‏می کنند. نباید این دول اسلامی از خواب بیدار بشوند؟ از اسلام‏‎ ‎‏چه بدی دیده اند اینها؟ یک نیرنگ بزرگی که از غرب سرازیر شده‏‎ ‎‏است و دوَل اسلامی را تحت نفوذ قرار داده است، یا اینکه تطمیع‏‎ ‎‏کرده است یا تهدید کرده است؛ و این را در مطابعمان می بینیم، در‏‎ ‎‏مجلات می بینیم، در تبلیغاتشان، در رادیوهایشان.(284)‏

18 / 6 / 43 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

دوری از قرآن، علّت بدبختی مسلمین 

‏دوری دوَل اسلامی از قرآن کریم، ملت اسلام را به این وضع سیاه‏
‎[[page 207]]‎‎ ‎‏نکبت بار مواجه ساخته و سرنوشت ملتهای مسلمان و کشورهای‏‎ ‎‏اسلامی را دستخوش سیاست سازشکارانۀ استعمار چپ و راست‏‎ ‎‏قرار داده است.(285)‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

17 / 5 / 51 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

مهجور کردن قرآن توسط مسلمین 

‏اسلام همه چیز برای مسلمین آورده است، همه چیز. قرآن در آن‏‎ ‎‏همه چیز است، لکن مع الأسف ما استفاده از آن نکرده ایم؛ و‏‎ ‎‏مسلمین مهجورش کردند؛ یعنی استفاده ای که باید از آن بکنند‏‎ ‎‏نکردند. باید مردم را توجه داد، گرایش داد به اسلام.(286)‏

30 / 2 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ترویج جدایی دین از سیاست 

‏اینها تبلیغات همچو کرده بودند که به خورد ما معمِّمین هم داده‏‎ ‎‏بودند که شماها بروید کنار، سراغ مدرسه تان، و این منافع مملکت‏‎ ‎‏را بدهید دست ما! مطلب این بود. مقدَّرات مملکت را بدهید‏‎ ‎‏دست ما؛ شما بروید آن گوشه مدرسه بنشینید و آنطور زندگی‏‎ ‎‏کنید و مسأله بگویید برای مردم. آن هم نه هر مسأله ای را. اگر ما‏‎ ‎‏درست مسأله می گفتیم که وضع اینطور نبود. مسائل اسلام را کنار‏‎ ‎‏گذاشته بودند؛ و یک دسته ای از مسائل شخصی را پیش کشیدند.‏‎ ‎‏مسائل اجتماعی اسلام، مسائل سیاسی اسلام، مسائل جنگ‏‎ ‎‏اسلام. آن قرآن را شما ملاحظه می کنید، قرآن مسائل سیاسی اش‏‎ ‎‏و جنگی اش و مقاتله اش و اینهایش زیاد در آن طرح شده، اَهلاً و‏‎ ‎‏سَهْلاً! اما دیگر کار نداشته باشید به اینکه تکلیف ملت با دولت‏‎ ‎‏چیست و تکلیف دولت با ملت چی هست؟ چه جور باید دولت‏
‎[[page 208]]‎

‏باشد، شرایط حاکم چیست، شرایط شُرْطه چیست؛ شرایط قاضی‏‎ ‎‏چیست؟ اینها را دیگر شما کار نداشته باشید.(287)‏

30 / 4 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

بزرگترین مشکل مسلمین 

‏مشکلات مسلمین زیاد است، لکن مشکل بزرگ مسلمین این‏‎ ‎‏است که قرآن کریم را کنار گذاشته اند وتحت لوای دیگران‏‎ ‎‏درآمده اند.(288)‏

28 / 7 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

دوری از آیات اجتماعی و سیاسی قرآن 

‏شیاطینی که مطالعه کردند در همۀ مسائل ملتها و این را یافتند که‏‎ ‎‏اگر قشر روحانی وارد بشود در صحنۀ سیاست، با داشتن پشتوانۀ‏‎ ‎‏عظیمی از ملتها، کلاه آنها پس معرکه است، باید چه بکنند؟ باید به‏‎ ‎‏طور عموم، این مطلب را القا بکنند که اهل علم را به سیاست چه‏‎ ‎‏کار؟ اهل علم فقط وظیفه اش این است که عبایش را سرش بکشد‏‎ ‎‏و اول ظهر برود نمازش را بخواند و بعد هم برود منبر چند تا مسأله‏‎ ‎‏بگوید؛ نه مسائلی که مربوط به سیاست و مربوط به گرفتاریهای‏‎ ‎‏ملت است، همان مسائلی که دیدید، متعارف بود می گفتند و تقریباً‏‎ ‎‏اکثر ابواب فقه کنار گذاشته شده بود عملاً. تو کتابها نوشته شده‏‎ ‎‏بود و کنار گذاشته شده بود و اکثر آیات قرآن هم کنار گذاشته شده‏‎ ‎‏بود. قرآن را می خواندیم و می بوسیدیم و می گذاشتیمش کنار.‏‎ ‎‏آیاتی که مربوط به جامعه بود، آیاتی که مربوط به سیاست بود،‏‎ ‎‏آیاتی که مربوط به جنگ بود، آیات زیادی که اکثر آیات مربوط به‏‎ ‎‏این مسائل است، اینها را منسی کرده بودیم؛ یعنی، ما را وادار کرده‏
‎[[page 209]]‎

‏بودند که منسی باشد.(289)‏

10 / 4 / 60 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

جدایی دین و سیاست، تبلیغی علیه قرآن 

‏چرا باید دولتهای اسلامی با داشتن قریب یک میلیارد جمعیت و‏‎ ‎‏در دست داشتن ذخیره های زیر زمینی، خصوصاً موجهای نفت که‏‎ ‎‏رگ حیات ابر قدرتهاست، و برخورداری از تعلیمات حیات بخش‏‎ ‎‏قرآن کریم و دستورات عبادی سیاسی پیامبر اسلام ـ صلی اللّه علیه‏‎ ‎‏و آله و سلم ـ که مسلمانان را به اعتصام به «حبل اللّه » دعوت و از‏‎ ‎‏تفرقه و اختلاف تحذیر می فرماید، وبا داشتن مَلاذ و ملجأی چون‏‎ ‎‏حرمین شریفین، که در عهد رسول اللّه ـ صلوات اللّه علیه ـ مرکز‏‎ ‎‏عبادت و سیاست اسلامی بوده و پس از رحلت آن بزرگوار مدتها‏‎ ‎‏نیز چنین بوده است و طرح فتوحات و سیاسات از آن دو مرکز‏‎ ‎‏بزرگ سیاسی عبادی ریخته می شده است، اکنون به واسطۀ‏‎ ‎‏کج فهمیها و غرض ورزیها و تبلیغات وسیع ابرقدرتها کار را به آنجا‏‎ ‎‏بکشانند که دخالت در امور سیاسی و اجتماعی، که مورد احتیاج‏‎ ‎‏مبرم و از اهمّ امور مسلمین است، در حرمین شریفین جرم شناخته‏‎ ‎‏شود و پلیس سعودی در داخل مسجدالحرام و در جایی که به‏‎ ‎‏حکم خدا و به نصّ قرآن مجید برای همه کس حتی منحرفین محل‏‎ ‎‏امن است با چکمه و سلاح به مسلمانان حمله کرده و آنان را‏‎ ‎‏مضروب و دستگیر نمایند و به زندان بفرستند.(290)‏

18 / 7 / 60 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

فرقه مسلمین، نشانۀ مهجوریت قرآن 

‏از پیغمبر اکرم ـ صلی اللّه علیه و آله ـ منقول است که اسلام در ابتدا‏
‎[[page 210]]‎

‏مظلوم بود و بعد هم مظلوم خواهد بود. من می خواهم مظلومیت‏‎ ‎‏اسلام را امروز برای شما آقایان عرض کنم. در قرآن شریف هم‏‎ ‎‏می بینیم که پیغمبر اکرم شکایت کرده است به خدای تبارک و‏‎ ‎‏تعالی که ‏اِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هٰذَا القُرْءانَ مَهْجُوراً‎[1]‎‏ از مهجور بودن قرآن در‏‎ ‎‏نزد قومش و در امتش شکایت فرموده است. من این مهجوریت و‏‎ ‎‏مظلومیت را امروز در حضور شما آقایان محترم عرض می کنم که‏‎ ‎‏ببینید چه وضعی اسلام و مسلمین دارند. قرآن و اسلام مهجور و‏‎ ‎‏مظلومند؛ برای اینکه مهجوریت قرآن و مهجوریت اسلام به این‏‎ ‎‏است که مسائل مهم قرآنی و مسائل مهم اسلامی یا بکلی مهجور‏‎ ‎‏است و یا برخلاف آنها بسیاری از دولتهای اسلامی قیام‏‎ ‎‏کردند.(291)‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

21 / 11 / 60 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

مهجوریت احکام قرآن 

‏اسلام امروز مظلوم است و قرآن مهجور است. احکام قرآن مهجور‏‎ ‎‏است به اینکه در مأذنه ها اذان می گویید و نماز می خوانید و اکثر‏‎ ‎‏احکام سیاسی اسلام را اعتنا به آن ندارید، از مهجوریت بیرون‏‎ ‎‏نمی رود قرآن. ... قرآن وقتی می فرماید: ‏وَاعْتَصِمُوا بِحَبلِ اللّه ِ جَمیعاً وَ‎ ‎لاتَفَرَّقُوا،‎[2]‎‏ می فرماید: ‏وَ لاتَنازَعُوا فَتَفشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُم؛‎[3]‎‏ اینطور‏‎ ‎‏احکام مترقی سیاسی که اگر به آن عمل بشود سیادت عالم مال‏‎ ‎‏شماست. این قرآن را مهجور کردیم همه و اعتنا نکردیم به این‏‎ ‎‏مسائل.(292)‏

21 / 11 / 60 


[[page 211]]

عدم توجّه به دعوت قرآن 

‏برای مسلمین این مصیبت نیست که همه چیزمان را بدهیم به‏‎ ‎‏خارجیها و در طبق اخلاص بگذاریم و با منت کشیدن از آنها که‏‎ ‎‏بپذیرند؟ وقتی بنا شد که مسلمین به آن مسائل الهی توجه نکنند،‏‎ ‎‏به آن مسائل قرآنی توجه نکنند، و احکام اسلام را درست به آن‏‎ ‎‏توجه نکنند و دعوت اسلام به وحدت را زیر پا بگذارند، ناچار‏‎ ‎‏باید اینطور بشوند که همه چیزشان را بدهند و التماس هم بکنند به‏‎ ‎‏آنها که قبول کنید شما. نباید ما دیگر بیدار بشویم؟ نباید اینها‏‎ ‎‏عبرت بگیرند.(293)‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

25 / 5 / 62 

*  *  *

 

 

قرآن در زیر حجابهای خودساخته 

‏حج بِسان قرآن است که همه از آن بهره مند می شوند، ولی‏‎ ‎‏اندیشمندان و غواصان و درد آشنایان امت اسلامی اگر دل به‏‎ ‎‏دریای معارف آن بزنند و از نزدیک شدن و فرو رفتن در احکام و‏‎ ‎‏سیاستهای اجتماعی آن نترسند، از صدف این دریا گوهرهای‏‎ ‎‏هدایت و رشد و حکمت و آزادگی را بیشتر صید خواهند نمود و‏‎ ‎‏از زلال حکمت و معرفت آن تا ابد سیراب خواهند گشت. ولی چه‏‎ ‎‏باید کرد و این غم بزرگ را به کجا باید برد که حج بسان قرآن‏‎ ‎‏مهجور گردیده است. و به همان اندازه ای که آن کتابِ زندگی و‏‎ ‎‏کمال و جمال در حجابهای خود ساختۀ ما پنهان شده است و این‏‎ ‎‏گنجینۀ اسرارِ آفرینش در دل خروارها خاک کج فکریهای ما دفن و‏‎ ‎‏پنهان گردیده است و زبان انس و هدایت و زندگی و فلسفۀ‏‎ ‎‏زندگی ساز او به زبان وحشت و مرگ و قبر تنزل کرده است، حج‏‎ ‎‏نیز به همان سرنوشت گرفتار گشته است.(294)‏

29 / 4 / 67 

 

‎[[page 212]]‎

  • )) «[پروردگارا] قوم من قرآن را مهجور کردند»؛ فرقان / 30.
  • )) (آل عمران / 103).
  • )) (انفال / 46).

انتهای پیام /*