دکتر علی داستانی

توصیه های امام خمینی(س) پیرامون انتخابات

چون نظام ما جمهوری اسلامی است، با سایر نظام های موجود در دنیا به ویژه در بحث اسلامیت نظام و نوع رفتارها، حرکات، سکنات و برخوردهای کاندیداها و طرفداران آن ها، متفاوت است؛ لذا از این جهت هم اگر به آثار امام و مجموعه بیانات ایشان مراجعه کنیم، می بینیم که حضرت امام نکات مهم و قابل توجهی را در این راستا مطرح می کنند، مثلاً اولین نکته ای که، هم به خود کاندیداها و هم به طرفدارانشان توصیه می کنند، و به نظر من می تواند بسیار تأثیر گذار باشد، رعایت اخلاق و آداب اسلامی است، امام می فرمایند: "از آقایان کاندیداها و دوستان آنان انتظار دارم که اخلاق اسلامی- انسانی را در تبلیغ برای کاندیدای خود مراعات‏؛ و از هر گونه انتقاد از طرف مقابل که موجب اختلاف و هتک حرمت باشد خودداری نمایند، که برای پیشبرد مقصود، ولو اسلامی باشد، ارتکاب خلاف اخلاق و فرهنگ، مطرود و از انگیزه ‏های غیر اسلامی است‏.

کد : 150761 | تاریخ : 26/02/1396

در آستانه دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شوراها، پرتال امام خمینی گفتگویی با معاونت پژوهشی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) انجام داده است که به شرح ذیل تقدیم خوانندگان می شود: 

به نظر شما معیارهایی که امام برای انتخاب افراد در انتخابات ارائه کرده اند، چیست؟

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین، ضمن تشکر از جنابعالی و همکاران محترمتان از این که در حوزه اندیشه امام و انقلاب اسلامی فعالیت دارید، و در راستای ترویج و تبیین اندیشه امام و شناساندن آن به جامعه و به ویژه نسل جوان زحمت می ‌کشید.

در رابطه با انتخابات که یکی از مسائل اساسی و سرنوشت ‌ساز کشور است، لازم است به مقدمۀ کوتاهی اشاره کنم، و آن این که حضرت امام (قدس سره شریف) در سال 1357 وقتی در نوفل لوشاتو بودند، در پاسخ به سئوال خبرنگاران که می پرسیدند حکومت آیندۀ شما چه نوع حکومتی خواهد بود؟ فرمودند: جمهوری اسلامی؛ و بعد هم در همان مصاحبه و مصاحبه ‌های بعدی به تعریف جمهوری اسلامی پرداختند، که جمهوری به معنای این است که همۀ مسئولیت ‌ها و مقامات به عهده مردم است، مردم سرنوشت ‌ساز هستند، همه چیز با آرای مردم شکل خواهد گرفت و مردم در انتخابات متعدد مسئولین خودشان را انتخاب خواهند کرد، همان طوری که جمهوری در همه دنیا به این معنا است، یعنی شکل ‌گیری همه ارکان نظام توسط مردم، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم؛ و اسلامیت هم یعنی از آن جا که اکثریت مردم ایران مسلمان هستند، ماهیت قوانین مقررات و احکام را اسلام تشکیل می‌‌دهد. (ر.ک: صحیفه امام؛ ج4؛ ص 3-4)

زمانی که حضرت امام به ایران تشریف آوردند، در کوتاه‌ ترین زمان ممکن، یعنی زمانی که حدود دو ماه از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته بود، فرمودند که رفراندوم برگزار شود، که این مهم یعنی جمهوری اسلامی به رفراندوم گذاشته شد و با اکثریت آرای 2/98 درصد به تصویب رسید. بعد هم در متن قانون اساسی گنجانده شد، و در رفراندوم مردمی که برای تصویب قانون اساسی ارائه شد، تصویب شد، لذا از این جهت جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام نوپا و پاسخگو به نیازهای زمان، که بنیان ‌گذار آن حضرت امام هستند، مطرح است و در جمهوری اسلامی مد نظر حضرت امام، مردم همه ‌کاره هستند و به تعبیر ایشان، مردم اصل و محور هستند، همۀ امور مملکت توسط مردم شکل می‌ گیرد، به این خاطر انتخابات هم به عنوان یکی از امور اصلی در جمهوری اسلامی خیلی اهمیت دارد، و لذا در بخش های زیادی از سخنان ایشان می ‌بینیم که به این مهم پرداخته ‌اند. (همان؛ ج 14؛ ص 439)

در رابطه با این سئوالی هم که اشاره کردید، حضرت امام در سخنرانی ‌هایی که در انتخابات متعدد داشتند، به ویژه ریاست جمهوری، توصیه های مهمی نموده اند که من عمدۀ آن ها را خدمت شما عرض می ‌کنم، از جمله معیارهای انتخاب را این می ‌دانند که شخصی را انتخاب کنید که لایق باشد، مصالح اسلام و کشور اسلامی را فدای منافع شخصی یا گروهی نکند، (همان؛ ج18؛ ص 311) یا این که حضرت امام می‌ فرمایند: آدم صالح و شخص متعهد باشد، دارای صفات مندرج در قانون اساسی باشد، چون در قانون اساسی از جمله صفاتی که برای رئیس جمهور مطرح شده، این است که مدیر و مدبّر باشد، دارای حسن سابقه باشد، امانت و تقوا داشته باشد، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی و مذهب رسمی باشد، لذا امام می ‌‌فرمایند این اصول مندرج در قانون اساسی را داشته باشد، دلسوز به ملت و خدمتگزار به مردم باشد، (همان؛ ج 11؛ ص 484-485) که این، از اساسی ‌ترین محورهای اندیشۀ امام است، چون امام معتقد بودند و باور داشتند که این مردم بودند که با زحمات طاقت ‌فرسا و با خون جوانان خودشان، توانستند پیروزی حاصل کنند، مبارزین را از زندان ها آزاد کنند، و نظام استبدادی را ساقط کنند و از کشور بیرون کنند، (همان؛ ج15؛ ص 356) لذا مردم خیلی مهم هستند، توصیه مهم امام این است که مسئولین نظام جمهوری اسلامی بایستی خدمتگزار و دلسوز ملت باشند و یکی از ویژگی ‌ها یا معیارها این است؛ دیگر این که سوابق خوب داشته باشد، چه قبل از انقلاب چه در حال انقلاب، این هم یکی از نکاتی است که حضرت امام اشاره می ‌کند، اعتقاد به قوانین اسلام داشته باشد، در مقابل قانون اساسی خاضع باشد، قانون اساسی را رعایت کند، دارای دید سیاسی خوبی باشد که بتواند مسائل را به خوبی درک کند، و عدم تمایل به شرق و غرب داشته باشد و هم چنین تعهد به اسلام داشته باشد، (همان؛ ج 11؛ ص 485) این ها مجموعه معیارهایی است که حضرت امام در رابطه با انتخاب افراد مطرح می ‌کنند، که به اختصار خدمتتان عرض کردم.

- از نظر امام نحوه تبلیغات کاندیداها باید به چه صورتی باشد؟

چون نظام ما جمهوری اسلامی است، با سایر نظام های موجود در دنیا به ویژه در بحث اسلامیت نظام و نوع رفتارها، حرکات، سکنات و برخوردهای کاندیداها و طرفداران آن ها، متفاوت است؛ لذا از این جهت هم اگر به آثار امام و مجموعه بیانات ایشان مراجعه کنیم، می بینیم که حضرت امام نکات مهم و قابل توجهی را در این راستا مطرح می‌ کنند، مثلاً اولین نکته ‌ای که، هم به خود کاندیداها و هم به طرفدارانشان توصیه می ‌کنند، و به نظر من می‌ تواند بسیار تأثیر‌گذار باشد، رعایت اخلاق و آداب اسلامی است، امام می ‌فرمایند: "از آقایان کاندیداها و دوستان آنان انتظار دارم که اخلاق اسلامی- انسانی را در تبلیغ برای کاندیدای خود مراعات‏؛ و از هر گونه انتقاد از طرف مقابل که موجب اختلاف و هتک حرمت باشد خودداری نمایند، که برای پیشبرد مقصود، ولو اسلامی باشد، ارتکاب خلاف اخلاق و فرهنگ، مطرود و از انگیزه ‏های غیر اسلامی است‏" (صحیفه امام؛ ج 12؛ ص 12) دلیل آن این است که بر خلاف سایر مکاتب سیاسی در اندیشۀ امام یا به طور کلی در اندیشۀ دینی، هدف وسیله را توجیه نمی‌ کند، امام هم به صراحت می‌ گوید برای پیشبرد مقصود ولو اسلامی باشد، ارتکاب خلاف اخلاق و فرهنگ مطرود است، ما برای رسیدن به هدف نمی ‌توانیم به هر وسیله ‌ای متشبث بشویم، و از هر وسیله ‌ای استفاده کنیم که به هدف برسیم، نه، ما باید رعایت اخلاق و آداب اسلامی را داشته باشیم، در اسلام هدف وسیله را توجیه نمی ‌کند، یعنی سیاست، دینی و اخلاقی است، همۀ امور و بالاترین امور، که امر حکومت است، باید برای اخلاق باشد، کسی که می ‌خواهد مقام و مسئولیتی داشته باشد، باید برای ترویج ارزش ‌ها و اخلاق باشد، پس برای رسیدن به آن مقام نباید مقدمات مخدوش باشد، در غیر این صورت، نمی ‌تواند تأثیرگذار باشد، لذا حضرت امام می ‌فرمایند: «من‏ بسیار مایل‏ هستم‏ که گروه هایی که متعهد و معتقد به جمهوری اسلامی و خدمتگزار به اسلام هستند، در مبارزات انتخاباتی کمال آرامش را در تبلیغ کاندیداهایشان رعایت نمایند، و نسبت به یک دیگر تفاهم و صمیمیت و اخوت اسلامی داشته باشند، و از تفرقه و کدورت شدیداً احتراز کنند که تفرقه و تشتت، دوستان را نگران و دشمنان را کامیاب می‏ کند و موجب تبلیغات سوء می ‏شود.» (همان جا) لذا اولین اصل در رعایت اصول تبلیغاتی هم برای خود افرادی که کاندیدا هستند، هم برای طرفدارانشان این است که رعایت اخلاق و آداب اسلامی را داشته باشند.

 دومین اصل عدم توهین به افراد است، ما مجاز نیستیم که به هر دلیلی و به هر شکلی، به افراد توهین کنیم، و امام این را نفی می ‌کنند؛ و نکته سومی که خیلی امام به آن توصیه می‌ کنند که شاید بتوانیم به صراحت و به ضرس قاطع هم بگوییم یکی از رموز اصلی موفقیت حضرت امام در تمام مسائل و امور هم بوده، این است که انجام کار برای خدا باشد؛ (ر.ک: همان؛ ج 9؛ ص 28؛ ج17؛ ص 232) ایشان می فرمایند: «البته آرزوی ما این است که یک کشور اسلامی بشود؛ و همه مسائلش مسائل اسلامی باشد. و این بسته به این است که هر کس در هر جایی که خدمت می ‏کند، این مسأله در نظرش باشد که من دارم برای‏ خدا و برای اسلام خدمت می ‏کنم، نمی ‏خواهم برای مقام، مقام چیزی نیست‏.» (همان، ج17، ص 232)

 ما می ‌خواهیم چه کار کنیم؟ می‌ خواهیم به مقام ریاست جمهوری برسیم که خدمت کنیم، اگر برای خدمت است، برای مردم است، برای اسلام است، از همان ابتدا تبلیغات ما، رفتار ما، کردار ما باید در این راستا باشد، اگر برای مقام و موقعیت باشد دیگر آن مسئله ‌اش فرق می‌ کند، و حضرت امام معتقد بود، انسان تمام کارها را باید برای خدا انجام بدهد، خودش را وقف خدا و اسلام کند و بر اساس آیات قرآنی کسی که در این مسیر گام بردارد خدا به او عزت می ‌دهد، توفیق می ‌دهد، همان طوری که حضرت امام از آغاز زندگی ‌اش هر کاری را انجام داد، برای خدا انجام داد، به این خاطر که خداوند در قرآن فرموده چنین کاری را بکنید؛ و لذا می گوید که وقتی کار برای خدا باشد، دیگر لازم نیست ما به کسی توهین کنیم، افترا ببندیم، به وسایلی متشبث بشویم که اخلاقی نیست، مشروع نیست، قانونی نیست، این ها مهم ترین نکاتی است که حضرت امام توصیه دارد به کاندیداها و طرفدارانشان که انجام دهند.

- از نگاه امام وقتی دولت مستقر شد، چه وظایفی دارد؟

امام برای موفقیت یک جامعه و کامیابی و سعادت ملت و حتی ملت ‌ها، اصولی را در نظر دارد که رعایت آن ها و اجرای آن ها در مجموع می ‌تواند ما را به سعادت و کامیابی برساند؛ وقتی به آثار و اندیشه ‌های حضرت امام نگاه می ‌کنیم، می بینیم دولت مطلوب از دیدگاه حضرت امام دولتی است که در همۀ این حوزه ‌ها و زمینه ‌ها فعالیت و تلاش کند. اولین توصیه مورد نظر امام و آن چه که در دولت مطلوب مد نظر است، قدردانی از ملت است و خدمتگزاری به آن ها؛ اگر مردم نبودند کسی رئیس جمهور نمی ‌شد، یعنی رئیس جمهور هر چه دارد از مردم دارد، (ر.ک: همان؛ ج12؛ ص 131) دیگر مقامات هم همین طور، در نتیجه هم باید قدردان آن ها باشند و هم به آن ها خدمت کنند، یعنی در آن مدتی که این مسئولیت را به عهده دارد، تمام تلاشش را برای خدمت گزاری به کار ببرد، به مردم برای این که در عرصه ‌های مختلف حضور و مشارکت داشته باشند، مجال بدهد یعنی کارها را به مردم واگذار کند، مردم صاحبان اصلی انقلاب و نظام هستند، خوب وقتی کسی صاحب اصلی است، بایستی در این نظام و در بحث ‌های سیاسی جامعه مشارکت داشته باشد، این که می ‌گویند، دولت کوچک شود و کارها به مردم واگذار شود،در راستای همان آراء و اندیشه های امام است که مردم ولی نعمت اند در این رابطه امام می فرمایند، مملکت به دست خود مردم، با دست خود اشخاص اداره بشود. (صحیفه امام؛ج 10؛ ص332).

دومین نکته ‌ای که در دولت مطلوب و مورد نظر حضرت امام مطرح است، خدمت به محرومین و مستضعفین است و در اسلام هم به این بحث توجه شده است. امام جمله‌ ای دارد که استضعاف ‌زدایی عقیده و راه و رسم ما است، ما باید در این راه قدم برداریم، و با استضعاف و عواملی که موجب استضعاف و محرومیت جامعه می ‌شود مبارزه کنیم، تلاش کنیم که محرومیت ‌زدایی و استضعاف‌ زدایی کنیم. (همان؛ ج20؛ ص 341)

اصل دیگر در دولت مطلوب آزادی است، آزادی اساس یک جامعه است، وقتی به فصل سوم قانون اساسی که تحت عنوان حقوق ملت مطرح است، از اصل نوزدهم تا چهل و دو مراجعه می ‌کنیم، انواع آزادی ‌ها برای مردم به رسمیت شناخته شده است، دولت مطلوب دولتی است که بتواند آن ها را تحقق ببخشد، و مردم از آزادی ‌هایشان بهره بگیرند. ببینید بحثی است که مردم حق آزادی دارند، منتها این حق آزادی منوط به زمینه ‌ها و بسترهایی است که مردم بتوانند از این حقشان در عرصه ‌های مختلف استفاده کنند، لذا امام با آزادی غربی که نوعی بی ‌بند و باری است، مخالفت می‌ کند ولی همۀ آزادی ‌ها را از بعد فردی و اجتماعی، در ابعاد سیاسی و اقتصادی به رسمیت می‌ شناسد. آزادی بیان، آزادی عقیده، آزادی اندیشه، آزادی اجتماعات، آزادی احزاب سیاسی، و همۀ آزادی‌ ها را به رسمیت می ‌شناسد، لذا دولتی مطلوب است که به آن ها تحقق ببخشد، و بسترهایی را فراهم کند، زمینه ‌هایی را به وجود آورد که مردم از این حقشان به راحتی استفاده کنند، بتوانند حاکمانشان را نقد کنند، حاکمان پاسخگو باشند. منتها در چهارچوب همان مبانی اسلامی که باید رعایت شود.

امام در رابطه با سیاست خارجی هم نکات خیلی مهمی دارد که دولت مطلوب، دولتی است که آن ها را تحقق ببخشد، از جمله عدم دخالت در امور داخلی هم دیگر، اصل مدارا، اصل مسالمت ‌آمیز بودن روابط و... ما قصدمان این نیست که با دنیا قطع رابطه کنیم، و درهای کشور را ببندیم، حضرت امام اصلاً چنین اعتقادی نداشتند، نه شرقی نه غربی که می ‌فرمایند، معنایش این است که زیر سلطه شرق و غرب نمی ‌رویم، وابسته نیستیم، اما بحث ارتباطات، بحثی امروزی و ضروری برای مناسبات اجتماعی، و برای تحقق خواست ‌های دولت و مردم است که باید دولت ها آن را دنبال کنند و از این طریق بتوانند شرایطی را فراهم کنند، مبادلاتی انجام بشود، و سرمایه‌ گذاری انجام ‌شود، و در نتیجه رفاه حاصل می ‌شود که برای جامعه، و رفع بیکاری و استضعاف زدایی هم خیلی مهم است. اوایل انقلاب حضرت امام هم فرمودند: ما با همه دنیا ارتباط خواهیم داشت (همان؛ ج 17؛ ص 273 و ج 18؛ ص 323) به جز دو کشور، یکی آفریقای جنوبی بود، که در آن زمان بحث آپارتاید مطرح بود و بعدها رفع شد، و دیگری اسرائیل بود که چون مشروعیت سیاسی ندارد، و الا با تمام دنیا می‌ توانیم در چهارچوبی که نظام ما معتقد است (احترام متقابل) ارتباط داشته باشیم و این ارتباط خیلی می ‌تواند هم برای ما هم برای دنیا نتایج مثمرثمری داشته باشد.

اقتصاد صحیح و عادلانه نیز باید وجود داشته باشد، این که چنین نظام اقتصادی را دولت مطلوب از نظر اسلام پایه ‌گذاری کند که اصول اساسی اقتصاد اسلامی در آن رعایت شده باشد، لذا در اقتصاد هم دولت باید فعالیت داشته باشد، هم مشارکت ‌های همگانی وجود داشته باشد، دولت باید تشویق به سرمایه ‌گذاری کند، اصل 44  قانون اساسی و نیز مقام معظم رهبری که واگذاری یا خصوصی ‌سازی را در چهار چوب این اصل مطرح نموده و مورد تاکید قرار می دهند، در همین راستا است که تحقق آن امری مطلوب و ضروری است.

بحث تعلیم و تربیت نیز از مسائل اصلی در اندیشه امام است، امام به دولت ‌ها توصیه می‌ کند در این بخش سرمایه ‌گذاری کنند، مبانی را بسازند. (همان؛ ج8؛ ص 364) اگر به گذشته مراجعه کنیم، بزرگان انقلاب، مثل استاد شهید مرتضی مطهری و مرحوم دکتر علی شریعتی، در راستای نهضت حضرت امام، این کارها را انجام دادند و توانستند نسلی را تربیت کنند، که این نسل بتواند دو رویداد مهم اساسی برای این جامعه به ارمغان بیاورد، که یکی انقلاب اسلامی بود، که آن نسل جوان انقلاب کرد و به میدان آمد، با تمام توان و ایمان و باور ایستاد، تا به رفع استبداد و استعمار منجر شد، و دوم هم دفاع مقدس بود، که ما دیدیم همان نسل چگونه آمدند و شهامت به خرج دادند، شجاعت به خرج دادند، ایستادند و در مقابل هجمۀ جهانی به رهبری استکبار جهانی و عاملیت حزب بعث صدام حسین توانستند افتخار بیافرینند؛ این به مبانی تربیتی برمی‌ گردد، لذا تربیت در اسلام مهم است، و امام در این محور هم نکات زیادی دارد.

و دیگری وحدت است، به هر حال کشور ما به لحاظ فرهنگی متنوع است، از اقوام مختلف تشکیل شده، از مذاهب متعدد تشکیل شده و دولت ‌ها باید سیاستی را به کار بگیرند و اصولی را پیاده کنند که به این وحدت ملی خدشه وارد نشود، یعنی اهل تسنن در کنار اهل تشیع، گروه‌ ها و اقلیت ‌های دینی وحدت داشته باشند. امام در رابطه با اقلیت ‌ها خیلی نکات ارزنده ‌ای دارد، من جمله این که آزاد هستند و حقوقشان باید رعایت شود. (همان؛ ج 6؛ ص 258 و 434؛ ج ؛ ص 148 و000)

آخرین نکته ‌ای که می ‌خواهم در این زمینه اشاره کنم، بحث پایبندی به اخلاق و ارزش ‌های انسانی و جلوگیری از انحرافات است، که خود دولت باید یک الگوی اخلاقی باشد، خود دولت باید پایبند به ارزش ‌های اخلاقی باشد و از انحرافات جلوگیری کند، این را می ‌شود به حوزه‌ های مختلف تسری داد ، مثلاً ساده ‌زیستی که همه دولتمردان باید در همۀ ابعاد به آن پایبند باشند. کلامشان کلام اخلاقی باشد، رفتارشان رفتار اخلاقی باشد و به عنوان یک الگو در جامعه هم خودشان پایبند باشند و بر آن اساس شرایطی را فراهم کنند، که جامعه هم در آن مسیر پیش برود، در این صورت ما یک نظامی خواهیم داشت که می ‌تواند در پیشرفت مادی، معنوی و ابعاد دیگر، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی جامعه مؤثر باشد، مردم بهره‌ مند شوند وضع مطلوبی را به دست بیاورند، و این می‌ توانند برای ملت ‌های دیگر الگویی باشد که در این راستا حرکت کنند، تلاش کنند و وضع مطلوب را برای خودشان ایجاد کنند.

در حال حاضر تقریبا 4 دهه از انقلاب گذشته است، به نظرتان نگاه امام چه قدر محقق شده است؟ به ویژه در زمینه ی ساده زیستی و اخلاق.

من معتقدم ما هر چه از آراء و اندیشه ‌های حضرت امام فاصله بگیریم، به همان اندازه دچار مشکل و آسیب می ‌شویم، اگر امروزه در جامعه ما آسیب‌ های جدی یا مشکلات عدیده وجود دارد، نشان از آن دارد که از آراء و اندیشه ‌های حضرت امام فاصله گرفتیم، در جامعه ما در ابعاد مختلف، نظرات امام متأسفانه رعایت نمی ‌شود، وقتی رعایت نمی ‌شود یعنی فاصله گرفته ‌ایم، یعنی تحقق پیدا نکرده است. مثلاً همین نکته‌ ای که حضرت امام اشاره دارند، کار برای خدا باشد، مقصد خدا باشد، مردم اصل باشند، اگر این را واقعاً رعایت کنیم، برای رسیدن به یک مقام به هر وسیله‌ متشبث نمی‌ شویم، تخریب نمی‌ کنیم، دروغ نمی ‌گوییم، عوام ‌فریبی نمی‌کنیم، واقعیت‌ ها را وارونه جلوه نمی ‌دهیم، در برنامه های انتخاباتی، خود را معرفی می‌ کنیم، برنامه ‌هایمان را مطرح می‌ کنیم، چون قرار است ما از آن پله ‌ای که هستیم یک پله به جلو برویم، و آن هم با پویایی بیشتر، و این پویایی بیشتر به این معنا است که این برنامه اگر تا الان در این نقطه بود، من برنامه ‌ای ارائه می‌ دهم، توانایی ‌ای دارم که به مراتب از این قوی تر است، نه این که تخریب کنیم، تخریب به این معنا است که ما به گذشته برگردیم. اتفاقاً جمله ‌ای در سخنان حضرت امام دیدم که می فرماید اشتباه بازگشت به گذشته را دوباره تکرار نکنیم، مثلاً در قضیه بنی ‌صدر حضرت امام اشاره می ‌کند که ما اشتباه کردیم، وقتی اشتباه کردیم خیلی صدمه دیدیم، خیلی آسیب دیدیم، دوباره آن اشتباه را نیاییم تکرار کنیم. (همان؛ ج 15؛ ص 28) لذا در بحث ‌های اخلاقی مردم ما نباید دچار اشتباه شوند، که یک اشتباه نه تنها کشور را جلو نمی ‌برد، بلکه به عقب برمی ‌گرداند.

من معتقد هستم که ما در راستای تحقق عملی اندیشه ‌های حضرت امام خیلی هم موفق نبودیم، دلیل آن هم مشکلات و آسیب ‌های جدی است که در جامعه ما وجود دارد و در زمان حضرت امام که یک دهه بود، جنگ بود، بحران بود، تحریم بود، گروهک‌ ها بودند، بیش از 15 تهدید و بحران وجود داشت، ولی هیچ کدام از این ها نتوانست نه ملت را از آن مسیر بازگرداند، نه کوچک ترین مسئله اخلاقی ایجاد کند. خبرنگار معروفی جمله ای می ‌گوید، که می تواند مؤید همین بحث بشود، می‌ گوید من خیلی از رهبران بزرگ جهان را دیده ‌ام یا مطالعه کرده‌ ام، وقتی یک رهبر می ‌آید چون شعارهایی می ‌دهد و برنامه ‌هایی دارد، جذاب است، و مردم استقبال می ‌کنند و وقتی به قدرت می ‌رسد، و رهبری یک جامعه را دارد به تدریج یک عده خوششان نمی ‌آید، یک عده می ‌گویند این ها با آن شعار ‌ها خیلی فاصله دارد، به تدریج این طرفداران کم می ‌شوند، لذا وقتی به پایان راه می ‌رسد به اندازۀ آن روز اول طرفدار ندارد، خبرنگار در ادامه می افزاید یک شخص بسیار بی ‌نظیر بود، و او امام خمینی بود، دلیلش هم این است که وقتی آمد حدود شش میلیون نفر از او استقبال کردند، در یک دهه ‌ای قدرت را به دست گرفت، انواع بحران‌ ها به وجود آمد، هر بحرانی که می ‌‌تواند‌ یک جامعه ‌ای را فلج کند، مثلاً جنگ، تخریب شهرها یا محاصره اقتصادی یا حمله نظامی امریکا و... می ‌گوید با این وجود وقتی این رهبر از میان این مردم می‌ رود، نه تنها محبوبیتش کم نمی ‌شود بلکه چند برابر می ‌شود، وقتی که رحلت می ‌کند یازده میلیون نفر او را بدرقه می‌ کنند، و این نشان ‌دهنده این است که وقتی کار برای خدا باشد، هم نتیجه دارد هم این که خدا عزت به آن شخص می ‌دهد، این پایه و اساس اندیشه‌ و عمل امام بود. لذا امام معتقد بود ما مأمور به تکلیف هستیم، وقتی می‌ گوییم تکلیف و مسئولیت، یعنی هر کسی مسئولیت خودش را به نحو حسن انجام بدهد، قطعاً نتیجه می ‌گیرد، و امام معتقد بود ما تکلیفمان این است که بایستیم، مقاومت کنیم، وظیفه ‌مان است چهارچوب ها را هم رعایت کنیم، قطعاً نتیجه می ‌گیریم، همان طوری که در تجربه ده سالۀ رهبری، حضرت امام با همۀ آن مشکلات و معضلات و آسیب ‌ها و بحران ‌ها، چه داخلی چه خارجی که هر کدامش کافی بود که به بن ‌بست برسیم، ولی با سیاست و مدیریت عالی خودشان این ها را اداره کردند و نتیجه هم گرفتند، لذا برای این که به آن توفیقات برسیم، لازمه ‌اش این است که آراء و اندیشه ‌های امام را مجدداً بازخوانی کنیم، تا جامعه، به ویژه جوانانمان این ها را بشناسند، افراد با ابعاد مختلف اندیشه امام آشنا بشوند، تا این ها را در عمل تحقق ببخشند که اگر إن شاءالله تحقق یابد همه چیز درست خواهد شد.

انتهای پیام /*