بخش پنجم: مقام و شخصیت ائمه (ع)

فصل دوم مقام و شخصیت زهرا (س)

کد : 151278 | تاریخ : 26/02/1395

فصل دوم 

‏ ‏

مقام و شخصیت زهرا(س)

‏ ‏

‏ ‏

عظمت و علوّ مقام‏ ‏معنوی

‏اصولاً رسول اکرم(ص) و ائمه(ع) طبق روایاتی که داریم قبل از‏‎ ‎‏این عالم انواری بوده اند در ظلّ عرش، و در انعقاد نطفه و طینت از‏‎ ‎‏بقیه مردم امتیاز داشته اند،‏‎[1]‎‏ و مقاماتی دارند الی ماشاءالله ، چنانکه‏‎ ‎‏در روایات معراج جبرئیل عرض می کند: «لَوْ دَنَوْتُ أنْمِلَةً‏‎ ‎‏لَأحْتَرَقْتُ؛ هرگاه کمی نزدیکتر می شدم سوخته بودم» یا این‏‎ ‎‏فرمایش که «إنَّ لَنا مَعَ الله ِ حالاٰتٌ لایَسَعُهُ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لاٰنَبِیٌ‏‎ ‎‏مُرْسَلٌ، ما با خدا حالاتی داریم که نه فرشتۀ مقرّب آن را می تواند‏‎ ‎‏داشته باشد و نه پیامبر مرسل.»‏

‏این جزء اصول مذهب ماست که ائمه (ع) چنین مقاماتی دارند‏‎ ‎‏قبل از آنکه موضوع حکمت در میان باشد. چنانکه به حسب‏‎ ‎‏روایات، این مقامات معنوی برای حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ‏‎ ‎‏هم هست،‏‎[2]‎‏ با اینکه آن حضرت نه حاکم است و نه قاضی و نه‏‎ ‎‏خلیفه. این مقامات سوای وظیفه حکومت است. لذا وقتی‏
‎[[page 337]]‎

‏می گوییم حضرت زهرا ـ علیها السّلام ـ قاضی و خلیفه نیست،‏‎ ‎‏لازمه اش این نیست که مثل من و شماست یا بر ما برتری معنوی‏‎ ‎‏ندارد.(331)‏

***

‏ ‏

‏ ‏

صاحب جمیع‏ ‏فضایل پیامبر و خاندان عصمت علیهم السّلام

‏فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ زنی که افتخار خاندان وحی‏‎ ‎‏ [‏‏است‏‎ ‎‏]‏‏و چون خورشیدی بر تارک اسلام عزیز می درخشد؛ زنی‏‎ ‎‏که فضایل او هم طراز از فضایل بی نهایت پیغمبر اکرم و خاندان‏‎ ‎‏عصمت و طهارت ـ علیهم السّلام ـ بود؛ زنی که هر کسی با هر‏‎ ‎‏بینش درباره او گفتاری دارد و از عهده ستایش او برنیامده، که‏‎ ‎‏احادیثی که از خاندان وحی رسیده به اندازه فهم مستمعان بوده، و‏‎ ‎‏دریا را در کوزه ای نتوان گنجاند، و دیگران هرچه گفته اند به مقدار‏‎ ‎‏فهم خود بوده، نه به اندازۀ مرتبت او.(332)‏

‏15 / 2 / 59‏

***

‏ ‏

‏ ‏

مراوده با جبرئیل

‏من راجع به حضرت صدیقه ـ سلام الله علیها ـ خودم را قاصر‏‎ ‎‏می دانم ذکری بکنم. فقط اکتفا می کنم به یک روایت که در ‏‏کافی‏‎ ‎‏شریفه است و با سند معتبر نقل شده است و آن روایت این است‏‎ ‎‏که حضرت صادق ـ سلام الله علیه ـ می فرماید: «فاطمه ـ سلام الله ‏‎ ‎‏علیها ـ بعد از پدرش 75 روز زنده بودند، در این دنیا بودند و حزن‏‎ ‎‏و شدت بر ایشان غلبه داشت و جبرئیل امین می آمد خدمت ایشان‏‎ ‎‏و به ایشان تعزیت عرض می کرد و مسائلی از آینده نقل می کرد.»‏‎[3]‎‎ ‎
‎[[page 338]]‎

تناسب روحی میان‏ ‏حضرت زهرا(س) و جبرئیل(ع)

فضیلت و مقام‏ ‏اختصاصی

‏ظاهر روایت این است که در این 75 روز «مراوده ای» بوده است؛‏‎ ‎‏یعنی رفت و آمد جبرئیل زیاد بوده است و گمان ندارم که غیر از‏‎ ‎‏طبقه اوّل از انبیای عظام دربارۀ کسی اینطور وارد شده باشد که در‏‎ ‎‏ظرف 75 روز، جبرئیل امین رفت و آمد داشته است و مسائل را‏‎ ‎‏در آتیه ای که واقع می شده است، مسائل را ذکر کرده است و آنچه‏‎ ‎‏که به ذریّه او می رسیده است در آتیه، ذکر کرده است، و حضرت‏‎ ‎‏امیر ـ علیه السّلام ـ هم آنها را نوشته است، کاتب وحی بوده است‏‎ ‎‏حضرت امیر ـ علیه السّلام ـ همان طوری که کاتب وحی رسول ـ‏‎ ‎‏صلوات الله علیه و آله ـ خدا بوده است ـ و البته آن وحی به معنای‏‎ ‎‏آوردن احکام، تمام شد به رفتن رسول اکرم ـ کاتب وحی حضرت‏‎ ‎‏صدیقه در این 75 روز بوده است.‏

‏مسألۀ آمدن جبرئیل برای کسی یک مسألۀ ساده نیست، خیال‏‎ ‎‏نشود که جبرئیل برای هر کسی می آید و امکان دارد بیاید، این یک‏‎ ‎‏تناسب لازم است بین روح آن کسی که جبرئیل می خواهد بیاید و‏‎ ‎‏مقام جبرئیل که «روح اعظم» است. چه ما قائل بشویم به اینکه‏‎ ‎‏قضیۀ تنزیل، تنزّل جبرئیل، به واسطۀ روح اعظم خود این ولی‏‎ ‎‏است یا پیغمبر است، او تنزیل می دهد او را و وارد می کند تا مرتبۀ‏‎ ‎‏پایین یا بگوییم که خیر، حق تعالی او را مأمور می کند که برو و این‏‎ ‎‏مسائل را بگو. چه آن قسم بگوییم که بعض اهل نظر می گویند و‏‎ ‎‏چه این قسم بگوییم که بعض اهل ظاهر می گویند، تا تناسب ما بین‏‎ ‎‏روح این کسی که جبرئیل می آید پیش او و بین جبرئیل، که روح‏
‎[[page 339]]‎

‏اعظم است، نباشد، امکان ندارد این معنا و این تناسب بین جبرئیل‏‎ ‎‏که روح اعظم است و انبیای درجه اول بوده است مثل رسول خدا‏‎ ‎‏ـ صلی الله علیه و آله ـ و موسی و عیسی و ابراهیم ـ علیهم السّلام ـ‏‎ ‎‏و امثال اینها، بین همه کس نبوده است، بعد از این هم بین کسی‏‎ ‎‏دیگر نشده است، حتی دربارۀ ائمه ـ علیهم السلام ـ هم من‏‎ ‎‏ندیده ام که وارد شده باشد اینطور که جبرئیل بر آنها نازل شده‏‎ ‎‏باشد، فقط این است که برای حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ است‏‎ ‎‏که آنکه من دیده ام که جبرئیل به طور مکرر در این 75 روز وارد‏‎ ‎‏می شده و مسائل آتیه ای که بر ذریّه او می گذشته است، این مسائل‏‎ ‎‏را می گفته است و حضرت امیر هم ثبت می کرده است؛ و شاید‏‎ ‎‏یکی از مسائلی که گفته است، راجع به مسائلی است که در عهد‏‎ ‎‏ذریه بلند پایۀ او، حضرت صاحب ـ سلام الله علیه ـ است برای او‏‎ ‎‏ذکر کرده است که مسائل ایران جزو آن مسائل باشد، ما نمی دانیم‏‎ ‎‏ممکن است.‏

‏در هر صورت من این شرافت و فضیلت را از همه فضایلی که‏‎ ‎‏برای حضرت زهرا ذکر کرده اند ـ با اینکه آنها هم فضایل بزرگی‏‎ ‎‏است ـ این فضیلت را من بالاتر از همه می دانم که برای غیر انبیا ـ‏‎ ‎‏علیهم السّلام ـ آن هم نه همه انبیا، برای طبقه بالای انبیا ـ علیهم‏‎ ‎‏السّلام ـ و بعض از اولیایی که در رتبۀ آنها هست، برای کسی دیگر‏‎ ‎‏حاصل نشده؛ و با این تعبیری که مراوده داشته است جبرئیل در‏‎ ‎‏این هفتاد و چند روز، برای هیچ کس تاکنون واقع نشده و این از‏‎ ‎‏فضایلی است که از مختصات حضرت صدّیقه ـ سلام الله ‏
‎[[page 340]]‎

‏علیهاست.(333)‏

‏11 / 12 / 64‏

***

‏ ‏

‏ ‏

مصحف فاطمه ـ سلام الله علیها

‏جبرئیل پس از فوت پیغمبر(ص) می آمد و اخبار از غیب برای‏‎ ‎‏فاطمه می آورد و امیرالمؤمنین آنها را می نوشت و آن «مصحف‏‎ ‎‏فاطمه» است.(334)‏

***

‏ ‏

‏ ‏

لیلۀ مبارکه

‏حدیث شریف طولانی که در ‏‏تفسیر برهان‏‏ از ‏‏کافی‏‏ شریف نقل‏‎ ‎‏فرموده و در آن حدیث است که: «نصرانی گفت به حضرت موسی‏‎ ‎‏بن جعفر ـ علیه السّلام ـ که تفسیر باطن "حم، والکتاب المُبینِ اِنّا‏‎ ‎‏اَنزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ اِنّا کُنّا مُنْذرینَ فیها یُفْرَقُ کُلُّ اَمْرٍ حَکیم."‏‎[4]‎‎ ‎‏چیست؟ فرمود: اما «حم» محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ است؛ و اما‏‎ ‎‏«کتاب مبین» امیر المؤمنین علی است؛ و اما «اللّیلة» فاطمه‏‎ ‎‏ـ علیهاالسّلام ـ است.»(335)‏

***

‏ ‏

‏ ‏

هدیۀ پیامبر(ص) به حضرت زهرا(س)

‏و از جمله تعقیبات شریفه، تسبیحات صدیقۀ طاهره ـ سلام الله ‏‎ ‎‏علیها ـ است که رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ به آن معظّمه‏‎ ‎‏تعلیم فرمود؛ و آن افضل تعقیبات است. در حدیث است که اگر‏‎ ‎‏چیزی افضل از آن بود، رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ آن را به‏‎ ‎‏فاطمه ـ علیها السّلام ـ عطا می فرمود.‏‎[5]‎‏(336)‏

***


‎[[page 341]]‎

تجلّیگاه تمام‏ ‏هویتهای کمالی

وصول به مرتبه‏ ‏غیب و فنای در الوهیّت

‏تمام ابعادی که برای زن متصور است و برای یک انسان متصور‏‎ ‎‏است در فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ جلوه کرده و بوده است. یک‏‎ ‎‏زن معمولی نبوده است. یک زن روحانی، یک زن ملکوتی، یک‏‎ ‎‏انسان با تمام معنا انسان، تمام نسخۀ انسانیت، تمام حقیقت زن،‏‎ ‎‏تمام حقیقت انسان.‏

‏او زن معمولی نیست، او موجود ملکوتی است که در عالم به‏‎ ‎‏صورت انسان ظاهر شده است؛ بلکه موجود الهی جبروتی در‏‎ ‎‏صورت یک زن ظاهر شده است... تمام هویتهای کمالی که در‏‎ ‎‏انسان متصور است و در زن تصور دارد، تمام در این زن است؛ و‏‎ ‎‏فردا همچو زنی متولد می شود زنی که تمام خاصه های انبیا در‏‎ ‎‏اوست، زنی که اگر مرد بود نبی بود، زنی که اگر مرد بود به جای‏‎ ‎‏رسول الله بود. پس، فردا روز زن است. تمام حیثیت زن و تمام‏‎ ‎‏شخصیت زن فردا موجود شد. معنویات، جلوه های ملکوتی،‏‎ ‎‏جلوه های الهی، جلوه های جبروتی، جلوه های ملکی و ناسوتی‏‎ ‎‏همه در این موجود مجتمع است. انسانی است به تمام معنا انسان،‏‎ ‎‏زنی است به تمام معنا زن.‏

‏از برای زن ابعاد مختلفه است، چنانچه برای مرد و برای انسان.‏‎ ‎‏این ورق صوری طبیعی، نازلترین مرتبۀ انسان است و نازلترین مرتبۀ‏‎ ‎‏زن است و نازلترین مرتبۀ مرد است؛ لکن از همین مرتبۀ نازل، حرکت‏‎ ‎‏به سوی کمال است. انسان موجود متحرک است، از مرتبۀ طبیعت تا‏‎ ‎‏مرتبۀ غیب، تا فنا بر الوهیّت. برای صدیقه طاهره ـ سلام الله علیها ـ این‏‎ ‎‏مسائل، این معانی حاصل است. از مرتبۀ طبیعت شروع کرده است،‏
‎[[page 342]]‎

‏حرکت کرده است، حرکت معنوی، با قدرت الهی، با دست غیبی، با‏‎ ‎‏تربیت رسول الله (ص) مراحل را طی کرده است تا رسیده است به‏‎ ‎‏مرتبه ای که دست همه از او کوتاه است، پس، فردا تمام جلوۀ زن‏‎ ‎‏تحقّق پیدا کرده است، و زن به تمام معنا متحقق است.(337)‏

‏26 / 2 / 58‏

***

‏ ‏

‏ ‏

جلوه گاه تمام هویت انسانی

‏یک زن در دنیا آمد که مقابل همه مردان است، یک زن به دنیا‏‎ ‎‏آمد که نمونه انسان است، یک زن به دنیا آمد که تمام هویّت‏‎ ‎‏انسانی در او جلوه گر است.(338)‏

‏27 / 2 / 58‏

***

‏ ‏

‏ ‏

افتخار عالم وجود و مربی زبدگان بشریت

‏مبارک باد بر ملت عظیم الشأن ایران بویژه زنان بزرگوار، روز‏‎ ‎‏مبارک زن؛ روز شرافتمند عنصر تابناکی که زیربنای فضیلتهای‏‎ ‎‏انسانی و ارزشهای والای خلیفة الله در جهان است؛ و مبارکتر و‏‎ ‎‏پربهاتر، انتخاب بسیار والای روز بیستم جمادی الثّانی است، روز‏‎ ‎‏پرافتخار ولادت زنی که از معجزات تاریخ و افتخارات عالم وجود‏‎ ‎‏است. زنی که در حجره ای کوچک و خانه ای محقّر، انسانهایی‏‎ ‎‏تربیت کرد که نورشان از بسیط خاک تا آن سوی افلاک، و از عالم‏‎ ‎‏ملک تا آن سوی ملکوت اعلا می درخشد. صلوات و سلام‏‎ ‎‏خداوند تعالی بر این حجره محقری که جلوه گاه نور عظمت الهی و‏‎ ‎‏پرورشگاه زبدگان اولاد آدم است.(339)‏

***‏25 / 1 / 61‏


‎[[page 343]]‎

صاحب مبارکترین‏ ‏خانه در ملک و ملکوت

‏ما یک کوخ چهار ـ پنج نفری در صدر اسلام داشتیم و آن کوخ‏‎ ‎‏فاطمة الزهرا ـ سلام الله علیها ـ ست. از این کوخها هم محقرتر بوده،‏‎ ‎‏لکن برکات این چی است؟ برکات این کوخ چند نفری آنقدر است‏‎ ‎‏که عالم را پرکرده است از نورانیت و بسیار راه دارد تا انسان به آن‏‎ ‎‏برکات برسد. این کوخ نشینان در کوخ محقر در ناحیه معنویات‏‎ ‎‏آنقدر در مرتبۀ بالا بودند که دست ملکوتیها هم به آن نمی رسد و‏‎ ‎‏در جنبه های تربیتی آنقدر بوده است که هرچه انسان می بیند،‏‎ ‎‏برکات در بلاد مسلمین هست و خصوصاً درمثل بلاد ماها، اینها از‏‎ ‎‏برکت آنهاست.(340)‏

‏1 / 1 / 62‏

***

‎ ‎

‎[[page 344]]‎

  • )) بحارالانوار؛ ج 25، ص 101 ـ 103؛ بصائر الدرجات؛ ج 1، ص 20، باب 10.
  • )) علل الشرایع؛ ج 1، ص 123، باب 143، ح 1؛ معانی الاخبار؛ ص 64، 107؛ بحارالانوار؛ ج 43، ص 12 به بعد.
  • )) عن ابی عبدالله (ع) قال: «اِنَّ فاطِمَةَ(ع) مَکَثَتْ بَعْدَ رَسُولِ الله (ص) خَمْسَةَ وَ سَبعینَ یَوْماً وَ کانَ دَخَلَها حُزْنٌ شَدیدٌ عَلٰی أبیها وَ کان یَأتیها جَبْرئیلُ فَیُحَسِّنُ عَزاءَها عَلٰی أبیها وَ یُطیِّبُ نَفْسَها وَ یُخْبِرُها بِما یکونُ بَعْدَها فی ذُرِیَّتها وَ کان عَلِیٌع یَکْتُبُ ذٰلِکَ.» اصول کافی؛ ج 1، ص 458؛ «کتاب الحجة»، «باب مولد الزهراء فاطمة ـ علیها السّلام»، ح 1.
  • )) دخان / 1 ـ 4.
  • )) فروع کافی؛ ج 3، ص 343؛ «کتاب الصّلوة»، «باب التعقیب بعد الصّلوة و الدّعاء»، ح 14.

انتهای پیام /*