بخش چهارم دوران مبارزه و قیام

طراحی کودتا

کد : 151873 | تاریخ : 01/03/1395

طراحی کودتا

‏ ‏

‏احتمال این هست که شاه خائن که در حال رفتن است، دست به یک‏‎ ‎‏جنایت بزرگتری بزند و آن یک کودتای نظامی است که کراراً تذکر‏‎ ‎‏داده ام که این آخرین ضربۀ اوست ولکن ملت دلیر می داند که در‏‎ ‎‏ارتش به جز تنی چند سرسپرده و خونخوار، که از قرار مذکور در‏‎ ‎‏پستهای مهم مستقر شده اند و به من نیز معرفی کرده اند، جناحهای‏‎ ‎‏شریف ارتش به این سرسپردگان اجازه نخواهند داد تا دست به چنین‏‎ ‎‏جنایتی که مخالف با ملیت و مذهب آنان است بزنند.(1022)‏

22 / 10 / 57

*  *  *


‎[[page 644]]‎‏بالاتر از این عایده چیست که یک رژیم 2500 سالۀ ظلم را که‏‎ ‎‏ریشه هایش در اعماق این مملکت رفته بود شما کندید در ظرفِ چند‏‎ ‎‏ساعت؟! البته مقدماتش طولانی بود لکن آن وقت که قیامِ حقیقی شد و‏‎ ‎‏آنها خواستند کودتا بکنند ـ کودتا می خواستند بکنند، این کودتا بود ـ‏‎ ‎‏شما شکستید در ظرف چندین ساعت و همه چیز را فرو ریختید.(1023)‏

14 / 12 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏یکی از ایام بزرگ خدای تبارک و تعالی آن شبی بود که کودتا کردند‏‎ ‎‏اینها. آن شبی که ما تهران بودیم و روز هم اعلام حکومت نظامی شد که‏‎ ‎‏روز هم کسی بیرون نیاید و آن شب، ـ بعدها به ما اطلاع دادند ـ اینها آن‏‎ ‎‏شب بنا داشتند که تمام سران قوم، هرکس گوشش می جُنبید بِکُشند و‏‎ ‎‏تصفیه کنند تا تمام بشود کار، خدا نخواست، آن قیام ملت و آن قیام‏‎ ‎‏نورانی ملت، ملت متعهد که بعدش که اینها قیام کردند، نیروهای آن‏‎ ‎‏طرف هم به این طرف ملحق شدند، هِی ملحق شدند، یک مسأله ای بود‏‎ ‎‏که الهی بود و «مِن ایام الله » بود. این را از یاد نبرید که تمام چیزها را جمع‏‎ ‎‏کردند و تمام کیْدها را درست کردند برای اینکه در یک شب بریزند‏‎ ‎‏کودتا کنند و همۀ اشخاصی که احتمال می رود یک کاری از آنها بیاید‏‎ ‎‏همه را از بین ببرند، ملت را باز برگردانند به آن حال اوّل، خدا نخواست.‏‎ ‎‏این یکی از «ایّام الله » بود که شما ملت شریف نورانی با قلبهای پُر از ایمان‏‎ ‎‏نترسیدید و آن روز ریختید به خیابانها، با اینکه اعلام حکومت نظامی‏‎ ‎‏بود، ریختید به خیابانها، و خنثی شد آن چیزی که آنها می خواستند.‏‎ ‎‏می خواستند خیابانها خلوت بشود، تانکها را بیاورند همه جا مستقر‏‎ ‎‏بکنند، و شب مشغول آن جنایت بشوند. خدای تبارک و تعالی به دادِ این‏‎ ‎‏ملت رسید. و آن روز یکی از ایام الله بزرگ است. همۀ قدرتها دنبال اینها‏‎ ‎


‎[[page 645]]‎‏بودند. همۀ قدرتها، نه فقط قدرت ابرقدرت؛ دیگران هم بودند. آنهایی‏‎ ‎‏که به نرخ روز کارهایشان را می کنند؛ نان به نرخ روز می خورند. همه آن‏‎ ‎‏روز پشتیبانی می کردند، مع ذلک خدای تبارک و تعالی به شما مرحمت‏‎ ‎‏فرمود، شما را بر این قدرتهای بزرگ پیروز کرد.(1024)‏

17 / 6 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏معجزۀ دیگر همین توطئه ای بود که برای کودتا در همان شبهای آخر،‏‎ ‎‏که ما در تهران بودیم، اینها دیده بودند. و قبلش توطئه این بود که‏‎ ‎‏حکومت نظامی را روز هم اعلام بکنند. ما هم هیچ خبر از هیچ‏‎ ‎‏نداشتیم. اعلام بکنند مردم توی خیابانها نیایند، قوای انتظامیه تمام را‏‎ ‎‏بگیرند؛ تمام خیابانها و اینها را قوای انتظامی و آلاتی که آنها دارند؛‏‎ ‎‏تانکها را بیاورند مستقر کنند. و بنابراین بود که در همان شب بریزند و‏‎ ‎‏هرکس را که احتمال بدهند که این یک مثلاً چیزی هست از بین ببرند‏‎ ‎‏و بعد هم چه بکنند. ما هیچ اطلاع نداشتیم. مِنْ ‏حَیْثُ لایَحْتَسِبْ‏ قضایا‏‎ ‎‏واقع شد، مثلاً گفته شد که بشکنید این اعتصاب را، این نظام را، این‏‎ ‎‏حکومت نظامی را. خوب، مردم شکستند؛ و آنها نتوانستند که بیاورند‏‎ ‎‏نابودشان بکنند. بعد آن درگیریها پیدا شد. مرحوم قرنی،‏‎[1]‎‏ ـ خدا‏‎ ‎‏رحمتش کند ـ اینجا بود. به من گفت که مقاتله و جنگ مابین مردم و‏‎ ‎‏قوای دولتی در آن شب سه ساعت و نیم بود. با سه ساعت و نیم،‏‎ ‎‏دستهای خالی بر تانک و توپ و مسلسل و اینها غلبه کرد.(1025)‏

26 / 6 / 58

*  *  *


‎[[page 646]]‎‏این یک کمکی بود که خدای تبارک و تعالی به ملت ما کرد که اینها به‏‎ ‎‏فکر این نیفتادند که توپ و تانک را بریزند و مردم را بکشند و تهران را‏‎ ‎‏خراب کنند و به هم بریزند، و هرچه می خواهد بشود. اگر هم یک‏‎ ‎‏دفعه نقشه اش را کشیدند ـ که در زمان بختیار این نقشه کشیده شد، آن‏‎ ‎‏روزی که اعلام حکومت نظامی دادند، بعدها به ما گفتند، بنا بر این بود‏‎ ‎‏تانکها و توپها را بیاورند در خیابانها و مستقر کنند، و شبش بریزند و‏‎ ‎‏اشخاصی که احتمال می دهند که مخالف با آنها باشند همه را از بین‏‎ ‎‏ببرند ـ آن را هم خدا خواست که نشد.(1026)‏

6 / 7 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏آن شبی که می خواستند اینها کودتا بکنند، ما تهران بودیم. و یک شب‏‎ ‎‏بنا بود کودتا بکنند. به ما هم اطلاع دادند. حتی آمدند اصرار هم‏‎ ‎‏بعضی کردند که شما از این خانه بیایید بیرون. گفتم نه، من همین جا‏‎ ‎‏هستم. آن شبی که اینها می خواستند کودتا بکنند ... بعدها ما‏‎ ‎‏فهمیدیم که بنای آنها بر این بوده است که هر کس احتمال بدهند که‏‎ ‎‏[‏‏مؤثر‏‏]‏‏ باشد بکشند او را. از بین ببرند. و اعلام کردند حکومت نظامی‏‎ ‎‏روز را؛ که روز هم نباید بیرون بیایید. خدا خواست که شکسته شد‏‎ ‎‏این. من هیچ فکر نمی کردم که این روی چیست. بعد به من گفتند‏‎ ‎‏کودتاست. فکر نمی کردم که این حکومت نظامی را برای چه دارند‏‎ ‎‏تأسیس می کنند. ما برای اینکه یک مقابله ای با آنها کرده باشیم گفتیم به‏‎ ‎‏این اعتنا نکنید. ... بعد معلوم شد که این را خدا خود پیش آورده که‏‎ ‎‏این نقشه ای که اینها کشیده بودند که حکومت نظامی روز درست‏‎ ‎‏بکنند و تمام خیابانها را بگیرند و تمام قدرتهایشان را در اینجاها‏‎ ‎‏مجهز کنند، و با هر چیزی که دارند در خیابانها نصب کنند، کودتا کنند‏‎ ‎


‎[[page 647]]‎‏و بساط را تمام کنند، مردم آمدند خنثی شد. مردم ریختند بیرون و‏‎ ‎‏خنثی کردند.(1027)‏

25 / 9 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏مرحوم «قرنی» به من گفت که سه ساعت و نیم، سه ساعت و نیم غلبه‏‎ ‎‏کرد ملت بر رژیم. یعنی آن وقتی که آنها کودتا می خواستند بکنند در‏‎ ‎‏تهران ما بودیم، و آنها بنا داشتند کودتا بکنند و جلویش گفتند روز هم‏‎ ‎‏باید مردم بیرون نیایند. حکومت نظامی روز قرار دادند. آن حکومت‏‎ ‎‏نظامی روز را خدا خواست که شکسته شد. آنها به من بعد گفتند که‏‎ ‎‏اینها بنا داشتند که کودتا بکنند و خیابانها را وقتی که مردم نیستند،‏‎ ‎‏خیابانها را همه را بگیرند و شبش کودتا بکنند. مردم که ریختند در‏‎ ‎‏خیابانها اینها این طرحی که داشتند خنثی شد.(1028)‏‎[2]‎

17 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

 

[[page 648]]

  • - مرحوم سپهبد ولی الله قرنی، اولین رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، که در تاریخ 3 / 2 / 1358 توسط گروهک فرقان به شهادت رسید.
  • علاوه بر موارد مذکور برای اطلاع بیشتر رجوع شود به:     1. صحیفه امام؛ ج 9، ص 331ـ332.     2. همان؛ ج 10، ص 40ـ41.     3. همان؛ ص 48ـ 49.     4. همان؛ ص 191ـ192.     5. همان؛ ج 12، ص 269ـ270.     6. همان؛ ج 13؛ ص 303ـ304.

انتهای پیام /*