دکتر نجفقلی حبیبی

دولت مطلوب از نظر امام خمینی (س)

نظام جمهوری اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی (س) تاسیس شد و ایشان در طول حدود ده سال، با زحمات طاقت فرسا و ارشادات مستمر و تذکرات و راهنمایی های پیاپی و مراقبت های شبانه روزی کوشیدند تا حدود و ثغور آن را با عنوان «حکومت اسلام» و در قالب «جمهوری اسلامی» تبیین و معرفی و سامان بخشند.

کد : 152887 | تاریخ : 08/03/1396

برای تبیین این موضوع چند مقدمه لازم است:

مقدمه اول - مفهوم دولت در بیان حضرت امام خمینی (س)

«دولت» در بیانات حضرت امام خمینی (س) و نیز در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به دو معنی به کار رفته است:

1. در معنای عام، یعنی نظام حکومتی. «دولت» در اطلاقات قانون اساسی و سخنان امام، بسیار به این معنی به کار رفته است و در این معنی شامل رهبر و قوای مقننه، قضائیه و مجریه می شود و به عبارتی وقتی گفته می شود: «دولت اسلامی» یعنی نظام جمهوری اسلامی ایران.

2.  به معنای خاص قوه مجریه در مقابل دیگر ارکان نظام که عبارتند از رهبری، و قوای سه گانه.

 مقدمه دوم:

هم در بیانات حضرت امام، هم در قانون اساسی، اصول و ضوابط حاکم بر دولت، طبق مقدمه اول مورد توجه قرار گرفته و باید با دقت مورد بررسی قرار گیرد.

مقدمه سوم:

جامعه دائماً در تغییر و تحول است و وظایف دولت نیز چه در معنای عام و چه در معنای خاص ممکن است در جریان تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، علمی، فرهنگی وتجربه های بشری دچار دگرگونی هایی شود. بنابراین ممکن است گفته شود بحث از «دولت مطلوب از نظر امام خمینی» تنها فایده ای که دارد و یا می تواند داشته باشد ارزش تاریخی آن است و دیگر نمی تواند راهنمای عملی دوره های بعد از حضرت امام باشد.

در پاسخ این سخن باید گفت نظام جمهوری اسلامی ایران، نظامی است مبتنی بر اسلام و در اسلام یک سلسله اصول هست که با تحول زمانه، اصل آن ها تغییر نمی کند، البته ممکن است شکل و راه های رسیدن به آن ها تحولاتی پیدا کند اما اصل آن ها ثابت است. مثلا اصل حکومت ثابت است، یعنی همیشه اصل حکومت برای جامعه لازم است هر چند به تناسب تحولات، ممکن است شکل و صورت اجرایی آن تغییر کند، چنان که تا کنون چندین شکل از حکومت، در تاریخ مورد توجه مردم و عمل مردمان در روزگاران مختلف قرار گرفته و آخرین آن ها که در روزگار ما مورد توجه واقع شده و قبول عام یافته است، و یا اصل عدالت یک اصل ثابت است، هر چند در مورد طرق دست یافتن به آن در جریان تحولات اجتماعی ممکن است روش های جدیدی پیدا شود. بنابراین پرداختن به این موضوع از آن جهت مهم و ضروری است که نظام جمهوری اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی (س) تاسیس شد و ایشان در طول حدود ده سال، با زحمات طاقت فرسا و ارشادات مستمر و تذکرات و راهنمایی های پیاپی و مراقبت های شبانه روزی کوشیدند تا حدود و ثغور آن را با عنوان «حکومت اسلام» و در قالب «جمهوری اسلامی» تبیین و معرفی و سامان بخشند. حضرت امام، با حمایت قاطع ملت ایران به نام «اسلام» این حکومت را تاسیس کرد و سامان داد، بنابراین حفاظت از این نظام در جریان تحولات اجتماعی مستلزم آن است که اصول مورد نظر بنیان گذار آن همواره مورد توجه قرار گیرد، تا جمهوری اسلامی از انحرافات و تحریف ها محفوظ ماند.

این یک حقیقت است که مردم ایران برای «حاکمیت اسلام» با تقدیم جان و مال و فرزند و وقت و سرمایه خویش از امام خمینی حمایت کردند، پس لازم است اهداف و ارکان کلی حکومت بر اساس نظر امام شناخته و بر اجرای آن پافشاری شود؛ و این تاکید به لحاظ آن است که بر اصول کلی راهنما توجه شود و این توجه به این معنی نیست که به تحولات بعدی بی اعتنا باشیم، بلکه این تحولات باید در مسیر این اصول کلی تحلیل و مورد استفاده واقع شوند، تا اصل حکومت و ضوابط کلی حاکم بر آن که از اسلام گرفته شده است و در بیانات امام تبیین گردیده است مخدوش نگردد. به همین لحاظ در این نوشته به بیانات و دستورهای موردی و خاص امام که مربوط به زمان خود و عمل مسؤولان بوده پرداخته نمی شود، مگر این که از آن ها آن قواعد و نظامات کلی استشمام و استنباط گردد.

بنابراین مقدمات، در این نوشته که از بیانات حضرت امام استخراج شده است، «دولت» در هر دو مفهوم عام و خاص آن مورد نظر است.

با توجه به بیانات مکرر حضرت امام، و با توجه به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که تبلوری است از دیدگاه های امام، نظام یا دولت جمهوری اسلامی ایران بر اصولی استوار است:

1. اسلام که اصل حکومت بر اصول آن و مذهب رسمی کشور مبتنی است.

2. اصل ابتنای اداره کشور به رای مردم یا جمهوریت نظام.

3. اصل ولایت امر و امامت.

4. پایه های اعتقادی اصلی جمهوری اسلامی ایران که در اصل دوم قانون اساسی مطرح شده است.

این ها پایه هایی است که در اصل دوم قانون اساسی با توضیح بیشتر آمده است و طبق اصل 177 قانون اساسی تغییر ناپذیر است.

برخی امور اجرایی هست که این نظام موظف به اجرای آن هاست. اصول این امور اجرایی نیز پایدار و ثابت است و حداکثر ممکن است در جریان عمل و تحولات زمانه، در روش های عملی و اجرایی آن ها تغییراتی رخ دهد، اما اصل آن ها باید پایدار باشد. در این نوشته آن چه از نظر حضرت امام مدّ نظر است چنین وظایف و چنین دیدگاه هایی است که باید زنده و حاکم باشد و هیچ منافاتی با تحولات اجرایی ندارد؛ چنان که مثلاً بر اساس قانون اساسی قبل از بازنگری 1368 در سلسله مراتب دولت، مقام نخست وزیری نیز وجود داشت که در جریان بازنگری 1368ش حذف شد. باز هم ممکن است مقام ریاست جمهوری نیز حذف شود وفرضاً مسئولیت های آن به مقام رهبر  واگذار شود. این تغییرات در اصل جمهوریت مبتنی بر اسلام خللی ایجاد نمی کند.

از مجموع ملاحظات و توصیه ها و تذکرات امام بر می آید که دولت مطلوب ایشان باید از خصوصیات اعتقادی و روحی و اخلاقی و توانایی اجرایی خاصی برخوردار باشد و اهداف عام نظام را وجهه همت خویش سازد.

قطعاً یکی از منابع برای دریافت نظر حضرت امام خمینی (س) در مورد دولت مطلوب، توجه به وظایفی است که در اصل سوم قانون اساسی برای دولت در نظر گرفته شده است که عبارتند از:

  1. 1.  ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی.
  2. 2.  بالا بردن سطح آگاهی های عمومی در همه زمینه ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه های گروهی و وسائل دیگر.
  3. 3.  آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی.

4. تقویت روح بررسی و تتبع و ابتکار در تمام زمینه های علمی، فنی، فرهنگی و اسلامی از طریق تأسیس مراکز تحقیق و تشویق محققان.

  1. 5.  طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب.
  2. 6.  محو هر گونه استبداد وخودکامگی و انحصار طلبی.
  3. 7.  تأمین آزادی های سیاسی و اجتماعی در حدود قانون.
  4. 8.  مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش.

9. رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینه های مادی و معنوی.

  1. ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشکیلات غیر ضرور.
  2. تقویت کامل بنیه دفاع ملی از طریق آموزش نظامی عمومی برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی و نظام اسلامی کشور.
  3. پی ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه.
  4. تأمین خودکفائی در علوم و فنون وصنعت و کشاورزی و امور نظامی و مانند این ها.
  5. تأمین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضائی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون.
  6.  توسعه و تحکیم برادری اسلامی و تعاون عمومی بین همه مردم.
  7. تنظیم سیاست خارجی کشور بر اساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بی دریغ از مستضعفان جهان.

بنا بر این، دولت مطلوب از نظر امام خمینی (س) از چند جهت مورد توجه است:

  1. 1.  بخشی از دیدگاه های امام در مورد دولت مطلوب چنان که اشاره شد مربوط است به خصوصیات اعتقادی و صفات اخلاقی و روحی و تربیت معنوی کارگزاران دولت، که البته در معنای عام دولت مطرح شده است و ما در این نوشته به برخی از آن ها اشاره می کنیم:

اسلام: بر این اساس کارگزاران جمهوری اسلامی باید در نظر داشته باشند که پشتوانه اعتقادی دولت، اسلام است. امام بارها فرموده اند تمام مقصد ما باید اسلام باشد («تمام مقصد ما اسلام است» (صحیفه امام؛ ج:8؛ ص: 65)) و دولت باید مجری احکام خدا باشد «دولت اسلامی مجری احکام خداست» (همان 9؛ ص: 426) «مسلمان و متعهد [باشد]» (همان؛ ج: 15؛ ص: 122) و بنابر این همة ارکان حکومت باید لااقل در حوزه عمل خود نظر اسلام را بدانند و چنین است که در قانون اساسی در اصل پنجم و اصل 109فقیه بودن از شرایط اصلی رهبری است که با رعایت شرایط دیگر انتخاب می شود و رئیس جمهور طبق اصل 115 باید از میان رجال مذهبی و سیاسی با دارا بودن دیگر شرایط انتخاب شود.

وچون دریافت ها و برداشت ها از اسلام متفاوت است، امام این تلقی از اسلام را در دو شاخه بزرگ تقسیم کرده است: اسلام ناب محمدی (ص) و اسلام آمریکایی. که مقصود از این دو اصطلاح مهم است و نباید با کلمه بازی کنیم. امام فرموده اند دولت باید مدافع اسلام پابرهنگان زمین، اسلام مستضعفین، اسلام رنجدیدگان تاریخ، اسلام عارفان  مبارزه جو، اسلام پاک طینتان عارف، ودر یک کلمه مدافع اسلام ناب محمدی (ص) باشد، نه اسلام مستکبرین و نه اسلام مرفهین بی درد باشد. (این مفاهیم به صورتهای مختلف در بیان امام آمده است از جمله، آیین انقلاب اسلامی، ص340 (بیانات امام   در 11 /1/1367))

دولتی مطلوب است که کارگزاران آن از پشتوانه اعتقادی محکمی نسبت به اسلام ناب محمدی برخوردار است، و توجه به خدا در تمام ارکان آن محفوظ است. اگر به جای توجه به خدا، توجه به گرایش های گروهی و وابستگی سیاسی و خانوادگی ملاک سپردن مسؤولیت ها شد، باب انحراف از مسیر نظام اسلامی باز می شود. چنان که اگر اعتقاد به اسلام واقعی نباشد و بلکه ریاکاری و ظاهر سازی و فقط تبلیغات و حفظ ظاهر باشد و از باب هدف وسیله را توجیه می کند هر کار خلاف اسلام واقعی، با اسلام ظاهری و عوام فریبی توجیه شود و مثلاً باب اشرافیت فاسد دولتی وغیر دولتی و هر اسراف و تبذیر به نام شکوه اسلام، و باب اشاعه هر مدیحه سرایی و چاپلوسی و مداحی های بی اساس ولو نسبت به أئمه دین، به نام تبلیغ دین و بزرگداشت دین باز شود، مظاهری از اسلام آمریکایی (به تعبیر امام) و دور شدن از اسلام واقعی است و حضرت امام مکرر به ساده زیستی متولیان عالی حکومت در صدر اسلام برای توضیح این موضوع مثال زده اند.

2- تربیت معنوی بر مبنای اسلام و اخلاق اسلامی: در دولت مطلوب امام، تربیت معنوی ارکان دولت و کارگزاران حکومت بسیار اهمیت دارد و باید کارگزاران آن به صفات نیک آراسته باشند و با تزکیه معنوی از خطر حب مقام، حب جاه، حب نفس به دور باشند. (این مطالب مکرر در سخنان امام آمده است از جمله در آیین انقلاب اسلامی؛ ص: 365) و این تربیت باید قبل از پذیرفتن مسؤولیت باشد. این مقامات باید از چنان تربیتی برخوردار باشند که موقعیت شغلی آنان را نفریبد و آنان بر پست و مقام مسلط باشند نه به عکس. امام بارها بر این نکته تأکید کرده اند که مقام ارزشی ندارد، مگر آن که وسیله ای باشد برای خدمت به خدا و خلق خدا؛ (همان؛ ص: 341) و یکی از نشانه های چنین وارستگی آن است که چنان باشند که قبل و بعد از مسؤولیت تغییر نکنند (همان؛ ص: 364). کسانی باشند که ریاست در آن ها تاثیر نکند، بلکه آن ها در ریاست تاثیر کنند.( همان؛ ص: 365) همواره به این نکته توجه داشته باشند که در محضر خدا هستند (همان؛ ص: 368) و چون آراسته شدن به چنین تربیتی آسان نیست، مسأله جهاد با نفس را مکرر مطرح کرده اند، و از جمله فرموده اند قبل از این که مسئولیتی به عهده بگیرید خودتان را با جهاد نفس بسازید و تربیت کنید و فرموده اند: جهاد ساختن انسان خودش را، مقدم بر همه جهادها است (همان؛ ص: 203) و یا فرموده اند: «اگر چنان چه شما ساختید خودتان را و فضائل انسانی را در خودتان ریشه دار کردید، آن وقت در همه مراحل پیروز هستید» (صحیفه امام؛ ج: 8؛ ص: 301) از بیان امام بر می آید که گرایش به دنیا برای کارگزاران دولت، برای کشور بسیار خطرناک است: از جمله ایشان فرموده اند: آرزوی کاخ نشینی برای نمایندگان مجلس یعنی فاتحه ملت. (این مفاهیم به صورت های مختلف در بیان امام آمده است، از جمله در آیین انقلاب اسلامی، ص: 349). مکرر فرموده اند خدا را در نظر بگیرید. (آیین انقلاب اسلامی؛ ص: 354). خلاصه آن که مسئولان و ارکان دولت باید مهذب باشند و مرعوب قدرت نشوند. روحیه آنان باید قبل از مسئولیت و بعد از مسئولیت فرق نکند. خود را بزرگ نشمارند. تحت نفوذ قدرت و پست و مسئولیت واقع نشوند. (این مفاهیم به صورت های مختلف در بیان امام آمده است، از جمله در صحیفه امام؛ ج: 15؛ ص: 78-71) «اگر ذهنتان برود که من وزیرم و باید مردم از من [اطاعت] بکنند، بدانید اصلاح نشدید» (این مفاهیم به صورت های مختلف در بیان امام آمده است، از جمله در صحیفه امام؛ ج: 15؛ ص: 124). خطر این امر برای نظام جمهوری اسلامی بسیار بزرگ است و تعبیر امام از آن به «فاتحه ملت» گویای عمق این فاجعه است. در نظام اسلامی، مردم می توانند در محدوده مقررات اسلام ثروت داشته باشند و مرفه زندگی کنند؛ امّا بیان امام متوجه کسانی است که می خواهند در این نظام مسؤولیت های بزرگی را به عهده بگیرند، برای این قبیل افراد آن روحیه و فرهنگ کاخ نشینی برای نظام اسلامی خطرناک دانسته شده است، چون طولی نمی کشد که آن روحیه منتهی می شود به ظهور انواع فسادها، و لذا امام یکی از کوشش ها و نصایح خود را بر این امر اختصاص داده اند و فرموده اند: «ما باید کوشش کنیم که اخلاق کاخ نشینی را از این ملت بزداییم.» (صحیفه امام؛ ج:17؛ ص: 375)، «آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم. آن روزی که رئیس جمهور ما خدای نخواسته از آن خوی کوخ نشینی بیرون برود و به کاخ نشینی توجه بکند، آن روز است که انحطاط برای خود و کسانی که با او در تماس دارند پیدا می شود.» (صحیفه امام؛ ج:؛، ص: 376) (با توجه به این ملاحظات است که از نظر امام خمینی (س) کارگزاران حکومت اسلامی از لحاظ طبقه اجتماعی باید به گونه ای باشند که مظلومیت و محرومیت مستضعفان را لمس کرده و چشیده باشند، نه از کسانی که غرق در لذات و شهوات، و بی خبر از رنج گرسنگان و پا برهنگان باشند. (این مفاهیم به صورت های مختلف در بیان امام آمده است، از جمله در آیین انقلاب اسلامی؛ ص: 341) نبودن چنین تربیتی و نادیده گرفتن چنین دیدگاهی است که منشأ بروز نابسامانی های شگفت انگیز شده است، و در سال های اخیر مکرر از ظهور این پدیده خطرناک، در جمهوری اسلامی سخن به میان آمده است وقطعاً یکی از علل آن غفلت در انتخاب کارگزاران صالح و مهذب است. وقتی به جای صلاحیت اخلاقی و مهذب بودن، وابستگی خانوادگی و حزبی و گروهی و یا تملق و چاپلوسی و مرید و مرادی و اشتراک در منافع اقتصادی و امثال این روابط نا سالم و غیر اسلامی مبنای انتخاب افراد بشود، نباید غیر از این انتظار داشت.

موضوع دیگر در دولت مطلوب، این است که همه خود را مسؤول بدانند (و همواره به آن توجه داشته باشند و بدانند که همه مسئولند: کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته صحیفه امام؛ ج: 19؛ ص: 13) «ای... دولتمردان از ردة به اصطلاح بالا تا پایین بهوش باشید که در دوراهی سعادت و شقاوت قرار دارید... توجه و بسیار توجه که همه و همه در محضر مبارک حق هستید... اگر به واسطه سوء مدیریت و ضعف فکر و عمل شما به اسلام و مسلمین ضرری و خللی واقع شود و خود می دانید و به تصدی ادامه می دهید، مرتکب گناه عظیمی و کبیرة مهلکی شده اید».( این مفاهیم به صورت های مختلف در بیان امام آمده است از جمله در آیین انقلاب اسلامی؛ ص: 368؛ صحیفه امام؛ ج: 19؛ ص: 157) بر این اساس اگر کسی خود را مناسب مقامی نمی داند، نباید آن را بپذیرد و اگر به تصور آن که توانایی دارد پذیرفت و بعد برای او معلوم شد که ضعیف است و توانایی ندارد باید خود استعفا کند (همان). یکی از آثار این باور یعنی مسؤولیت پذیری این است که چنین متولیانی حد اقل از مردم در برابر ضعف ها یا خطاهای ناشی از ناتوانی و یا غفلت از مسؤولیت و عدم رسیدگی از مردم معذرت بخواهند کاری که امام در اوائل انقلاب که به واسطه آشفتگی ها و بسیار مسائل دیگر که در آن ایام وجود داشت و کارها آن چنان که باید پیش نمی رفت از خانواده شهدا، مستضعفان و... عذر خواهی کردند ایشان در این باره فرموده اند: «من از شماها عذر می خواهم. من از ملت ایران عذر می خواهم. من از ملت ایران عذر می خواهم. من از این مادرهایی که بچه های خودشان را از دست دادند معذرت می خواهم. من از این برادرهایی که عزیزان خودشان را دادند، از دست داده اند، معذرت می خواهم. من از این ارتشی هایی که جوانان خودشان را از دست داده اند، از این پاسدارها که جوان های خودشان را از دست داده اند و برادران خودشان را،معذرت می خواهم که عُرضة این را ندارم که کار درست کنم. من از حضرت مهدی- سلام الله علیه- من از پیشگاه پیغمبر اکرم معذرت می خواهم. من از پیشگاه ولی عصر امام مهدی- سلام الله علیه- معذرت می خواهم. من از پیشگاه ملت ایران معذرت می خواهم. من از شما برادران، برادران ارتشی، برادران پاسدار، برادران ژاندارمری و سایر قوای انتظامی که در راه اسلام که جوان های خودشان را دادند، معذرت می خواهم. ما نتوانستیم برای شما کاری انجام بدهیم. ما ضعیف هستیم. ما باز گرفتار کاغذبازی هستیم. ما باز گرفتار آرم های شاهنشاهی هستیم. مملکت ما باز مملکت شاهنشاهی است. وزارتخانه های ما، وزارتخانه های ما باز وزارتخانه های طاغوتی است و ما نتوانستیم این ها را اصلاح کنیم. باید به اسرع وقت اصلاح شود و اگر اصلاح نشود به اسرع وقت اصلاح می کنیم.» (صحیفه امام؛ ج: 12؛ ص: 478- 479) البته باید اذعان کرد که متأسفانه هر چه از زمان انقلاب دورتر شده ایم، این خصیصه مسؤولیت پذیری و یا استعفا و یا عذرخواهی کمتر شده است و به عکس افراد به هزاران وسیله متوسل می شوند تا مسؤولیتی و مقامی را احراز کنند هر چند که نه صلاحیت اعتقادی و فرهنگی و تربیتی برای آن دارند و نه صلاحیت شغلی و کارشناسی، و حتی خود را طلبکار از مردم نیز می دانند. این گرایش به احراز مقامات در سطوح مختلف مسؤولیت ها بدون صلاحیت لازم، از نمایندگی مجلس و داوطلبی برای ریاست جمهوری گرفته تا مدیریت های اجرایی مختلف را در بر می گیرد و این نشان آن است که این افراد مهذب نشده اند و اسیر مقامند، و جالب آن که اغلب به تظاهر مدعی می شوند که احساس تکلیف کرده اند و بسیاری این کسان که احساس تکلیف می کنند از حداقل شرایط احراز مقامات عالی نیز بی بهره اند و این زبان دینی مورد پذیرش در جمهوری اسلامی بدون مراقبت لازم متأسفانه مورد استفاده قرار می گیرد، فقط کافی است مدعی ثابت کند که به لحاظ گروه بندی سیاسی وابسته به کسانی است که باید او را تأیید کنند که اغلب تأیید می شوند و تسلط چنین کسانی به عنوان کارگزاران جمهوری اسلامی، خطر بسیار بزرگی برای نظام محسوب می شود و اگر فکری برای آن نشود و افراد بدون صلاحیت معنوی و صرفا بر اساس وابستگی گروهی و حزبی و کم کم خانوادگی مقامات را احراز کنند، و یا مسؤولینی با استفاده از موقعیت خود، امکان تکیه زدن بر مقامات و مسؤلیت هایی را بدون شایستگی لازم برای آنان فراهم کنند، با این قبیل اقدامات و اتفاقات آینده خوبی برای نظام اسلامی رقم نخواهد خورد. در این سال های اخیر مقاماتی حتی همسران و بستگان نزدیک خویش را بدون هیچ سابقه اجرائی وتخصص به مسؤولیت های بزرگ از جمله تا مشاورت وزارت و مدیریت کلی برگزیدند.

4ـ یکی دیگر از خصوصیات دولت مطلوب امام این است که دولت در معنای عام و خاص آن بر اساس دموکراسی تنظیم واداره می شود. (در این معنی امام بارها نظام اسلامی را با این خصوصیت معرفی کرده است، از جمله در صحیفه امام؛ ج:4؛ ص: 41) علاوه بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، امام نیز مکرر، ارکان دموکراسی و اصول کلی حاکم بر آن را تشریح کرده و مورد تأیید و توجه قرار داده اند و از دیکتاتوری انتقادات تند کرده است.

دموکراسی بر اصول و مبانی مهمی مبتنی است، و پایه اصلی آن این است که امور اجتماعی مسلمانان، یعنی همه اموری که به زندگی عمومی مردم مربوط است بر اساس آیه شریفه «وأمرهم شوری بینهم» (سوره شوری؛ آیه 38) باید توسط خود مردم انجام پذیرد، و این امر در روزگار ما از طریق انتخابات با مشارکت همه مردم صورت می گیرد و ارکان آن عبارت است از آزادی، آزادی رای و انتخاب، (امام درباره انتخابات و نقش مردم در آن بسیار پافشاری کرده اند و در این باره ده ها بار سخنرانی کرده اند.) امام در این باره می فرمایند: «همه مسئول سرنوشت کشور و اسلام می باشند چه در نسل حاضر و چه در نسل های آتیه»، (صحیفه امام؛ ج: 21؛ ص: 422) «باید مردم را برای انتخابات آزاد گذاریم و نباید کاری بکنیم که فردی بر مردم تحمیل شود»، (همان؛ ج: 20؛ ص: 294-295) آزادی احزاب و گروه های سیاسی، آزادی مطبوعات و رسانه ها، ممنوعیت انحصار طلبی سیاسی و مسائلی از این نوع، که عموماً از ارکان و قواعد مستقیم حکومت مبتنی بر دموکراسی است، و امام بارها به رعایت این اصول که آن ها را با اسلام سازگار دانسته اند تذکر داده اند. جمله معروف امام مبنی بر این که «میزان رأی ملت است»، و نیز این سخن که مردم برای انتخاب نمایندگان «قیّم» ندارند و قیم نمی خواهند و به گروه هایی که می خواستند از مرکز برای شهرستان ها داوطلبان نمایندگی تعیین کنند، فرمودند: مردم قیم نمی خواهند، شما در مرکز قیم مردم شهرستان ها نیستید. خود شهرستانی ها اقدام می کنند، و سخنان بسیاری در این معنی مبین این حقیقت است. حق امر به معروف و نهی از منکر، آزدی انتقاد سازنده و این موضوع که: «اختناق در اسلام نیست، آزادی است در اسلام برای همه طبقات.» (همان؛ ج:6؛ ص: 463) از جمله مطالبی است که مکرر در بیان امام طرح شده است.

تساوی در برابر قانون، حق شکایت و داد خواهی در محاکم صالح و مسائلی از این نوع که همگی برگرفته از منابع اسلامی است، و هم از نتایج عملی حکومت مبتنی بر دموکراسی است مورد توجه عمیق امام برای دولت مطلوب بوده است. از جمله امام مکرر با عبارات مختلف فرموده اند: «در اسلامی که شخص اولش با آن فرد آخر همه سواء در مقابل قانون.» (صحیفه امام؛ ج: 9؛ ص: 425) در برابر قانون بین نخست وزیر و غیر فرق نیست، (صحیفه امام؛ ج:6؛ ص: 463) و در آخر اصل 107 قانون اساسی بر همین امر مبنی بر این که «رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است» تصریح شده است.

حضرت امام خمینی (س) مکرر در باب همه این موضوعات و متعلقات آن ها با تاکید بسیار نصایح و تذکرات و راهنمایی ها کرده اند، و در قانون اساسی نیز این اصول کلی در فصل سوم با عنوان «حقوق ملت» طی بیست اصل، از اصل 19 تا اصل 41، با صراحت بیان شده است.

یکی از خصوصیات دولت مطلوب امام وحدت کلمه است. (صحیفه امام؛ ج: 6؛ ص: 493) امام در قالب دموکراسی که از اصول آن تنوع احزاب و گروه های سیاسی وآزادی بیان و انتقاد است، به وحدت کلمه نیز بسیار اهمیت قائلند، و همواره به آن تأکید کرده اند، جمله معروف امام که مکرر فرموده اند «همه با هم» با توجه به این اصل است. وحدت کلمه امت یک اصل قرآنی است که فرمود: «واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لاتفرقوا» (سوره آل عمران؛ آیه 103) امام یکی از علل پیروزی انقلاب اسلامی را وحدت کلمه می دانند، و معتقدند «وحدت کلمه» همان طور که برای پیروزی انقلاب اسلامی از علل محدثه بود، برای بقا و استمرار این نظام نیز دقیقاً از علل مبقیه است، در این باره می فرمایند: «بی تردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است» (صحیفه امام؛ ج:21؛ ص:411) و همواره لازم است امت، این وحدت کلمه را حفظ کند که این از اصول راهبردی جمهوری اسلامی است؛ و بارها تذکر داده اند که اختلاف کلمه مایه سقوط است.

 ممکن است گفته شود امام از یک طرف «وحدت کلمه» را جزء علل محدثه و مبقیه انقلاب اسلامی و از مسلمات دستورهای قرآنی می داند و از طرف دیگر با پذیرش انتقاد که حتی فرمودند «تخطئه یک هدیه الهی است برای رشد انسان ها» (صحیفه امام؛ ج: 20؛ ص:451) تخطئه موهبت الهی است و نیز با پذیرش دموکرسی، که در آن وجود حزب های گوناگون از الزامات جمهوریت نظام دانسته شده است، و امام نیز وجود احزاب را پذیرفته و حتی در جریان انشعاب مجمع روحانیون مبارز و جامعه روحانیت مبارز تهران با صراحت این جدایی و تفرقه را پذیرفت، این دو چگونه قابل جمع است؟

در پاسخ باید گفت این دو با آن صورت که درجمهوری اسلامی و اصولاً نظام های مبتنی بر دموکراسی مطرح می شود منافاتی ندارند: انتقاد موجب آن نمی شود که فرضاً این دو گروه یا دو دیدگاه در اصول با هم اختلاف کنند، و همچنین احزاب در قالب یک نظام بر این فرض مبتنی است که همه احزاب بر اساس پذیرش اصول کلی نظام شکل گرفته اند و اختلاف و یا انتقاد برای یافتن بهترین راه حل در مسأله و موضوعی است که اصل آن مورد توجه و قبول طرفین است. مثلاً یک حزب ممکن است در مورد «دانش فنی» معتقد باشد که برای کشور بهتر است که از پایه شروع کند به تحقیق و پژوهش، و دانش فنی را تولید کند؛ و حزب دیگر و یا منتقد بگوید که این عمل بسیار پر هزینه و طولانی است، ما بهتر است به خرید آن دانش فنی اقدام کنیم که زود به نتیجه می رسد، و دیگری ممکن است بگوید هر دو راه را می رویم تا از یک طرف زمان را از دست ندهیم و از طرف دیگر خودمان هم پایه های اصلی دانش فنی را شروع می کنیم تا اگر روزی ما را از انتقال دانش فنی محروم کردند خودمان داشته باشیم، و یا مثلاً در مجلس ممکن است یک جریانی بگوید ما صنعت خودمان را بر پایه افزایش صادرات باید قرار بدهیم و دیگری بگوید برای رفع نیاز داخلی و جایگزینی واردات و گروه سوم بگوید ما باید هر دو موضوع را مدّ نظر قرار دهیم. همین موضوع می تواند در مورد مطبوعات نیز مطرح شود یک حزب یا جریان بگوید آزادی مطبوعات ممکن است به لحاظ اطلاعاتی که داده خواهد شد منتهی شود به اختلاف در اجزاء جامعه و گروه های مردم، و این به تدریج به اختلاف در ارکان حکومت و وحدت ملی منجر می شود، پس باید آزادی مطبوعات محدود شود و دیگری بگوید مطبوعات چشم ناظر و تیز بین جامعه است نسبت به تمام مسائل کشور و عملکرد مسؤولان دولتی و غیر دولتی و تمام سازمان های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و...و در واقع جامعه از این طریق با کمترین هزینه بر عملکرد تمام واحدهای سیاسی، اجتماعی اقتصادی و غیره اعم از دولتی و بخش خصوصی نظارت جمعی دارد و متولیان امور در هر حوزه ای چون متوجه این نوع مراقبت هستند جرأت سستی، احساس بی مسؤولیتی، اختلاس، دزدی، سرکیسه کردن مردم، سرگردان کردن مردم و، و، و... را نخواهند داشت به علاوه یک وسیله عام و جامع است برای امر به معروف و نهی از منکر، و نظارت عمومی بر عملکرد تمام دستگاه ها. خلاصه آن که این اختلاف دیدگاه ها و طرح آن ها موجب ارتقاء عملکرد سازمان ها می شود و به هیچ وجه منافاتی با وحدت در اصول کلی حاکم بر نظام ندارد و در واقع کسانی که این وضع را بر نمی تابند باید در نیت آن ها تردید داشت، شاید با توجیه وحدت ملی وت وجیهاتی از این قبیل مثلاً سوء استفاده بیگانکان و امثال این ها یک پوششی است برای پنهان کردن نیات و اعمال خودشان، و متأسفانه در این سال های اخیر همه دیدند که با محدود کردن مطبوعات به هر نیتی و یا هر مصلحت اندیشی، چه فسادهای بزرگ اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و، و، و... رخ داد چون در چنین وضعیتی گروهی که قدرت استفاده خلاف از امکانات را دارند با این استدلال که چون همه خودمانی هستیم کسی متوجه نمی شود، آن کارها را کردند و این استدلال هم درست بود چون واقعاً عامه مردم متوجه نشدند و نه تنها ثروت ها به غارت رفت، بلکه پس از آن که گوشه ای از آن بر ملا شد اعتماد عمومی نسبت به مسؤولان و متولیان آن چنان مخدوش شد که قابل جبران نیست. به هر حال هیچ منافاتی بین آزادی انتقاد وآزادی احزاب مختلف و طرح دیدگاه های گوناگون و وحدت ملی و وحدتی که حضرت امام خمینی (س) بر آن تاکید کرده اند وجود ندارد. یادآوری این مطلب شاید کمکی باشد بر این ادعا که حضرت امام خمینی (س) در مورد مجلس شورای اسلامی ضمن بیان این که «مجلس جای گفتگو برای یافتن بهترین راه حل ها است» و تأکید بر چنین انتقادها و ضرورت طرح دیدگاه های مختلف مشارکت فعال احزاب مختلف را برای مشارکت در انتخابات و فرستادن نمایندگانشان به مجلس همواره مورد تأکید قرار دادند وکسانی را که دانشجویان و دانشگاهیان را از ورود در انتخابات منع کرده بودند وآن را در انحصار روحانیان دانسته بودند، سرزنش کردند و فرمودند یک روز می گفتند روحانیون نباید در سیاست دخالت کنند و امروز می گویند فقط روحانی حق دارد و این نظر بد تر از آن یکی است. (صحیفه امام؛ ج: 18؛ ص: 368)

یکی از خصوصیات و نشانه های دولت مطلوب از نظر امام خمینی (س) مسؤولیت پذیری است، مسؤولیت پذیری آثار و نشانه هایی دارد و هر کس نمی تواند با زور تبلیغات ادعا کند که مسؤولیت پذیر است: یکی از آثار آن رعایت نظم و قانون است. اگر متولیان امور و کارگزاران حکومت از صدر تا ذیل رعایت نظم و قانون را نکنند، و به هر بهانه ای و مثلا با طرح مصلحت های جزئی، قوانین را زیر پا بگذارند کم کم عادت می کنند و مردم هم به تأسی از آن ها به قانون بی اعتنا می شوند که «الناس علی دین ملوکهم» و سرنوشت جامعه ای که به قانون بی اعتناست معلوم است.

یکی دیگر از آثار آن این است که هر کس کارش را خوب انجام دهد ([ملت] صد در صد کار خودش را خوب انجام داد. صحیفه امام؛ ج:15؛ ص: 122) و اگر نمی تواند کنار بکشد. خوب انجام دادن کار قطعاً یکی از دستورهای مسلم اسلام است و در قرآن مجید یکی از خصوصیات کار خداوند «اتقان» در کار است «صنع الله الذی أتقن کل شیء» (سوره نمل؛ آیه 88) به مردم خدمت کند؛ (صحیفه امام؛ ج: 3؛ ص: 91) امین بیت المال باشد؛ (همان؛ ج: 8؛ ص: 89) یکی از وظایف اصلی دولت خدمتگزار ملت بودن به خصوص نسبت به مستضعفان است. «باید همه باید خدمتگزار ملت و خصوصا مستضعفان باشید» از بیانات مکرر امام است.

 یکی دیگر از نشانه های مسؤلیت پذیری، انتخاب کارمندان و کارکنان شایسته و قدردانی از متخصصان است، زیرا سامان مطلوب امور مختلف کشور بر دوش چنین کسانی است «بر دولت ها و دست اندرکاران است چه در نسل حاضر و چه در نسل های آینده از متخصصین خود قدردانی کنند و آنان را با کمک های مادی و معنوی تشویق به کار نمایند». (همان؛ج:21؛ ص:417) اخراج و بازنشسته کردن کارکنان متخصص و کاردان و لایق به بهانه های سطحی مثل اختلاف حزبی یا جناحی و یا سلیقه ای که متأسفانه بسیار اتفاق می افتد، خلاف مصلحت دولت اسلامی ما و خلاف مسؤولیت پذیری است، که کارگزاران بالای دولت باید به این صفت مجهز باشند. وقتی افراد کاردان متخصص به هر بهانه ای اخراج، منفصل، بازنشسته و یا به کاری که در خور آن ها نیست گماشته شوند، اولین خسارت آن این است که کسان کوچک به کارهای بزرگ که صلاحیت آن را ندارند گماشته می شوند و آن ها نیز به نوبه خود در سلسله مراتب همین رویه را ادامه خواهند داد و طولی نمی کشد که دولت بر اثر ندانم کاری متولیانش از صدر تا ذیل دچار آشفتگی می گردد، و کارها نابسامان و پریشانی از هر سوی روی می نماید و فرصت طلبان و چاپلوسان بر امور مسلط می شوند، و اصلاً لازم نیست دشمنان زیرک در کمین موقعیت ها باشندکه خود این ندانم کاری های کارگزاران نادان که تنها مهارتشان وابستگی گروهی و چاپلوسی و مداحی است کار را به جای خطرناک خواهند کشاند و به قول امام «فاتحه ملت» خوانده می شود و عاقبت بد چنین دولت ها و حکومت ها در تاریخ مکرر ثبت شده است.

در دولت مطلوب امام، در حوزه اقتصادی، چند موضوع به شدت مورد توجه امام است. ایشان مکرر بر خود کفایی در تولید و استقلال اقتصادی تأکید کرده و از وابستگی اقتصادی همچون وابستگی فرهنگی پرهیز داده اند؛ (مکرر و از جمله وصیت نامه بخش «هـ») تقویت مستضعفان؛ (صحیفه امام؛ ج: 6؛ ص: 461) رفع محرومیت؛ (همان؛ ج: 7؛ ص: 26) رفع اختلاف طبقاتی؛ (همان؛ ج: 7؛ ص: 27) رفع مشکلات مستضعفان، (همان؛ ج: 7؛ ص:27) رسیدگی به کارگران که چرخه تولید به دست آنان است، رسیدگی به کشاورزان که سرمایه بزرگ جامعه هستند، از جمله تأکیدهای مکرر امام است. مجموع اصحاب تولید اعم از صاحبان سرمایه و صنعتگران و اصحاب دانش فنی و کارگر و کشاورز و واسطه ها (به تعبیر امام بازاری ها) که عملشان صحیح است باید مورد عنایت خاص دولت اسلامی باشند. جریان صحیح فعالیت اقتصادی و خود کفایی اقتصادی و استقلال اقتصادی باید مورد عنایت و برنامه کار اینان باشد نه سود جویی شخصی.

در دولت مطلوب امام مراکز علمی و فرهنگی اعم از حوزه های علمیه، آموزش و پرورش و دانشگاه ها، اهمیت فوق العاده دارند و جامعه در تمام ابعاد خود در واقع برخوردار از نتایج عمل و ثمرات این نهادهاست: حوزه متولی تربیت دینی و روحی جامعه، و آموزش و پرورش و دانشگاه ها متولی پرورش استعدادها و تخصص ها و رشد علم کشورند و همه این ها در حقیقت مغز متفکر جامعه اند، و به این جهت است که امام گاهی حوزه و دانشگاه را به منزله دو بال برای حرکت جامعه معرفی کرده است که جامعه با آن ها قادر به پرواز است. (صحیفه امام؛ ج:13؛ص:414) و با توجه به اهمیت این ها در دولت اسلامی مطلوب، امام بسیار به این دو نهاد پرداخته است و همچنان که نقش مؤثر آن ها را در حرکت به پیش جامعه تبیین کرده است، خطرات انحراف آن ها را نیز بزرگ دانسته و توضیح داده است. امام خمینی (س) در این رابطه می فرمایند: «دانشگاه و حوزه های علمیه و روحانیون می توانند دو مرکز باشند برای تمام ترقیات و تمام پیشرفت های کشور، و می توانند دو مرکز باشند برای تمام انحرافات و تمام انحطاطات»، (صحیفه امام؛ ج:13؛ ص:413) «دانشگاه پیوند خودش را با فیضیه محکم کند و فیضیه محکم کند پیوستگی خودش را به دانشگاه، شما دو قشری هستید که اگر اصلاح بشوید اصلاح می شود ملت ها و اگر خدای نخواسته شما اصلاح نشوید یا منزوی بشوید، مملکتتان و کسانی که می توانند در مملکت کاری بکنند، منزوی خواهند شد» (صحیفه امام؛ ج:14؛ ص: 187-188)

منبع: دولت مطلوب از دیدگاه امام خمینی (س)- علی داستانی بیرکی 

انتهای پیام /*