دیپلماسی یادگار امام

کد : 153534 | تاریخ : 10/03/1395

دیپلماسی یادگار امام در آنسوی مرزها

‏از طرف کاخ الیزۀ پاریس کسی پیش امام آمد که مردی را هم با خودش‏‎ ‎‏آورده بود که این نماینده مستقیم کارتر است، پیامی دارد و آن اینکه بختیار‏‎ ‎‏از ماست؛ بختیار را ما گذاشته‌ایم و باید از او پیروی کنی و الاّ نابودتان‏‎ ‎‏می‌کنیم. البته «نابودتان می‌کنیم» را با کنایه گفت، و به قدری تند و تیز‏‎ ‎‏حرف زد که نمایندۀ ژیسکاردستن پشت سر هم معذرت می‌خواست و‏‎ ‎


‎[[page 95]]‎‏می‌گفت به ما مربوط نیست، حضرت آیت‌الله مهمان ما هستند. نماینده‏‎ ‎‏کارتر دوباره تکرار کرد که شوخی نیست، ما او را آورده‌ایم و اگر با او‏‎ ‎‏مخالفت کنید با جان خودتان بازی کرده‌اید. امام پس از شنیدن این حرفها‏‎ ‎‏کمی مکث کردند و گفتند به کارتر بگویید: از خمینی راجع به آمریکاییهایی‏‎ ‎‏که در ایران هستند، خیلی سؤال شد که باید با آنها چه کرد، ولی من هنوز‏‎ ‎‏دستوری نداده‌ام. امید است کار به آنجا نکشد که تا فتوای خودم را راجع به‏‎ ‎‏آنها صادر کنم. و امام برخاستند و رفتند و نماینده کارتر و ژیسکاردستن که‏‎ ‎‏به خیال خودشان حالا خیلی باید با امام حرف بزنند گیج شده بودند.‏

‏[مأخذ: مجموعه آثار یادگار امام. جلد نخست. ص 35- 36]‏

‎ ‎

‎[[page 96]]‎

انتهای پیام /*