سخنان رییس جلسه

کد : 155501 | تاریخ : 03/04/1396

‎ ‎

سخنان رییس جلسه

آقای دکتر علی الشامی[1]

‏ ‏

‏ ‏

‏انقلاب اسلامی ایران، تفاوت موجود میان دیدگاه امام خمینی(ره)‏‏ ‏‏نسبت به غرب و استکبار را با دیدگاه دیگر علما، نشان داد. از ابتدای قرن‏‏ ‏‏نوزدهم علمای جهان اسلام در برابر مسألۀ پیچیده ای قرار داشتند که از یک‏‏ ‏‏سو، همکاری و استفاده از تمدن و فرهنگ غرب را اجتناب‏‏ ‏‏ناپذیر می دیدند‏‏ ‏‏و از سوی دیگر، رویارویی و جلوگیری از سلطۀ فرهنگی – اجتماعی غرب بر‏‏ ‏‏جهان اسلام را ضروری می دانستند و این امر موجب شده بود که همکاری، ‏‏ ‏‏بهره‏‏ ‏‏گیری و گفتگو میان فرهنگها، بخاطر وجود روابط نامتعادل (رابطۀ‏‏ ‏‏یک طرفه)، غیر ممکن به نظر برسد. اما انقلاب اسلامی می توانست با ایجاد نوع‏‏ ‏

‎[[page 191]]‎‏ ‏

‏ ‏

‏جدیدی از روابط متعادل_که حد فاصل میان همکاری و رویارویی‏‏ ‏‏محسوب می شود _ این مشکل را رفع کند. انقلاب با نزدیک ساختن‏‏ ‏‏گفتگوها به عملکردها و با ایجاد ساختار عقیدتی حکومت مردمی، بر مبنای‏‏ ‏‏استقلال و خوداتکایی، تغییرات عمده ای در روابط یکسویه با غرب ایجاد‏‏ ‏‏کرد و راههایی را که سردمداران غرب همواره برای بسته نگهداشتن آن تلاش‏‏ ‏‏می کردند، به روی ملتها گشود. این راهها عبارتند از : گفتگو، همفکری و‏‏ ‏‏حرکت به سوی تکامل، بدون پذیرش هر نوع استکبار، زور و سلطه.‏

‏در این راستا شاهد بودیم که دیدگاهها و موضع گیریهای امام‏‏ ‏‏خمینی(ره)، از حدود مفاهیم اولیۀ سخن فراتر رفته و نشانه های آشکاری از‏‏ ‏‏شکل گیری همکاری و تبادل دوجانبه و متوازن را به وجود آورد.‏

‏دنیای غرب با سلطۀ خود، همواره سعی در تأثیر گذاری بر فرهنگ و‏‏ ‏‏اندیشۀ اصیل ملل تحت سلطۀ داشته تا اعتقادات، اخلاق، فرهنگ و روش‏‏ ‏‏زندگی انان را طوری تغییر دهد که ابزار دفاع از خود در برابر سلطۀ فراگیر‏‏ ‏‏غرب بر اقتصاد و سیاست را از دست بدهند و از رویارویی با آن باز مانند.‏

‏اما دیدگاه امام خمینی(ره) با اثبات امکان برخورد و رویارویی، نشان‏‏ ‏‏داد که می توان بدون خودباختگی و عقب نشینی از مواضع اصولی خود، به‏‏ ‏‏گفتگو و بحث پرداخت و شرط اصلی آن تبادل دوجانبه از نظر ایشان، امکان‏‏ ‏‏رویارویی از موضعی برابر با غرب بود.‏

‏بدین ترتیب، دیدگاه امام خمینی(ره)، مجموعۀ عواملی را دربر دارد که‏‏ ‏‏بر اساس آن، چشم انداز آیندۀ روابط جهان اسلام و ایران با غرب تعیین‏‏ ‏‏می شود که در اینجا سه مورد از مهمترین این عوامل اشاره می کنیم: ‏

‏الف: برپایی روابط دوسویه، مستلزم استقلال کامل هر یک از طرفین‏‏ ‏‏است. و این امر محقق نخواهد شد، مگر از طریق این خودباوری و توجه‏‏ ‏‏به هویت خویش، که موجب موازنۀ قوا می شود و رابطۀ حاکم و محکوم یا‏‏ ‏


‎[[page 192]]‎‏ ‏

‏غالب و مغلوب را که نشانۀ سلطۀ یک طرف بر دیگری است از بین می برد. ‏

‏ب. برخورد یا گفتگوی دوجانبۀ مؤثر، نیازمند آگاهی کامل از ویژگیهای‏‏ ‏‏خاص تمدن غرب است تا از این طریق بتوانیم خصوصیات مثبت ومنفی‏‏ ‏‏آن را تشخیص داده و میان آنچه که با نیازهای ما هماهنگی دارد و آنچه‏‏ ‏‏مخالف خواسته های ماست، تفاوت قائل شویم. ‏

‏ج. فهم این نکتۀ که جهان غرب، دیگر بصورت مستقیم به‏‏ ‏‏استعمارگری نمی‏‏ ‏‏پردازد، بلکه استعمار را به یک وضعیت داخلی در سطح‏‏ ‏‏سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورها تبدیل کرده که در خارج از‏‏ ‏‏کشورها، بوسیلۀ شرکتهای چند ملیتی، سلاحها و تبلیغات مخرب و در‏‏ ‏‏داخل، از طریق سازمانها، احزاب و شخصیتهایی که بعضاً با شعارهای‏‏ ‏‏ملی‏‏ ‏‏گرایانه در حقیقت به نفع استعمار کار می کنند، برنامه های خود را‏‏ ‏‏اجرا می کند. بدین ترتیب، جبهۀ مبارزه با سلطۀ غرب، در میان گروههای‏‏ ‏‏داخلی به دو بخش، یعنی غرب‏‏ ‏‏گرایان و کسانی که هویت و برنامه خود را‏‏ ‏‏از غرب می گیرند از یک سو، و کسانی که عقیدۀ خود را دفاع از ارادۀ ملت و‏‏ ‏‏حق تعیین سرنوشت خود قرار داده و در این راه، هرگز کوتاهی نکرده اند از‏‏ ‏‏سوی دیگر، کشیده شده است.‏

‏سه عامل مذکور، یعنی «برپایی روابط متقابل»، «شناخت دیگران» و‏‏ ‏‏«شناخت هویت خویش» از جمله عواملی هستند که جوامع اسلامی را در‏‏ ‏‏جلوگیری از سلطۀ غرب که از دویست سال پیش آغاز شده است، یاری‏‏ ‏‏می نماید. همچنانکه از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، موجب شد که‏‏ ‏‏حکومت اسلامی ایران، به دنبال عواملی باشد که بدون آن، برخوردهای‏‏ ‏‏متقابل و یا مبارزات، بی ثمر خواهد بود و انقلاب اسلامی بدون بهره گیری از‏‏ ‏‏این عوامل، نمی‏‏ ‏‏تواند به الگو و نمونه ای تمام عیار برای جهان اسلام تبدیل‏‏ ‏‏شود. ‏


‎[[page 193]]‎‏ ‏

‏اینجاست که اهمیت دیدگاههای عمیق امام خمینی(ره) نسبت به جهان غرب، تمدن غرب و ویژگیهای استکبار غرب، آشکار می شود. ایشان با مشخص نمودن و بیان خطراتی که از جانب غرب وتهاجم فرهنگی غرب متوجه جهانیان شده است، رویکرد های کلی بشریت در عرصه گفتگو و همکاریهای دو جانبۀ ملتها را نیز تبیین کرده اند. بدون شک، این دیدگاههای ژرف و عمیق امام، همانطور که مورد توجه پژوهشگران شرکت کننده در این جلسه قرار گرفته، توجه تمامی کسانی را هم که در این زمینه تحقیق می کنند جلب کرده و از زمان شروع تلاشهای غرب برای سلطه یافتن بر جهان اسلام و تصمیم مسلمانان به رویارویی با این پدیده آغاز شده است.‏

‏امیدوارم برادران حاضر در جلسه به یاری خداوند، بتوانند در فرصت کوتاهی که در اختیار دارند به شرح و بررسی دیدگاهها بپردازند‏‎. ‎

‎ ‎

‎[[page 194]]‎

  • مدیر دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه لبنان

انتهای پیام /*