استاد رشاد بولس سلامة

اصول عقیدتی، فکری و سیاسی اندیشه های امام خمینی(ره)

کد : 155542 | تاریخ : 04/04/1396

اصول عقیدتی، فکری و سیاسی اندیشه های امام خمینی(ره)

 استاد رشاد بولس سلامة*

شرکت کنندگان محترم وگرامی، جناب رئیس، برادران عزیز!

بدون شک حضور در مراسم بزرگداشت یکصدمین سالگرد میلاد امام روح الله الموسوی خمینی(ره)، افتخار بزرگ و عظیمی است، و در عین حال، جایگاهی مهم در تأیید نقش مبارزاتی رهبر انقلابی است که ایران را از تاریکی به نور، و از بردگی به آزادگی رهنمون شد، و حکومت را بار دیگر در اختیار مردم قرار داد تا از طریق رهبران منتخب خود، آن را اداره نمایند. ایران را از حدود مرزهای جغرافیایی خارج کرد و آن را در افقهای گستردۀ اندیشۀ مبارزاتی و عقیدتی مطرح نمود، به طوری که هیچ مانعی نمی تواند از گسترش آن جلوگیری کند و مرزها نمی توانند مانع نفوذ آن گردند.

 حضور من در این مراسم، ابعاد و ویژگیهای خاصی دارد. شاید به خاطر آنکه من یک مسیحی لبنانی هستم و در خانواده ای متدین و با ایمان و در سایۀ ارزشهای اخلاقی پرورش یافته ام، که همواره از مبانی سیره ائمه اطهار(ع) بهره گرفته و خانۀ پدری من گویی وقف گسترش و ترویج افکار و سیرۀ امام علی(ع) و فرزندان امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بوده است.

اجازه بدهید در این حضور و مشارکت خود، ارتباط میان میراث خانوادگی خود، یعنی خاندان «بولس سلامه» و مفهوم هماهنگی میان خاستگاه فکری و ارزشی، با واقعیتهای مکتب فکری، عقیدتی و سیاسی مطرح شده و از سوی امام خمینی(ره) را آشکار نمایم و آنچه را در سخنان ایشان پیرامون حکومت اسلامی و بخشهایی از وصیتنامۀ الهی – سیاسی ایشان بیان شده، بررسی کنم.

به عنوان یک لبنانی اشکال نمی بینم که نمونه هایی از مبارزۀ پیکارگران و نبرد مجاهدان را که با پیروی از خط مشی حضرت امام خمینی(ره)، از عقاید خود پاسداری کرده و رسالت آسمانی خود را به انجام رساندند، ذکر نمایم واز آنان که پرچمدا مبارزه در راه آزادی انسان و رهایی سرزمینها بودند، یادی به میان آورم. دلاورانی که عَلَم مقابله با اسرائیل غاصب و پایمال کنندۀ حقوق انسانها را برافراشتند و در جای جای میهن اشغال شده ما به مبارزه پرداختند واگر بخواهیم دربارۀ دستاوردهای بزرگ قهرمانان مبارزۀ سخن بگویم، خود بحثی طولانی و جداگانه نیاز دارد. من نمی توانم حق مطلب را دربارۀ آنان ادا کنم و در واقع کسی جز خداوند جلّ و علا، نمی تواند اجر و پاداش شهیدانی را که در راه آزادی وطن به لقاءالله پیوستند، محاسبه کند.

من تنها می توانم به نمایندگی از یک ملت و یک جامعۀ بزرگ، به قدردانی و بزرگداشت آنان که برترین و شرافتمندانه ترین مبارزه هارا انجام دادند، بپردازم.

در راستای دستیابی به این هدف مهم و به منظور ساماندهی دلاورمردانِ جهاد مقاومت شرافتمندانه، مقاومت لبنان با حمایت دولت،  شکل گرفت و به پایداری و استقامت خویش ادامه داد. در رأس حکومت لبنان، جناب آقای إمیل لحود، رئیس جمهوری، با برخورداری از قدرت ارتش ملی توانمند و حمایت همۀ احزاب و جریانات سیاسی مقاومت و مبارزه را تنها راه چاره تشخیص دادند که هیچ جایگزینی برای آن وجود ندارد. بدون شک مقاومت لبنان که از درخشانترین و با شکوهترین جلوه های تاریخ معاصر ماست، بازتابی از وزش نسیم روحبخش انقلاب امام خمینی(ره) است که با دعوت به مبارزه در برابر مستکبران ظالم و یاری محرومان و تهیدستان، پرچم افتخار مستضعفین همۀ ملتها و همۀ ادیان را در جای جای زمین به اهتزاز در اورند و در این باره در وصتنامه جاودانه خود چنین نوشته اند:

لازم است یادآوری کنم که وصیت من به همه ملتهای اسلامی و همۀ مظلومین جهان از هر ملت و هر دین می باشد.

اگر بخواهم در مورد جلوه ها و اثرات این انقلاب _که راه مبارزه با تهدیدات معاصر را گشود و حتی از آن هم فراتر رفت_صحبت کنم،  ناگزیر باید به نخستین جلوۀ آن بپردازم و از حضرت امام موسی صدر – آن غایب حاضر - یادی بنمایم. کسی که پرچمدار نهضت فقرا و محرومین بود و با مژدۀ پایداری و استقامت، همۀ مقدمات لازم را برای رویارویی با صهیونیستها فراهم نمود و جنبش امل از نخستین زمینه های مقاومت لبنان بود وهنوز هم همگام با حزب الله، و رهبران گرانقدر و عالم و تحصیلکرده و شهید دادۀ آن، سخت ترین نبردها را بر ضد دشمن صهیونیستی برپا می کنند تا به یاری خداوند، نتیجۀ پیروزمندانۀ مبارزه حاصل شود و با رشادتها و دلاوریهای خود، جهان را شگفت زده نمایند.

اما ایران پیش از انقلاب، همانند بسیاری دیگر از کشورها، در اختیار بیگانگان قرار داشت به طوری که سرنوشت ملت و حکومت و منابع و ثروتهای ملی و حکومتی و تصمیمات سیاسی و اجتماعی، ابزاری در دست نیروهای استعماری و استکباری جهان بود. سردمداران حکومت، آلت دست استعمارگران بودند و منافع ملت خود را وسیله دستیابی استعمارگران به اهداف خویش قرار می دادند و برای سرزمین خود، فقر و محرومیت را به ارمغان می آوردند.

از جمله ویژگیهای شاخص امام خمینی(ره) آن بود که علت مصیبتها و گرفتاریهایی را که دامنگیر ملت و کشور شده بود، با بینش عمیق خود تشخیص داده و پس از درک اسباب آن، پا به مرحلۀ معالجه و چاره جویی گذاشتند و با آگاه کردن ملت وهدایت آنان به مسیر مبارزه و مخالفت با ظلم و پایداری در برابر آن، توانستند ظلم و ستم را از جامعه رفع کرده و عدالت را گسترش دهند و سررشتۀ امور کشور را به صاحبان اصلی آن و به دست رهبران با ایمان و شایسته بسپارند.

در این بُعد از ابعاد بحث، شاید بسیاری از پژوهشگران پیرامون انقلاب اسلامی دریافته اند که این انقلاب در عین حال که شعار های آزادی و عدالت و برابری موجود در دیگر انقلابها را در خود دارند و امیدهای اقشار مختلف جامعه را در ایجاد انقلاب اجتماعی و دشمنی با استعمارگران باور کرده است، از سوی دیگر با برخورداری از پیام روحانی و حفظ اعتقادات و ارزشهای آزادیخواهانۀ فردی، آن را در راستای آزادی اجتماعی جهت دهی نموده و معیارهای انقلاب اسلامی در عرصۀ اندیشه و ابزار اجرایی، از هر انقلاب دیگری کاملتر و فراگیر تر بوده است، که توانسته با گذر از مرزهای جغرافیایی وعبور از حوزۀ اقشار جامعه، ایمان را در جایگاه حکومت بنشاند، هدایت و رهبری جامعه را به اهل آن بسپارد نقش ومنزلت هر یک از صاحبان عقل و خرد را حفظ نموده و خط مشیها و ساختار حکومت و اهداف آن را طوری بنا کند که با تکیه بر استقلال و عزت، بتواند سعادت انسان و حریم جامعه را حفظ نماید.

با توجه به اوضاع سیاسی منطقه و درگیریهای موجود برضد دشمن صهیونیستی، شاید این سوال به ذهن برسد که اگر انقلاب اسلامی اتفاق نمی افتاد و رژیم پهلوی همچنان بر ایران حاکمیت داشت، وضعیت توازن قوا در منطقه چه حالتی پیدا می کرد ؟ یا به عبارت دیگر، پیمانهای نظامی که از طرف شاه با حمایت قدرتهای استعماری، میان ایران و رژیم صهیونیستی منعقد می گردد چه نقشی در تعیین موازنۀ منطقه ای داشت؟

پاسخ این سوال کاملاً روشن است: اگر انقلاب امام خمینی(ره) نبود،  جهان عرب در برابر پیمانهای جهنمی میان شاه و اسرائیل، کمر خم می کرد و مسألۀ آزادی فلسطین، تحت شعارهای ملی گرایانه و نژاد پرستانه، بسیار دشوارتر از قبل می نمود و لبنان، در سنگر مقاومت خود به همراه سوریه،  تنها می ماند.

اگر این انقلاب عظیم اتفاق نمی افتاد، ریشه های فساد در منطقه و دیگر کشورها گسترده تر می شد و ظلم و ستم موجود در جوامع، شدت بیشتری پیدا می کرد. این بعد اجتماعی، بسیار مورد توجه حضرت امام (ره) قرار داشت. ایشان همچون رهبری فداکار و پرتلاش برای ایجاد جهانی با صفاتر و گسترش عدالتی برتر، کمر همت بست و هدف او در برپایی حکومت اسلامی، تأمین نیازهای ضروری مردم و توسعه خدمات عمومی در زمینه های بهداشتی، فرهنگی، تربیتی، امنیتی و عمرانی بوده است.

ایشان در همین زمینه فرموده اند: مامکلفیم محرومین و مظلومین را نجات دهیم. ما مأمور هستیم که ستمدیدگان را یاری کنیم و با ظالمان، دشمن باشیم و بر مبنای وصیت امیرالمؤمنین(ع) به فرزندان بزرگوارش، «یاور مظلوم و دشمن ظالم» باشیم.

برادران بزرگوار! بر خود لازم می دانم از دست اندرکاران عزیزی که موجبات شرکت بنده را در این مراسم مهم، که به عقیدۀ من یک جشنوارۀ بین المللی است، فراهم نموده اند، تشکر و قدردانی نمایم. مایلم در کنار این دعوت و در ضمن این مشارکت، حزب سیاسی متبوع خود را با عنوان «حزب کتائب لبنان» که از احزاب مؤثر در جریان مبارزۀ و برپایی حکومت و حمایت از مقاومت صهیونیستی است، معرفی نمایم و آمادگی این حزب را برای گفتگو های سازنده و مؤثر، با برادران عزیزی که حریم مقدس سرزمین خود را ارج می نهند به ارزشهای معنوی انسانی، به عنوان نقطۀ اشتراک همه ادیان آسمانی و پیروان آنها در همه جا پایبند هستند، اعلام کنم. یاری و نصرت خداوند برترین هدف والاترین مقصود ماست.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

 

منبع: رویارویی با تهدیدات معاصر در اندیشۀ امام خمینی(ره)، ج 2، ص 325.



* نایب رییس حزب کتائب لبنان

انتهای پیام /*