4 - 4 - 6 - قبول امانت و فطرت توحیدی انسان
و بعد، فإنّ الإنسان ممتاز عن سایر الموجودات باللطیفه الربانیه والفطره الالهیه - فِطْرَه الله الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیها - و هذه بوجهٍ هی الأمانه المشار إلیها فی الکتاب العزیز الالهی: (إنَّا عَرَضْنا الأَمانَه عَلیَ السَّمواتِ وَالأَرْضِ وَالْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها وَاَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَها الإنْسانُ) و هذه الفطره هی فطره توحید الله فی المقامات الثلاثه بل رفض التعیّنات و إرجاع الکُلّ إلیه وإسقاط الإضافات حتّی الأسمائیه وإفناء الجُلّ لدیه. و مَنْ لم یصل إلی هذا المقام فهو خارجٌ عن فطره الله و خائنٌ فی أمانهالله، و جاهلٌ بمقام الإنسانیه والربوبیه، و ظالمٌ بنفسه والحضره الالهیه.
در حقیقت، انسان میان سایر موجودات به لطیفه ربانی و نفخه روحی الهی و فطرت سلیم روحانی ممتاز است؛ )فِطْرَه الله الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیْها(؛ و این لطیفه ربانی، به
[[page 58]]
تعبیری دیگر، همان «امانت» است که خداوند متعال بدین گونه به آن اشارت فرموده: )انّا عَرَضْنَا الاْمانه عَلَی السَّمواتِ والْأرضِ ...( الخ و این فطرت، همان فطرت توحیدی در مقامات سه گانه است: واگذاشتن تعینات و بازگرداندن همه چیز به او حتی اضافات اسمایی؛ و فنا و محو جملگی در او. و آن که بدین مقام نائل نگردد، همو است که خارج از فطرت ربانی و خائن به امانت الهی و سراپا جهل به مقام ربوبیت و سراسر ظلم به حضرت احدیت است.
[[page 59]]