محمود معافی

هدفهای تعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی(ره)

کد : 156526 | تاریخ : 04/05/1396

هدفهای تعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی(ره)

نوشته: محمود معافی

بسمه تعالی

مقدمه:

بنده نخست مایل هستم بعنوان مقدمه درباره ویژگیهای اساسی اندیشه امام خمینی(ره) و اینکه چرا مربیان تعلیم و تربیت، سیاستگذاران آموزش و پرورش، اساتید و نیز برنامه ریزان درسی لازم است که از افکار امام بویژه، در تدوین اهداف تعلیم و تربیت سود جویند، بحث کنم. ویژگیهای اساسی اندیشه های امام خمینی(ره):

 

1) همسویی نظرات امام با اعتقادات و باورهای اسلامی مردم

معمولاً اهداف تعلیم و تربیت یک کشور باید با توجه به فلسفه اجتماعی مردم و ارزشهای مورد توافق یک جامعه تدوین شود.

باورهای امام(ره) جهان بینی مشترک افراد جامعه است که در شکلی متعالی تر عرضه شده است. بینش او همان بینش اسلام و قرآن و بینش انبیاء الهی است. ارزشهای معنوی، سیاسی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی اسلام در شخصیت او متبلور شده است. امام(ره) نه تنها به انتقال و بسط میراث فرهنگی اسلام در سراسر عمر خود اهتمام داشته است، بلکه پایه گذار یک فرهنگ نیز محسوب می شود.

2) امام یک فیلسوف الهی به معنای اعم و یک صاحب نظر در فلسفه آموزش و پرورش به معنای اخص

برای درک هدفهای تعلیم و تربیت از دیدگاه یک فیلسوف باید از تفکرات فلسفی او در مورد ماهیت قضایای واقعی فلسفی یعنی (نظریاتی که توسط فیلسوف در مورد انسان و هستی) اظهار می شود و نیز قضایای دستوری و تجویزی که توسط یک فیلسوف در زمینه مسائل آموزش و پرورش صادر می شود آگاهی پیدا کنیم، چون مسائل تعلیم و تربیت رابطه نزدیکی با مسائل فلسفی دارد. غالباً اهداف نظام های مختلف آموزش و پرورش و نیز محتوای برنامه های درسی در جهان عمیقاً تحت تاثیر دیدگاهها یمختلف فلسفی است.

با مراجعه به آثار مکتوب، مجموعه بیانات، نامه ها و اعلامیه های امام که امروزه به صورت مدون و طبقه بندی شده در اختیار ما قرار دارد می توانیم از نظرات امام در مورد انسان و هستی و قضایای دستوری و تجویزی که در زمینه های مختلف از ناحیه آن حکیم الهی صادر شده است، آگاه شویم.

از مقدمات واقعی برای تدوین اهداف غایی تعلیم و تربیت و فلسفه آموزش و پرورش اسلامی، و از قضایای تجویزی برای تنظیم اهداف آرمانی، اهداف آموزشی در حیطه های مختلف، اهداف عمومی یا اختصاصی، تغییر در برنامه های درسی، ضوابط انتخاب محتوی، گزینش معلم و تربیت معلم و غیره سود جست. قضایای دستوری و تجویزی بویژه در زمانی که یک جامعه به تازگی انقلابی را پشت سر گذاشته باشد یا به استقلال رسیده باشد کاربرد بیشتری دارد.

یک نمونه از قضایای دستوری و تجویزی

 «باید جوانان روحانی و دانشگاهی قسمتی از وقت را صرف کنند در شناخت اصول اساسی اسلام که در رأس آن توحید و عدل و شناخت انبیاء بزرگ و پایه گذاران عدالت و آزادی است. از ابراهیم خلیل الله تا رسول خاتم (صلی الله علیه و آله و علیهم اجمعین)

و در شناخت طرز تفکر آنها از نقطه اقصای معنویت و توحید تا تنظیم جامعه و نوع حکومت و شرایط امام و اولی الامر و طبقات دیگر از امرا و ولات و قضات و فرهنگیان که علما هستند، و متصدیان مالیات اسلامی و شرایط آنها تا برسد به شرطه و کارمندان شهربانی و ببینند اسلام چه کسانی را برای حکومت و کارمندان آن برسمیت شناخته و چه کسانی از شغل حکومت و شاخه های آن مطرود هستند» [1]

بهر حال روشن بودن دیدگاه امام بعنوان یک فیلسوف و حکیم الهی به معنای اعم آن در زمینه ماهیت انسان، ابعاد وجودی انسان، سرنوشت غایی انسان، ماهیت وجود، مراتب وجود ـ  روابط خدا و هستی ـ خدا و انسان، منابع معرفت، جامعه مطلوب ماهیت علم و نیز در زمینه فلسفه تجویزی آموزش و پرورش نظیر مقصد غایی تعلیم و تربیت، ارزش ها، اخلاقیات، نیازهای انسان مراتب رشد در انسان، اهداف تعلیم و تربیت، دانشگاه مطلوب، انتظار از معلم، محصول تعلیم و تربیت و غیره، امام را در زمره مربیان برجسته تعلیم و تربیت در جهان قرار می دهد. بدین لحاظ برنامه ریزان با اطمینان می توانند از افکار و اندیشه ها و آثار آن ولی خدا بهره برگیرند.

در مطالبی که بعداً به استحضار خواهد رسید ما با استناد به آثار مدون از مکتوبات اعلامیه ها، نامه ها و بیانات آن بزرگوار، بخش هایی از مباحث فوق را روشن خواهیم کرد.

3) توجه به مسائل جامعه و نیازهای گذشته، حال و آینده در افکار و اندیشه های امام(ره)

امام(ره) بر خلاف پاره ای از روشنفکران که تنها با واژه مردم آشنایند، اما در عمل از آنها بریده اند، فردی است مردمی. زندگی با مردم، توانایی برقراری ارتباط با مردم، موقعیت مرجعیت، موجب شده است که از نیازها و مسائل مردم عمیقاً آگاهی یابد. همین آگاهی از دردها و نیازهاست که سرانجام را به عصیانی مقدس وا می دارد. در آثار مکتوب امام(ره) نظیر کشف الاسرار و کتاب حکومت اسلامی، موضوعات فراوانی را می توان یافت که انعکاسی از دردها و نیازهای جامعه است.

اینک به یک فراز از سخنان امام(ره) در ارتباط با موارد فوق که در عین حال اشاره به اهداف غایی تعلیم و تربیت دارد، گوش فرا می دهیم:

"اگر مهندس و طبیب دارید، فرهنگ دارید، اگر می گوئید فرهنگ داریم، ذخایر داریم، محصل داریم، طبیب و مهندس داریم، پس چرا از خارج استخدام می کنید؟ چرا ماهی صد هزار تومان به یک خارجی می دهید؟ جواب بدهید. اگر ندارید وا اسفا به این مملکت که صد سال است فرهنگ و دانشگاه دارد ولی دکتر ندارد، مهندس ندارد."

از بیانات امام(ره) خطاب به حکومت طاغوت (سخنرانی در مسجد اعظم قم 12 / 9 / 41) توجه به میراث فرهنگی گذشته و نیازهای حال و آینده جامعه اسلامی یک شاخص برجسته در افکار و اندیشه های امام(ره) است. علیرغم پای بندی عمیق ایشان به سنن اسلامی او از نیازهای حال و آینده غافل نیست. موضع گیری ها و نگرانی های او برای حال و آینده جامعه است، اما در این بین از گذشته کمک می گیرد.

او آینده را شکل می دهد و اجازه نمی دهد که خود و جامعه اش درآینده فرو روند و بلعیده شوند. مربیان بزرگ تعلیم و تربیت نیز اعتقاد دارند که کار مهم تعلیم و تربیت شکل دهی به آینده است. امام(ره) از معدود افرادی است که یک پای در گذشته و یک گام در آینده دارد نگاه او به تعلیم و تربیت و اهداف و منابع آن نگاهی چند بعدی است، که می توان آن را بصورت یک جریان دو سویه نشان داد. (شکل 1)

 

شکل (1) نمودار جریان تعلیم و تربیت برگرفته از سخنان امام(ره)

تعلیم و تربیت با چنین نگاهی، دیگر آماده کردن فرد برای آینده و یا ادامه راه گذشتگان نیست. بلکه همان جریان زندگی است که مبدء آن خدا، ادامه آن برای خدا و نهایت آن پیوستن به خداست.

حال به فرازهایی از بیانات امام(ره) که حاکی از توجه ایشان به میراث فرهنگی گذشته و نیازهای حال و آینده است گوش فرا می دهیم.

نیازهای گذشته

"همه انبیاء از آدم تا خاتم موضوع بحثشان انسان است و به چیز دیگری هیچ فکر نمی کنند، فقط به انسان فکر می کنند، برای اینکه همه عالم هم خلاصه اش همین انسان است. همه ادیان برای همین مساله آمده اند که انسانها را درست کنند و این مطلب موضوع بحث انبیاء بوده است"[2]

* "فرهنگ ما طوری بوده است که به خارج صادر شده است و آنها از ما گرفته اند ... فرهنگ شرق یعنی شرق اواسط که ما در آن هستیم. فرهنگ مسلمین غنی ترین فرهنگها بوده و هست." [3]

* "امروزه در تمام کشورهای ایران که به قول شما دانشگاهی مانند جندی شاپور داشته یک نفر که "قانون" ابوعلی را بفهمد معلوم نیست باشد، و این ضربتی است که این کشور از دست اجانب به وسیله زمامداران بی خرد ما خورد" کتاب کشف الاسرار ص 279)"

نیازهای حال

* "باید کوشش کنید مفاسد فرهنگ حاضر را بررسی کرده و به اطلاع ملتها برسانید و با خواست خداوند متعال آن را عقب زده و به جای آن فرهنگ اسلامی ـ انسانی را جایگزین کنید تا نسلهای آینده با روش آن، که انسان سازی و عدل پروری است تربیت شوند." [4]

نیازهای آینده

* "ما نباید فقط بفکر خودمان و زمان حال باشیم باید به فکر آینده کشور باشیم تا آینده اسلام و کشور محفوظ بماند.» [5]

* "اسلام همه نسلها را مکلف می داند، پیغمبر اسلام مکلف بودند برای همه نسلها همچنین مکلفیم که برای نسلهای آینده کار کنیم»، وصیت نامه الهی و سیاسی امام(ره) سرشار از آینده نگری است.[6]

4) جامعیت امام

امام فیلسوفی است آگاه ازمسائل واقعی انسان و جامعه، انقلابی است جامعه شناس معلمی است تربیت یافته، مراتب رشد انسانی را طی کرده است و از این رو مفهوم تعلیم و تربیت را نیک می داند. حتی در اوج اقتدار سیاسی با دیدی تربیتی به مسائل مختلف جامعه نگاه می کند. کلاس او کشور شمول و آموزش او جهت دار است.

وقتی می فرماید: "عالم مدرسه است و معلمین این مدرسه انبیا و اولیا هستند و مربیان این معلمین، خدای تبارک و تعالی است" (فرهنگ و تعلیم و تربیت ص 366) تعلیم و تربیت را جریانی همه جایی و زندگی مدار و در اوج اعتلای آن تصور می کند.

بینش فرهنگی او، با دستاوردهای فرهنگ جهانی نظیر (فرهنگ فرودگاه ها و راه های ارتباطی کاربرد رایانه، کنترل موالید، آموزش های رسمی و تبعیض ستیزی) سازگاری دارد. اما برخلاف فرهنگ جهانی که به دلیل عدم توجه به نیازهای معنوی و عاطفی انسان سرانجام با همه پیشرفتش به سوی فروپاشی می رود، عناصر مثبت را از فرهنگ جهانی با توجه به ارزشهایش می گیرد و بدین طریق راه را برای ایجاد نظام معنوی، اخلاقی و فرهنگی پر توانی هموار می کند.

 مطالعه و بررسی مجموعه کتبی چون صحیفه نور و مجموعه 21 جلدی در جستجوی راه، از کلام امام که (مورد اخیر به صورت موضوعی طبقه بندی شده است) این نظر را بر هر محقق منصفی روشن خواهد ساخت که چرا برنامه ریزان در زمینه های مختلف از جمله آموزش و پرورش باید در تدوین فلسفه آموزش و پرورش اسلامی، تدوین اهداف آموزشی، سیاست  ذاریها و برنامه ریزی ها از اندیشه های او بهره جویند.[7]

اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی(ره)

برای شناخت اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه امام لازم است که از بینش ایشان در مورد انسان و هستی، مراتب رشد در انسان، مقصود از بعثت انبیا، ماهیت علم، مقصود از علم آموزی، انتظار امام از مدرسه به معنای اعم آن (دبستان، راهنمایی، دبیرستان، حوزه و دانشگاه)، ماهیت برنامه های تحصیلی و تعریفی که از آموزش و پرورش ارائه می کنند آگاه شویم. تنها با تحلیل این دیدگاههاست که قادر خواهیم بود به تصویر روشنی از هدفهای تعلیم و تربیت با توجه به افکار، اندیشه ها و بیانات این ولی خدا دست یابیم.

حال با استفاده از بیانات امام یا به عبارت دیگر (قضایای حقیقی و دستوری) به بیان اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه ایشان و تحلیل آنها می پردازیم.

ماهیت انسان از دیدگاه امام خمینی(ره)

انسان موضوع تعلیم و تربیت است و انسان سازی هدف غایی تعلیم و تربیت، اما خود انسان کیست؟

الف: انسان موجودی ناشناخته

* امام می فرماید: " ... انسان موجودی است که شناخته نشده الا برای خدا و کسانی که علم را از خدای تبارک و تعالی اتخاذ کردند و انسان یک موجود پیچیده ای است که حتی خودش از خودش اطلاع ندارد و شاید کلمه ای که وارد شده است که "من عرف نفسه فقد عرف ربه"تعلیق به یک امر محالی باشد که برای نوع بشر ... و این از اموری است که یا محال است یا نظیر محال، الا هر کسی که اسماءالله تعالی است.»

از این سخن چنین نتیجه گرفته می شود که ابعاد وجودی انسان و ماهیت انسان تنها برای خداوند و انبیاء روشن هست و به همین علت تنها برنامه های انبیاء می تواند پاسخگوی نیاز انسان باشد. کوشش فلاسفه در شناخت انسان اگرچه ارزشمند است اما ناکافی است و لذا مکاتب غیر الهی به دلیل ضعف در مبانی نمی توانند مرجع مطمئنی برای تعیین اهداف تعلیم و تربیت محسوب شوند.

ب: انسان عصاره وجود

* ـ «اساس عالم در تربیت انسان است، انسان عصارۀ همه موجودات و فشرده تمام عالم است، انبیاء آمده اند برای اینکه این عصاره بالقوه را بالفعل کنند و انسان یک موجود الهی بشود، که این موجود الهی تمام صفات حق تعالی در اوست و جلوه گاه نور مقدس حق تعالی است.»[8]

هدف (1) شکوفایی استعدادهای بالقوه در انسان و تبدیل انسان این جهانی به موجودی الهی.

ج: انسان موجودی مادی و معنوی

* ـ «انسان دو جنبه دارد: جنبه معنوی و جنبه ظاهری. جنبه ظاهری همین است که می بینید و همین دنیاست که می بینید و همین مادیات است که مشهود است و جنبه معنوی جنبه دیگری است که ماوراء این عالم است، در انسان است، اما انسان مجموعه همه عالم است، یگانه خدای تبارک و تعالی دو نسخه موجود فرموده اند، یک نسخه تمام عالم و یک نسخه کوچک این (انسان) است، انسان عصاره همه موجودات عالم است. یعنی در انسان همه چیز است.» [9]

* ـ "انسان اگر به همین حد طبیعت بود و بیشتر از این چیزی نبود، دیگر احتیاج به اینکه یک چیزی از عالم غیب برای انسان فرستاده بشود تا انسان را تربیت بکند، ... چون آن ورق نبود احتیاج هم نبود. لکن چون انسان مجرد از این عالم طبیعت، یک حقیقتی است، همین خود خصوصیاتی که در انسان هست دال بر این است که یک ماورائی از برای این طبیعت هست، چون انسان یک ماورائی دارد و به حسب براهینی که در فلسفه ثابت است، ماوراء این طبیعت در انسان هست. و انسان دارای یک عقل بالامکان مجرد و بعد هم مجرد تام خواهد شد. تربیت آن ورق که ورق معنوی انسان باشد، باید کسی این تربیت را بکند (بر عهده گیرد) که علم به آن طرف، علم حقیقی به آن طرف داشته باشد و علم به روابطی که مابین انسان وآن طرف طبیعت آن روابط را بتواند ادراک کند، و آن بشر نیست، بشر ندارد. همین قدر مورد (از) طبیعت را او می تواند ادراک بکند، هر چه ذره بین بیندازند ماوراء طبیعت با ذره بین دیده نمی شود. آن محتاج به آن است که یک معانی دیگری در کار باشد و چون این روابط بر بشر مخفی است و خدای تبارک و تعالی که خالق همه چیز است این روابط را می داند از این جهت به وحی الهی برای یک عده ای از اشخاص که کمال پیدا کرده اند و کمالات معنوی را دنبالش کردند و فهمیدند، روابطی حاصل می شود و مابین انسان و عالم وحی، به او وحی می شود و برای تربیت آن ورق دوم انسان بعث می شوند، اینها می آیند در بین مردم و مردم را می خواهند تربیت کنند.» [10]

انسان موجودی کمال طلب و غیر محدود

 ـ " ... این بشر یک خاصیتهایی دارد که در هیچ موجودی نیست. منجمله این است که در فطرت، بشر طلب قدرتمطلق است. نه قدرت محدود، طلب کمال مطلق است نه کمال محدود. علم مطلق را می خواهد. قدرت مطلقه را می خواهد و چون قدرت مطلق در غیر حق تعالی تحقق ندارد، بشر به فطرت، حق را می خواهد و خودش نمی فهمد" ... [11]

 ـ "انسان غیر محدود است و مربی انسان غیرمحدود است، نه محدود به عالم طبیعت و ماده است، نه محدود به عالم غیب است و نه محدود به عالم تجرّد است، همه چیز است.» [12]

 ـ "این طوری انسان خلق شده است. غیر متناهی، در غضب غیر متناهی، در شهوت غیر متناهی در خودخواهی (غیرمتناهی)، هیچ چیز انسان را سیر نمی کند مگر اینکه تربیت بشود که با این تربیت به منتهای مسیری که در این مسیر آن منتهای تمام چیزهایی است که انسان می خواهد و آن رسیدن به کمال مطلق است. به کمال مطلق اگر رسید آن اطمینان و طمأنینه برایش حاصل می شود." [13]

انسان از نظر امام یک موجود مادی نیست، یک موجود عقلانی هم نیست، یک موجود ملکوتی هم نیست، همه چیز است، یک موجود الهی است. پس اهداف و محتوای تعلیم و تربیت را نباید به گونه ای تنظیم کرد که انسان را تنها در محدوده طبیعت نگهدارد زیرا پاسخگوی نیازهای ماورائی و بی نهایت طلبی او نیست و خلاصه تربیت انسانی که خداخواهی به جای خودخواهی و نیل به کمال مطلق مقصدش باشد مورد نظر است (هدف 2)

رشد ابعاد وجودی انسان

 ـ "اسلام برای این انسانی که همه چیز است، یعنی از طبیعت تا ماوراءالطبیعه و تا عالم الوهیت مراتب دارد. اسلام تز دارد، برنامه دارد، اسلام می خواهد انسان را یک انسانی بسازد جامع، یعنی رشد به آن طور که هست بدهد، از حظ طبیعت دارد، رشد طبیعی به او بدهد. حظ بر زخیت دارد، رشد برزخیت به او بدهد، حظ روحانیت دارد، رشد روحانیت به او بدهد، حظ عقلانیت دارد، رشد عقلانیت به او بدهد و حظ الوهیت دارد، رشد الوهیت به او بدهد، همه حظوظی که انسان دارد و به طور نقص است الان به آن نرسیده است، ادیان آمده اند که این میوه نارس را رسیده اش کنند، این میوه ناقص را کاملش کنند.» [14]

نتیجه:

چون انسان نامحدود است، پس جریان رشد نیز نامحدود است. چون عالم الوهیت غیرمحدود است پس اهداف تعلیم و تربیت و جریان آن باید از شناخت طبیعت تا به الوهیت بسط پیدا کند.

 (هدف 3) رشد ابعاد انسانی در زمینه های مادی، عقلانی، ملکوتی، روحانی و الوهیت به منظور کامل شدن انسان.

انسان سازی مقصود غایی تعلیم و تربیت (هدف 4)

مقصد غایی تعلیم و تربیت از نظر امام اساساً همان مقصود از بعثت انبیاء است. امام در این زمینه به گونه ای سخن می گوید که گویی می خواهد تعلیم و تربیت و اهداف آن را از دید انبیاء تشریح کند و یا به عبارتی گویا که سخنگوی انبیاست. حال از زبان امام مقصود بعثت را که همان غایت تعلیم و تربیت است می شنویم:

 ـ "تمام انبیاء موضوع بحثشان، موضوع تربیتشان، موضوع علمشان انسان است. آمده اند انسان را تربیت کنند، آمده اند این موجود طبیعی را از مرتبه طبیعت به رتبه عالی مافوق الطبیعت و مافوق الجبروت برسانند." [15]

پرورش انسان مهذب (هدف 5)

 ـ "تزکیه قبل از تعلیم و تعلم است (یزکیهم) پیغمبر آمده است اینها را تزکیه بکند پرورش بدهد، نفوس را مهیا کند و بعد "یعلمهم الکتاب و الحکمه". بعد تعلیم کتاب و حکمت بکند، که اگر کتاب و حکمت با پرورش توام نباشد و با تزکیه توام نباشد، موجودی که از آن بیرون می آید

همین موجوداتی می شود که در مجلس سنا و مجلس شورای قبل از انقلاب بود." [16]

 ـ "غایت بعثت این تزکیه است، غایت آمدن انبیاء این تزکیه است و دنبالش آن تعلیم، اگر فوس تزکیه نشده و تربیت نشده وارد بشوند در صحنه، در صحنه توحید، در صحنه معارف الهی، در صحنه فلسفه، در صحنه فقه و فقاهت، در صحنه سیاست و در صحنه ای که وارد بشود اشخاصی که تزکیه نشدند، تصفیه نشدند و از این شیطان رها نشدند خطر اینها بر بشر از خطرهای بزرگ است." [17]

 ـ "انبیاء می خواهند که این انسان را از این لجنزار بیرون بیاورند و یک انسان الهی یک انسانی که سر تا پایش معرفت الله باشد، توحید باشد. حرکتی نکند الا به حرکت الهی ... "[18]

تقدم تزکیه و تهذیب علم و حکمت در واقع تقدم ارزشی است و تأکید بیشتر بر روی نتایج علم و حکمت است تا نفس یادگیری علم و حکمت. بزبان برنامه ریزی هدف مهمتر از محتوا است. امام(ره) نیز به تبعیت از قرآن می خواهد چنین نتیجه بگیرد که علم و حکمت وسیله و ابزار برای تحقق تزکیه و تهذیب نفس در انسان است در اینصورت است که خود کتاب و حکمت در درون انسان محقق خواهد شد. تهذیب و تزکیه نفس انسان و پرورش انسان متقی و آگاه از کتاب و حکمت از جمله اهداف تعلیم و تربیت است.

رشد مکارم اخلاقی در انسان

 ـ "برای مکارم اخلاق همه انبیاء آمده اند "بعثت لاتمم مکارم الاخلاق" برای تقوا و آدم سازی آمده اند.» [19]

با تبدیل انسان طبیعی به انسان ماورائی و مافوق جبروتی تدریجاً خلق و خوی الهی در انسان ظاهر می شود و در نهایت انسان متخلق به صفات الهی می گردد.

 (نتیجه) رشد مکارم اخلاقی در انسان، پرورش انسان متقی و تحقق انسانیت انسان از جمله اهداف تربیتی مورد نظر امام(ره) است.

پرورش انسانی برخوردار از توازن و هماهنگی درونی

*تمام کوشش انبیا بر این بوده است که انسان را بسازند، تعدیل کنند، انسان طبیعی را مبدل کنند به یک انسان الهی ... اینها طبیعت را قبول دارند، لکن طبیعت را مهار می کنند، بطوری که در تحت الوهیت مهار بشود، در تحت عالم بالاتر باشد" [20]

نتیجه:

ساختن انسانی الهی که ابعاد وجود او از توازن و هماهنگی برخوردار است ساختن انسانی که توانایی کنترل تمایلات نفسانی از قبیل دنیا دوستی و غیره را در نتیجه ایمان الهی ا زخود نشان می دهد، از دیگر اهداف مورد نظر امام(ره) است.

پرورش انسان پویا

 ـ «علم یک حقیقت غیر متناهی است و انسان اگر در تمام عمر هم تحصیل علم کند باز به آخر نرسانده است و لهذا سزاوار است که انسان در تمام مراحل عمر مشغول تحصیل علم باشد، یعنی همه محتاجیم به اینکه از یکدیگر چیز یاد بگیریم و همه محتاج به تعلیم و تربیت علمی هستیم و هیچوقت نیست که انسان از این مستثنی بشود و کسی که بخواهد خودش را بسازد درجهت علم، نباید در یک حدی که رسید بگوید این بس است، کسی که این معنا را توهم کند که این مقدار بس است، این ادراک نکرده است ماهیت علم را. علم یک معنایی است، یک حقیقتی است در هر رشته ای، که آخر ندارد و غیرمتناهی است. از این جهت ما باید در تمام مدت عمرمان علم را تحصیل کنیم، مطالعات را داشته باشیم و دیگران را تربیت کنیم.» [21]

امروزه یادگیری مداوم تنها اساس بقا در جهان متغیر امروز است. فرد نیاز دارد که همواره بیاموزد. کتب درسی و جریان آموزش باید جهت دهنده عمل یادگیری باشد. با این روش فرد از کوته بینی های خاص زمانها و مکانها رها می شود و قادر به خلق ونوسازی خویشتن و آفرینش جامعه خود می گردد. از طرفی نیاز امروزین جامعه نیز ایجاب می کند که آموزش و پرورش افراد را به گونه ای بار آورد تا به فراگیرانی خود ـ رهبر تبدیل شوند. تنها تحت چنین شرایطی است که افراد قادر به زندگی در دنیای همیشه متغیر خواهند بود.

 (نتیجه) تربیت افرادی که بطور مداوم و تا لحظه مرگ فراگیرنده باشند.

پرورش انسان مستقل و غیر وابسته

* ـ "امیدوارم همه آقایان کمک کنند تا فرهنگمان و فرهنگ اسلامیمان، فرهنگی که شیخ الرئیس را درست کرده است بازیابیم، تکرار می کنم ما باید باورمان شود که چیزی هستیم، اگر اعتقاد پیدا کردیم که می توانیم هر کاری را انجام دهیم توانا می شویم."[22]

 ـ من معتقدم که شما و همه کسانی که اشتغال به کاری دارید باید دو جهت را مراعات کنید: یکی اتکا به خدا و تلاش برای کسب رضایت او و دیگر قطع هر گونه وابستگی این مملکت به اجانب." [23]

 (نتیجه) شناخت میراث فرهنگی اسلام و درک هویت اسلامی خویشتن، ایجاد اعتماد و اطمینان به توانائیهای خویشتن و مقابله با از خود باختگی و بالاخره دستیابی به استقلال فرهنگی، سیاسی و اقتصادی از جمله اهدافی است که نظام و تعلیم و تربیت باید تعقیب کند.

د ـ انتظار امام از مدرسه یا محصول تعلیم و تربیت

*ما می خواهیم یک جمعیت نورانی پیدا بکنیم، یک قشرهای نورانی که وقتی (فرد) وارد می شود در یک دانشگاهی عملش نورانی، علمش نورانی اخلاقش نورانی، همه چیزش نورانی باشد، الهی باشد"[24]

نتیجه ساختن انسانهایی که علم و عمل و اخلاقشان نورانی باشد. حصول چنین هدفی مواد درسی چون قرآن، اصول کافی و سایر برنامه های اخلاقی و تهذیبی خاص خود را طلب می کند، یعنی برنامه ها هم باید از نور باشد، معلم نیز باید از سنخ ملکوت و ما فوق آن باشد.

در اینجا ممکن است تصور شود که امام(ره) بسیار ایده آل گرایانه می اندیشیده اند و حصول این اهداف غیر ممکن است. واقعیت این است که امام(ره) به سرنوشت نهایی انسان فکر می کند. اگر علم و عمل اخلاق انسان نورانی نشود. محال است انسان را بعوالم نورانی و برترین راه دهند.

ذ ـ انتظار از معلم

* ـ "کار معلم دعوت به نور، دعوت به اخلاق صالحه و دعوت به ارزش های انسانی است ارزش ها آنهایی هستند که عندالله ارزش است."[25]

 (هدف 19) پرستش خداوند ترویج اخلاق نیک و گسترش ارزشهای انسانی.

ر ـ ماهیت برنامه های تحصیلی

* ـ "باید در دانشگاه همانطوری که علوم مادی تدریس می شود، علوم معنوی (نیز) تدریس بشود.» [26]

متاسفانه امروزه نظام های آموزش و پرورش جهان از پرورش بعد معنوی انسان غفلت می ورزند و به همین علت استعداد معنوی انسان بواقع شکوفا نمی شود. دلائل متعددی برای این غفلت وجود دارد:

1 ـ بینش بسیاری از مربیان تعلیم و تربیت و برنامه ریزان در جهان عموماً مادی است.

2 ـ اهداف آموزش و پرورش در دوره پیش دانشگاهی غالباً متوجه آماده کردن فرد برای ورود به دانشگاه است. هدف دانشگاه نیز تربیت متخصص برای تامین نیروی انسانی مورد نیاز جامعه است.

3 ـ ماهیت برنامه های درسی غالباً متوجه آموزش علوم مادی است.

4 ـ معلمان تنها خود را ملزم به انتقال اطلاعات، تجربیات و مهارتهای مربوط به رشته درسی خود می دانند و از پرورش بعد معنوی انسان غفلت می ورزند، بعبارتی آموزش می دهند اما تربیت نمی کنند.

5 ـ متاسفانه شاگرد و دانشجو نیز پذیرفته اند که مثلاً معلم فیزیک باید فیزیک تدریس کند و معلم ریاضی نیز باید ریاضی تدریس کند و اگر زمانی معلمی سخن از معنویات گفت، دانشجو تصور می کند که استاد از موضوع درس خارج شده است و یا مسائل دیگری در کار است.

6 ـ بینش غالب، بویژه در دانشگاهها یک بینش علمی است. و بینش معنوی هنوز جایی برای خود پیدا نکرده است. علوم مادی و معنوی در مقابل یکدیگر نیستند، بلکه عرصه های جداگانه معرفت هستند که یکی ریشه در طبیعت دارد و دیگر به عوالم فوق طبیعت تعلق دارد و ریشه های آن در وحی و عرفان و پرستش خداوند، اخلاق صالح، جهاد درونی و بیرونی و غیره نهفته است. تمایز بین این دو نوع اطلاعات که دانستن هر دوی آن برای انسان ضروری است به معنای تقابل بین این دو نوع دانش نیست. تضاد هنگامی ظاهر می شود که با معیارهای علمی بخواهیم جهان معنوی را ارزیابی بکنیم.

بهر حال بینش امام بخاطر تأکید بر آموزش علوم مادی و معنوی در کنار یکدیگر، یک بینش دو خطی در آموزش و پرورش است. از نظر امام برنامه های درسی هم باید ماهیت دنیایی داشته باشد و هم آخرتی. یعنی برنامه درسی باید به هر دو نیاز توجه کند.

در کنار این بینش، بینش های یک خطی و کثرت گرا نیز وجود دارد. برای مثال بینش متصوفه یا بینش مارکسیست ها و فاشیست ها از نوع اول است. اولی به معنویات صرف توجه دارد و دومی ها به دنیای صرف توجه می کنند و سرانجام بینش چند خطی کشورهای غربی است که در آنها انواع تفکرات فلسفی در تعلیم و تربیت رواج دارد.

تعریف آموزش و پرورش از نظر امام(ره)

* "آموزش چیزهائی است که ملت ما به آن احتیاج دارد، آموزش علومی است که ما را بعد از چندی خود کفا کند ... انسانهایی که در اینجا (مدارس، دانشگاهها و غیره) آموزش می بینند، اشخاصی هستند که در جهت آموزش برای وطن خودشان مفید و در جهت پرورش صاحب اخلاق کریمه، آداب صحیح، عقاید صحیح، عقاید صحیح و این طور چیزها (گردیده اند)[27] مام در جای دیگری می فرمایند:

* "دو رکن بزرگ، آموزش و پرورش است ... اسلام در هر دو رکن سفارش اکید فرموده است، پرورش سفارشش بیشتر شده است و اهمیتش هم بیشتر است ... علمای دانشگاه و علمای حوزه های علمی و قدیمی و استادها در هر جا هستند با این دو رکن مواجهند: رکن آموزندگی علمی و رکن پرورش و تربیت اخلاقی و تهذیب نفس.» [28]

معمولاً تعاریفی که توسط صاحبنظران امر تعلیم و تربیت از آموزش و پرورش ارائه شده است، یا با توجه به فرآیند آموزش و پرورش، یا اهداف غایی و یا فرآیند ـ هدف صورت گرفته است، امام آموزش و پرورش را با توجه به اهداف آن تعریف کرده است.

سخن را با دو بیت از اشعار امام(ره) به پایان می برم.

آنروز که عاشق جمالت گشتم دیوانه روی بی مثالت گشتم

دیدم نبود در دو جهان جز تو کسی بیخود شدم و غرق کمالت گشتم

توصیه ها:

1 ـ از آنجا که بیان اهداف تعلیم و تربیت از نظر امام اعم از (عمومی، اختصاصی، کلی، جزئی و آرمانی) در زمینه های مختلف، خارج از توان یک مقاله است، لذا توصیه می شود گروهی متشکل از دانشگاه تربیت معلم، سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، جهاد دانشگاهی و حوزه علمیه قم امر استخراج اهداف تعلیم و تربیت را با استفاده از قرآن، منابع اسلامی و آثار و اندیشه های امام(ره) در قالب یک پروژه تحقیقاتی بر عهده گیرند.

2 ـ تحقیق در زمینه میزان انطباق ماهیت برنامه های تحصیلی در آموزش و پرورش و دانشگاهها با اهداف مورد نظر امام(ره)، بویژه در بعد معنوی.

3 ـ استفاده از آثار و اندیشه های امام(ره) در تدوین اهداف آموزشی، سیاستگذاریها و برنامه های درسی پیش دانشگاهی، دانشگاهی و حوزه، بصورت صریح و غیرصریح و همچنین آموزش های همگانی.

4 ـ ارجاع دانشجویان توسط اساتید دانشگاه و حوزه به آثار مدون از افکار و اندیشه های امام قدس الله روحه العزیز فی جنات النعیم در مقاصد مختلف تحقیقاتی.

  

یادداشت ها

 ـ نمودار جریان تعلیم و تربیت ص (1344) با استفاده از فرمایشات امام و با دید برنامه ریزی درسی تهیه شده است.

 

منبع: مجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)، ص 341.

منابع


[1] . دانشگاه و انقلاب فرهنگی، از سری کتب در جستجوی راه از کلام امام، دفتر بیست و یکم انتشارات امیر کبیر، تهران، 1362، / ص 64 /

[2] . فرهنگ و تعلیم و تربیت، از سری کتب در جستجوی راه از کلام امام، دفتر بیست و دوم انتشارات امیر کبیر، تهران 1364 ص / 67، 409

[3] . فرهنگ و تعلیم و تربیت، از سری کتب در جستجوی راه از کلام امام، دفتر بیست و دوم انتشارات امیر کبیر، تهران 1364 ص / 67، 409

[4] . دانشگاه و انقلاب فرهنگی / ص 40 و 36 /

[5] . دانشگاه و انقلاب فرهنگی / ص 40 و 36 /

[6] . فرهنگ و تعلیم و تربیت / ص 469 /

[7] . مجموع فیش ها درباره هدفهای تعلیم و تربیت، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) دانشگاه تربیت معلم و جهاد دانشگاهی / ص 213 / خردادماه 1373

[8] . فرهنگ و تعلیم و تربیت / ص 80، 315، 43، 44

[9] . فرهنگ و تعلیم و تربیت / ص 80، 315، 43، 44

[10] . فرهنگ و تعلیم و تربیت / ص 80، 315، 43، 44

[11] . مجموع فیش ها / ص 172

[12] . فرهنگ و تعلیم و تربیت / ص 38، 39، 51، 316 و 336 /   انتشارات امیر کبیر، تهران 1364

[13] . فرهنگ و تعلیم و تربیت / ص 38، 39، 51، 316 و 336 /   انتشارات امیر کبیر، تهران 1364

[14] . فرهنگ و تعلیم و تربیت / ص 38، 39، 51، 316 و 336 /   انتشارات امیر کبیر، تهران 1364

[15] . فرهنگ و تعلیم و تربیت / ص 38، 39، 51، 316 و 336 /   انتشارات امیر کبیر، تهران 1364

[16] . فرهنگ و تعلیم و تربیت / ص 38، 39، 51، 316 و 336 /   انتشارات امیر کبیر، تهران 1364

[17] . فرهنگ و تعلیم و تربیت / ص 38، 39، 51، 316 و 336 /   انتشارات امیر کبیر، تهران 1364

[18] . فرهنگ و تعلیم و تربیت / ص 66، 349، 62، 44، 188، 231

[19] . فرهنگ و تعلیم و تربیت / ص 66، 349، 62، 44، 188، 231

[20] . فرهنگ و تعلیم و تربیت / ص 66، 349، 62، 44، 188، 231

[21] . فرهنگ و تعلیم و تربیت / ص 66، 349، 62، 44، 188، 231

[22] . فرهنگ و تعلیم و تربیت / ص 66، 349، 62، 44، 188، 231

[23] . فرهنگ و تعلیم و تربیت / ص 66، 349، 62، 44، 188، 231

[24] . دانشگاه و انقلاب فرهنگی / ص 204

[25] . فرهنگ و تعلیم و تربیت / ص 369

[26] . دانشگاه و انقلاب فرهنگی / ص 234

[27] . فرهنگ و تعلیم وتربیت / ص 140

[28] . دانشگاه، و انقلاب فرهنگی / ص 252

29 ـ ذکاوتی قراگزلو، علی ـ آموزش و پرورش (مبانی و نظریه ها)، شرکت احیاء کتاب زمستان 1371

30 ـ خوی نژاد ـ دکتر غلامرضا، برنامه ریزی درسی برای تدریس و یادگیری بهتر (ترجمه) موسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، 1372

31 ـ شریعتمداری ـ دکتر علی، جامعه و تعلیم و تربیت و مبانی تربیت جدید، موسسه انتشارات امیرکبیر تهران 1365

32 ـ تجربیات تحقیقی و حرفه ای نویسنده در زمینه برنامه ریزی درسی

انتهای پیام /*