رحیم عبادی

تعلیم و تربیت فرزندان شاهد از دیدگاه حضرت امام خمینی(س)

کد : 156533 | تاریخ : 04/05/1396

تعلیم و تربیت فرزندان شاهد از دیدگاه حضرت امام خمینی(س)

 رحیم عبادی

مدیر کل بنیاد شهید انقلاب اسلامی تهران بزرگ

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه:

الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آل محمد

با یاد و نام شهدای فداکار جمهوری اسلامی که عزت، آزادی و استقلال ملت و کشور ما مرهون آنان است را گرامی می داریم و به ارواح مطهر و تابناک همه شهیدان انقلاب اسلامی بالاخص مربی و معلم شهیدان حضرت امام قدس سره الشریف درود می فرستیم و پنجمین سالگرد ارتحال ملکوتی آن مربی و معلم بزرگ را تسلیت عرض می نمائیم.

بر خود لازم می دانم که از ابتکار و تدبیر دست اندرکاران برگزاری کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام(س) که با این حرکت علمی و فرهنگی توانسته اند بخشی از شخصیت و سیره عملی و ابعاد علمی ناشناخته آن حضرت را به کمک محققان، پژوهشگران و ارادتمندان آن امام راحل(س) بازگو نمایند و در کنار ویژگیهای برجسته آن امام عزیز در بعد مرجعیت دینی و فقهی و رهبری سیاسی نظام و ... امام را بعنوان یک صاحب اندیشه و تفکر که میتواند الگوی مناسبی برای همه آزاد اندیشان باشد تشکر نمایم.

انقلاب اسلامی نقش بسزائی در تغییر ارزشها و باورها بالاخص در ابعاد اخلاقی و تربیتی داشته است. تأثیرگذاری عمیق و کارساز بر پیکره نظام غیرالهی و طاغوتی حاکم بر کشور که فضائل و کمال انسانی در آن نادیده گرفته می شد و تغییر جهت اساسی آن بر مبنای یک نظام تربیتی مبنی بر رشد و تعالی انسان و انسان سازی یکی از آثار پربرکت انقلاب اسلامی در ایران است.

از عوامل مؤثر پیروزی اسلامی تأثیر پذیری ملت مسلمان ایران از فرهنگ شهادت و هدیه بالاترین سرمایه انسانی یعنی جان و حیات خویش در راه به ثمر رساندن این پیروزی بوده است.

نهاد خانواده از نهادهای مؤثر در تعلیم و تربیت فرزندان بشمار می رود. در نهاد خانواده نقش پدر بلحاظ ویژگیها و مسئولیتهائی که بعهده دارد یکی از ارکان نهاد خانواده و از جایگاه ویژه و برتری برخوردار است. فقدان پدر در نظام خانواده بطور طبیعی برخی از کمبودها و نارسائی هائی در جهت رشد و تعالی خانواده بالاخص تعلیم و تربیت فرزندان خواهد بود.

 تحقیقات نشان داده است که خلاء ناشی از فقدان پدر (مرگ یا غیبتهای طولانی و مکرر) باعث افت تحصیلی و آموزشی و همچنین برخی از مشکلات تربیتی و رفتاری را بدنبال خواهد داشت[1]

شایسته است با توجه به اهمیت این موضوع و نوع انتخاب آگاهانه مرگ و شهادت توسط شهدای گرانقدر انقلاب اسلامی و برخوردار بودن این شهیدان از انگیزه الهی دفاع و پاسداری از نظام، و ارزش های اسلامی و انجام رسالت ملی به این موضوع بصورت همه جانبه پرداخته شود.

اینجانب به لحاظ مسئولیتی که در شرایط فعلی نسبت به امور فرزندان شاهد دارم و مطالعات و تجارب مستمری که در طول پنج سال گذشته در امور تحصیلی و تربیتی فرزندان شاهد داشته و همزمان مطالعات گسترده پیرامون نظرات و رهنمودهای حضرت امام در مسائل تعلیم و تربیتی بالاخص فرزندان معظم شاهد انجام داده ام، بر خود لازم دانستم که بعنوان یک وظیفه و ادای دین بحث مذکور را بعنوان مدخل و سرآغازی در این جمع و مکان مقدس مطرح نمایم.

وجود بیش از 106 هزار فرزند شهید در کشور[2] نارسائی های موجود در محیط های تربیتی اعم از خانواده و یا محیط تحصیلی فرزندان معظم شاهد، سرگردانی معلمان، مربیان، مشاوران، و حتی نظام تعلیم و تربیت کشور از عدم برخورداری از یک الگو و متد قابل قبول و کارساز و از همه مهمتر فرامین و رهنمودهای حضرت امام خمینی(س) ضرورت توجه به این امر را دو چندان نموده است.

برابر تحقیقات و بررسی های بعمل آمده، تلاشهای فراوان و گسترده ای توسط دست اندرکاران تعلیم و تربیت صورت پذیرفته است. اما توفیق در این امر مقدس که حضرت امام از آن بعنوان بزرگترین و خداپسندانه ترین ارزش اسلامی نامبرده است[3] بسیار محدود و نسبی بوده است و این توفیق عمدتاً در بخش آموزشی و تحصیلی و آنهم بصورت محدود و در بعد فرهنگی و تربیتی در حداقل می باشد.

عدم انجام تحقیقات و حتی منابع مناسب در این زمینه و نداشتن الگوی متناسب با فرهنگ و ارزشهای حاکم بر جامعه و نهاد خانواده بر مشکلات و پیچیدگی کار افزوده است. شاید بتوان گفت که تاکنون یک اثر مفید و جامع با استفاده از منابع خارجی و تا حدودی رعایت تفاوتهای فرهنگی ارائه شده است[4] که شایسته است از مترجمان آن اساتید معظم خسرو باقری و محمد عطاران به نیکی یاد کرد.

بازشناسی مسائل کاذب و توهمات معمول درباره این عزیزان و تصحیح نگرشهای افراط و تفریطی در تعلیم و تربیت فرزندان شاهد حداقل انتظار خانواده های معظم آنان و نظام مقدس جمهوری اسلامی از محققان و اندیشمندان می باشد و این کمترین دین ملی و اسلامی ماست.

ضمن تشکر از فرصتی که در اختیار اینجانب گذاشته شده است وظیفه خود می دانم یکبار دیگر پژوهشگران، محققان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت را بر انجام گسترده و متمرکز تحقیق در ابعاد روان شناختی کودکان محروم از پدر دعوت نمائیم، باشد که با انجام این امر مقدس، بخشی از وظیفه الهی خویش را نسبت به آنان ایفا نمائیم و تذکر این نکته را لازم می دانم که پایان جنگ بمعنای پایان خدمت به شهید و شهادت و خانواده شهید و فرزندان معظم آنان نیست بلکه آغاز فعالیت گسترده برای جبران خسارتهای ناشی از دفاع مقدس بالاخص در امر تعلیم و تربیت خواهد بود.

آنچه در این مقاله بدان خواهیم پرداخت در چهار بخش جداگانه آمده است:

 بخش اول:

بررسی فقدان پدر در نهاد خانواده و مشکلات و نارسائیهای احتمالی در این زمینه،

بخش دوم:

اهداف تعلیم و تربیت فرزندان شاهد و رسالت و وظایف دستگاهها و نهادهای تعلیم و تربیت از دیدگاه حضرت امام(س).

بخش سوم:

بررسی و ارزیابی عملکرد نهادها و دستگاههای ذیربط تاکنون

بخش چهارم:

پیشنهادات و راهبردهای عملی

بخش اول:

بررسی فقدان پدر در نهاد خانواده و مشکلات و نارسائی های احتمالی در این زمینه

سابقه پژوهشی:

ارکان نهاد خانواده، از مادر، فرزند یا فرزندان و پدر تشکیل شده است. فقدان پدر در این نهاد تعلیم و تربیت فارغ از هر گونه انگیزه و یا علت غیبت و حضور، بلحاظ، مسئولیت و ایفای نقشی که در محیط خانه دارد نارسائیهائی را موجب می شود. بر اساس پژوهشها و تحقیقات بعمل آمده، مسائل و مشکلات فرزندان محروم از پدر در 4 زمینه دسته بندی می شود:

الف: در زمینه امور تحصیلی و پیشرفت یا افت آموزشی

ب: رفتار فرزندان از لحاظ جنسی و همانند سازی

ج: مشکلات بزهکاری و رفتاری

د: اختلالات روانی

نکته مهم

در زمینه تأثیر محرومیت از پدر بر وضعیت ذهنی، اخلاقی و تربیتی کودکان و نوجوانان تحقیقات نسبتاً گسترده ای صورت گرفته است. در این تحقیقات معمولاً علت محرومیت از پدر ناشی از حوادث مرگ و میرهای طبیعی، حوادث ناشی از رانندگی یا جوانی و یا ترک خانواده بوده است بهمین، دلیل نتایج این تحقیقات را نمی توان با مسائل و مشکلات کودکان و نوجوانانی که پدر خود را دریک انقلاب و یا دفاع مقدس عقیدتی و ملی از دست داده اند تطبیق داد. محرومیت از پدر بعلت شهادت اسارت و یا مفقودالاثر شدن درهیچیک از مقوله های مورد بررسی جای نداشته است.

در عین حال علیرغم شرایط مذکور، از آنجائیکه فقدان پدر فی حد نفسه، کمبودها و نارسائی هایی را در محیط خانواده بدنبال خواهد داشت. شایسته است برای شناخت متغیرهای تأثیرگذار بر عملکرد تحصیلی و رفتاری کودکان و نوجوانان محروم از پدر به نمونه هائی اشاره نمود.

الف: امور تحصیلی:

مطالعات مربوط به تأثیر فقدان پدر بر سازگاری انجام وظایف تحصیلی بطور قابل ملاحظه ای گسترش یافته است. این مطالعات بطور عمومی ناظر بر امور تحصیلی و بنا بر جهت گیری انگیزشی بوده است در دسته ای از این مطالعات بطور خاص ارتباط میان فقدان پدر و ضعف توانایی ریاضی و در دسته دیگر ارتباط میان فقدان پدر و سازگاری کم با همسالان و معلمان مورد توجه قرار گرفته است.[5]

بیشتر شواهد مربوط به اهمیت پدر در تحول شناختی، مستقیماً از مطالعاتی بدست آمده است که کودکان محروم از پدر را با کودکان دارای پدر مقایسه کرده اند، اولین پژوهشگری که با داده هایش نشان داد که کودکان محروم از پدر نقص کمتری دارند ساترلند؟ بود، وی در تحقیق خود (سال 1930 میلادی) دریافت که کودکان محروم از پدر نسبت به کودکان دارای پدر نمرات کمتری کسب می کنند و نظارت آنها از لحاظ آماری معنی داراست.[6]

ماکس ول در سال 1961 شواهدی را دال بر اینکه محرومیت از پدر از سن 5 سالگی به عملکرد کودکان در وظایف شناختی تاثیر منفی می گذارد، گزارش کرده است. وی نمرات آزمون هوشی یک گروه از کودکان 8 تا 13 ساله را که به یک کلینیک روانپزشکی ارجاع شده بود تحلیل کرد و دریافت که نمره کودکانیکه پدرانشان در سن 5 سالگی غایب شده اند در تعدادی از پاره آزمونها از هنجارهای سنتی بیشتر بوده است. و کودکانیکه پدران آنها بعد از 5 سالگی غایب شده بودند در پاره آزمونهای دانش، اجتماعی ادراک جزئیات و مهارتهای کلامی نمرات کمتری داشته اند.

ناگفته نماید ضعف عمده این مطالعات عدم کنترل متغیرهای زیر از قبیل نژاد، وضعیت اجتماعی و اقتصادی، نوع غیبت پدر و انگیزه مرگ، سن کودک به هنگام غیبت پدر، ترتیب تولد و تعداد خواهران و برادران بوده است.[7]

آنچه که می توان در پایان این صحبت ذکر نمود تأثیر قابل ملاحظه عدم حضور پدر در نهاد خانواده با توجه به مسئولیت و رسالتی که دارد. است، فقدان پدر در بخشی از امور تحصیلی کمبودهایی را بدنبال خواهد داشت و این موضوع با افزایش سن فرزندان ارتباط بیشتری دارد.

ب: همانند سازی جنسی:

از موارد احتمالی که فقدان پدر در محیط خانواده بدنبال دارد، مسئله همانندسازی و آنهم عموماً در پسران می باشد. فقدان الگوی مردانه در محیط خانواده تأثیرپذیری فرزندان علی الخصوص پسران را از رفتار زنانه مادران افزایش می دهد.

بسیاری از محققین مدعی هستند که غیبت پدر مانع از آنست که پسر بتواند به طور مناسب، تحولات روانی خود را پشت سر بگذارد، بعضی معتقدند که پسر واقعاً به پدر نیاز دارد و پسران محروم از پدر ناگزیر می شوند در مقابل زن صفت شدن خود، اکنش نشان دهند و بدین ترتیب به افرادی خشن تند خو و آزارگر بدل شوند.

تفاوتهای جنسی حقیقی در رفتارهای پسران و دختران در سالهای آخر کودکستان آشکار می گردد، بعنوان نمونه به بروز تفتیش زیاد در پسران وتقید و تقلید در دختران در این سالها می توان اشاره کرد.

کلبرگ براساس نظریه پیاژه معتقد است، کودکان با دست یافتن به سطوح بالاتر شناختی تلاشهائی در مورد ثبات جنسی خود انجام می دهند، و دختر یا پسر بودن خود را بنحو پایدار می پذیرند و آنگاه می کوشند با یادگیری نقش مربوطه به جنس خویش خود را با الگوی مورد نظر تطبیق دهند.

هنری پیلر: در پژوهشهای خود یادگیری نقش جنسی توسط پسران محروم از پدر را مورد توجه خاص قرار داده و به این نتیجه دست یافته است که جهت گیری نقش جنسی تأثیر قابل توجهی از پدر می پذیرد، اما ترجیح نقش جنسی و سازگاری یافتن در نقش جنسی تحت تاثیر عوامل دیگری است، به هنگام غیبت، پدر مردانگی بچه های مذکر خانواده قویاً تحت تاثیر مادر قرار می گیرد.

در گزارش تحقیق دیگری اظهار نظر شده است که نوجوانان و جوانان محروم از پدر از لحاظ سبک شناختی و فکری، بیشتر مشابه سبک زنانه در این مورد بوده اند (کارل اسمیت 1964)

البته سن و جنس خواهران و برادران خود عاملی است که باید به آن توجه داشت، اگر دختر خانواده برادر بزرگتری داشته باشد رفتار او را نمونه ای برای رفتار مردانه در نظر می گیرد یا لااقل به نقشهای اولیه او توجه می کند، هر قدر برادر یا خواهر بزرگتر باشد کودک بهتر می تواند به تمایز نقشهای جنسی مردانه یا زنانه راه یابد.

در مورد همانندسازی در نقش دختران تحقیقات بسیار کمی شده است، بیلر با مروری بر سابقه پژوهشی تحول جنسی دختران اظهار می کند، دخترانی که از ارتباط با پدر محروم شده اند در تحول نقش زنانه خود دچار اشکالاتی می شوند و در ارتباط عادی با افراد مختلف نیز دشواریهائی پیدا نماید بدلیل فقر شواهد آماری نتایج مذکور، نمی توان براساس آن فرضیه ای بهتر ساخت.

آنچه که میتوان بعنوان نتیجه تحقیق ذکر کرد این است که فقدان پدر در نقش همانندسازی جنسی پسران و دختران تائیدات قابل ملاحظه ای دارد، اما میزان و کیفیت آن نیاز به تحقیقات گسترده تری دارد.

ج: مسئله بزهکاری در فرزندان محروم از پدر:

مطالعات انجام شده حاکی از آنست که رفتار بزهکارانه از مشکلات شایع فرزندان محروم از پدر می باشد، در سابقه پژوهشی مربوط به بزهکاری دو نگرشی متمایز در باب پیدایش بزهکاری وجود داشته است، یکی نگرش تحلیل روانی یا تئوریک و دیگری نگرش پدیداری، برخی از محققان کوشیده اند که این دو را با هم ترکیب کنند. نظریه های غیر تحلیلی بیشتر نقش مادر، نقش پدر، تصور خویشتن در بزهکاری و تحول وجدان کودک، فضای خانوادگی، مذهب و ویژگیهای قوی بزهکار را مورد عنایت قرار می دهند.[8]

تحقیقات نشان می دهد هر چند که رفتار بزهکارانه فرزندان تحت تأثیر غیبت پدر می تواند در ابعاد و زمینه های مختلف خود را نشان دهد، اما عوامل دیگری از قبیل شرایط اجتماعی، اقتصادی خانواده، رفتار مادر در محیط منزل نحوه برخورد جامعه و نهادهای آموزشی نیز بسیار مؤثرند و بعضی ها معتقدند با دگرگونی در شرایط اجتماعی، اقتصادی خانواده، می تواند مناسب ترین اقدام باشد.

د: اختلالات روانی و رفتاری:

اختلالات روانی اصطلاحی است که بر شرایط و صفات بسیار متعددی اطلاق می شود احساساتی چو ترس، وحشت، تنهائی، افسردگی و نظایر آن را نمی توان اختلال روانی دانست و تنها آن دسته از کودکانیکه بطور جدی از احساسات مزبور رنج می برند حقیقتاً دچار اختلال روانی محسوب می شوند و آنهم لازمه اش تأثیر پذیری 10% کودکان از این موارد است.

برخی از محققین، بیماری روانی در اوائل نوجوانی را با محرومیت از پدر مربوط دانسته اند  (سلیگمان 1974) و در مقابل بعضی از صاحب نظران اصولاً بیماری روانی را سئوال برانگیز داشته اند. موند و همکارانش (1968) اظهار کرده اند که در این موارد برای سنجش اثرات محرومیت باید کیفیت محرومیت را مورد توجه قرار داد و در این صورت نمی توان محرومیت از والدین را الزاماً با بیماری روانی همراه داشت.

سابقه پژوهشی این مسئله نشان می دهد که آنچه بیشتر مورد توجه قرار گرفته، آثار بلند مدت محرومیت از والدین بوده است ولی آثار کوتاه مدت آن هنوز ناشناخته مانده است.

آنچه در این بخش می توان نتیجه گیری نمود این است که محرومیت از پدر زمینه نارسائی در امور تحصیلی و آموزشی از یکطرف، و مشکلات رفتاری و ناسازگاریهای اجتماعی از طرف دیگر را دنبال می کند. هر چند شرایط فرزندان شاهد از جهات مختلفی از قبیل نوع آگاهانه مرگ با شهادت برخورداری از پشتوانه و انگیزه قوی فرهنگی و روحی، پذیرش جامعه و احترام خاص به آنان سبت به موضوع شهادت شهید و خانواده شاهد تفاوت ماهوی دارد در عین حال توجه به امور و نارسائی های مذکور مورد عنایت و تاکید حضرت امام بوده است.

گزارشی که در سال 65 توسط مسئولان فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید انقلاب اسلامی بعنوان سرپرست فرزندان شاهد به حضور امام تقدیم گردید، که در آن به افت آموزشی فرزندان و مسائل تربیتی و فرهنگی آنان بطور مبسوط پرداخته است، دلیل بر این امر است.

بر همین اساس حضرت امام در مورخه 6 / 1 / 65 طی پیامی در زمینه های مذکور هم دست اندرکاران کشور بالاخص مسئولان تعلیم و تربیت را به لزوم رسیدگی به امور تحصیلی و فرهنگی فرزندان شاهد موظف نمود.

لازم می دانم در امور فرهنگی فرزندان عزیزم این یادگاران شهیدان و معلولین و مفقودین و اسراء دقت بیشتری نمود و آنان را از کودکستان تا دانشگاه به بهترین وجه اداره نمائید از آنجائیکه جامعه اسلامی ما استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی خویش را مدیون ایثارهای غیرقابل ترسیم این عزیزان می دانید، بزرگترین و خداپسندانه ترین ارزش اسلامی خدمت به فرزندان این عزیزان است؟

نکته بسیار مهمی که حضرت امام به آن توجه عمیق دارند توجه به بعد اثباتی ویژگیهای فرزندان شاهد است و این می تواند الگوی بسیار مناسبی برای محققان و پژوهشگران در ارتباط موضوع تعلیم و تربیت فرزندان شاهد باشد.

بشنوید از قول امام(ره):

نور چشمان عزیزم فرزندان محترم شهداء پیام شما را شنیدم من به شما سلام و درود می فرستم و به وجود شما مباهات و افتخار می کنم و چه افتخاری بالاتر از این که ما در تداوم انقلابمان ذخیره های عظیمی همچون شما عزیزان را داریم که حضورتان در جامعه و در تمامی صحنه های اسلامی و انقلابی و مردمی یادآورد رشادتها و فداکاریها و اخلاص راد مردانی است که به برکت خونهای پاک آنان انقلاب و جمهوری اسلامی ایران بارور گردید. (8 / 2 / 1365)

تکیه جضرت امام مبنی برسیدگی همه جانبه به امور تحصیلی و فرهنگی فرزندان شاهد و بسیج همه امکانات مادی و معنوی دستگاه های و تربیتی و تربیت کشور در این زمینه حاکی از عمق شناخت حضرت امام نسبت به مشکلات آموزشی و تربیتی فرزندان شاهد است، و امام با ایجاد اعتماد به نفس در فرزندان و اتصال آنان به فرهنگ غنی شهادت و برخوردار شاهدی که بلحاظ مصالح اعتقادی و ملی پرداخته اند.

بخش دوم:

اهداف تعلیم و تربیت فرزندان شاهد و وظایف دستگاههای تعلیم و تربیت و دست اندرکاران نظام: امام در بخش اهداف نیز با استفاده از بعد اثباتی و پذیرش برخی از کمبودهای احتمالی در نهاد خانواده، حول 4 محور عمده را مورد تاکید قرار داده اند:

الف: رشد و تعالی فرزندان شاهد در بعد علمی و تخصصی بنحویکه بتوانند نقش الگوئی در جامعه ایفاء ننموده و بصورت ممتاز ایفای نقش نمایند.

ب: رشد و تعالی فرزندان شاهد در بعد فرهنگی و اعتقادی بنحویکه بتوانند پرچمدار وفاداری برای ایثارگران و شهیدان باشند.

ج: ایجاد توانائیهای لازم در آنان برای تصدی امور جامعه خویش بمنظور حفظ استقلال کشور

د: حضور در صحنه های انقلاب و پاسداری از ارزشهای والای شهیدان و جلوگیری از خط انحراف فرهنگی و سیاسی نظام

حکم حضرت امام در تاریخ 6 / 1 / 65 به نماینده ایشان و سرپرست بنیاد شهید انقلاب اسلامی و پاسخ حضرت امام به نامه جمعی از فرزندان شاهد در تاریخ 8 / 2 / 65 و همچنین در تاریخ 28 / 6 / 67 اهداف مذکور را بطور تفصیلی بیان می نماید:

"با نصیحتی مشفقانه و پدرانه از شما فرزندان خوب و با وفای خودم می خواهم که بار امانت پدرانتان را که میراث عزم و اراده و راه و رسم زندگی آنان بوده است بخوبی بر دوش کشید و تقوی و پاکی و پاکدامنی را پیشه کنید و نظم در زندگی و تمامی مراحل آن حکم فرما سازید و با جدیت به تحصیل علوم و کسب معارف و بهره وری در استعدادهای الهی خود بپردازید و هیچگاه سلاح مبارزه ظلم و استکبار و استضعاف بر زمین نگذارید و دوستی خدا و دشمنی با دشمنان خدا را شعار خود سازید." (8 / 2 / 65)

"سلام گرم و خالصانه ام را به این سرمایه های گرانبهای انقلاب، این یادگار معلمین جاوید دانشگاه عشق و شهادت ابلاغ نمائید و از قول من به آنان بگویید که من با تمام وجود به شما عشق می ورزم و شما را از جان و دل دوست دارم و علاقه مندم که فرد فرد شما عالم و متخصصی متعهد برای، اسلام ناب محمدی(ص) و مبارزی سر سخت علیه اسلام امریکائی و مرفهین و پرچمدار وفاداری برای ایثارگران و شهیدان خود باشید و بتوانید با چراغ علم و عمل و تقوا ظلمت نفاق و کج فکریها و تحجرها و مقدس معابیها را از دامن اسلام بزدائید. 28 / 6 / 67

"نور چشمان عزیزم توجه خواهند داشت اکنون که رسالت بزرگ پدر خود را به دوش می کشند، در راه تهذیب و تحصیل خود با الهام از روح پر فتوح سربازان امام زمان (عج) تلاش وافر نمایند تا با کسب دانش و بینش و معنویت اسلامی امور جامعه اسلامی خویش را به دست گیرند.   حکم شماره 164 (6 / 1 / 65)

امام تحقق اهداف مذکور را در گرو تلاشی همه جانبه آحاد جامعه دانسته اند در اولین حکمی که معظم له صادر فرموده اند وظایف نهادها را دقیقاً مشخص نموده اند:

 ـ لازم می دانم که امور فرهنگی فرزندان عزیزم این یادگاران شهیدان و ... دقت بیشتر نموده و آنان را از کودکستان تا دانشگاه به بهترین وجه اداره نمائید.

 ـ هر چه سریعتر با وزیران آموزش و پرورش و فرهنگ و آموزش عالی طرحی را تنظیم نموده و به شورای عالی انقلاب فرهنگی تقدیم نمائید. اعضاء محترم این شورا خود توجه دارند که بزرگترین و خداپسندانه ترین ارزش اسلامی خدمت به فرزندان این عزیزان است.

بنیاد مستضعفین موظف است تمامی بودجه این کار عظیم را بر عهده گیرد و در صورت کمبود، دولت و بنیاد شهید و بنیاد 15خرداد اقدام کنند (6 / 1 / 65)

امام حوزه های علمیه، صدا و سیما و حتی آحاد مردم را نسبت به این امر مهم توجه داده اند:

اینجانب از حوزه های علمیه تقاضا دارم تا در صورت درخواست ورود به آن حوزه ها، آنان را یاری و بطور شایسته تعلیم و تربیت نمایند (6 / 1 / 65)

صدا و سیمای جمهوری اسلامی برنامه هائی را در جهت رشد استعداد و خلاقیت این فرزندان معظم تدوین نماید (6 / 1 / 65)

 ـ انشاءالله مردم شهیدپرورمان تا آن جایی که مقدور است بدین کار الهی کمک نمایند. (6 / 1 / 65)

دست اندر کاران نظام

اهمیت، حساسیت و دقت رسیدگی به امور تحصیلی و فرهنگی فرزندان شاهد بحدی است که حضرت امام همه دست اندرکاران نظام را نسبت به این امر مهم موظف می دانند:

الف) بکار گرفتن همه توان خود و نظام برای بهتر رسیدن به امور فرهنگی

ب) ارائه خدمات بی شائبه و بی منت به آنان

 ـ "بر دست اندرکاران نظام است که همه ذوق و استعداد و توان خود را در هر چه بهتر رسیدن به امور معنوی و مادی و ارزشی و فرهنگی این یادگاران هدایت و نور بکار می گیرند و از خدمت بی شائبه و بی منت به آنان دریغ نکنند که هر چه انقلاب اسلامی دارد از برکت مجاهدت شهدا و ایثارگران است" (11 / 7 / 67)1

ج: ارائه خدمات واقعی به آنان و پرهیز از تعریف و تمجیدهای ظاهری

"من میل ندارم که این قدرشناسی فقط در حد تعریف و تمجید ظاهری خلاصه می شود بلکه باید در همه نوع امتیازات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی به آنان بهاء داده شود و ضروری نمی بینم که به این عزیزان سفارش و نصیحت کنم و رسالت بزرگ حفظ امانت خونهای مقدس شهیدان را بازگو بنمائیم.» (11 / 7 / 67)

هـ : توجیه و تاکید مجدد امام مبنی بر رسیدگی بیش از گذشته به امور فرهنگی فرزندان شاهد که بنظر می رسد ضمن اهمیت و توجه خاص حضرت امام به این امر شاید کوتاهی و سهل  انگاریهائی نیز مشاهده شده است.

ایشان در نامه 28 / 6 / 67 میفرمایند:

"توصیه مجدد و اکید من به همه دست اندرکاران و مسئولین کشور این است که بیشتر از گذشته به امور فرهنگی این عزیزان توجه نمایند."

وظایف فرزندان معظم شاهد

الف: تلاش در جهت تهذیب و تحصیل خود با الهام از روح پرفتوح شهیدان

ب: جدا نمودن سرنوشت پدران از سرنوشت خود در امر تحصیل، استقلال و احساس هویت خود در عین استفاده از این پشتوانه قوی الهی و تربیتی

"کارنامه نورانی شهادت و جانبازی عزیزان شما گواه، صادقی بر کسب بالاترین امتیازات و مدارج تحصیلی معنوی آنان است که با مهر رضایت خدا امضاء شده است و کارنامه شما در گروه تلاش و مجاهدت خود شماست.» 28 / 6 / 68

ج) اتکا به نفس و کمک گرفتن از اراده خود و استفاده از سرمایه عمر و جوانی

 «زندگی در دنیای امروز زندگی در مدرسه اراده است و سعادت و شقاوت هر انسانی به اراده همان انسان رقم می خورد. اگر بخواهید عزیز و سربلند باشید. باید از سرمایه های عمر و استعدادهای جوانی استفاده کنید با اراده و عزم راسخ خود به طرف علم و عمل و کسب دانش و بینش حرکت نمائید که زندگی زیر چتر علم و عمل و کسب دانش و بینش حرکت نمائید که زندگی زیر چتر علم و آگاهی آنقدر شیرین و الهی با کتاب و علم و اندوخته ها آنقدر خاطره آفرین و پایدار است که تلخیها و ناکامیهای دیگر را از یاد می برد. (28 / 6 / 68)

بررسی و ارزیابی عملکرد دستگاههای ذیربط تاکنون:

براساس بررسی های بعمل آمده و نتایج ارزیابی ها و تحقیقات انجام شده توسط افراد و دستگاههای مختلف، روح کلی حاکی از تلاش علاقه مندی سرمایه گذاری های مادی و معنوی توسط همه دستگاهها و تلاش جدی در جهت تحقق اهداف ترسیم شده از ناحیه حضرت امام بوده است، که در این مکان تلاشهای وزارت آموزش و پرورش و بنیاد شهید انقلاب اسلامی بیش از همه دستگاهها مورد توجه و تقدیر بوده است.

در عین حال شرایط فعلی تحصیلی، تربیتی فرهنگی و فرزندان شاهد حاکی از وجود ضعف ها و نارسائیها بارزی در عملکردهاست که بررسی و تحصیل آن می تواند ما را در ادامه راه یاری نماید.

الف:

عدم انجام فعالیتهای تحقیقاتی و پژوهشی بر روی موضوع تعلیم و تربیت فرزندان شاهد و راههای بهبود بخشیدن به آن و عدم ارائه الگوی صحیح و متناسب با فرهنگ جامعه اسلامی، بالاخص در شرایط سنی فعلی فرزندان شاهد که میانگین سن آنان 12 سال و فراوانی آن در سطح دوم راهنمائی یعنی دقیقاً در آستانه نوجوانی و بلوغ است.

مجموعه مشکلات خانواده و مربیان و معلمان فرزندان شاهد و درخواست مستمر همکاری و همفکری در زمینه مسائل تربیتی و آموزشی فرزندان حاکی از خلاءها و نیاز جدی به ارائه الگوی مناسب در این زمینه است، ناگفته نماند تحقیقات قابل توجهی تاکنون از سوی دانشجویان علاقمند دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد و نهادهای تعلیم و تربیت کشوری انجام شده است که متاسفانه غالب آنها ارزیابی مقایسه ای بین وضعیت تحصیلی و تربیتی فرزندان شاهد با فرزندان غیر شاهد در یک محیط تربیتی مشترک یعنی محیط آموزشی بوده است.

بطور طبیعی نتایج این قبیل تحقیقات همیشه فرزندان شاهد را دارای مشکلات تربیتی و یا آموزشی و فرزندان غیرشاهد را در وضعیت مطلوب تر ترسیم خواهند نمود. غافل از آنکه اصولاً این قبیل تحقیقات از مبنای مناسبی برخوردار نیستند. مقایسه در گروهی که از شرایط متفاوتی قبل از ورود به محیط آموزشی و نیز ضوابط ورود و حضور در مدارس شاهد برخوردار هستند، نمی توان آنها را با هم مقایسه نمود، بلکه مبنا میزان رشد و یا افت تربیتی و تحصیلی افراد براساس سوابق و پیشینه خود فرد می تواند معنی دار باشد ولو اینکه هر دو گروه از شرایط مشابهی برخوردار باشند.

ب:

بررسی عملکرد همه نهادها و دستگاهها بلحاظ بعضی از محدودیتهای تحقیق و عدم انجام ارزیابی ها لازم در زمینه های مورد نظر و نیز محدودیتهای زمانی، فراهم نشده است.

بالاترین آمار فرزندان شاهد تحت پوشش وزارت آموزش و پرورش می باشد در حال حاضر براساس آمار رسمی بنیاد شهید انقلاب اسلامی بیش از 80% از فرزندان در یک سازمان تعریف شده بعنوان ستاد برنامه ریزی و اجرائی شاهد و برخور داری و تشکیلات رسمی ستادی در مرکز و اجرائی در استانها و بیش از 590 مدرسه شاهد در استانها و شهرستانهای کشور و با مسئولیت مشترک بنیاد شهید انقلاب اسلامی و وزارت آموزش و پرورش، تحت نظارت ستاد برنامه ریزی شاهد که با هدایت و نظارت شورای عالی انقلاب فرهنگی، انجام وظیفه می نماید به تحصیل در آموزش و پرورش اشتغال دارند که به عنوان نمونه اشاراتی به عملکرد آن خواهیم داشت:

طرح سنجش بنیه علمی مدارس شاهد کشور در سال 71 ـ 70 به عنوان یک آزمون مستقل و قوی و مقایسه آن با معدل ثلث سوم چهار سال تحصیلی از سال 68 تا 71 و تفکیک شاهد و غیر شاهد و دوره و پایه تحصیلی جامع ترین تحلیل از عملکرد مدارس شاهد ارائه نموده است.

ثبات وضع تحصیلی مجموع دانش آموزان، علیرغم تغییرات جامعه دانش آموزی طی چهار سال 68 تا 71 از مشخصات و نتایج بارز این تحقیق است ضمن اینکه با تغییرپایه ها و مقاطع تحصیلی، افت آموزشی بشدت مشهود است.

یکسان ماندن وضعیت تحصیلی دانش آموزان مدارس شاهد می تواند با یکی از صور ذیل توجیه شود:

الف: هر دو گروه شاهد و غیرشاهد به یک نسبت ارتقاء یابند که به دلیل یکسان ماندن میانگین این فرض قابل قبول نیست.

ب: هر دو گروه به یک نسبت افت داشته باشند که اینهم قابل قبول نیست.

ج: گروه دانش آموزان شاهد افت و گروه غیر شاهد ارتقاء یافته باشند یا بالعکس که به دلیل یکسان ماندن انحراف معیار این فرض مردود است.

د: تنها حالت توجیه پذیر یکسان ماندن وضع تحصیلی دو گروه دانش آموزان شاهد و غیر شاهد است.

لذا اولین نتیجه آن است که طی چهار سال دلیلی بر گرایش وضع تحصیلی دانش آموزان شاهد به سمت غیر شاهد (وضع برتر) مشاهده نمی شود و این دو از اهداف طرح مدارس شاهد است.

و دومین نتیجه آن است که رشد قابل ملاحظه ای با توجه به بسیج امکانات و تغییر در برنامه و نظام و امکانات آموزشی انجام نشده است.

بر اساس طرح سنجش دانش آموزان مدارس شاهد طی چهار سال در دوره راهنمائی اختلافات فاحش بین دو گروه شاهد و غیر شاهد مشهود است دانش آموزان شاهد با میانگین نمرات 86 / 9 و نمای 8 و دانش آموزان غیر شاهد با میانگین معدل نمرات 36 / 12 و نمای 13 ارزیابی شده اند، مطالعه بافت داخلی این جامعه با وجود دو گروه شاهد و غیر شاهد، تراکم را در دو بخش دانش آموزی قوی و ضعیف نشان می دهد. در واقع دانش آموزان متوسط در جامعه مدارس شاهد تراکم اندک و دانش آموزان قوی (غیر شاهد) و ضعیف (شاهد) تراکم بیشتری دارند، طبیعی است که برنامه آموزش واحد برای چنین جامعه ای چندان موفق نخواهد بود، در چنین جامعه ائی، توجه معلمین به طور خود آگاه یا ناخودآگاه بیشتر به سوی گروه قوی در درس (غیر شاهد) جلب می شود، بعلاوه ضربه روحی و آموزشی به گروه ضعیف (شاهد) موجب افت یا حداقل عدم پیشرفت تحصیلی آنان می شود. در تحقیق دوم که توسط اداره کل شاهد و نمونه در سال تحصیلی 69 ـ 68 در مورد دانش آموزان شاهد که در مدارس بطور پراکنده تحصیل می کردند انجام شد. نکات قابل توجهی از نتایج تحقیق بدست آمده است.

در سال تحصیلی 69 ـ 68 6 / 52% فرزندان شاهد که 40356 نفر را شامل می شود به دلایلی نتوانسته اند وارد مدارس شاهد شوند و ناگزیر تحت پوشش طرحهای پراکنده شهری و روستائی به تحصیل خود ادامه داده اند که از این تعداد 53% در شهر و 47% در روستاها مشغول تحصیل بوده اند.

عملکرد آموزشی طرح در مقاطع مختلف تحصیلی بدین شرح است:

1 ـ از مجموع 23334 نفر دانش آموز شاهد ابتدائی در شکل پراکنده شهری و روستائی 15 / 83 در خرداد و 75 / 10% در، شهریور و 6% یعنی 1509 مردود و 104 نفر ترک تحصیل نموده اند، میزان قبولی ابتدائی در طرح پراکنده در حدود 5% از میزان قبولی ابتدائی کل کشور (2 / 8%) بیشتر است.

2 ـ از مجموع 10130 فرزندان شاهد راهنمائی در طرح پراکنده 4 / 37% در خرداد و 1 / 42 درصد در شهریور قبول شده اند و 4 / 21% مردود و از این مجموعه مردودی 20% ترک تحصیل داشته اند. میزان قبولی راهنمائی طرح پراکنده در حدود 2 / 5% از میزان قبولی راهنمائی کشور (3 / 7%) بیشتر است.

میزان 7 / 21% مردودی یعنی 2188 نفر فرزند شهید مردود آنهم فقط در دوره راهنمائی پراکنده قابل تامل و توجه می باشد بالاخص که بگوئیم فقط 8 / 37% از آنها در خرداد قبول شوند و حدود 2 / 62% تجدید یا مردود از این مجموعه مردودی 20% ترک تحصیل داشته اند.

میزان قبولی راهنمائی طرح پراکنده در حدود 2 / 5% از میزان راهنمائی کشور 3 / 7% بیشتر است.

میزان 7 / 21% مردودی یعنی 2188 نفر فرزند شهید مردود آنهم فقط در دوره راهنمائی پراکنده قابل تامل و توجه می باشد بالاخص که بگوئیم فقط 8 / 37% از آنها در خرداد قبول شوند و حدود 2 / 62% تجدید یا مردود، گشته اند همچنین 151 نفر قبل از اتمام دوره ترک تحصیل نموده اند.

3 ـ در مقطع متوسطه شهری و روستائی، از 6955 نفر طرح پراکنده فقط 1966 نفر یعنی 24 / 28% توانسته اند در خرداد قبول شوند و حدود 72% آنها تجدید یا مردود شده اند و  25 / 50%در شهریور و آذر ماه سال بعد و در مجموع 5 / 78%از آنها قبول شده اند 3 / 20% از فرزندان مورد اشاره یعنی 1409 نفر موفق به ارتقاء پایه نگشته و مردود شده ‎اند و همچنین 134 نفر ترک تحصیل نموده اند.

دو نکته قابل ذکر است

اولاً: اکثریت قریب به اتفاق فرزندان متوسطه در کلاسهای تقویتی بنیه علمی شرکت نموده اند.

ثانیاً: تکرار پایه برای سال چهارم براساس رای 401 شورایعالی آموزش و پرورش مجاز به تحصیل در روزانه نمی باشد، که این هشداری جدی است.

نتایج ارزیابی های به عمل آمده در زمینه عملکرد دستگاههای ذیربط حاوی نکات زیر است:

1 ـ ارزیابی مجدد طرحها و برنامه ها و عملکرد یک ضرورت قطعی است.

2 ـ الگوهای ارائه شده پاسخگوی نیازهای تربیتی و آموزشی فرزندان شاهد نبوده است.

3 ـ با توجه به میانگین سنی فرزندان شاهد در حال حاضر (12) سالگی، و ورود آنان در آستانه نوجوانی و بلوغ مشکلات ناشی از امر تربیت و آموزش در این مقطع سنی، تسریع در انجام فعالیتهای پژوهشی را طلب می نماید.

4 ـ نبودن گزارشی از عملکردهای فرهنگی و واقعیت های موجود کمبودها و نارسائیهای تربیتی و فرهنگی در سطح فرزندان شاهد، اهمیت رسیدگی به امور فرهنگی بیشتر فرزندان شاهد را علیرغم توجیه و تاکید مجدد حضرت امام(س) بیش از پیش مورد تأکید قرار می دهد.

5 ـ تحقیق در مورد عملکرد حوزه مقدسه علمیه که در حال حاضر بیش از سیصد فرزند شهید را تحت پوشش دارد و همچنین مراکز دانشگاهی که با توجه به شرایط سنی فرزندان و جدید الورود بودن آنان در محیط های دانشگاهی، نیاز به زمان بیشتری دارد.

پیشنهادات و راهبردهای علمی:

الف: تصحیح بینش افراد در ارتباط با این موضوع که همه مشکلات احتمالی ناشی ازفقدان پدر در محیط خانواده است البته این به معنای تعمیم این مشکلات در سطح همه خانواده های محروم از پدر نباید تلقی شود. چه بسیار خانواده هایی باشند که علیرغم عدم حضور پدر در منزل از حداقل مشکلات برخوردار هستند کما اینکه ممکن است خانواده با وجود برخورداری از پدر همین مشکلات و نارسائیها را داشته باشند. باید بینش محققان صاحب نظران و حتی آحاد جامعه به این نکته معطوف شود که "فقدان پدر بمنزله وجود مشکلات مستمر در نهاد خانواده نیست."

ب: درست است که فقدان پدر مشکلاتی را بدنبال دارد اما در عین حال فقدان پدر می تواند زمینه رشد و تعالی فرد را نیز فراهم نمود، یعنی برخوردار شدن یک فرد از یک محرومیت زمینه رشد و تعالی در سایر زمینه ها را دنبال خواهد داشت، تحقیقات انجام شده بر روی 699 نفر از نوابغ جهان حاکی از آنست که بخش عمده ای از این افراد نابغه از نعمت پدر محروم بوده اند و سرنوشت شخصیتهای نامدار علمی اجتماعی و سیاسی تاریخ دلیلی دیگر بر تائید این مطلب است شخص رسول اکرم(ص) و برخی از ائمه معصومین(ع) و خود حضرت امام(س) نمونه  بارز این الگوها می باشند.

اصولاً فقدان می تواند مبنای تحول باشد. یعنی فقدان منطق تحول آدمی است. انسان همیشه با از دست دادن، چیزهای فراوانی را بدست می آورد. این منطق از هنگام پای نهادن بر خاک تا لحظه پای گرفتن از آن، پیوسته با آدمی همراه است. این اعتقاد باید در ذهن و ضمیر مشاور و درمانگر جای بگیرد و آن در ذهن و ضمیر کودکان و خانواده های محروم از پدر او جای داده. فرزند شهید باید فقدان پدر را به منزله فرصتی برای روئیدن ظرفیتهای تازه، به دوش کشیدن مسئولیتهای بیشتر و تحقق قابلیتهای نهفته بدل کند. برخورد امام با فرزندان شاهد اینگونه بوده است.

ج ـ لزوم مطالعه، تحقیق و بررسی جامع پیرامون موضوع فوق الذکر از طرف اساتید دانشگاه و حوزه و ارائه روشها و متدهای علمی متناسب با توجه به فقر شدید منابع و تحقیقات در این زمینه.

د ـ تشکیل کمیته ویژه از طرف کنگره بررسی آثار و اندیشه های تربیتی حضرت امام با حضور اساتید دانشگاه و حوزه و دست اندرکاران امور فرهنگی و تحصیلی فرزندان شاهد.

هـ ارزیابی علمی و کاربردی از عملکرد دستگاههای تعلیم و تربیت و مسئول در این زمینه و اتخاذ روشها و برنامه های مناسب به نحویکه نظرات حضرت امام، نیازهای آموزشی و تربیتی فرزندان و اهداف مذکور در این زمینه تامین شود.

م ـ تجدید نظر جدی در طرح مدارس شاهد.

 و ـ تهیه الگوی مناسب برای مشارکت هر چه گسترده تر فرزندان شاهد در امور فرهنگی و تحصیلی خود با توجه به شرایط سنی و تحصیلی فعلی آنان.

پایان بحث را با جمله ای از حضرت امام به انجام می رسانم که فرمود:

به مسئولین محترم جمهوری اسلامی برای چندمین بار سفارش می کنم و این نصیحت و سفارش همیشگی است که قدر این نعمتهای بزرگ الهی را بدانند و در شرایط کنونی و آینده های دور اولویت را به این عزیزان و کسانی بدهند که در راه اسلام خون داده اند و مبارزه کرده اند و به شدت از بهانه جوئی و سنگ اندازی و مانع تراشی و کاغذ بازی که مانع رشد آنان و ملت دلاور ایران است خود داری نمایند.

خداوند به همه ما توفیق خدمت و اخلاص عنایت فرماید و این گوهرهای گرانبها را از کید وسوسه های شیطان حفاظت کند.

ان ربی قریب مجیب ـ والسلام علیکم و رحمة اله و برکاتة

منبع: مجموعه مقالات کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(س)، ص 411.

 

منابع و یادداشت ها


[1] . آدانر، پ، ل و دیگران / روانشناسی کودکان محروم از پدر، ترجمه خسرو باقری و محمد عطاران انتشارات تربیت، تهران 1370

[2] . آمار اداره کل آموزش بنیاد شهید انقلاب اسلامی

[3] . حکم حضرت اما م به سرپرست بنیاد شهید انقلاب اسلامی در تاریخ 16 / 1 / 65

[4] . روانشناسی کودکان محروم از پدر ص 72

[5] . روانشناسی کودکان محروم از پدر ص 72

[6] . بررسی میزان شیوع اختلالات رفتاری دانش آموزان شاهد و عادی در مدارس تهران، انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی

[7] . ر .ک .به منبع شماره 1 ص 72 و 97

[8] . ر .ک .به منبع شماره 1 ص 72 و 97

9 ـ روانشناسی و تربیت کودکان شاهد، دکتر علی قائمی

10 ـ اسلام در کنار داغدیدگان و افسرده دلان، شهید ثانی، ترجمه دکتر محمد باقر حجتی

11 ـ طرح تحقیق چهار ساله سنجش بنیه علمی مدارس شاهد، اداره کل مدارس شاهد و نمونه

12 ـ ارزیابی عملکرد طرح پراکنده سال 68 و 69، اداره کل مدارس شاهد و نمونه

13 ـ جزوه آمار و اطلاعات، معاونت طرح و برنامه بنیاد شهید انقلاب اسلامی

14 ـ نشریه پیوند شماره 170، از انتشارات انجمن اولیاء و مربیان کشور

15 ـ مجموع فیشهای موضوعی آثار تعلیم و تربیت، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)

16 ـ مجموعه مصوبات کمیته تعلیم و تربیت ستاد برنامه ریزی امور تحصیلی و فرهنگی شاهد

انتهای پیام /*