شاعر انقلاب و شاعر مردم

کد : 156740 | تاریخ : 09/05/1396

شاعر انقلاب و شاعر مردم


افشین علا:‏ یکی از شگفتی های آثار استاد سبزواری این است که با اینکه مضامین غالب اشعار ایشان ارزشهای انقلاب اسلامی، امام راحل، شهیدان، دفاع مقدس و اینگونه موضوعات بود به دلیل اشراف و استیلایی که بر سخن فارسی داشت هرگز به ورطه شعارزدگی و تکرار نیفتاد. ایشان به معنای واقعی کلمه سخن شناس بود و غزلها، قصاید و مثنوی هایش ... با وسواس و با تکیه بر میراث ادبیات کهن فارسی سروده می شد. ایشان بشدت مضمون آفرین بود و زبان استوار، بسیار سالم، فاخر و حماسی داشت. ما، در بیت بیت شعرهایش شاهد اتفاق های تازه، ضربه های تازه و مضامین تازه هستیم. ایشان متعلق به دیار خراسان بود و در شعرهایش شاهد تلفیقی از زبان حماسی و فاخر سبک خراسانی و همین طور ظرافت ها و مضمون آفرینی های سبک هندی هستیم. چون شاعری بسیار ژرف اندیش، تیزبین و نکته دان بود از مضمون آفرینی های ظریف و ضربه دار هم غافل نبود. به نظر بنده ویژگی برجسته آثار استاد حمید سبزواری ویژگی توأمان است.‏

‏نکته دیگر اینکه ایشان از معدود شاعرانی است که با وجود آثار فراوان، شعر سست و بیت سست و مبتذل در کلامش نمی بینیم. این نکته هم می تواند ایشان را یک شاعر شخص کند.  ‏

‏ما شاعران زیادی دارایم که همزمان با استاد پیرامون مضامین ارزشی، انقلابی و دفاع مقدس شعر گفته اند اما هیچکس نتوانست به جایگاه ایشان برسد چون ایشان تعهدی عمیق داشت و کاملاً با اخلاص و بینش عمیق راهش را انتخاب کرده بود و این راه هم برگشت ناپذیر بود. ایشان هرگز از راهی که انتخاب کرده بود پشیمان نشد. این راه را در جوانی یا در میان سالی انتخاب کرد و تا آخر عمر طولانی اش هم آن را ادامه داد. او هرگز از عهدی که بسته بود نه خسته شد و نه پشیمان. از این همه محبت و اخلاصی که داشت و راهی که انتخاب کرده بود هم توشه ای برای خودش نیندوخت. علیرغم سمپاشی ها، طعنه ها و بدگویی هایی که که همیشه به ظاهر روشنفکران به شاعران انقلاب ابراز می کردند و آن ها را وابسته به حاکمیت می دانستند، ‏


‎[[page 202]]‎

برای امثال استاد سبزواری فرقی نمی کرد که الان حضرت امام در حاکمیت باشد یا در تبعید. برای شاعر انقلاب خیلی فرقی نمی کند با قدرت باشد یا درکنار قدرت باشد. برای شاعر انقلاب مهم این است که ارزش های اسلام و نظام را پاسداری کند و همراه با مردم و رهبری انقلاب باشد. استاد سبزواری اینچنین بود. هم همراه با امام و رهبر انقلاب بود و هم همراه با مردم. هرگز به هیچ دولت و هیچ جناح و جریانی تضمین نداد و با آن عقد اخوت نبست.کما اینکه ایشان در سالهای آخر عمرش بارها و بارها به برخی وقایع تلخی که در کشور ما گذشت بسیار منتقد بود... ایشان بشدت از بی مهری هایی که به بزرگان نظام و گاهی اوقات به بیت امام می شود آزرده بود. ایشان بشدت نگران بود و اعتراض می کرد. همین طور به نشانه اعتراض به وقایع تلخی که بر مردم ما گذشت در خیلی از برنامه های رسمی شرکت نمی کرد . این نشان می دهد که ایشان به واقع شاعر انقلاب و شاعر مردم بود، نه شاعر یک جریان یا یک جناح. ‏

‏ما شاهدیم که شعر ایشان آنقدر ارزشمند بود که رهبر معظم انقلاب بر آثار ایشان مقدمه نوشت. ایشان هم تا آخر عمر ارادت و ارتباط خودش به رهبری را حفظ کرد. در عین حال کنار مردم بود و ارادت عجیبی هم به یادگار گرامی امام داشت. حاج حسن آقا و ایشان خیلی با هم معاشرت داشتند. ایشان هم بشدت به بیت امام علاقه مند بود. همین طور ارادت عاشقانه ای به جناب خاتمی داشت و آقای خاتمی هم با ایشان معاشرت داشت. ‏

‏پیوند ایشان با انقلاب یک پیوند ریشه ای بود و تابع جریانات زودگذر نبود...‏

‏انقلاب یک حرکت سیال و پوینده است که قدم برداشتن در راه آن همیشه با هزینه دادن همراه است، نه اینکه انسان برای خودش جیفه ای فراهم کند. کما اینکه استاد سبزواری هم یک پیر روشن ضمیر بود که هرگز به دنیا و مواهب قدرت آلوده نشد. با این حال همیشه در کنار امام،انقلاب، رهبری و مردم باقی ماند. ‏

‏ ‏

‏ ‏‎[[page 203]]‎

انتهای پیام /*