میلاد مبارک امام هشتم مبارک

امام رضا (ع) پایه گذار گفت و گوی ادیان

اگر از این که پیامبر اسلام به جهت این که صاحب مکتب است و رسول خداست و قرآن بر او نازل شده است و در قاعده آن چه که مشهور است در مدینه با یهودیان، مسیحیان نجران و امثال این ها مناظره ها و گفتگوهای فراوانی داشتند، و حتی به مباهله منجر شده است، بگذریم؛ به جهت این که ائمه بعد از پیامبر همه در مدینه بودند و همه در آن جا مسلمان بودند، وقتی که به زمان امام رضا (علیه السلام) می رسیم، زمانی است که مباحثات به سمت عالمان مذاهب دیگر می آید و این گفتگوها علنی و صریح می شود، دیگر بحث فقط بعثت پیامبر و بیان قرآن و اعجاز قرآن نیست، بلکه برتری و بیان مناظرات مکتبی بین امام رضا و عالمان سایر مذاهب است، می شود این تعبیر را به کار برد که امام رضا (علیه السلام) بنیان گذار و پایه گذار گفتگوی ادیان و صاحبان ادیان بوده اند.

کد : 156747 | تاریخ : 09/05/1396

پرتال امام خمینی در آستانه میلاد با سعادت امام رضا (ع) گفتگوی کوتاهی با حجت الاسلام و المسلمین حسن پویا در باره فضیلتها و شخصیت امام هشتم شیعیان انجام داده است که متن آن به شرح ذیل است:

- بفرمایید ویژگی های بارزی که از فضیلت های امام رضاست، و ایشان بیشتر، به این القاب شناخته می شوند، چیست؟

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین، از آن جا که در آستانه میلاد با سعادت علی ابن موسی الرضا ثامن الحجج هستیم، و فاصله تولد حضرت معصومه (سلام الله علیها) تا تولد حضرت رضا ده روز بیان شده است، این دهه را دهه کرامت نام گذاشته ‌اند، چند جمله ‌ای راجع به حضرت رضا (سلام الله علیه) و خصوصیات ایشان عرض خواهم کرد.

یکی از لقب‌ های مشهور امام رضا (علیه السلام) عالم آل محمد (صلوات الله علیهم اجمعین) است، غریب الغرباء، معین الضعفاء، امام الرئوف و امثال این ها از القاب مشهور علی ابن موسی الرضا (علیه السلام) است؛ هر کدام از این القاب به مناسبت خاصی به ایشان نسبت داده شده است، به طور نمونه این که حضرت در جوار قبر جد بزرگوارشان رسول الله (صلوات الله علیه)، و اجداد طاهرینشان در مدینه منوره بودند، که مجبور شدند به دستور مأمون، خلیفه عباسی از آن جا هجرت کنند و به طرف ایران بیایند، و از این جهت احساس غربت می‌کردند، که از کنار قبور اجدادشان (صلوات الله علیهم اجمعین) باید جدا می ‌شدند، لذا نقل شده که در آن زمان حضرت خانواده ‌شان را جمع کردند، و به آن ها امر کردند که گریه کنند، وقتی گفته شد مناسب نیست که پشت سر مسافر گریه کنند، حضرت فرموده بودند که برای آن مسافری که امید برگشت داشته باشد، این گونه است، ولی من دیگر امید برگشت ندارم؛ لذا از این که از وطن و موطن خودشان رانده شدند و بالاجبار به طرف طوس و خراسان آمدند غریب و غریب ‌الغرباء خوانده شده ‌اند؛ و معین ‌الضعفاء به معنای کمک کننده ضعیفان، به لحاظ خصلت ‌های روحی و بزرگواری ‌ها و توجهی که حضرت به مردم پابرهنه و بیچاره داشتند، به ایشان داده شده است؛ امام‌ الرئوف، نشان از رأفت و مهربانی ایشان است، که شاید سرچشمه گرفته از غربت حضرت باشد.

- چرا لقب"عالم آل محمد" به امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) که شهره به مجالس درس و بحث بودند، داده نشده است؟

در حالی که مشهور است مکتب اسلام و تشیع به خصوص از صادقین و باقرین، امام صادق و امام باقر (علیهما السلام) سرچشمه گرفته، و آن ها بودند که به لحاظ موقعیت زمانی که در مدینه داشتند مکتب اسلام و تشیع را تبلیغ کردند و گسترش دادند، حتی مثل ابوحنیفه و مالک ابن انس، که خودشان از رؤسای فرقه‌ های اهل سنت هستند، در پای درس امام صادق (علیه السلام) زانو زدند و خودشان می ‌گفتند که اگر امام صادق (علیه السلام) نبود، ما هیچ چیز نمی‌دانستیم، ولی در عین حال امام رضا به عالم آل محمد (صل الله علیه و آله) معروف شدند؛ نقل شده که این امر به این جهت است که امام صادق و امام باقر (علیهما السلام) در مدینه بودند، نقل شده است که سه چهار هزار شاگرد داشتند، وآن جا محدوده‌ ای بود که با توجه به امکانات آن زمان، محدود به کسانی بود که در محضر ائمه بودند، و کسانی که به آن جا سفر می ‌کردند، اما این حرکت امام رضا (علیه السلام) از مدینه منوره و برنامه ‌هایی که در بین راه داشتند، باعث گسترش مکتب تشیع و اسلام شد و در مکان ‌های مختلف از جمله –بنا به آن چه که مشهور است- در نیشابور وقتی که مردم جمع شدند و به استقبال حضرت آمدند، چندین هزار نفر علم به دست آمدند که حضرت آن حدیث معروف سلسه‌ الذهب را در آن جا خواندند: کلمه لا اله الا الله حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی...، و تا آخر که می فرمایند: بِشروطها وَ انا مِن شروطِها؛ این حدیث، حدیث عجیبی است که از حضرت نقل شده و کسانی که در آن جا بودند نوشتند، و این ها همه، این حرکت و این هجرت و آمدن در بین راه، گفتگو کردن‌ ها، سخن گفتن ‌ها و سخنرانی ‌ها همه باعث گسترش علوم آل محمد (صلوات الله علیهم اجمعین) شد، و شاید به این جهت حضرت به این معروف شدند، البته یکی از جهاتش این بود، جهت دیگر آن این است که هرچه را که آن ها در مناظرات سئوال می‌ کردند، حضرت پاسخ آن ها را به تمامه و کماله بیان می‌ کردند چرا که اشاره کردم در مدینه بیشتر خواص بودند، یعنی کسانی بودند که علاقه‌ مند به این مکتب بودند، ولی حضرت رضا وقتی که به طوس آمدند، مأمون به جهت این که خودش را اهل فکر و تفکر و اهل منطق می ‌دانست، و به این شهرت هم داشت، حضرت را بارها و بارها دعوت می ‌کرد و صاحبان مکاتب و ادیان مختلف را دعوت می ‌کرد و خودش به این کار علاقه‌ مند بود، و کسی را جز امام رضا (علیه‌ السلام) نداشت که با آن ها مناظره کند و پاسخ ‌های صریح و مشخص بدهد، و در واقع برتری احکام اسلام و دین اسلام را بر آن ها بیان کند، به این جهت نیز بود که حضرت به عالم آل محمد مشهور شدند، البته به صورت کلی اگر عرض کنیم ائمه (علیهم السلام) همه عالم هستند، اما این که یکی شهرت پیدا می ‌کند به صادق، یکی به باقر، یکی به به اصطلاح رضا و امثال این ها، به جهت موقعیت ‌هایی است که پیدا می ‌کنند، این خصوصیت عالم آل محمد هم به همین جهت است که موقعیتی برای حضرت رضا (علیه السلام) پیش می ‌آید که می ‌توانند در آن موقعیت از تمام علوم و گنجینه اسرار الهی که در وجود حضرت نهفته بوده است، استفاده کنند و در مناظره با صاحبان و عالمان ادیان دیگر که مأمون آنها را جمع می ‌کرد، پاسخ ‌های شایسته و بایسته ‌ای به آن ها بدهند و آن ها را در مناظرات به صورت یک تنه محکوم کنند، که بعضی از آن ها هم به عظمت علی ابن موسی‌ الرضا پی بردند.

- آیا می توان ایشان را پایه گذار گفت و گوی ادیان دانست؟

طبیعی است که اگر از این که پیامبر اسلام به جهت این که صاحب مکتب است و رسول خداست و قرآن بر او نازل شده است و در قاعده آن چه که مشهور است در مدینه با یهودیان، مسیحیان نجران و امثال این ها مناظره‌ ها و گفتگوهای فراوانی داشتند، و حتی به مباهله منجر شده است، بگذریم؛ به جهت این که ائمه بعد از پیامبر همه در مدینه بودند و همه در آن جا مسلمان بودند، وقتی که به زمان امام رضا (علیه السلام) می ‌رسیم، زمانی است که مباحثات به سمت عالمان مذاهب دیگر می‌ آید و این گفتگوها علنی و صریح می‌شود، دیگر بحث فقط بعثت پیامبر و بیان قرآن و اعجاز قرآن نیست، بلکه برتری و بیان مناظرات مکتبی بین امام رضا و عالمان سایر مذاهب است، می ‌شود این تعبیر را به کار برد که امام رضا (علیه السلام) بنیان ‌گذار و پایه‌ گذار گفتگوی ادیان و صاحبان ادیان بوده ‌اند.

- در سیره امام رضا آمده است که به محض شنیدن صدای اذان مناظرات را ترک می کردند و ادامه آن را به بعد از نماز موکول می کردند، در مورد امام خمینی هم نقل شده که هنگام اذان ایشان جلسات را ترک می کردند، می توان این کار ایشان را به پیروی از روش امام رضا دانست؟

یکی دیگر از نکاتی که در این جا خوب است بیان بشود، که در سیره ائمه (علیهم السلام) و به خصوص امام رضا، نمود پیدا کرده، این است که حضرت نه تنها در کارهای عادی و روزمره، بلکه حتی در مناظراتی که با این افراد داشتند وقتی که زمان اذان و نماز می‌ رسید، اعلام می‌ کردند که وقت نماز است و من باید بروم و به عبادت بپردازم، در زندگی ائمه (علیهم السلام) بارها نقل شده است که ائمه با افراد مختلفی گفتگو داشته ‌اند، یا در جاهای مختلف بودند، حتی در میدان جنگ و مبارزه بودند، هنگام اذان اولین کاری که انجام می ‌دادند پاسخ گویی و لبیک گفتن به ندای الهی و اقامه نماز بوده است، که مشهور است که در روز عاشورا هم که حتی جنگ آن چنانی بین لشگر امام حسین (علیه السلام) و لشگر یزید بود، نیز وقت نماز، با تمام فشارها و رگبار تیرهایی که به سوی امام حسین و لشگر امام حسین ریخته می ‌شد حضرت نماز را اقامه کردند و به اصطلاح نماز حق و نماز جنگ خواندند، امام رضا (علیه السلام) هم همین گونه بود، که این رفتار را طبق سیره همه ائمه که این رفتار را داشتند، و این سفارش الهی را که اقامه نماز به وقت خودش باشد به انجام می ‌رساندند، و ما وقتی که به امام خمینی (رحمه الله علیه) هم می ‌رسیم، می ‌بینیم که تقریباً یا تحقیقاً می ‌شود گفت که همه نزدیکان امام و اعم از خانواده، منسوبین و دوستان، شاگردان و آن کسانی که با امام مراوده داشتند، می ‌بینند که امام هیچ زمانی وقت نماز، هیچ چیز را بر آن ترجیح نمی‌دادند، و اهمیتی که به کار می ‌بردند این بود که در حتی زمانی که با خبرنگارهای رسانه ‌های خارجی مصاحبه داشتند، و یا دیدارهایی داشتند، وقتی که زمان نماز می ‌شد، حضرت همه آن ها را، ترک می‌ کردند و به نماز می‌ پرداختند. سفارش حضرت امام خمینی هم به همه همین بود و این برگرفته از سیره و روش ائمه معصومین (علیهم السلام) به ویژه امام رضا (علیه السلام) هست و حتی ایشان به فرزندان خودشان سفارش می ‌کردند که نماز اول وقت و این فضیلت را از دست ندهید، و خود حضرت هم شیوه و روششان این بود، و هیچ رودربایستی با احدی نداشتند، و دیگران هم که مراجعه می ‌کردند، می ‌دانستند که هیچ کاری برای امام از این اهمیتش بیشتر نیست که وقت نماز باید نماز خوانده شود، امیدواریم که ما هم بتوانیم به سیره ائمه علیهم السلام توجه کنیم، که سیره همه علمای عامل به دین خدا و صالح بوده است و این ها توجه می ‌کردند چون اثرات آن را در زندگی می ‌دانستند، ما إن ‌شاء‌الله امیدواریم بتوانیم به عظمت میلاد با سعادت علی ابن موسی الرضا و این وجود ذی جود باخیر و برکت در ایران که امام خمینی فرمودند: اصلًا مرکز ایران آستان قدس است‏، (صحیفه امام؛ ج: 16؛ ص:387) منشأ خیر و برکت برای ایران است که واقعاً همین طور است و همه ایرانی ها یک دلبستگی خاصی به حضرت دارند، در سیره و عمل ما هم این علاقه و دلبستگی نمود پیدا کند و ما هم در عمل این کار را إن‌شاء‌الله انجام بدهیم والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

 

انتهای پیام /*