دکتر رزمجو

مصاحبه با دکتر رزمجو

کد : 157240 | تاریخ : 16/05/1396

مصاحبه با دکتر رزمجو

در ارتباط با ابعاد هنری ـ ادبی نهضت عاشورا، این نهضت در شعر فارسی ـ از قدیمترین زمانها تا عصر حاضر ـ چه تأثیری داشته است؟ پیشینۀ ورود موضوع واقعۀ جانسوز کربلا در قلمرو شعر کهن پارسی چیست؟

یکی از انواع مهم شعر ـ از لحاظ محتوا و درونمایه ـ در ادب فارسی، شعر غنایی است که از متفرعات آن مرثیه می باشد. «مرثیه» که جمع آن «مراثی» است، به منظومه ای اطلاق می گردد که در آن شاعر محاسن و مکارم اخلاقی، بزرگواریها، رشادتها و صفات نیک شخصی را که فوت کرده یا به درجۀ رفیع شهادت رسیده است، به شکل و لحنی به رشتۀ نظم درآورد که بتواند در خواننده یا شنوندۀ شعر خود ایجاد تأثر و غم کند، به طوری که گاه اشک تحسر و تأسف را ـ در سوگ آن متوفی یا شهید ـ از دیدگان افراد جاری سازد.

تاریخچۀ مرثیه سرایی در سوگ شهیدان کربلا

در میان مراثی موجود در قلمرو شعر کهن فارسی ـ از نخستین دورۀ پیدایش شعر فارسی دری تا امروز ـ آثار فراوانی وجود دارد که موضوع آنها، ذکر مصائب و شرح شهادتها و فضائل پیشوایان اسلام، به ویژه شهادت حضرت اباعبدالله الحسین در رویداد جانسوز کربلا و دیگر دلاورانی است که در نهضت عاشورا به فیض شهادت نائل شده اند.

سابقۀ سرودن مراثی منظوم در سوگ شهیدان کربلا در ادب عرب، به زمان وقوع این حادثه می انجامد و آنچنان که نقل شده است، پس از وقوع حادثۀ، جانسوز عاشورای سال 61 هجری در دشت نینوا، به هنگامی که حضرت امام زین العابدین به همراهی زینب کبری و دیگر افراد باقیمانده از خاندان حسینی، دوران اسارت خویش را در کوفه و شام می گذرانند، امام سجاد به بشیر بن جذلم ـ شاعر اهل بیت عصمت ـ می فرمایند که به مدینه برود و مردم را از شهادت پدر بزرگوارشان باخبر کند و ضمناً اشعاری را در رثای شهیدان کربلا بسراید و برای اهالی مدینه بخواند و او نیز در امتثال این امر امام، دو بیت زیر را می سراید و وقتی وارد مدینه می شود آنها را در مسجد النبی ـ توأم با گریه ای از سر درد ـ بر مردم چنین عرضه می کند:

یا أهل یثرب لا مُقام َ لکم بها      قُتِلَ الحسینُ فادمعی مدرارُ

الجسمُ منه بکربلا مُضَّرَجٌ  و الرَّأس منه علی القَناة یُدارُ[1]

ای اهل مدینه! دیگر در این شهر اقامت نکنید؛ زیرا حسین کشته شده و بدین سبب از چشم من اشک جاری است. بدن مطهر او در کربلا آغشته به خون بر خاک افتاده و سر مقدسش را در حالی که بر نیزه است (در شهرها) می گردانند.

پس از این رویداد غمرنگ ادبی، شاعرانی نظیر کمیت بن زید اسدی (شهادت: 126 هـ.ق)، سید اسماعیل حمیری (105ـ 173)، دعبل خزاعی(148 ـ 246) و سید رضی (359 ـ 406) به سرودن مراثی دربارۀ داستان کربلا و شهیدان مظلوم آن، می پردازند.

در تاریخ ادبیات فارسی، یادمان واقعۀ کربلا سابقه ای طولانی دارد، و اینکه عده ای تصوّر کرده اند سرودن مراثیِ مربوط به شهدای عاشورای سال 61 هجری، همچنین برگزاری مجالس تعزیه و سوگواری شهیدان نینوا، از زمان صفویه متداول گردیده است، اندیشه ای است نادرست و خلاف واقع است؛ زیرا با بررسی مختصری دربارۀ جریانهای ادبی سیاسی که از سده های نخستین اسلامی در ایران پیش می آید، مبرهن می شود که شاعران پارسی گوی از مدتها قبل از روی کار آمدن صفویه، به واقعۀ جانسوز عاشورا و حماسۀ بزرگی که شهدای کربلا به رهبری حضرت امام حسین به وجود آوردند، توجه داشته و این رویداد تاریخی را در آثار خود منعکس کرده اند. به عنوان نمونه جمال الدین عبدالرزّاق اصفهانی که در قرن ششم هجری می زیسته است (ف 588)، در قصیدۀ معروف خود «لغزِِ آب» با مطلع ذیل:

آن جرمِ پاک چیست چو ارواح انبیا    چون روح بالطافت و چون عقل باصفا

آنجا که سروده است:

مطلوب جستجوی سکندر به شرق و غرب مقصود آرزوی شهیدان کربلا [2]

به داستان تشنگی شهدای کربلا، اشارت دارد. یا مصلح الدین سعدی شیرازی (691 ـ 604) در قصیده ای که با این مطلع سروده است:

شکر و سپاس و منّت و عزّت خدای را      پروردگار خلق و خداوند کبریا

خداوند را به حرمت خاندان عصمت و خون پاک شهیدان نینوا سوگند می دهد و با توجه به واقعه غم انگیز عاشورا می سراید:

یا رب به نسل طاهر اولاد فاطمه      یا رب به خون پاک شهیدان کربلا

دلهای خسته را به کرم مرهمی فرست    ای نام اعظمت درِ گنجینۀ شفا[3]

آنچه مسلم است اینکه از قرن هفتم هجری، عده ای از شاعران پارسی گوی ـ اعم از شیعه و سنی ـ برای اهل بیت عصمت ـ بویژه شهدای کربلا ـ مرثیه سروده اند که از جمله آنان سیف الدین فرغانی (ف: پیش از 749) است و با آنکه این شاعر بزرگوار، سنی حنفی بوده، در دیوان او قصیدۀ مؤثری است دربارۀ واقعۀ کربلا و دعوت خلق به ندبه کردن و گریستن و عزاداری بر «کشتۀ کربلا» و «فرزند رسول» و «گوهر مرتضی» که مطلع آن، این است:

ای قوم در این عزا بگریید بر کشتۀ کربلا بگریید

سیفِ فرغانی در این چکامۀ غرّای خود مدعی است که گریه کردن بر ماتم شهدای نینوا مایۀ نزول غیث رحمت و زدودن غبار کدورت از دلهاست. در این دوران، از شاعرانی که از آنها و ذکر مناقب یا رثای خاندان پیامبر، اشعاری باقی مانده است، امامی هروی (ف: 686)، فخرالدین عراقی (ف: 688)، سلمان ساوجی (ف: 778)، خواجوی کرمانی (689 ـ 753) و سعید هروی (ف: 741) از دیگران مشهورترند.[4]

سابقۀ سرودن مراثی برای ائمۀ معصومین و شهدای کربلا در ادب فارسی، به دوران آل بویه ـ دیالمه ـ که از سال 320 تا 488 هجری بر بخشی از جنوب ایران و عراق حکمروایی داشته اند، می رسد. و از این هنگام است که گویندگان لطیفِ طبع نازک خیال ایرانی با اعتقاد راسخی که به مکتب انقلابی کربلا و ارادتی که به خاندان عصمت و طهارت داشته و معتقد بوده اند که:

حسین مظهر آزادگی و آزادی است خوشا کسی که چنینش مرام و آیین است

ز خاک مردم آزاده بوی خون آید        نشان شیعه و آثار پیروی این است[5]

اشعاری را در ستایش یا رثای پیشوایان مذهب تشیع ـ به ویژه حضرت سیدالشهداء ـ می سرایند و در اجتماعات مسلمانان می خوانند و این جنبش ادبی ابتدا توسط مناقب خوانان یا مناقبیان که گویندگان پرشوری از مداحان اهل بیت هستند، به منصۀ ظهور می رسد، و پس از تألیف کتاب مشهور روضة الشهداء، اثر کمال الدین حسین بن علی کاشفی سبزواری (ف: 910)، اصطلاح «روضه» خوانی که از مراسم شیعیان می باشد، برای مجالس تعزیه و مرثیه خوانی شهدای کربلا و ائمه هدی به کار برده می شود و از این رهگذر خاطرۀ عاشورای حسینی و دلاوریهای آن ـ در تاریخ تشیع ـ جاودانه زنده می ماند.

از میان مرثیه سرایان دورۀ صفویه ـ که به واسطۀ توجه پادشاهان این سلسله به حفظ شعائر دینی و تشویق شعرا به سرودن اشعار مذهبی، از ادوار پررونق ادب دینی ماست ـ اهلی شیرازی (ف: 942)، بابا فغانی (ف: 925)، ضمیری اصفهانی (ف: 937) و بویژه محتشم کاشانی (ف: 996) ـ به واسطه ترکیب بند استوار و بلند خود ـ شهرت بیشتری دارند؛ و از آثار باقیمانده از مرثیه سرایان دوران زندیه، ترکیب بند غرّا و چهارده بندی حاج سلیمان صباحی بیدگلی (ف: 1218) در خور توجه است.

در عهد قاجاریه نیز به واسطۀ رواج مجالس روضه خوانی و اهمیتی که پادشاهان، رجال و مردم این عهد به برپایی مراسم سوگواری ـ خصوصاً در ایام محرم و صفر ـ می دهند، مرثیه سرایی ـ با توجه به احیای ابعاد هنری ـ ادبی نهضت عاشورا ـ رونق تازه ای پیدا می کند و آثار ممتازی توسط شاعرانی چون: وصال شیرازی (ف: 1262)، سروش اصفهانی (ف: 1285) و ادیب الممالک فراهانی (ف: 1336هـ.ق) سروده می شود. و در دورۀ معاصر نیز از شاعرانی نظیر ملک الشعراء صبوری (1259ـ 1322 هـ.ق) و ملک الشعراء بهار(1263 ـ 1330 هـ.ش)، امیری فیروز کوهی (1288 ـ 1360 هـ.ش)، غلامرضا قدسی (1304 ـ 1368 ش) و... مرثیه های شیوا و استوار در بزرگداشت قیام عاشورا به رشته نظم کشیده می شود[6] و بعد از شکوفایی انقلاب اسلامی ایران ـ در بهمن ماه 1357ش ـ که زمینه مساعد و شرایط کافی برای طرح و بررسی ابعاد مختلف فرهنگ عاشورا ـ در کشورمان ـ فراهم گشته است، شاعران متعهد و مسئول انقلاب، آثار فراوانی را در این مورد به وجود آورده اند که بحث و گفتگو دربارۀ آنها و معرفی گویندگان هنرمندشان، به مجال و فرصتی دیگر نیاز دارد.

 

منبع: دیدگاهها (مجموعه مصاحبه ها) ـ دفتر اول ـ کنگره بین المللی امام خمینی(س) و فرهنگ عاشورا، ص 240.



[1] - ر.ک: منتهی الآمال فی تواریخ النبی و الآل، تألیف: حاج شیخ عباس قمی، چاپ سنگی تهران، 1369 هـ.ق، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، جلد اوّل، ص 369.

[2] - ر.ک، دیوان اشعار جمال الدین محمد بن عبدالرزّاق اصفهانی، تصحیح وحید دستگردی، تهران، 1320، انتشارات وزارت فرهنگ، ص12.

[3] - ر.ک: کلیات شیخ مصلح الدین سعدی، به تصحیح: محمدعلی فروغی، تهران،1320 ش، انتشارات فرهنگ، ص430.

[4] - ر.ک: تاریخ ادبیات در ایران، تالیف دکتر ذبیح الله صفا، تهران، 1353ش، انتشارات دانشگاه تهران، جلد سوم، بخش اول، صفحۀ 336، و ر.ک: دیوان اشعار سیف فرغانی، به تصحیح: دکتر ذبیح الله صفا، تهران، 1364ش، انتشارات فردوسی، صفحات 176،177و 196.

[5] - سرودۀ: خوشدل تهرانی.

[6] - ر.ک: انواع ادبی و آثار آن در زبان فارسی، تألیف: دکتر حسین رزمجو، چاپ مشهد، 1370ش، انتشارات آستان قدس رضوی، صفحات 106 و 107.

انتهای پیام /*