کتاب لقطه
بدان که گمشده یا حیوان است،مثل گاو و گوسفند و غیره و یا چیز دیگری،مثل پول و لباس و ساعت.
مسأله 1- اگر در جای آبادان مثل شهر و یا ده حیوانی را بیابند،حق ندارند که او را بگیرند و تصرف کنند و چنانچه این خلاف را کردند ضامن هستند و باید او را نگاه دارند از این که مبادا از بین برود و تلف شود.
مسأله 2- باید آنچه که حیوان لازم دارد به او بدهد و حقی ندارد که به صاحبش رجوع کند و آنچه به حیوان داده از او بگیرد،بلکه این چیزی که به او داده از کیسۀ خودش محسوب میشود.
مسأله 3- در مسألۀ گذشته اگر فرض شود که حیوان مریض است یا آن که ممکن است گرگ او را بخورد و یا غیر آن،در این صورت جایز است که او را گرفته و حفظ کند و واجب است به او علف داده و بعداً پولش را از صاحبش بگیرد؛اگر چنانچه علف دادنش مجانی نبوده،بلکه قصدش آن بوده است که پولش را از صاحبش بگیرد.
مسأله 4- اگر چنانچه حیوانی که پیدا کرده است گوسفند باشد در این صورت میتواند یکی از سه کار را بکند: اول: آن که نگاه دارد تا سه روز و بعداً بفروشد و از
[[page 350]]طرف صاحبش صدقه بدهد،در این صورت اگر صاحبش پیدا شد و راضی نشد به صدقه باید از عهدۀ او برآید و قیمتش را بپردازد. دوم: آن که او را نگاه دارد برای صاحبش که هر وقت پیدا شد به او برگرداند. سوم: گوسفند را به حاکم شرع و مجتهد وقت بدهد.
مسأله 5- اگر چنانچه حیوانی که پیدا شده است خودش منافعی دارد،مثل این که شیر دارد یا آن که میتوان از او بار کشید،در این صورت میتواند از آن استفاده کند و به مقدار خرجی که برای حیوان کرده بردارد و بقیه را برای صاحبش صدقه بدهد و اگر از خرجی که کرده کمتر باشد میتواند به صاحبش رجوع کند و بگیرد.
مسأله 6- حیوانی که در جای آبادان پیدا شد و کسی آن را گرفت باید از صاحبش جستوجو کند و چنانچه او پیدا نشد،یا آن که خود او را صدقه بدهد و یا قیمتش را، مثل مجهول المالک.و همچنین است اگر حیوانی که مریض است و جایز است او را بگیرد گرفت و او را تصرف کرد.
مسأله 7- در صورتی که حیوانی در بیابانها و جادههای خارج شهرها و دهات پیدا شود،پس اگر آن حیوان میتواند خودش را از دشمنانش نگاه دارد و حفظ کند از درندگان کوچک،مثل شغال و گرگ؛به این معنی که توانا است یا آن که پر دو است و یا غیر اینها،پس در این صورت حق ندارد که او را گرفته و تصرف کند؛اگر چنانچه در چراگاه و کنار چشمهسار باشد و یا آن که بتواند برای خودش این جایها را پیدا کند و اگر نمیتواند خودش را حفظ کند مثل گوسفند و کره شتر و گوساله،میتواند آن را بگیرد و اگر گرفت،احتیاط واجب آن است که در جایی که گرفته است آن را،اگر کسی هست تعریف کند بلکه صاحبش پیدا شود و اگر در حوالی آن محل صاحبش پیدا نشد،میتواند آن را تصرف کند و ملک خود قرار دهد و بفروشد،لکن اگر صاحبش پیدا شد ضامن است،و میتواند آن را برای صاحبش نگهداری کند در این صورت اگر بدون تعدی و تفریط تلف شد ضامن نیست.
[[page 351]] مسأله 8- اگر چیز گمشدهای را غیر آنچه که گذشت پیدا کرد و قیمتش کمتر از یک درهم نبود،در این صورت واجب است بر آن شخص که آن چیزی را که برداشته، جستوجو کند از صاحب مال به نحوی که ذکر میشود.
مسأله 9- مال دزدی یا غصبی حکم لقطه را ندارد،بلکه حکم مجهول المالک را دارد.
مسأله 10- احتیاط واجب آن است که لقطه را فوراً تعریف کند،بلی جایز نیست که سهلانگاری کند و مسامحه نماید،بنابر اقوا.
مسأله 11- اگر کسی مالی را دید و به دیگری نشان داد و دیگری او را برداشت، جستوجو کردن به عهدۀ آن شخصی است که او را برداشته،بلکه اگر امر کند و فرمان دهد که او بردارد و آن شخص مأمور مالی را برداشت باز جستوجو کردن به عهدۀ بردارنده است،نه امر کننده و فرمان دهنده.
مسأله 12- کفشهایی که در حمام یا مسجد یا مجالس با دیگری عوض میشود معلوم نیست حکم لقطه داشته باشد،بلکه ظاهراً حکم مجهول المالک را دارد.
مسأله 13- برداشتن لقطه حرام نیست حتی لقطه در حرم مکه،لکن مکروه است.
مسأله 14- مدت تعریف لقطه و جستوجو کردن از صاحبش یک سال تمام است و نباید تأخیر بیندازد بلکه باید در همان سال اول تعریف کند،لکن اگر معصیت کرد و تأخیر انداخت،یا با عذر تأخیر انداخت و یک سال جستوجو را در چهار سال مثلاً انجام داد،میتواند مال را ملک خود قرار دهد یا صدقه بدهد یا حفظ کند،پس شرط این سه حکم آن نیست که تعریف در یک سال واقع شود.
مسأله 15- لازم نیست خود جویندۀ مال،تعریف و جستوجو کند،بلکه میتواند دیگری را وادار کند،در صورتی که اطمینان داشته باشد که انجام میدهد،و اجرت تعریف با جوینده است،مگر بخواهد مال را برای صاحبش حفظ کند که در این
[[page 352]]صورت احتیاط واجب آن است که با مالک مصالحه کند.
مسأله 16- اگر بداند که تعریف و جستوجو فایده ندارد یا این که مأیوس شود از پیدا شدن صاحبش پیش از آن که یک سال تمام تعریف کرد،جستوجو کردن ساقط میشود و احتیاط واجب آن است که صدقه بدهد از برای صاحبش و برای خودش برندارد.
مسأله 17- اگر گمشدهای را که پیدا کرده از چیزهایی است که یک سال باقی نمیماند و فاسد میشود احتیاط واجب آن است که آن را تا آخر زمانی که خوف دارد اگر بیشتر نگاه دارد فاسد میشود،نگاه دارد و تعریف کند و پس از آن میتواند آن را قیمت کند و برای خودش بردارد و مصرف کند،یا آن که بفروشد به غیر و پول آن را برای صاحبش نگاه دارد و در هر صورت محتاج به اذن حاکم شرع نیست و در صورتی که خودش مصرف کرد،ضامن است اگر صاحبش پیدا شد.و در هر صورت تعریف تا یک سال ساقط نمیشود.
مسأله 18- محل تعریف لقطه مجامع عمومی است از قبیل میدانها و بازارها و محل جماعات،و کراهت دارد تعریف در مساجد و بهتر آن است که در نزدیک در مسجد که محل دخول و خروج مردم است تعریف کند.
مسأله 19- در جستوجو کردن از صاحب لقطه و تعریف در یک سال کیفیت خاصی نیست،بلکه موکول به عرف است که گفته شود یک سال تعریف کرد و لازم نیست در یک سال هر روز مشغول باشد،بلکه اگر در اوایل پیدا شدن،چند روزی هر روز و بعد در هر چند روز،روزی یک مرتبه تعریف کند تا آخر سال کفایت میکند.
مسأله 20- در تعریف کردن نیز کیفیت خاصی نیست،پس اگر بگوید کی یک کیسۀ پول گم کرده یا یک دستۀ اسکناس یا یک کفش یا یک کتاب مانع ندارد،یا
[[page 353]]بگوید کی چیزی گم کرده نیز مانع ندارد،بلی نباید صفات خاص او را که نوعاً صاحب مال مطلع میشود نه غیر او بگوید.
مسأله 21- اگر لقطه قابل تعریف نباشد و علامتی نداشته باشد که بشود صاحبش با آن علامت معرفی کند تعریف ساقط میشود و احتیاط واجب آن است که صدقه بدهد آن را.
مسأله 22- لقطه در زمان تعریف کردن و جستوجو نمودن امانت است پیش جوینده و اگر تلف بشود بدون تعدی و تفریط ضامن نیست،و اگر بعد از یک سال تعریف صاحبش پیدا نشد و جوینده خواست مال را برای صاحبش نگهدارد باز ضامن نیست با شرط مذکور.
مسأله 23- اگر مال پیدا شده را جوینده به حاکم شرع رد کند باید خود جوینده یک سال تعریف کند و جایز است مال را به حاکم بدهد؛چه در ضمن سال تعریف چه بعد از آن.
[[page 354]]