احکام قرض
قرض دادن از کارهای مستحبی است که در آیات قرآن و اخبار راجع به آن زیاد سفارش شده است،از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده که هر کس به برادر مسلمان خود قرض بدهد مال او زیاد میشود و ملائکه بر او رحمت میفرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند،بدون حساب و به سرعت از صراط میگذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد،بهشت بر او حرام میشود.
مسأله 2281- در قرض لازم نیست صیغه بخوانند بلکه اگر چیزی را به نیت قرض به کسی بدهد و او هم به همین قصد بگیرد،صحیح است ولی مقدار آن باید کاملاً معلوم باشد.
مسأله 2282- هر وقت بدهکار بدهی خود را بدهد،طلبکار باید قبول نماید
مسأله 2283- اگر در صیغۀ قرض برای پرداخت آن مدتی قرار دهند،احتیاط واجب آن است که طلبکار پیش از تمام شدن آن مدت طلب خود را مطالبه نکند ولی اگر
[[page 462]]مدت نداشته باشد،طلبکار هر وقت بخواهد،میتواند طلب خود را مطالبه نماید.
مسأله 2284- اگر طلبکار طلب خود را مطالبه کند،چنانچه بدهکار بتواند بدهی خود را بدهد،باید فوراً آن را بپردازد و اگر تأخیر بیندازد گناهکار است.
مسأله 2285- اگر بدهکار غیر از خانهای که در آن نشسته و اثاثیۀ منزل و چیزهای دیگری که به آنها احتیاج دارد،چیزی نداشته باشد طلبکار نمیتواند طلب خود را از او مطالبه نماید،بلکه باید صبر کند تا بتواند بدهی خود را بدهد.
مسأله 2286- کسی که بدهکار است و نمیتواند بدهی خود را بدهد چنانچه بتواند کاسبی کند،احتیاط واجب آن است که کسب کند و بدهی خود را بدهد.
مسأله 2287- کسی که دسترس به طلبکار خود ندارد،چنانچه امید نداشته باشد که او را پیدا کند،باید با اجازۀ حاکم شرع طلب او را به فقیر بدهد.ولی اگر طلبکار او سید نباشد،احتیاط واجب آن است که طلب او را به سید فقیر ندهد
مسأله 2288- اگر مال میت بیشتر از خرج واجب کفن و دفن و بدهی او نباشد،باید مالش را به همین مصرفها برسانند و به وارث او چیزی نمیرسد.
مسأله 2289- اگر کسی مقداری پول طلا یا نقره قرض کند و قیمت آن کم شود،یا چند برابر گردد،چنانچه همان مقدار را که گرفته پس بدهد کافی است،ولی اگر هر دو به غیر آن راضی شوند اشکال ندارد.
مسأله 2290- اگر مالی را که قرض کرده از بین نرفته باشد و صاحب مال،آن را مطالبه کند احتیاط مستحب آن است که بدهکار،همان مال را به او بدهد.
مسأله 2291- اگر کسی که قرض میدهد شرط کند که زیادتر از مقداری که میدهد
[[page 463]]بگیرد،مثلاً یک من گندم بدهد و شرط کند که یک من و پنج سیر بگیرد،یا ده تخممرغ بدهد که یازده تا بگیرد،ربا و حرام است بلکه اگر قرار بگذارد که بدهکار کاری برای او انجام دهد،یا چیزی را که قرض کرده با مقداری جنس دیگر پس دهد،مثلاً شرط کند یک تومانی را که قرض کرده با یک کبریت پس دهد،ربا و حرام است و نیز اگر با او شرط کند که چیزی را که قرض میگیرد به طور مخصوصی پس دهد،مثلاً مقداری طلای نساخته به او بدهد و شرط کند که ساخته پس بگیرد،باز هم ربا و حرام میباشد.
ولی اگر بدون این که شرط کند،خود بدهکار زیادتر از آنچه قرض کرده پس بدهد اشکال ندارد بلکه مستحب است.
مسأله 2292- ربا دادن مثل ربا گرفتن حرام است،و کسی که قرض ربایی گرفته مالک آن نمیشود و نمیتواند در آن تصرف کند ولی چنانچه طوری باشد که اگر قرار ربا را هم نداده بودند،صاحب پول راضی بود که گیرندۀ قرض در آن پول تصرف کند، قرض گیرنده میتواند در آن تصرف نماید.
مسأله 2293- اگر گندم یا چیزی مانند آن را به طور قرض ربایی بگیرد و با آن زراعت کند،حاصلی که از آن به دست میآید مالِ قرض دهنده است.
مسأله 2294- اگر لباسی را بخرد و بعداً از پولی که به قرض ربایی گرفته،یا از پول حلالی که مخلوط با ربا است به صاحب لباس بدهد پوشیدن آن لباس و نماز خواندن با آن اشکال ندارد ولی اگر به فروشنده بگوید که این لباس را با این پول میخرم، پوشیدن آن لباس حرام است و اگر بداند پوشیدن آن حرام است نماز هم با آن باطل میباشد.
مسأله 2295- اگر انسان مقداری پول به تاجر بدهد که در شهر دیگر از طرف او کمتر بگیرد،اشکال ندارد و این را صرف برات میگویند.
[[page 464]] مسأله 2296- اگر مقداری پول به کسی بدهد که بعد از چند روز در شهر دیگر زیادتر بگیرد،مثلاً نهصد و نود تومان بدهد که بعد از ده روز در شهر دیگر هزار تومان بگیرد ربا و حرام است،ولی اگر کسی که زیادی را میگیرد در مقابل زیادی جنس بدهد یا عملی انجام دهد اشکال ندارد.
مسأله 2297- اگر در مقابل طلبی که از کسی دارد سفته یا براتی داشته باشد و بخواهد طلب خود را پیش از وعدۀ آن به کمتر از آن بفروشد اشکال ندارد.
[[page 465]]