کتاب کفارات

احکام کفارات

کد : 158374 | تاریخ : 24/05/1394

‏ ‏

احکام کفارات

‏         مسأله 1- شرط است در دادن کفاره،نیت عمل و قصد قربت و تعیین کفاره که از ‏‎ ‎‏چه نوع است اگر چند کفاره باید بدهد،پس اگر کفارۀ افطار روزه و مخالفت قسم و ‏‎ ‎‏کفارۀ ظهار به عهدۀ او است و بنده‌ای آزاد کند و معیّن نکند عوض کدام یک است کفارۀ ‏‎ ‎‏هیچ‌یک واقع نمی‌شود،بلی در افراد یک نوع تعیین لازم نیست،پس اگر کفارۀ چند روز ‏‎ ‎‏از ماه رمضان به‌عهدۀ او است لازم نیست که در دادن کفاره معیّن کند از کدام روز است.‏


‎[[page 316]]‎‏         مسأله 2- عاجز بودن از بنده آزاد کردن در کفاره به آن است که یا بنده پیدا نشود یا ‏‎ ‎‏پولش را نداشته باشد یا نشود خرید،و در این زمان در بلاد ما عجز متحقق است و باید ‏‎ ‎‏کفارۀ دیگر بدهد.‏

‏         مسأله 3- عاجز بودن از روزه،یا مرضی است که مانع روزه است،یا ترس پیدا ‏‎ ‎‏شدن مرض،یا زیاد شدن آن،یا طول کشیدن آن است.و ظاهراً کفایت کند بودن این ‏‎ ‎‏موانع در حال حاضر گرچه امید خوب شدن داشته باشد،مگر آن که زمان خوب شدن ‏‎ ‎‏خیلی نزدیک باشد مثل یک روز و دو روز.‏

‏         مسأله 4- حیض و نفاس موجب عاجز بودن نیست،پس باید صبر کند تا پاک شود ‏‎ ‎‏و همین‌طور است سفری که از روی ناچاری است.‏

‏         مسأله 5- واجب است در روزۀ کفاره آن که پی‌درپی باشد و این حکم در بعض ‏‎ ‎‏موارد مبنی بر احتیاط واجب است.‏

‏         مسأله 6- پی‌درپی بودن به آن است که افطار در بین نشود و روزۀ دیگر حتی نوع ‏‎ ‎‏کفارۀ دیگر نیز در بین واقع نشود،پس اگر برای کفارۀ شهر رمضان روزه می‌گیرد برای ‏‎ ‎‏کفارۀ ظهار نمی‌تواند در بین آن روزه بگیرد.‏

‏         مسأله 7- اگر از روی عذری،هر چه باشد،پی‌درپی بودن به‌هم بخورد ضرر ندارد، ‏‎ ‎‏چه از روی اکراه یا بیچارگی یا مرض یا حیض و نفاس یا سفری که لازم است و ‏‎ ‎‏ضروری است.‏

‏         مسأله 8- در پی‌درپی بودن کفایت می‌کند که یک ماه و یک روز روزۀ پی‌درپی ‏‎ ‎‏بگیرد و بقیه لازم نیست دنبالۀ هم باشد،پس جایز است یک ماه و یک روز به ماه ‏‎ ‎‏رمضان مانده روزه بگیرد،ولی جایز نیست که ماه شعبان را روزه بگیرد برای کفاره، ‏‎ ‎‏چون پی‌درپی بودن به یک ماه و یک روز محقق می‌شود نه یک ماه فقط.‏

‏         مسأله 9- اگر دو ماهی که بر او واجب است،از اول ماه شروع به روزه کند،دو ماه ‏
‎[[page 317]]‎‏هلالی کافی است؛گرچه هر دو ناقص باشند.و اگر از اول شروع نکند ظاهر آن است ‏‎ ‎‏که کفایت کند اگر از ماه سوم نقیصۀ اول را اتمام کند،پس اگر روز دهم شوال شروع ‏‎ ‎‏کرد دو ماه تمام می‌شود به این که تا دهم ذی‌الحجه بگیرد به این معنی که نهم ‏‎ ‎‏ذی‌الحجه روز آخر دو ماه است و لازم نیست شصت روز باشد و ناقص بودن ماهها ‏‎ ‎‏مانع نیست.‏

‏         مسأله 10- در طعام دادن به جای کفاره می‌تواند مسکین را سیر کند و می‌تواند کفاره ‏‎ ‎‏را به او بدهد و می‌تواند بعضی از آنها را سیر کند و بعضی را تسلیم کند،و در سیری ‏‎ ‎‏میزان سیر شدن است،و در تسلیم،کفاره باید از یک مد که یک چارک است تقریباً، ‏‎ ‎‏کمتر نباشد.‏

‏         مسأله 11- باید در هر یک از دو نحوه که ذکر شد عدد را تمام کند به این معنی که ‏‎ ‎‏شصت نفر را مثلاً سیر کند یا به شصت نفر تسلیم کند و کفایت نمی‌کند که سی نفر را ‏‎ ‎‏دو مرتبه سیر کند یا به سی نفر نفری دو مد بدهد.‏

‏         مسأله 12- در سیر نمودن مسکین کفایت می‌کند هر چیزی که متعارف است از ‏‎ ‎‏پختنی‌ها؛هر قسم از طعام که باشد و از نان هر قسم طعامی که باشد و از هر جنس که ‏‎ ‎‏باشد،حتی نان جو و ذرت،و لازم نیست که نان خورش داشته باشد،گرچه افضل ‏‎ ‎‏است.و در آنچه تسلیم می‌کند کفایت می‌کند هر چه طعام به آن گفته شود،چه خام ‏‎ ‎‏باشد و چه پخته.‏

‏         مسأله 13- در کفارات متعدده می‌توان زیادتر از یک مد به یک فقیر داد،پس اگر ‏‎ ‎‏تمام ماه رمضان را افطار کرد می‌تواند به شصت نفر معیّن سی دفعه اطعام کند یا سی مد ‏‎ ‎‏به هر یک بدهد اگرچه غیر آنها هم فقرای دیگر باشد.‏

‏         مسأله 14- مراد از مسکین همان فقیر است که مستحق زکات است و شرط است که ‏‎ ‎‏فقیر مسلمان باشد و احتیاط آن است که مؤمن باشد،گرچه بعید نیست که بتوان به ‏‎ ‎‏مستضعف از غیر مؤمن که ناصب نباشد داد.‏


‎[[page 318]]‎‏         مسأله 15- شرط است که فقیر،واجب النفقۀ کفاره دهنده نباشد،مثل پدر و مادر و ‏‎ ‎‏اولاد و مملوک و زن عقدی،و اما به صیغه و به سایر خویشاوندان می‌شود کفاره داد.و ‏‎ ‎‏شرط نیست که فقیر عادل باشد،لکن اگر علنی فسق کند و هیچ حیا نداشته باشد از ‏‎ ‎‏ارتکاب آن،نمی‌توان به او کفاره داد.و ظاهراً می‌شود غیر سید کفاره بدهد به سید.‏

‏         مسأله 16- در پوشش که کفاره داده می‌شود معتبر است که لباس شمرده شود در ‏‎ ‎‏عرف،پس مثل عمامه و جوراب و کلاه و کفش را نمی‌توان داد،و اقوا آن است که به ‏‎ ‎‏یک جامه می‌شود اکتفا کرد،و احتیاط واجب آن است که با آن جامه بتوان ستر عورت ‏‎ ‎‏کرد.و در جامه شرط نیست که نو باشد لکن نباید پاره و از بین رفته و کهنه باشد.و در ‏‎ ‎‏فقیری که او را جامه می‌دهند فرقی نیست بین کوچک و بزرگ و زن و مرد،بلی اگر ‏‎ ‎‏بچۀ خیلی کوچک باشد مثل بچۀ یکی دو ماهه احتیاط واجب آن است که اکتفا به ‏‎ ‎‏پوشش او نشود.‏

‏مسأله 17- نمی‌توان در کفاره قیمت داد،بلکه باید خود طعام و خود لباس را داد.‏

‏         مسأله 18- در کفاره‌ای که باید بنده آزاد شود اگر نتوانست بنده آزاد کند بدلی از ‏‎ ‎‏برای آن نیست،لکن در روزۀ دو ماهه و اطعام به مسکین اگر ممکن نشد هجده روز ‏‎ ‎‏روزه بگیرد در ظهار بنابر اقوا و در غیر آن بنابر احوط،و احتیاط واجب آن است که ‏‎ ‎‏هر چه می‌تواند روزه بگیرد یا هر چه می‌تواند صدقه بدهد و اگر از این دو هم عاجز ‏‎ ‎‏شد،استغفار کند و کفایت می‌کند یک مرتبه.‏

‏         مسأله 19- آنچه گفته شد در مسألۀ هجدهم در کفارۀ غیر ماه رمضان است،و اما ‏‎ ‎‏کفارۀ شهر رمضان،پس اگر عاجز شد از دو ماه روزه و بنده آزاد کردن و شصت ‏‎ ‎‏مسکین طعام دادن،صدقه بدهد به قدری که در وسعش است و اگر نتوانست،استغفار ‏‎ ‎‏کند گرچه یک مرتبه،و احتیاط واجب آن است که در صورت آخری اگر ممکن شد ‏‎ ‎‏کفاره بدهد و اکتفا به استغفار نکند.‏

‏ ‏

‏ ‏

‎[[page 319]]‎

انتهای پیام /*