کتاب حواله و کفالت

[حواله]

کد : 158390 | تاریخ : 24/05/1394

‏ ‏

[حواله]

‏حواله عبارت است از آن که بدهکار چیزی که در ذمه‌اش ثابت است تحویل کند به ‏‎ ‎‏ذمۀ دیگری،و در آن پای سه نفر در کار است:یکی بدهکار(محیل)دیگری طلبکار ‏‎ ‎‏(محتال)سوم آن کس که به او حواله می‌دهند(محال علیه).‏

‏         مسأله 1- باید در هر سه نفر شرایطی را که در همۀ عقدها معتبر است باشد؛از قبیل ‏‎ ‎‏عقل و بلوغ و رشد و اختیار،و در محتال شرط است که محجور نباشد به واسطۀ ‏‎ ‎‏افلاس و در محیل نیز شرط است،مگر در حواله بر بری.‏

‏         مسأله 2- در عقد حواله باید ایجاب از طرف محیل باشد به هر لفظ و لغتی که ‏‎ ‎‏مقصود را برساند و قبول از طرف محتال(طلبکار)و اما محالٌ علیه،طرف عقد نیست.‏

‏         مسأله 3- شرط است در این عقد تنجیز بنابر احتیاط واجب،پس اگر بگوید حواله ‏‎ ‎‏دادم به شرط آمدن زید،باطل است علی الاحوط.‏

‏مسأله 4- شرط است در صحت حواله چند چیز دیگر:‏

‏         اول: آن که بدهی ثابت باشد در عهدۀ بدهکار(محیل)،پس اگر فعلاً ثابت نیست و ‏‎ ‎‏بعدها ثابت می‌شود،حواله صحیح نیست.‏

‏         دوم: آن که آن مالی که حواله شده مبهم نباشد،پس اگر بگوید حواله کردم یا این ‏
‎[[page 291]]‎‏مال را یا آن مال را باطل است،بلی اگر معیّن باشد واقعاً،لازم نیست بدهکار و طلبکار ‏‎ ‎‏بدانند مقدارش را.‏

‏         سوم: آن که محال علیه؛یعنی آن کسی که به او حواله شده راضی باشد و قبول کند ‏‎ ‎‏بنابر اقوا،اگر حواله بر بری باشد،و بنابر احوط اگر بر کسی که ذمه‌اش مشغول باشد به ‏‎ ‎‏حواله دهنده به مقدار حواله.‏

‏         مسأله 5- شرط نیست در حواله که محیل طلبکار باشد از کسی که به او حواله ‏‎ ‎‏می‌دهد،پس حواله دادن سر کسی که بدهکار نیست صحیح است.‏

‏         مسأله 6- وقتی حواله صحیح واقع شد،ذمۀ حواله دهنده بری می‌شود اگرچه ‏‎ ‎‏طلبکار ذمۀ او را بری نکند،و ذمۀ آن کس که حواله سر او داده شده مشغول می‌شود به ‏‎ ‎‏طلبکار.‏

‏         مسأله 7- واجب نیست بر طلبکار قبول کند حواله بر کسی را اگرچه آن کس دارا ‏‎ ‎‏باشد و طلب را هم بدهد و اگر قبول کرد لازم می‌شود و نمی‌تواند عقد را به‌هم بزند، ‏‎ ‎‏اگرچه حواله بر فقیر باشد در صورتی که عالم به حال باشد.‏

‏         مسأله 8- حواله لازم است بر هر یک از سه نفر-حواله دهنده و طلبکار و آن که بر ‏‎ ‎‏سر او حواله داده‌اند-بلی اگر طلبکار نداند که آن کس که به او حواله شده بی‌چیز ‏‎ ‎‏است؛یعنی غیر از آن چیزهایی که در دین مستثنا است چیزی ندارد که بدهکاری خود ‏‎ ‎‏را بدهد،از برای او(طلبکار)اختیار فسخ است.‏

‏ ‏

‎[[page 292]]‎

انتهای پیام /*