کتاب حجر

سفیه بودن

کد : 158397 | تاریخ : 24/05/1394

‏ ‏

سفیه بودن

‏سفیه کسی است که در او حالت رعایت مصالح خودش نباشد و مال را در غیر ‏‎ ‎‏محلش صرف و تلف کند و معاملاتش از روی تدبیر و کیاست نباشد و مبالات نداشته ‏‎ ‎‏باشد در فریب خوردن و ضرر بردن،و بالجمله کارهایش برخلاف کارهای عرف و ‏‎ ‎‏عقلا باشد بالنسبه به اموالش در خرج و دخل.‏

‏         مسأله 1- شخص سفیه ممنوع است از تصرف در اموالش به نحوی که در نابالغ ‏‎ ‎‏گذشت.و همین‌طور ممنوع از قرار دادن چیزی است به ذمه‌اش چنانچه در طفل ‏‎ ‎‏گذشت و اگر سفاهتش متصل باشد به زمان طفولیتش؛به این معنی که وقتی به حد ‏‎ ‎‏بلوغ رسید با حال سفاهت رسید،ممنوع بودنش از تصرفات موقوف به حکم حاکم ‏‎ ‎‏شرع نیست،و اما اگر سفاهتش متصل نباشد به زمان طفولیت و در حال بلوغ عارض ‏‎ ‎‏شود،ممنوعیت او متوقف به حکم حاکم است.‏

‏         مسأله 2- اگر طفل،با سفاهت به حد بلوغ رسید،ولایت او با پدر و جد است،و اگر ‏‎ ‎‏بعد از بالغ شدن سفیه شد ولایتش با حاکم شرع است.‏

‏         مسأله 3- اگر عقدی را سفیه کرد و ولیّ او اجازه داد،آن عقد صحیح می‌شود،و ‏‎ ‎‏همین‌طور اگر خودش رشید شد و اجازه کرد.‏

‏         مسأله 4- نکاح سفیه بی‌اجازه یا اذن ولیّ صحیح نیست،لکن طلاق و خلع و ‏‎ ‎‏ظهارش صحیح است،و اقرارش تا آن‌جا که مربوط به مال نباشد صحیح است و اگر ‏‎ ‎‏اقرار به دزدی کند در مال صحیح نیست،لکن در حد صحیح است و اجرا می‌شود.‏

‏ ‏

‎[[page 286]]‎

انتهای پیام /*