حکومت مشروع اسلامی

کد : 158587 | تاریخ : 24/05/1396

‏ ‏

حکومت مشروع اسلامی

حجةالاسلام والمسلمین مسیح بروجردی

‏ ‏

‏این مقاله در پاسخ به موضوع «معیار دینی بودن حکومت» با بیان مقدمه ای به احتمال‏‎ ‎‏وقوع خلط میان دو بحث اشاره می کند: ‏

‏اول، ملاک صدق عنوان «حکومت اسلامی»؛ ‏

‏دوّم، ملاک مشروع بودن یک حکومت در اسلام.‏

‏به نظر نگارنده این دو بحث به رغم آن که کاملاً از هم جدا است، در طول تاریخ باعث‏‎ ‎‏خطاهایی شده است و ممکن است در حالی که یک حکومت از نظر قواعد شریعت و‏‎ ‎‏فقه فاقد مشروعیت است، از نظر عرف و فقیهان، حکومتی اسلامی محسوب شود.‏

‏نگارنده در فصلی به تبیین ملاک و مصادیق «حکومت اسلامی» می پردازد و با کمک‏‎ ‎‏قواعد ادبی، وجود قوانین قابل اعتنای سیاسی و حکومتیِ اسلام را در یک حکومت،‏‎ ‎‏مناط صدق آن عنوان می شمرد و با کمک بحث اصولیِ «صحیح و اعم» و با اتخاذ نظریه‏‎ ‎

‎[[page 125]]‎

اعمی (نظر حضرت امام خمینی(ره)) حکومت اسلامی را بر هر حکومتی که خود را‏‎ ‎‏منتسب به اسلام بداند و مجموعه ای از فرامین و قوانین اسلامی را رعایت کند، منطبق‏‎ ‎‏می داند. بنابراین، ممکن است برخی از مصادیق حکومت اسلامی ناقص، کامل، فاسد،‏‎ ‎‏مشورع یا غیر مشروع باشد.‏

‏در فصل دوّم، با پذیرش فرض صحت اندیشۀ ولایت معصوم و فقیه و عدول مؤمنین و‏‎ ‎‏فساق مؤمنین – به ترتیب – ملاک مشروع بودن حکومت اسلامی را بیان می کند. نگارنده‏‎ ‎‏حکومت مشروع کنونی در کشور ایران را حکومت فقیه عادلِ مدیر و مدبّر می داند. تأثیر‏‎ ‎‏شرایط زمانی و مکانی در مشروعیت حکومت اسلامی از دیگر مسائل طرح شده در این‏‎ ‎‏مقاله است. در این فصل تذکر داده می شود که در اسلام برای شرایط گوناگون احکامی‏‎ ‎‏جعل شده است که همۀ آن ها شرعی و مربوط به موقعیت های مختلف است. با توجه به‏‎ ‎‏نکات مذکور و اهمیتی که به شرط تدبیر داده شده است.، نتیجه گرفته می شود که‏‎ ‎‏مهم ترین شرط حاکم اسلامی تدبیر است. ‏

‏نگارنده در حالی که در قسمت های مختلف به نظریات حضرت امام استناد می کند،‏‎ ‎‏در پایان به دقّتِ ایشان در تمایز میان دو بحث فوق اشاره کرده، به نتایج حاصل از خلط‏‎ ‎‏آن دو می پردازد.‏

‏ ‏

‎ ‎

‎[[page 126]]‎

انتهای پیام /*