ولایت الفقیه و مشروعیةالانتخاب
حجةالاسلام والمسلمین قاسم الابراهیمی
نویسنده در این مقاله می کوشد تا ولایت فقیه را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار دهد. در واقع مهم ترین سئوال وی آن است که آیا فقیه از طریق نصب به ولایت منصوب می شود یا از طریق انتخاب و یا به وسیله هر دو، به صورت علی البدل یا تلفیقی.
وی در عین حال معتقد است: این فرض که اصل ولایت مال خداوند است، با همه قرائت های مختلف از ولایت فقیه سازگار است، زیرا احتمال این که خداوند ولایت را به امت تفویض کرده باشد، به همان میزان قوت دارد که احتمال تفویض به فقها قوت دارد، به ویژه این که در هر دو زمینه روایات متعددی وجود دارد.
نویسنده پس از بررسی آرا و قرائت های مختلف از ولایت فقیه، خود معتقد است که ولایت از آنِ امت است؛ امتی که مکلف است احکام خدا را به اجرا درآورد.
سیره عقلیه نیز مؤیّد آن است که تبیین احکام الهی نیازمند فردی متخصص است و چون فقیه قهراً تنها متخصص این امر است حکومت بدو سپرده می شود. اگر در برخی از روایات، ولایت به فقیه داده شده است مربوط به موارد خاصی از جمله امور «قصر» و امور «حسبیه» است و افزون بر آن، نیازمند تفویض آن از سوی امت است. از این رو
[[page 115]]
ولایت و اختیارات فقیه در امور زیر محدود می گردد: 1) بیان احکام شرعیه اولیه؛ 2) نظارت بر حسن اجرای احکام شرعی؛ 3) بیان مواضع تناقضی احکام شرعی با احکام وضعی توسط مجاری قانونی آن مثل شورای نگهبان؛ 4) نصب قاضی عام؛ 5) تشخیص مصالح ضروری و تقدیم آن بر احکام اولیه.
[[page 116]]