احکام نکاح یا ازدواج و زناشویی

شرایط عقد

کد : 159168 | تاریخ : 29/05/1394

‏ ‏

شرایط عقد

‏مسأله 2370- عقد ازدواج چند شرط دارد:‏

‏اول:آن که به عربی صحیح خوانده شود به احتیاط واجب،و اگر خود مرد و زن ‏‎ ‎‏نتوانند صیغه را به عربی صحیح بخوانند،به هر لفظی که صیغه را بخوانند صحیح است ‏‎ ‎‏و لازم هم نیست که وکیل بگیرند اما باید لفظی بگویند که معنی‏

‏«زَوَّجْتُ» و‏

‏«قَبِلْتُ» را ‏‎ ‎‏بفهماند.‏

‏دوم:مرد و زن یا وکیل آنها که صیغه را می‌خوانند قصد انشا داشته باشند؛یعنی ‏‎ ‎‏اگر خود مرد و زن صیغه را می‌خوانند،زن به گفتن‏

‏«زَوَّجْتُکَ نَفْسِی» قصدش این ‏‎ ‎‏باشد که خود را زن او قرار دهد و مرد به گفتن‏

‏«قَبِلتُ التَّزوِیجَ» زن بودن او را ‏‎ ‎‏برای خود قبول نماید،و اگر وکیل مرد و زن صیغه را می‌خوانند،به گفتن‏

‏«زَوَّجْتُ» ‏‎ ‎‏و«قَبِلتُ» قصدشان این باشد که مرد و زنی که آنان را وکیل کرده‌اند،زن و شوهر ‏‎ ‎‏شوند.‏

‏سوم:کسی که صیغه را می‌خواند بالغ و عاقل باشد،چه برای خودش بخواند یا از ‏‎ ‎‏طرف دیگری وکیل شده باشد.‏

‏چهارم:اگر وکیل زن و شوهر یا ولیّ آنها صیغه را می‌خوانند،در عقد،زن و شوهر ‏‎ ‎‏را معیّن کنند مثلاً اسم آنها را ببرند یا به آنها اشاره نمایند،پس کسی که چند دختر دارد، ‏‎ ‎‏اگر به مردی بگوید:«زوجتک احدی بناتی»یعنی زن تو نمودم یکی از دخترانم را،و او ‏‎ ‎‏بگوید:«قبلت»یعنی قبول کردم،چون در موقع عقد،دختر را معیّن نکرده‌اند عقد ‏‎ ‎‏باطل است.‏

‏پنجم:زن و مرد به ازدواج راضی باشند،ولی اگر زن ظاهراً به کراهت اذن دهد و ‏‎ ‎‏معلوم باشد قلباً راضی است عقد صحیح است.‏


‎[[page 425]]‎‏         مسأله 2371- اگر در عقد یک حرف غلط خوانده شود که معنی آن را عوض کند ‏‎ ‎‏عقد باطل است.‏

‏         مسأله 2372- کسی که دستور زبان عربی را نمی‌داند،اگر قرائتش صحیح باشد و ‏‎ ‎‏معنای هر کلمه از عقد را جداگانه بداند و از هر لفظی معنای آن را قصد نماید می‌تواند ‏‎ ‎‏عقد را بخواند.‏

‏         مسأله 2373- اگر زنی را برای مردی بدون اجازۀ آنان عقد کنند و بعداً زن و مرد ‏‎ ‎‏بگویند به آن عقد راضی هستیم عقد صحیح است.‏

‏         مسأله 2374- اگر زن و مرد یا یکی از آن دو را به ازدواج مجبور نمایند و بعد از ‏‎ ‎‏خواندن عقد راضی شوند و بگویند به آن عقد راضی هستیم عقد صحیح است.‏

‏         مسأله 2375- پدر و جد پدری می‌توانند برای فرزند نابالغ یا دیوانۀ خود که به حال ‏‎ ‎‏دیوانگی بالغ شده است ازدواج کنند.و بعد از آن که آن طفل بالغ شد یا دیوانه عاقل ‏‎ ‎‏گردید،اگر ازدواجی که برای او کرده‌اند مفسده‌ای نداشته نمی‌تواند آن را به‌هم بزند و ‏‎ ‎‏اگر مفسده‌ای داشته می‌تواند آن را به‌هم بزند.‏

‏         مسأله 2376- دختری که به حد بلوغ رسیده و رشیده است؛یعنی مصلحت خود را ‏‎ ‎‏تشخیص می‌دهد،اگر بخواهد شوهر کند،چنانچه باکره باشد،باید از پدر یا جد پدری ‏‎ ‎‏خود اجازه بگیرد،و اجازۀ مادر و برادر لازم نیست.‏

‏         مسأله 2377- اگر پدر و جد پدری غایب باشند،به طوری که نشود از آنان اذن ‏‎ ‎‏گرفت و دختر هم احتیاج به شوهر کردن داشته باشد لازم نیست از پدر و جد پدری ‏‎ ‎‏اجازه بگیرند.و نیز اگر دختر باکره نباشد در صورتی که بکارتش به واسطۀ شوهر ‏‎ ‎‏کردن از بین رفته باشد،اجازه پدر و جد لازم نیست.ولی اگر به واسطۀ وطی به شُبهه یا ‏‎ ‎‏زنا از بین رفته باشد،احتیاط مستحب آن است که اجازه بگیرند.‏

‏         مسأله 2378- اگر پدر،یا جد پدری برای پسر نابالغ خود زن بگیرد،پسر-بعد از ‏
‎[[page 426]]‎‏رسیدن به سن قابل برای تمتع گرفتن-باید خرج زن را در صورتی که از او تمکین ‏‎ ‎‏داشته باشد بدهد.‏

‏         مسأله 2379- اگر پدر یا جد پدری برای پسر نابالغ خود،زن بگیرد،چنانچه پسر ‏‎ ‎‏در موقع عقد مالی داشته،مدیون مهر زن است،و اگر در موقع عقد مالی نداشته،پدر، ‏‎ ‎‏یا جد او باید مهر زن را بدهند.‏

‏ ‏

‎[[page 427]]‎

انتهای پیام /*