شرایط واجب شدن زکات
مسأله 1855- زکات در صورتی واجب میشود که مال به مقدار نِصاب که بعداً گفته میشود برسد و مالک آن،بالغ و عاقل و آزاد باشد و بتواند در آن مال تصرف کند.
مسأله 1856- بعد از آن که انسان دوازده ماه مالک گاو و گوسفند و شتر و طلا و نقره بود باید زکات آن را بدهد.ولی از اول ماه دوازدهم نمیتواند طوری در مال تصرف کند که مال ازبین برود و اگر تصرف کند ضامن است و چنانچه در ماه دوازدهم بدون اختیار او بعضی از شرطهای زکات از بین برود زکات بر او واجب نیست.
[[page 321]] مسأله 1857- اگر مالک گاو و گوسفند و شتر و طلا و نقره در بین سال بالغ شود، زکات بر او واجب نیست.
مسأله 1858- زکات گندم و جو وقتی واجب میشود که به آنها گندم و جو گفته شود،و زکات کشمش بنابر احتیاط وقتی واجب میشود که غوره است،و موقعی هم که خرما قدری خشک شد که به او تَمر میگویند زکات آن واجب میشود.ولی وقت دادن زکات در گندم و جو موقع خرمن شدن و جدا کردن کاه آنها و در خرما و کشمش موقعی است که خشک شده باشند.
مسأله 1859- اگر موقع واجب شدن زکات گندم و جو و کشمش و خرما که در مسألۀ پیش گفته شد،صاحب آنها بالغ باشد،باید زکات آنها را بدهد.
مسأله 1860- اگر صاحب گاو و گوسفند و شتر و طلا و نقره در تمام سال دیوانه باشد،زکات بر او واجب نیست.ولی اگر در مقداری از سال دیوانه باشد و در آخر سال عاقل گردد چنانچه دیوانگی او به قدری کم باشد که مردم بگویند در تمام سال عاقل بوده بنابر احتیاط زکات بر او واجب است.
مسأله 1861- اگر صاحب گاو و گوسفند و شتر و طلا و نقره در مقداری از سال مست یا بیهوش شود،زکات از او ساقط نمیشود.و همچنین است اگر موقع واجب شدن زکات گندم و جو و خرما و کشمش مست یا بیهوش باشد.
مسأله 1862- مالی را که از انسان غصب کردهاند و نمیتواند در آن تصرف کند زکات ندارد.و نیز اگر زراعتی را از او غصب کنند و موقعی که زکات آن واجب میشود،در دست غصب کننده باشد،موقعی که به صاحبش بر میگردد زکات ندارد.
مسأله 1863- اگر طلا و نقره یا چیز دیگری را که زکات آن واجب است قرض کند و یک سال نزد او بماند،باید زکات آن را بدهد و بر کسی که قرض داده چیزی واجب نیست.
[[page 322]]