ماهر خوجۀ سلطانزاده

امام خمینی(س) و احیاءِ اصطلاحات دینی در تاجیکستان

کد : 159863 | تاریخ : 14/06/1396

امام خمینی(س) و احیاءِ اصطلاحات دینی در تاجیکستان

ماهر خوجۀ سلطانزاده – تاجیکستان

خلاصه مقاله

تاریخ گواه است که مردان بزرگ یعنی سیماهای درخشان علم و ادب و هنر و فرهنگ با جلای فعالیت پر فیضشان در شاهراه جاویدان حیات بشری نقش مؤثری داشته اند.

با کمال افتخار می توان گفت که حضرت امام خمینی(س) در زمرۀ این قبیل ابرمردان، مقام والایی را سزاوار است. بدون شک دامنۀ فعالیت پر ثمر حضرت امام خمینی(س) بسیار گسترده است؛ از این لحاظ، در این گزارش کوشش می شود که نقش انقلاب و امام در احیاء زبان دین و خصوصاً احیاء اصطلاحات دینی در تاجیکستان تا حد امکان معین گردد.

باید تأکید نماییم که نشر کتب دینی و احیاء افکار مذهبی در همۀ مراحل تاریخ تاجیکستان یکرنگ و یکنواخت نیست. از جهت آنکه جمهوری تاجیکستان سالهای طولانی در داخل اتحاد جماهیر سوسیالیستی قرار داشت و از این رو وابسته به نظام و ایدئولوژی بود که حکمرانان آن به طور کلی کمونیستی و دهری بودند و تمام مراحل حیات جامعه را کاملاً در اختیار داشتند، به این معنی منظرۀ احیاء اصطلاحات علمی و افکار مذهبی در تاجیکستان خیلی رنگارنگ است که در این گزارش بررسی تمام جوانب آن امکان ندارد.

روند احیا و ترویج اصطلاحات دینی و در ارتباط با آن، افکار مذهبی در جمهوری تاجیکستان دارای مضمون و مندرجات و شکلهای متفاوتی است که به اندیشۀ  ما، می توان آن را به سه مرحله تقسیم کرد:

اولاً با سروری حضرت امام خمینی(س) و یاران او و به میان آمدن (مطرح شدن) جنبشهای انقلابی و پیروزی انقلاب اسلامی ایران.

ثانیاً در حیات مردم تاجیکستان به حکم ایدئولوژی حاکم وارد گشتن نظریۀ بازسازی.

ثالثاً فرو پاشیدن نظام شوروی سابق و ایجاد دولت مستقل و پذیرفته شدن جمهوری تاجیکستان. در این مقاله که کوشش می شود، مظاهر احیاء واژگان دینی در این سه مرحله، توضیح داده شود.

اساس و مرام نهایی این نظام تشکل جهان بینی دهریانه بود. اما نباید تصور کرد که گویا عامۀ مردم از دین و مذهب بکلی دور شده و احکام و ارکان آن را فراموش کرده و از اصطلاحات دینی بهره ای نداشتند. دین اساساً از دولت جدا بود و در کارهای دولت دخالت نمی کرد. در شهرها و روستاها مساجد جامع و دیگر مساجد، کار خود را می کردند و مراسم دینی تا حد معینی اجرا می شد، ولی همین نکته را باید یادآور شویم که در آن شرایط در جمهوری تاجیکستان آزادی رسمی دین موجود نبود.

هر چند در تمام اتحاد جماهیر شوروی طبق قانون، ابراز عقاید آزاد اعلام شده بود، ولی به سبب ناسازگاری ایدئولوژی با دین و ترویج جهان بینی مادیگرایانۀ کمونیستی برای عمل و فعالیت دین شرایط مساعدی مهیا نمی گردید.

بر همین اساس در این سالها در جمهوری تاجیکستان کتابهای دینی رسماً منتشر نمی شد و مردم علی الخصوص نسل جوان از استفادۀ اصطلاحات دینی تا اندازه ای برکنار مانده بودند.

سالهای 1978 و 1979 و پس از آن در صفحات روزنامه ها و مجله  های تاجیکستان و دیگر انواع وسایل ارتباط جمعی رویدادهای مربوط به جنبشهای انقلابی ایران و سایر رخدادهای مربوط به حیات سیاسی و اجتماعی و معنوی ایران معلومات گوناگونی به مردم داده شد. به  این وسیله در ذهن و زبان مردم تاجیک اصطلاحاتی نظیر آیت الله، انقلاب اسلامی، انقلاب توحیدی، جهاد، کفار، شهادت، طاغوت، امام، امامت، آیت الله العظمی، مسجد و غیره مقام دیگری پیدا کردند. نامهای امام روح الله خمینی، مطهری، علی شریعتی، طالقانی و دیگران ورد زبان مردم تاجیک شده بود.

خصوصیت بسیار مهم دوره یا مرحله دوم عبارت از این است که در جمهوری تاجیکستان امکانات نشر کتب دینی، فعالیت مذهبی و پذیرفتن اصطلاحات مربوط به جنبشهای معنوی که تحت رهبری امام خمینی(س) در ایران به وجود آمده بود، بیشتر گردید.

وقتی سخن از احیاء اصطلاحات دینی می شود، این نکته را باید تأکید کرد که واژه ها و اصطلاحات نیز نظیر اشخاص خاصی در یک زمانی بوجود می آیند و بعد از مدتی می میرند. به قولی دیگر، واژه ها و اصطلاحات نیز دارای عمر معینی هستند.

مسئلۀ دیگر اینکه اصطلاحات دینی با سطح افکار دینی مردم ارتباط قوی دارد و از این لحاظ احیاء اصطلاحات دینی سبب احیا و ترویج افکار دینی مردم در حدی معین می گردد. این جهت در عین حال بیانگر تمایل اساسی و اندیشه های افراد جامعه است. از این جهت می توان گفت که عوامل یاد شده در تعیین مرامنامۀ هر فرد، اصول اندیشه و طرز زیست و بالاخره تعیین مقام اجتماعی آن نقش مهمی دارد.

از نظر دیگر می توان گفت که احیاء اصطلاحات دینی و تغییر اشکال معنی پذیر آن از لحاظ شیوه و طرز بیان دربارۀ رویدادهای جامعه، باعث تغییر زبان به عنوان واسطۀ اساسی مبادله بین آدمیان می گردد.

در این معنی، یعنی مسئله تأثیر نقش امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی ایران این نکته را باید یادآور شویم که در تاجیکستان طی آن سالها از آثار امام خمینی(س) و پیروان او چیزی طبع و نشر نشده بود، و همۀ معلومات دربارۀ احوال و آثار امام خمینی(س) و رویدادهای انقلاب اسلامی ایران فقط به واسطۀ اطلاعات رسمی دولتی به عامۀ مردم می رسید و به این وسیله به وضع استفاده اصطلاحات دینی تغییرات معینی وارد می شد.

بدین ترتیب، می توانیم بگوییم که تأثیر امام خمینی(س) در مدار استعمال مصطلحات مذهبی در زبان تاجیکی بی واسطه نبوده و دولت، واسطۀ آن به طور رسمی بوده است.

از جانب دیگر شایان ذکر است که توسط امام خمینی(س) و پیروان او اصطلاحات دینی فراوانی بر اثر رویدادهای انقلاب اسلامی ایران مورد استفادۀ بیشتری قرار گرفته و قسمتی از آنها جلوه و تابش تازۀ معنایی پیدا کرده اند. ولی اکنون با قاطعیت نمی توان گفت که کدامیک از این اصطلاحات بیشتر و مؤثرتر در بین مردم تاجیک بوده است و برای معین کردن وضع مشخص این مسئله، بررسی معینی لازم است.

وقتی سخن دربارۀ وضع مصطلحات دینی در آثار امام خمینی(س)، پیروان و همصفان او می رود، این نکته را باید یادآور شویم، که اساساً زمینۀ مطمئن برای استفادۀ آنها آیه و سوره های قرآن است.

مثلاً امام خمینی(س) اهل جامعه را به سه گروه: طاغوتیان، مستضعفین و مستکبرین تقسیم می کند. اگر به معنی معمولی «طاغوت» نظر اندازیم، پس وی ابلیس، بت و هر چیزی را که غیر خدا مورد پرستش قرار یافته است می کند. ولی در تعبیر امام خمینی(س) این اصطلاح تابش معنایی وسیعتری پیدا کرده است، یعنی سروران دولتهای اسلامی که از اسلام دور رفته اند طاغوتی اند و نظام دولتی آنها طاغوتی است.

به قول دیگر اصطلاح طاغوت در مورد اشخاصی استفاده می گردید که از احکام و ارکان دین مبین اسلام بر کنار گشته به سرچشمۀ ویرانی عدالت اجتماعی تبدیل شده اند. در این معنی جلال الدین رومی فرموده است:

آن فرشته عقل چون هاروت شد                 سحرآموز دو صد طاغوت شد

در بعضی از حالتهای این اصطلاح از دایرۀ افادۀ اشخاص علی حده بیرون رفته، برای بیان یگان حزب یا گروه سیاسی نیز مورد استفاده بوده است. در آثار امام خمینی(س)، آیت  الله طالقانی، و شهید مرتضی مطهری اصطلاحات دیگر دینی استفاده شده اند که آنها با اصطلاح طاغوت، قرابت معنایی داشته اند که اصطلاحات مستکبر و منافقین از آن جمله اند. سروران و پیروان انقلاب اسلامی ایران با این اصطلاحات دشمنان انقلاب و دین را بیان می کرده اند که در سیمای اشخاص علی حده و حزب یا گروه سیاسی ظاهر می شوند. امام خمینی(س) حتی برای تعبیر وسیعتر اصطلاح «منافق» تفسیر و شرحی با نام برداشتی از سورۀ منافقین نوشته است. در مقابل اصطلاح طاغوت، مستکبر و منافقین، سروران و رهبران بلند پایۀ انقلاب اسلامی ایران، اصطلاح «مستضعفین» را به کار برده اند. مستضعفین، نیروهای اصیل انقلابی اسلامی هستند که علیه نیروهای غیر اسلامی طاغوتی، منافقین و مستکبرین تلاش می کنند. به عبارت دیگر، سرود و فریاد مستضعفین علیه مستکبرین شمرده اند. اصطلاح دینی دیگری که در نظریه و عملیۀ انقلاب اسلامی ایران به طور خیلی وسیع مورد استفاده قرار گرفته، اصطلاح «جهاد» است.

باید این نکته را یادآور شویم که اصطلاح جهاد در زبان امروزۀ تاجیکی بسیار محدود و یک جانبه و منحصراً به معنی «جنگ در راه دین» استفاده می گردد. ولی این اصطلاح در اثر و مقالات، سخنرانیها و خطابه های رهبران انقلاب اسلامی ایران به ویژه امام خمینی(س) وسیعتر و بر اساس رویدادها و واقعیتها و به معناهای گوناگون مورد استفاده قرار گرفته است. آنها جهاد را معمولاً به سه قسمت یعنی جهاد با عدو  [دشمن]، جهاد با نفس و جهاد با ابلیس تقسیم کرده اند. در ادبیات انقلابی شکلهای دیگر جهاد، از قبیل جهاد با مال، جهاد تبلیغی، جهاد سیاسی را نیز یادآور شده اند.

رهبران انقلاب اسلامی ایران به ویژه امام خمینی(س) برای جهاد با نفس، یعنی جهاد معنوی اهمیت زیادی قائل اند، زیرا تحت این مفهوم خودآگاهی و خودشناسی انسان معنی می یابد. تکامل معنوی و برخورداری از روحیۀ اسلامی و رسیدن به کمالات و صفا و پاکی و قابلیت جذب و تسلیم نیروهای غیر دینی را نیز درنظر دارد. به قول امام ابوحامد غزالی، نقص اخلاقی شاهد ضعف ایمان است. امام خمینی(س) در زمینۀ این اندیشه تابناک سلف صالح خود و به استناد حدیث: «من عرف نفسه فقد عرف ربه» نیز معتقد است که جهاد با نفس و به ویژه نفس اماره عامل مؤثری برای خودآگاهی و خودشناسی است. برخی این جهاد را «جهاد اکبر» هم می گویند و در این معنی، جهاد اکبر در افادۀ معنی وسعت بیشتری دارد، یعنی به وسیلۀ آن تغییرات انقلابی در نفس و عقل، رسوم و رفتار و مناسبات اجتماعی و اقتصادی بیان می گردد. از این نقطه نظر به طور خلاصه نتیجه می گیریم که میدان حرب، قبل از همه در باطن انسان موجود است. از این رو، پیروزی بر نفس خویش پیروزی بر عدو را آسانتر می سازد. به همین طریق رهبران انقلاب اسلامی ایران تشکل و تکامل جهاد معنوی را یک مرحلۀ مهمی به شمار می آورند.

در همین زمینه امام خمینی(س) بارها تأکید کرده است که خلق ایران به طور کلی به جهاد معنوی روی آورند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران امام خمینی(س) شکلهای دیگر جهاد، یعنی جهاد سازندگی، جهاد دانشگاهی را پیشنهاد می نمایند و مردم ایران را به بنیادکاری و معرفت پذیری هدایت می کنند.

اصطلاح دیگری که به وسیلۀ رویدادهای انقلاب اسلامی ایران بیشتر مورد استفاده قرار گرفت بدون شک واژۀ «شهید» است. باید تأکید کرد که این اصطلاح در رفتار و کردار انقلاب اسلامی ایران نیز دارای مقام سزاواری بوده است. به قول آیت الله طالقانی، شهید کسی است که مقاصد و حقیقت الهی را درک کرده است و برای این حقیقت جنگیده و در راه آن، جان سپرده است. شهید کسی است که بر حقیقت شهادت داده و ثابت کرده که مرگ او نتیجۀ اشتباه، احساس یا اغوا نیست. شهید کسی است که از حدود منافع شخصی بیرون رفته، و ارزش واقعی حقیقت را درک نموده و خود را در آن غرق کرده است. قابل توجه است که انقلاب اسلامی ایران به این اصطلاح، تابش و معنای جدیدی بخشید، زیرا معمولاً با واژۀ مذکور شخصی را افاده می کردند که در راه اسلام به شهادت رسیده است. در زبان تاجیکی هم اساساً این کلمه به معنی یاد شده استفاده می گردد. ولی چگونه است که از دیدگاه انقلاب اسلامی ایران نه تنها کسی که در راه اسلام، جان سپرده، بلکه  مبارزان زندۀ راه حقیقت و الهی نیز شهید نامیده می شوند؟

«شهید زنده» از عناوینی است که برای گروهی از سران و مبارزان انقلاب اسلامی ایران در نظر گرفته شد. بی شبهه از این عامل در انقلاب خیلی فراوان استفاده می شود و برای نظام خاص بخشیدن به این روند، تشکیلات مخصوصی در ایران با نام «بنیاد شهید» به سفارش و دستور امام خمینی(س) تأسیس شد که رهبری آن را در بدو تأسیس حجت الاسلام شیخ مهدی کروبی بر عهده داشت.

مرحلۀ سوم که واقعاً وضع احیاء اصطلاحات دینی را در جمهوری تاجیکستان خیلی تغییر داد، دوره ای است که جمهوری تاجیکستان به استقلال رسید. اما تأکید این نکته لازم است که زمینۀ این مرحله در سالهای 1991 – 1990 گذاشته شده بود. در این دوره بر اثر بازسازی و تقویت نیروهای دموکرات، روندهای نوین  علمی، فرهنگی، اجتماعی و مذهبی رخ داد و برای احیاء اصطلاحات دینی امکانات بیشتری فراهم آمد.

در روزنامه و مجلات، آموزش حروف نیکان با وسعت خاصه ای شروع یافت. با سعی و اهتمام فیلسوف سید احمد اف، بار اول در سال 1989 در کتابی زیر عنوان «مختصر تفسیر قرآن» نشر شد. نشر ادبیات دینی طی این سالها رشد چشمگیری داشت. در همین سالها «هفتیک شریف»، «نماز کامل»، «پنجصد حدیث»، «فرض عین»، «قصه هایی از قرآن مجید»، «هزار و یک هدیه»، «چهار کتاب»، «نهج الهدایت»، «آداب طهارت و نماز»، «زنهای پیغمبر»، «طریق دفن بندۀ مؤمن»، «نکاح و طلاق و حقوق زن» و امثال آن برای مردم تاجیک رسماً چاپ شد و آزادانه برای فروش و مطالعه آماده گردید.

بدون شک نشر عامه ای کتب دینی که مضمون مندرجاتشان اساساً به وسیلۀ اصطلاحات دینی جلوه گر می گردد، مردم تاجیک و مسلمان را با اصطلاحات مذهبی بیشتر آشنا کرد و روند احیاء این قبیل اصطلاحات را تقویت بخشید و به تجدد افکار دینی آنها مساعدت کرد.

 

منبع: مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی و احیاء تفکر دینی، ج 2، ص 453.

انتهای پیام /*