پروفسور انیس امین کاریچ وزیر فرهنگ و هنر و تعلیم و تربیت بوسنی هرزگووین:
ظهور شخصیت امام خمینی به جهان نشان داد شرقشناسیهای غرب علوم نادرستی هستند
اشاره:
در جلسﮥ بعداز ظهر روز دوم سمینار بوسنی هرزگووین و چشمانداز آیندۀ آن سخنرانی آقای «انیس امین کاریچ» را که گوش کردم، ویژگیهای بیان و تواناییهای او در سخن، بیان دردمندیهای انسان معاصر از حاکمیت جهل بر جهان کنونی بود. و دل
نگرانیهای مقام انسانیاش را وقتی شنیدم صدای مظلومیت بوسنی بود و مقاومت سنگ فرشهای گراژده و سارایوو و طنین کلمات که پژواک حق بود و باطل را نشانه میرفت. و بعد از سخنرانی وقتی از ایشان خواستم تا به گفتگویی بنشینیم برای «حضور» و حرفی و بحثی از «بوسنی» و «امروز» داشته باشیم، پذیرا شد و ماحصل آن گفتگو با این قلم تنظیم، و در ذیل از نظر
[[page 52]]خوانندگان ارجمند میگذرد.
حضور: در حاشیه برگزاری سمینار بوسنی هرزهگوین و چشم انداز آیندۀ آن، فرصتی پیش آمد تا با پروفسور «انیس امین کاریچ» وزیر فرهنگ و هنر و تعلیم و تربیت کشور بوسنی گفتگویی داشته باشیم، ضمن خیر مقدم از ایشان میخواهیم یک معرفی اجمالی از گذشته و فعالیت های فرهنگی خودشان را توضیح بدهند.
پروفسور انیس امین کاریچ:
من در سال 1958 در بوسنی متولد شدم، در مرکز بوسنی و بعد از آموزش ابتدائی مدرسﮥ راهنمایی اسلامی را طی پنج سال تمام کردم و بعد از آن من دو دانشکده را گذراندم یکی دانشکدۀ علوم اسلامی و دیگری دانشکدۀ علوم سیاسی در دانشگاه سارایوو.
بعد از آن من لیسانس ادبیاتم را در دانشگاه سارایوو گذراندم و تِزم را با عنوان و موضوع «فلسفۀ اخوان الصفا» و رابطﮥ آن با
فلسفﮥ یونان نوشتم.
موضوع دکترای من که آنرا در دانشگاه بلگراد گرفتم مشکلات تفسیری برای ترجمﮥ قرآن کریم بود، اکنون من به عنوان پروفسور و استاد در دانشگاه سارایوو و دانشکدۀ علوم اسلامی کار میکنم. همچنین من وزیر تعلیم و تربیت و فرهنگ و هنر جمهوری بوسنی هرزگووین هستم. من سه ماه پیش توسط رئیس جمهور علی عزت بگوویچ و نخستوزیر هاریس سیلازیچ در این پُست منصوب شدم. من تألیفات مختلفی داشتم و چندین موضوع کتاب نوشتهام یا ترجمه کردهام اَز انگلیسی به بوسنیایی یا اَز عربی به بوسنیایی.
آثار مشهور من عبارتند از ترجمﮥ جدیدی از قرآن کریم که من آنرا در طی این جنگ به پایان رساندم و قبل از این جنگ در بوسنی هرزگووین این کار را شروع کرده بودم. این ترجمه حدوداً دو هزار صفحه را شامل میشود. از کتابهای بسیار معروف من، «قرآن در زمان معاصر» است و بعد از آن «مقدمهای بر تفسیر قرآن کریم» و بعد از آن تفسیر قرآن
[[page 53]]و «مشکلات ترجمﮥ اصطلاحات کلیدی قرآنی به زبان بوسنیایی و زبانهای اروپایی.»
من چندین سال سردبیرِ مجلﮥ هفتگی اسلامی بودم و مقالات بسیار خوبی و مصاحبههای بسیار خوبی با افراد معروف و صاحبنظری از یوگوسلاوی سابق و از بوسنی و هرزگووین انجام دادم. من خیلی خوشحالم که در فرصتی بتوانم اشاره بکنم که من مترجم کتابهای خیلی مشهوری هستم که توسط علامﮥ طباطبایی نوشته شدهاند.
عنوانهای آنها در زبان بوسنی: «قرآن و اسلام» است که ما آنرا سه سال پیش ترجمه کردیم و این کتاب را دانشکدۀ علوم اسلامی دانشگاه سارایوو منتشر کرد و در زمان انتشار دعوتی شد از بسیاری از مسلمانان ایرانی در بلگراد (و از جمله مسئولین سفارت ایران در بلگراد). همچنین در این سالها من کتابهای دیگری را هم که توسط علامه طباطبائی نوشته شده است ترجمه کردهام، مانند:
الشیع من الاسلام (به زبان عربی) شما این کتاب را میشناسید؟
حضور: بله، علامه طباطبائی، از فلاسفه و از بزرگان علم و اندیشه هستند و تألیفات ایشان بسیار معتبر و شناخته شده است.
امین کاریچ: و همانطور که شما میدانید من وزیری از جنگ هستم و امّا وزیر جنگ نیستم!
حضور: ما از مجلﮥ «حضور» هستیم و مفهوم «حضور» انتخاب شده است به این معنی که تداوم و زنده بودن افکار حضرت امام را به جهان ابلاغ نماید. شما در شرایط فعلی راههای توقف جنگ در بوسنی و جُستن راهحلهای اساسی و در کل شیوههای برگشت حق به زندگی معاصر در جهان را چگونه تحلیل میکنید و چه تدبیرهایی برای زنده نگهداشتن حق میتوانیم داشته باشیم با توجه به آرمانهایی که حضرت امام داشتند؟
امین کاریچ: همانگونه که گفتم من وزیری از جنگ هستم و از سرزمینی آمدهام که هنوز زنده است و زیر بارش گلولههای صربها زندگی میکند.
من دربارۀ وضعیت دانشپژوهی در بوسنی هرزگووین چه بگویم؟ اکنون سیستم آموزش و پرورش ما در بوسنی هرزگووین کاملاً تخریب شده است، ما مدارسی را داریم که کلاً تخریب شدهاند. مردمان مجروح زیادی داریم، استادان مجروح زیادی داریم، استادان آواره شدهاند و مردم آوارهتر و ... وظیفﮥ زمان چیست؟ من چه باید بگویم وقتی که به «وظیفﮥ زمان» اشاره میکنم؟!
منظور من آنست که ما باید حداکثر کوشش خود را بکار بگیریم برای ترقی سیستم تعلیم و تربیتمان در جهان امروز، من
[[page 54]]خیلی خوشحال هستم که در این فرصت می توانم بگویم که ما اکنون کتابهای درسیمان را در بوسنی، تحت موضوعاتی چون زبان بوسنیایی، تاریخ بوسنیایی، تمدن اسلامی در بوسنی، ترکیب فرهنگ شرقی زیر چاپ داریم. ما در سه سال پیش این فرصت را نداشتیم و این آزادی را نداشتیم که برای مثال چیزی دربارۀ حافظ، دربارۀ فردوسی، دربارۀ زمخشری، دربارۀ رازی، دربارۀ غزالی و دربارۀ امام خمینی و دربارۀ علامه طباطبائی و غیره بیاموزیم و بنویسیم.
اکنون ما سیستم تعلیم و تربیت خودمانرا در دستمان داریم، بخاطر همین مسئولیتهای ما خیلی بزرگتر است. و من شب و روز کار میکنم برای بهبود و ترقی دادن به سیستم تعلیم و تربیت و آموزش در بوسنی.
اگر شما بخواهید بدانید که نقش اسلام در سیستم تعلیم و تربیت ما چیست؟ من میتوانم بگویم که اسلام اکنون در برنامههای ما قرار دارد. در برنامههای تعلیم
و تربیت و طرحهای اسلام در تعلیم و تربیت نقش عمده را بازی میکند، بخاطر آنکه اسلام حقیقت و امر مسلم و هویت وجودی عمدۀ مردم بوسنی است و متقابلاً تنها مردم بوسنی میتوانند اسلام را در اروپا حفظ بکنند.
منظور من آنست که اسلام و بوسنی و مردم بوسنی هر کدام به یکدیگر متصل شده اند و اگر ما هر کدام از این سه قسمت را از دست بدهیم ما همﮥ آنها را از دست خواهیم داد.
اگر ما اسلام را از دست بدهیم ما بوسنی را از دست خواهیم داد. ما مسلمانان بوسنی را از دست خواهیم داد اگر ما بوسنی را از دست بدهیم، همچنین ما اسلاممان را از دست خواهیم داد.
برای مثال زمانی که صدا زده میشوند برای نماز (اذان) و پخش اذان برای اولین بار در رادیو تلویزیون بوسنی اتفاق افتاد. آن اتفاق خیلی تازه چهار سال پیش بود، درست چهار سال پیش، در آن زمان عید فطر بود و
[[page 55]]بسیاری از مردم که رادیو را باز کردند و اذان را شنیدند، بسیاری از مردم گفتند: آه روزهای گمشده فرا رسیده است، بخاطر آنکه باور نکردنی بود که ما در بوسنی بتوانیم اذان را از رادیو بشنویم!
اکنون در بوسنی با توجه به نظام تعلیم و تربیت ما و بواسطﮥ نظام آگاهیدهندۀ ما، میتوانیم فکر کنیم که اذان چیزی عمومی است و هر روز در بوسنی هرزگووین شنیده میشود. یکی از مشکلات عمدۀ ما در کار چاپ و نشر است، لوازم و امکانات بخصوص کاغذ که تهیه آن برای ما خیلی مشکل است، ما کاغذ نداریم به خاطر آنکه نیروهای سازمان ملل فکر میکنند که کاغذ یک مادۀ استراتژیک است. و ما تقاضا میکنیم از دوستانمان در جهان و همچنین از ایرانیها که در این زمینه کمک بشود به بوسنی که امکان و اجازه بدهد به ما که منتشر کنیم کتابهای متعددی، در زمینﮥ اسلامشناسی و کتابهای درسی تازه را و دفترچههای متعددی را که مورد نیاز
مدارسمان است.
ما سه دانشگاه بزرگ داریم؛ یکی از آنها در موستار، دومی در سارایوو و سومی در توزلا قرار دارد. امّا اکثریت دانشجویان اکنون در ارتش هستند و ما حدوداً 50 هزار دانشجوی منظم و 30 هزار دانشجوی غیرمنظم داریم. منظورم آنست که اکثریت دانشجویان ما در حال حاضر در ارتش هستند.
همانگونه که شما میدانید مردم بوسنی مردمی اروپایی هستند امّا از لحاظ خونشان و از لحاظ زبانشان و از لحاظ فرهنگمان و از لحاظ تمدنمان، ما مسلمان هستیم و ما از نظر موقعیت نظیر مجمعالبحرین هستیم! شما میدانید که مجمعالبحرین چیست؟ ما میان اروپا و میان غرب و شرق قرار داریم. و نظام آموزشی ما آنرا منعکس میکند به خاطر آنکه دانشآموزان و دانشجویان ما باید بدانند که «گوته» (شاعر آلمانی) چه کسی است و «حافظ» چه کسی است و برای مثال «اقبال» چه کسی است؟ و همچنین بچه
[[page 56]]های ما بواسطﮥ نظام تعلیم و تربیتشان باید بدانند که «غزالی» چه کسی بود؟ «کوپرنیک» که بود؟ و غیره. و اینها دلایل موقعیت ما از نظر مقایسه با مجمعالبحرین است، ما خیلی به خاطر ایدههایمان که در خطر هستند مراقب هستیم. به خاطر آنکه کمونیزم به عنوان یک ایدۀ بزرگ و یک ایدۀ سیاسی و یک ایدۀ غلط عمدۀ شهرهای قدیمی ما را از نظر معماری تخریب کرده است و زمینههای نظام تربیتی و آموزشی و اخلاقی و تاریخی ما را تخریب کرده است.
حضور: در زمینﮥ ابعاد فرهنگی – معنوی و عرفانی شخصیت حضرت امام چه مطالعاتی دارید و چقدر آشنایی با این ابعاد حضرت امام دارید و اصولاً جایگاه و موقعیت حضرت امام در دنیای امروز برای هدایت بشریت را چگونه توصیف میکنید؟
امین کاریچ: دربارۀ امام خمینی (رحمة الله علیه) ما خیلی زیاد و خیلی خوب می
دانیم چگونه شخصیتی است؟ زمانی که ما بیش از 12 سال قبل در برنامههای تلویزیون تصویر مردی را دیدیم که آشکارا و مکرراً می گوید؛ استعمار و ویرانی کافی است، ما مسلمان هستیم. بسیاری از استادان جوان در سارایوو و در بوسنی هرزگووین به امام خمینی عشق ورزیدند و (در حقیقت بسیاری از ما و تمام مسلمانان بوسنی و هرزگووین) طرفدار و مدافع اندیشههای امام خمینی هستند. خوب است شما بدانید که از زمان انقلاب اسلامی تاکنون در بوسنی هرزگووین ما تلفظ میکردیم نام امام خمینی را بعنوان «پدربزرگ» و ما میدانیم که پدربزرگ چه کسی بود؟ و چقدر در بیداری و هدایت انسان مؤثر بود. حدود 13 تن از دانشمندان که در میان آنها علی عزت بگوویچ هم بود، بعد از انقلاب اسلامی ایران به زندان افتادند و تنها بخاطر این دستگیر شدند که حکومت از ترس و بیم آنکه انقلاب اسلامی ممکن است بعد از ایران در بوسنی هرزگووین ظاهر بشود آنها را
[[page 57]]دستگیر کرد تا آنجا که من میدانم تاکنون بسیاری از مقالات و سخنرانیهایی که توسط حضرت امام نوشته شده و انجام شده است به زبان بوسنیایی ترجمه شده است. و ما این مقالات را در دست داریم «شهادت» و «حکومت اسلامی» به زبان بوسنیایی ترجمه شده است. از دیدگاه فلسفی و از نقطه نظر من، من میتوانم بگویم که امام خمینی بزرگترین رهبر مذهبی در قرن بیستم و در تمام جهان اسلام است.
آیا شما میدانید که بعد از امام خمینی شما میتوانید تاریخ ملل اسلامی را مطالعه کنید؟ من وقتی که این جمله را میگویم اغراق نمیکنم. همچنین آنچه که شخصیت امام خمینی به ما نشان داد آن بود که اسلام هنوز خیلی خیلی زنده است در خیلی از کشورها و همچنین در ایران جائیکه ریشههای صنعتی شدن، ریشههای مدرنیزه شدن، ریشههای اروپایی شدن، ریشههای غربی شدن، به وقوع پیوسته بود که شما سیر آنرا بهتر از من میدانید.
وقتی امام خمینی از اروپا، به کشور
خودش بازآمد، بسیاری از روانشناسان، بسیاری از جامعهشناسان، بسیاری از اساتید دانشگاه به خودشان گفتند: آه ما باید اسلام را با چشمانی دقیق مطالعه کنیم، نه بطور سطحی. همچنین ظهور شخصیت امام خمینی به ما نشان داد که شرقشناسیهای غرب علوم نادرستی هستند به خاطر آنکه نتوانسته بودند ظهور شخصیتی قوی، نظیر شخصیت امام خمینی را پیشبینی کنند. و شما میدانید که آثار متعدد کتابهای امام خمینی همه دربارۀ موضوعات اسلامی قابل رؤیت هستند. و همۀ آنها خیلی خیلی مهم هستند. تا آنجا که من میدانم زمانی که امام خمینی در اینجا قیام کرد ما در دوران کمونیستی بسر میبردیم و بسیاری از کاتولیکها در بوسنی هرزگووین به من گفتند: «امام خمینی مانند یک مرد مقدس است و خیلی تیزبین و زیرک است» و شما میدانید که تیزبینی چیست؟ من شخصاً علاقمندم که کتابهای دیگری از امام خمینی را ترجمه کنم.
ایران، سرزمین بسیار پرجاذبهای است. مردم شما خیلی با قدرت و قوی هستند، روحانیت در این مردم قوی است. شما به عنوان ملتی جوان باید مراقب سنت و شیوۀ اسلام در اینجا و جهان باشید!
همانگونه که آلمانیها و اروپاییها بهم تلفیق یافتهاند، همانطور هم ایران و اسلام بهم تلفیق یافتهاند. هر چیزی را که آلمانی
[[page 58]]ها دارند شما هم دارید، شما ملتی قوی هستید، مردمی خیلی با استعداد و پویا و ملتی کهن با تاریخی بسیار درخشان. شما میدانید که تنها اسلام قویتر است اگر ما و شما ادیان دیگر را مقایسه کنیم، اسلام قویتر است.
من در اینجا جملﮥ خیلی معروف «هانری کوربن» و «پیترز بوکار» را تکرار میکنم به خاطر آنکه آنها دریافتند که قلب امت بزرگ اسلامی کجاست؟ که ایران است!
حضور: وقتی شما صحبت میکردید در کنفرانس، شنیدیم که تصویر خیلی خوبی از معنا و ماهیت و مظلومیت بوسنی هرزگووین ارائه دادید و در انتقال این تصویر خیلی موفق بودید. من میخواستم بگویم با توجه به اینکه حضرت امام منادی حق بودند، شما برای برگشت حق و
عدالت به جهان معاصر و عموماً ایجاد یک وحدت عملی که آن هم از آرمانهای امام خمینی بود در جهان امروز، فکر میکنید که چه راه حلهایی میتواند مؤثر باشد؟ امام منادی وحدت و دوستی بر مبنای ایجاد حق و عدالت هستند و شما هم خواهان این هستید که حق به بوسنی و جهان برگردد. راههای عملی رسیدن به حق و شیوهای که ما بتوانیم از سیطرۀ باطل و کفر جهانی خارج شویم چیست و چه پیشنهادهایی برای ایجاد عملی وحدت دارید؟
امین کاریچ: من دلایلی را که چرا شما به لغت «عدالت» اشاره کردید میدانم. عدل اصطلاح بسیار معروف اسلامی است و در حقیقت، اسلام مذهب عدل است.
آنچه که ما میتوانیم انجام بدهیم آنست که از طریق معرفی کردن این لغت به جوامع، مرور کنیم دانشمان را دربارۀ شریعت و دربارۀ قانون اسلامی و همچنین قانون مقدس اسلامی.
شما میدانید که اروپا و بطور کلی غرب و بسیاری از کشورهای اسلامی و یا به اصطلاح اسلامی، آنها قوانین غیرمذهبی دارند. این قوانین به وسیلﮥ انسان وضع شده اند و توسط بشریّت پدید آمدهاند امّا قوانین شریعت چیزی نیست که توسط انسان پدید
[[page 59]]آمده باشند، بلکه چیزی است که به وسیلﮥ خدای متعال وضع شده است. به خاطر آنکه هر چیز که توسط خداوند وضع میشود فطری است، پس من میتوانم نتیجه بگیرم که شریعت فطری است و چیزی نیست که توسط بشریت تصور بشود.
در بوسنی، ما کوشش میکنیم تا آنجا که ممکن است در میدان عدالت باشیم، هر زمان که ما قضاوت میکنیم هر وقت که مقاله مینویسیم، هر زمانی که بر علیه صربها میجنگیم.
من میتوانم به شما بگویم که در بوسنی هرزگووین هر جائیکه مسلمانان زندگی میکنند، هر کجا که مسجد است و هر کجا که کلیسا است، ما در عدالت زندگی میکنیم. چرا؟ به خاطر آنکه ما عدالت را در خونمان داریم. صربها نمیدانند عدالت چیست! آنها نمیدانند حقوق مذاهب دیگر و ملل دیگر و دولتهای دیگر چیست!
من میتوانم به شما بگویم که ما به عنوان مسلمان عقدۀ حقارت و احساس پستی و کوچکی نداریم نسبت به دیگران به خاطر آنکه «اَلاسلٰام یَعلُوا وَ لٰا یُعْلیٰ عَلیه»
همچنین ما در بوسنی از لحاظ تعداد کوچکیم، ولی ما بسیار قوی هستیم. تنها بوسنیاییها و شما ایرانیها، تنها ما در برابر دشمن اسلام، در برابر دشمن آخرین مذهب (اسلام) ایستادهایم.
آیا شما میدانید که به عنوان یک ملت کوچک در اروپا، در قلب اروپا، اکنون ما 200 هزار سرباز مسلمان داریم که آمادهاند به نام خداوند به خاطر سرزمینمان، مساجدمان، زندگیمان، همسرانمان و فرزندانمان بجنگند. این عدالت است و این احساس کردن عدالت است در خونمان! به خاطر آنکه اگر ما این عدالت را در خونمان نداشتیم ممکن بود پرچم سفید را بالای سرمان ببریم (و تسلیم شویم) اما سارایوو همچنان یک شهر محاصره شده است، سارایوو همچنان قوی است! سارایوو قویترین خط جنگ است و شاید از تمام خطوط جنگی در زمان جنگ جهانی دوّم قویتر باشد، سارایوو قویترین خط جنگ را دارد. من خیلی خوشحالم که در این فرصت میتوانم بگویم امام خمینی رهبری مذهبی بود که دوباره در پایان قرن بیستم، بعدا از عیسی علیهالسلام، او منعکس ساخت که
[[page 60]]شریعت چیست و عدالت چیست؟ ما باید بگوئیم که جهان معاصر جهان استثمار است و جهان عدالت نیست و همچنین من در اینجا از شخصیت امام خمینی تقدیر و تجلیل میکنم.
حضور: من خیلی خوشحال میشوم اگر شما تصویری از آیندۀ بوسنی دارید این تصویر را به ما هم منتقل بکنید که ما هم حس بکنیم و آرزو میکنیم که شما بتوانید حقانیت خودتان را آنجا اثبات بکنید و جهان هم بیدار بشود و از شما حمایت بکند.
امین کاریچ: اینکه من آینده بوسنی را چگونه پیشبینی میکنم؟ من آن را سرزمینی میبینم که سرزمین بوسنیاییها خواهد بود، دوم آنکه من میبینم که بوسنی کوچک است ولی بهترین و مهمترین بهشت اروپا خواهد بود. ما اکنون در بوسنی یک میلیون و هفتصد هزار نفر مسلمان داریم که پشتوانﮥ خوبی برای آیندۀ ما خواهد بود.
چتنیکها (صربهای نازی) از 6 ماه پیش تاکنون حتی یک دهکده را نتوانستهاند از ما بگیرند و ارتش ما در موقعیتی است که سرزمینمان را تصرف کند و سرزمینمان را به ما بازگرداند. این اخبار بااهمیتی برای شماست. حتی ده روز پیش ارتش ما در نبرد
بزرگی بود و ما اکنون نسبت به گذشته، سرزمین بیشتری را دارا هستیم. شما می دانید در آیندۀ بوسنی ما ترسی از دیگران، از صربها و کرواتها نخواهیم داشت. چرا من از بیم و ترس صحبت میکنم؟ ما به تمام جهان نشان دادیم که نمیدانیم ترس چیست و معنای ترس و بیم را نمیفهمیم و راستی اکنون جای لغت «ترس» در لغتنامﮥ بوسنی در کجاست؟ حرفم را باور کنید. آیا شما میدانید که شهر سارایوو تاکنون مورد اصابت 2 میلیون و 500 هزار بمب قرار گرفته است؟ دو میلیون بمب کوچک، متوسط و بزرگ! این رقم بزرگی است.
تاکنون یازده هزار و پانصد نفر در سارایوو کشته شدهاند، فقط در سارایوو، این آمار برای شهر سارایوو است و همچنین در قسمتهای دیگر بوسنی ما 240 هزار مردم کشته شده داریم. شما میدانید که این رقم بزرگی است اما بدون جنگ شما نمیدانید که شخصی که در صفحات قرآن کریم مورد اشاره قرار گرفته است کیست؟ «أَتَجْعَلُ فیهٰا مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّمآء»
(آیا کسانی خواهی گماشت که در زمین فساد کنند و خونها ریزند)
حرفم را باور کنید. بدون این جنگ، من به عنوان یکی از مترجمان معروف بوسنیایی قرآن کریم، نمیدانستم که این جمله چه معنی میدهد؟ قبل از این جنگ من
[[page 61]]نمیدانستم، امّا اکنون معنی آنرا میدانم.
از شما بسیار سپاسگزارم و بهترین درودهای خود را نثار زنان و مردان مسلمان ایرانی و یکایک آنها میکنم. من امیدوارم که شما به طور گروهی و جمعی، بوسنی را
دیدار کنید. بوسنی مرا در آینده، انشاءا...، در آیندۀ خیلی نزدیک!
حضور: از شما بسیار متشکرم و با آرزوی حاکمیت حق بر جهان تا دیداری دوباره با مردم بوسنی.
[[page 62]]