فرهنگ عاشورا در شخصیت امام از دیدگاه اریکسون
دکتر احمد بخشایشی اردستانی
نام امام خمینی(س) قرین با واژه های عمیق همچون مقولۀ وجدان کار، آزادیخواهی و مقولۀ همسانی اخلاق فردی با اخلاق اجتماعی است. عصارۀ پیام امام، هماهنگ سازی وجهه ذهنی و مطلوب جامعه با وجهه عینی آن، یعنی ایجاد بسیج در بین توده ها به مدد تیپ شخصیتی قیام گر، می باشد. این دیدگاه در چند فراز تحلیل شد است:
1- امام(س) با توجه به تیپ مدیریتی خود در جهت معنایی بخشیدن به وجهه ذهنی جدید، شکافی افقی بین فرهنگ عمومی با حکومت پهلوی ایجاد نمود که بحران مشروعیت نام دارد.
2- حضرت امام(س) ولایت فقیه را به صورت یک رهیافت ایدئولوژیکی معرفی می کند.
3- امام با احیای سنت گسستۀ عاشورا، نشان می دهد که دین می تواند ابزاری به نام حکومت را در دست داشته باشد.
به این گونه امام(س) به گونۀ رهبر، الگو و نمونه برای یک ملت ظهور می کند. اسوه و مقتدی بودن برای نظام و مملکت و مردم در گرو وجود نوعی شخصیت سالم است که تجلیات آن از دیدگاه «اریکسون» آرامش درونی، احساس کارایی، امیدواری، وفاداری، احساس عشق و ارادۀ هدفمند می باشد؛ این موارد در شخصیت امام(س) به روشنی هویدا است.
همسان سازی مقولۀ دین و سیاست از جمله ویژگیهای اندیشه ها و سلوک امام در این وجهه نظر است. امام در واقع با ایجاد جمهوری اسلامی به نوعی سیاست را مهر شخصیتی و هویتی می زند، تا جامعه ای هماهنگ و با هویت دینی تبدیل نماید.
4- کنار آمدن امام با مرگ به عنوان یک پدیده خودآگاه با حالتی آرام وقلبی مطمئن از ویژگیهای یک نوع شخصیت آرمانی است که به سیاست جامعه مهر شخصیتی می زند.
[[page 208]]