شهادت مهمان آسمانی ایرانیان (ع)

بی تکلّف در حریم یار (ع)

در دورانی که در قم طلبه بودم، یک بار امام با اتوبوسی به مشهد‏‎ ‎‏مشرف می شدند، وقتی که به سمنان رسیدیم و اتوبوس توقف کرد، ایشان آنجا...

کد : 165336 | تاریخ : 27/08/1396


‏‏ ‏
‏‏‏‏در دورانی که در قم طلبه بودم، یک بار امام با اتوبوسی به مشهد‏‎ ‎‏مشرف می شدند، که از قضا من هم در همان اتوبوس بودم. گرچه آن موقع‏‎ ‎‏طلبه ی جوانی بودم اما امام را می شناختم. ایشان خیلی خیلی ساده بودند. مثلاً‏‎ ‎‏وقتی که به سمنان رسیدیم و اتوبوس توقف کرد، ایشان آنجا غذا خوردند،‏‎ ‎‏بعد وضو گرفتند و عبایشان را همان جا انداختند و نشستند و قدری استراحت‏‎ ‎‏کردند. تصور کنید که یک استاد معظّم و مجتهد حوزه ی علمیّه، مانند مسافران‏‎ ‎‏دیگر که همه گونه افراد بودند، رفتار کند. پیدا بود که کارهای ایشان برای‏‎ ‎‏خداست. بعد که اتوبوس در خواجه ربیع نگه داشت، دیدم که ایشان رفتند‏‎ ‎‏خواجه ربیع را زیارت کردند و برگشتند.


سادگی زندگی ایشان واقعاً برای‏‎ ‎‏همه ی ما جالب بود. ما خیال می کردیم آقا که می خواهند به مشهد مشرف شوند،‏‎ ‎‏دیگر باید خیلی تشریفات داشته باشند، اما دیدیم که چنین نیست.‏




برگرفته از کتاب آئینه ی حُسن،خاطرات آیت الله صابری همدانی




انتهای پیام /*