قیام جاودانه

کد : 165360 | تاریخ : 27/08/1396

قیام جاودانه

‏ ‏

‏استاد محمد رضا حکیمی‏

‏ ‏

‏یکی از نشانه های بسیار سترگ رسالت های بزرگ، جداسازی «حق» از «باطل» است، در همۀ نمودهای حق و همۀ نمودهای باطل. هنگامی که بنابر زمینه ها و علت هایی حق پوشیده گشت، و اموری به نام «حق» خود را عرضه داشت، و کسانی با بهره جویی از این نام پیش افتادند، همواره نیروی حق کنار می رود و جولان باطل می گسترد. و اگر حق از پایگاه عظیم و خورشیدی خویش فرو افکنده شد، و باطل میدان دار گشت، برای زندگی و انسان چه ارزشی بر جای خواهد ماند؟‏

‏اینجاست که رسالت داران بزرگ، و خورشید سازان قرون و اعصار آرام نمی گیرند، و برای زدودن سیاهی های باطل به پا می خیزند، تافروغ دامن گستر حق دوباره جان بگیرد و بر پهنه های زیست انسانی بتابد، و خردها را روشن سازد، و جانها را زنده کند، و حیات حیوانی و منحط را به حیات انسانی و متعالی بدل سازد.‏

‏از آغاز سلطنت اموی در دمشق، همه گونه زمینه سازی فراهم آمد بجز آنچه امویان از آن پیش کرده بودند که در تاریخ معروف است – تا حق از پایگاه عظیم خود فرو افتد، و فروغ آن نابود گردد، و باطل میدان دار و حاکم باشد، جاهلیت بازگردد و «حزب اموی» پیروز شود. به خلافت رسیدن یزید (با کوششهای مزورانه، تهدیدها و تطمیع های دربار اموی دمشق، و به شهادت رساندن بزرگان اسلام، و چه بسا دخالت مرموز ایادی دربار بیزانس، دشمنان قسم خوردۀ اسلام و قرآن)، بزرگترین دلیل وقوع این فاجعۀ بزرگ بود، یعنی فرو افکندن حق و نشاندن باطل به جای آن، محو اسلام قرآنی و بازگرداندن جاهلیت سفیانی....‏

‏در تاریخ بشر هیچگاه فاجعه ای به این عظمت رخ نداده بود، که کسی مانند یزید پسر معاویه، در جای کسی مانند پیامبر آخرالزمان و آورندۀ قرآن، حضرت محمدبن عبدالله (ص) ‏

‎[[page 63]]‎‏بنشیند و به عنوان خلیفه و جانشین پیامبر خدا و نمایندۀ «نظام قرآنی» و مجری احکام قرآن بر آمدم حکم راند، و سر نوشت اسلام و مسلمانان را تعیین کند؛ موجودی پست و بی مقدار، در جای بزرگترین انسان کامل سده ها و اعصار، اسیری رد دست شیطان، در جای تلاوت گر آیات قرآن، و فریادگر توحید و عدل و احسان، نقطۀ سیاسی سراسر پستی و تباهی، در جای خورشید فروغ گستر آفاق تعالی و آگاهی، خمیره ای از ضلال جاهلیت، در جای اشعۀ زلال هدایت... و روشن است که پیامد این سقوط بزرگ چیست: از میان رفتن همۀ آثار تربیت قرآنی و شیوع یافتن همۀ اوضاع منحط جاهلی.‏

‏و در چنان هنگامه ای – هنگامۀ زوال ارزشها و افول آثار جهادها و شهادتها – چه جای زندگی و سکوت بود؛ در آن تباهستان تباهی زار حاکمیت یزیدی، و فجور و انحطاط و نیرنگ اشرافیت مشرک جاهلی... که «لعبت هاشم بالملک...» را در گوشها می خواندند...؟! و آیا آن چه کس بود که می بایست پرچم خورشید را برافرازد، و قله های کهکشان قرآنی را پرتو افشان سازد، آیا حسین (ع) زنده باشد و اسلام مرده؟ آیا پسر علی و فاطمه جان داشته باشد و قرآن به صورت جسمی بی جان درآمده؟ این چگونه ممکن است؟ عالم مصری، شیخ محمد محمد مدنی درست می گوید که فریادی از درون هماره حسین (ع) را مخاطب قرار می داد که «ای فرزند پیامبر، تو مرد میدان این مبارزه ای!».‏

‏و آن امام شهیدان خود چنین می گفت:‏

‏انی لا اری الموت الا سعادۀ، و لاالحیاۀ مع الظالمین الا برما. ‏

‏من اکنون خوشبختی را در مرگ می بینم، و از زندگی با این ستمگران به تنگ آمده ام.‏

‏و می گفت: اللهم انک تعلم انه لم یکن ما کان منا، تنافساً فی سلطان و لا التماساً من فضول الحطام، و لکن لنری المعالم من دینک، و نظهر الاصلاح فی بلادک، و یا من المظلومون من عبادک و...‏

‏- خداوندا ! تو خود می دانی که قیام ما برای آن نیست که به حکومتی برسیم یا چیزی از مال و متاع دنیا به چنگ آوریم، بلکه ما می خواهیم راه روشن دین تو را به همگان نشان دهیم، و شهرها و آبادیها را از چنگ فساد رها سازیم، تا مظلومان ستمکش نجات یابند و...‏

‎[[page 64]]‎‏پس رسالت جداسازی حق از باطل و عدل از ظلم به منظر پایداری حق و عدل و نابودی باطل و ظلم – همواره – رسالتی عظیم است، و عاشورای عظیم تجلی تام ادای این رسالت است. به هر اندازه فاجعۀ قرار گرفتن یزید در جای حضرت محمد (ص) بزرگ است، و ظلمات آفرین، و جاهلیت زنده کن، به همان اندازه حرکت بیداری آفرین عاشورا بزرگ است... عاشورا دست بلندی است که از افق شهادت کربلا برآمد، و تا قلۀ خورشید فرا رفت، و تا همارۀ تاریخ برفراز ماند، و سیاهیهای جاهلیت از نو جان یافته را – در همۀ ابعاد الحاد و ظلم و فجور و ضلالت و بی خبری – از چهرۀ خورشید اسلام و قرآن فرو شست. عاشورا فریادی است که برای همیشه خواب غفلت را از سرهای شورگستران آبادی ها و افق ها بیرون کرد.‏

‏عاشورا برای همیشه حق را از باطل جدا ساخت، تا دیگر یزیدیان عصرها نتوانند، با پوشش اسلام، جاهلیت را زنده سازند، چه جاهلیت کهن و چه جاهلیت نو.‏

 

[[page 65]]

انتهای پیام /*