هفت پشت عطش

کد : 165433 | تاریخ : 30/08/1396

هفت پشت عطش

 

 محمد علی بهمنی

زنده تر از تو کسی نیست؛ چرا گریه کنیم؟ 

مرگمان باد و مباد آنکه تو را گریه کنیم

هفت پشت عطش از نام زلالت لرزید

ما که باشیم که در سوگ شما گریه کنیم؟

رفتنت آیینۀ آمدنت بود، ببخش

شب میلاد تو تلخ است که ما گریه کنیم

ما به جسم شهدا گریه نکردیم، مگر

می توانیم به جان شهدا گریه کنیم؟


[[page 123]]گوش جان باز به فتوای تو داریم، بگو

با چنین حال بمیریم، و یا گریه کنیم

ای تو با لهجۀ خورشید سرایندۀ ما

ما تو را با چه زبانی به خدا گریه کنیم؟

آسمانا! همه ابریم گره خورده به هم

سر به دامان کدام عقده گشا گریه کنیم؟

باغبانا! ز تو و چشم تو آموخته ایم

که به جان تشنگی باغچه ها گریه کنیم

 

[[page 124]]

انتهای پیام /*