ادبیات داستانی پس از انقلاب اسلامی و موضوع جنگ
غلامرضا مرادی
مؤلف ضمن معرفی ادبیات داستانی، به عنوان چشم اندازی نو و دلپذیر در عرصۀ هنر، به بررسی این رویکرد در ایران از صد سال پیش پرداخته است و جنگ را به عنوان موضوع اصلی در ادبیات داستانی طرح می کند.
نکتۀ جالب توجه در این مقاله، طرح نواقص و کمبودهای تکنیکی داستان نویسی امروز در کشور است. قسمتهایی از آن برگزیده شده است:
در ایران نیز اگر چه از قریب به صد سال پیش از این، داستان نویسی، به شیوه ای که در غرب مرسوم و متداول است، رواج یافته و با اقبال عمومی مواجه شده است؛ اما جز در سالهای اخیر که ادبیات داستانی هویت و حاشیۀ امنیت خاصی یافته و به جایگاه فکری نسبتاً مستقلی رسیده است،
[[page 54]]کمتر نشانه ای از این هویت و حاشیۀ امنیت را در میان آثار داستان نویسان پیش از انقلاب اسلامی می توان یافت و فقط می توان به تعداد اندک شماری اشاره کرد.
موضوع و مقولۀ تازۀ جنگ- با ابعاد و گسترۀ فراوانش- چشم انداز جدیدی را پیش روی داستان نویسان گشوده است که هر گوشه از آن ویژگیهایی در خود دارد و می تواند دستمایۀ بدیعی برای رمان و داستانهای کوتاه باشد. همان طور که در سالهای اخیر اینگونه بوده و در راهی که انتخاب شده، دور از حقیقت نیست که منتظر آثار متفاوتی در داستان نویسی پس از انقلاب اسلامی باشیم.
نوشتن دربارۀ جنگ، عرصۀ گسترده ای را پیش روی داستان نویسی قرار می دهد که می تواند از طریق ثبت هنرمندانۀ وقایع، تصویرگر دلاوریها، روایت حماسه ها، شرح پیکار ها، بیان شکستها و پیروزیها و نگارگر عوارض و تبعات آن باشد.
به طور کلی عمده ترین آثار داستانی ایران در دو دهۀ اخیر را متأثر از این جنگ می یابیم که نویسندگان این آثار را به دو دسته می توان تقسیم کرد:
1- نویسندگان متأثر مستقیم از جنگ؛
2- نویسندگان متأثر غیر مستقیم از جنگ.
از میان این دو دسته عدّه ای نگرش مثبت و عدّه ای نیز نگرش منفی و گاه بینابینی به جنگ و موضوع و مسائل آن نشان داده اند.
تا آغاز سالهای هفتاد، بیش از 1160 داستان کوتاه دربارۀ جنگ تحمیلی در مطبوعات چاپ شده است که نویسندگان آنها - چه آنها که در جنگ بودند و جنگ را تجربه کردند و چه آنان که از دور شاهد صحنه های جنگ بوده اند - عموماً صادقانه و خالصانه و گاه با نگاهی منتقدانه، به بیان احساس خویش پرداخته اند.
[[page 55]]