جلوه ای از زن در شعر بعد از انقلاب

کد : 165481 | تاریخ : 01/09/1396

جلوه ای از زن در شعر بعد از انقلاب

 محبوبۀ زارعی

ویژگیهای شعر انقلاب از دید شاعران معاصر نسبت به زن در این مقاله‏‎ ‎‏بررسی شده است؛ مؤلف در فصول جداگانه، زن را از دید یک معشوق،‏‎ ‎‏مادر، همسر، حماسه ساز، مظهر اندوه و صبر و سکوت و مادری و زن‏‎ ‎‏انقلابی با بهره گیری از اشعار شاعران زن مورد توجه قرار داده است. بخشی‏‎ ‎‏از مطالب این نوشتار چنین است: ‏

‏زن در ادبیات کهن ما بیشتر به صورت معشوق یا ساقی و خنیاگر مطرح‏‎ ‎‏است و کمتر از جنبه های گوناگون وجود او و نقش او در اجتماع، سخن‏‎ ‎‏گفته شده است؛ اما زنِ عصر ما با حضور فعال خود در انقلاب و جنگ، ‏‎ ‎

‎[[page 50]]‎‏توانست هویت انسانی خود را به نمایش بگذارد و داد سکوت و مظلومیت‏‎ ‎‏خود را از تاریخ بگیرد.‏

‏یکی از عالیترین جلوه های زن «معشوقی» است. خدا زیباست و‏‎ ‎‏معشوق. زن نیز زیباست و معشوق. خدا در پس حجابهای گوناگون است،‏‎ ‎‏زن در حجاب از دید غیر، مخفی است.‏

‏خداوند زن را شبیه ترین موجودات به خود آفرید، از آن روست که در‏‎ ‎‏ادبیات، زن نمادی از عشق می شود، حتی نمادی از خدا.‏

‏صدرالمتألهین عشق انسانی را به دو قسمت حقیقی و مجازی تقسیم‏‎ ‎‏نموده و عشق حقیقی را به محبت خدا و صفات و افعال او اختصاص داده‏‎ ‎‏است.‏

‏این فیلسوف سپس عشق مجازی را نیز به دو قسم تقسیم کرده است که‏‎ ‎‏عبارتند از: عشق حیوانی و عشق نفسانی...؛ عشق نفسانی از لطافت نفس‏‎ ‎‏و پاکیزگی آن ناشی می گردد... کسی که از عشق نفسانی برخوردار است در‏‎ ‎‏روی آوردن به معشوق حقیقی خود را نیازمند ترک علاقه و قطع رابطه با‏‎ ‎‏بسیاری اشیاء نمی بیند، بلکه فقط از یک معشوق روی می گرداند و به‏‎ ‎‏معشوق دیگر روی می آورد.‏

‏افلاطون، فیلسوف عشق، گفته است: هر که را دست عشق نسوده است‏‎ ‎‏راهش در ظلمات است.‏

 

[[page 51]]

انتهای پیام /*