پژوهش راهی برای گسترش مرزهای دانش و گشودن افقهای تازه برای آیندگان است. در دین مبین اسلام نیز، تحقیق و پژوهش علمی از اهمیت بسیار فراوانی برخوردار است و پرواضح است که افکار، اندیشهها و آثار محققان و پژوهشگران هر جامعه زیر ساختهای علمی آن جامعه را تشکیل داده، بناهای علمی و نتایج عملی و تجربی فراوانی به همراه دارد. از منظری دیگر، پژوهش یکی از محورهای مهمی است که ضامن پیشرفت و توسعه پایدار در هر کشور به شمار میآید. رهبر کبیر و معمار نظام جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی(ره) نیز در طول سالها تکیه زدن بر کرسی استادی، هماره بر تحصیل و تحقیقی تاکید می کردند که به جوشش چشمه های زلال علم و معرفت از درون دانش پژوهان و محققین بیانجامد.
با غور و تتبع در سیره علمی و معنوی آن یگانه روزگار به ویژگی های ممتاز و برجسته ای برخورد می کنیم که هر کدام می تواند چراغ و مشعلی برای هدایت جویندگان فضیلت و کمال و اهالی عرصه تحقیق و پژوهش باشد. صفاتی همچون ارائه منطقی و منظم درس، فروتنی و پوزش طلبی از بزرگان به هنگام رد نظریاتشان، اجتناب از جدال و خودنمایی، تقدیر از شاگردان اشکال کننده و پرسشگر، برخورداری از شیوه های ابتکاری در درس و بحث و در نظر گرفتن حقوق و شهریه مساوی برای همه دانش پژوهان، کلاس درس امام(ره) را جلوه ای خاص و ملکوتی بخشیده بود.
ما نیز برآنیم به مناسبت واپسین روزهای پاییز که روزهای سپاس و بزرگداشت مقام پژوهش و پژوهشگر است چند خاطره از شاگردان و وارثان اجتهاد و فقاهت آن امام فرزانه برای علاقمندان بازگو نماییم:
مرحوم آیت الله ابوالقاسم خزئلی :
[امام خمینی]در همان حال که با بزرگان علمی مبارزۀ علمی داشتند و پنجه می افکندند، برای ایجاد شجاعت در شاگردان، می فرمودند: «حرف مرا که می شنوید، تعبدی نپذیرید. فکر بکنید، استدلال بکنید». مثال لطیفی از استادشان مرحوم آیت اللّه حائری یزدی نقل می کردند که استاد می فرمود: «وقتی بحث مرا نوشتید، پایین ورقه یک اظهارنظری بکنید، ولو یک فحش، که من بدانم شما اظهارنظر کرده اید». امام می فرمودند: «در مقام بحث، فکرتان را آزاد نگهدارید و نگویید استاد گفته است. استاد گفته باشد خودتان فکرتان را به کار بیندازید«.
کتاب سلسلۀ موی دوست. صفحه86
مرحوم آیت الله محمد فاضل لنکرانی:
حضرت امام خمینی(ره) به مباحث علمی و درس و بحث و نوشتن، تقید خاصی داشتند. ایشان برای سالهای زیادی شاید تمام شبانه روز را ـ مواقع استراحت ـ صرف مطالعه و بحث و نوشتن می کردند. کتابهای زیادی که در فقه و اصول از ایشان باقی مانده است، مربوط به همان سالهاست. امام قبل از آغاز مبارزه هیچ مشغله ای غیر از مسألۀ مطالعه و تدریس و نوشتن نداشتند و تمام وقت خود را در این رابطه صرف می کردند. دقتها و تحقیقات و نکاتی را که ذهن مستقیم و صاف ایشان آنها را اقتضا و توجه کرده بود به قدری شیرین و قابل قبول بود که شاید برای انسان هیچ نقطۀ ابهامی باقی نمی ماند. مخصوصاً در روش بحث ایشان یک نکته ای وجود داشت و آن این بود که مسائل را، خصوصاً مسائل علم اصول را ریشه ای بحث می کردند و از اساس این مباحث را مورد بررسی و نظر قرار می دادند. اغلب اوقات برای ما روشن می شد که این راهی که دیگران رفته اند و این پایه ای را که دیگران روی او بنا گذاشته اند غیرصحیح بوده و حق مطلب همان بود که امام می فرمودند.
کتاب سلسلۀ موی دوست، صفحه 168
آیت الله سید محمد موسوی بجنوردی:
درس امام خیلی تحقیقی بود و تشریفاتی نبود. به حق می توانم بگویم که مدرسی مجتهدپرور بود. چون درس ایشان امتیازی بر درسهای دیگر داشت. روش تدریس امام اینگونه بود که اضافه بر طرح آراء فقهای قدما و روایات و آراء فقهای عامه، با آن دقت نظری که خودشان می کردند در همه چیز خدشه می کردند. سپس احتمالاتی می داد و آن احتمالات را تقویت می کرد. دیگر یقین داشتیم ایشان می خواهد این احتمال را قبول بکند. وقتی که مطلب را خوب سر کرسی می نشاند یک مرتبه این احتمال را رد می کرد. سپس باز احتمال را رد می کرد. خلاصه یک حالت عجیب به ما دست می داد. درس ایشان به قول دانشگاهیها درست یک روش تحقیق بود. یعنی شاگرد را محقق بارمی آورد. شاگرد را طوری تربیت می کرد که هر حرفی را از هر کسی قبول نکند. به عبارتی به هر بحثی یک چرا وارد کند که این حالت بهترین صفت برای دانش پژوه است. لهذا این حالت در شاگردان امام هست و آنان محقق و اهل اشکال تربیت شده اند.
کتاب سلسلۀ موی دوست، صفحه 226