جمهوری اسلامی مرهون فداکاری های مردم است

باید ما همه کوشش کنیم به اینکه همانطور که جمهوری اسلامی را با کوشش این مردم و جمعیتهای میلیونی اسلامی، این جمهوری اسلامی را به پیروزی رساندند و همه ما مرهون زحمات و فداکاریهای آنها هستیم... و ما آن مقصدی را که آنها داشتند موظفیم که دنبال کنیم. مقصد آنها در شعارهای آنها از اول انقلاب تا حالا و ان شاءاللَّه، بعدها هم شعارها محفوظ است، منعکس است. آنها استقلال می خواهند، آزادی می خواهند و جمهوری اسلامی می خواهند.

کد : 166399 | تاریخ : 10/07/1401

پرتال امام خمینی(س): یادداشت ۴۲۵ در این یادداشت به ضرورت ایجاد فضای سالم برای آزادی اندیشه در بیانات امام راحل اشاره شده است: 


آزادی در حدود قانون

آنچه که مورد نگرانی هست فی الجمله این است که الآن که شما آقایان و همه اقشار احساس یک آزادی کردید و آزاد هستید، ببینیم که آیا آزادی که ما الآن داریم با این آزادی چه می کنیم. ما الآن از قید و بندی که رژیم سابق داشت آزاد هستیم؛ ولهذا آزادانه شما پیش ما آمدید و سابقاً نمی توانستید؛ و ما هم آزادانه با شما صحبت می کنیم، و شما هم با ما صحبت می کنید؛ لکن ما با این آزادی باید چه بکنیم؟ آیا حالا که آزاد هستیم دیگر تمام قید و بندها را کنار بگذاریم؟ به مجرد اینکه آزاد شدیم هرچه می خواهیم بگوییم؟ هرچه می خواهیم بنویسیم؟! هر کاری می خواهیم بکنیم؟ این است معنای آزادی که در جمهوری اسلامی است، که قیدها و بندها دیگر برداشته باید بشود؟ هرکس هرچه می خواهد بگوید؟ ولو ضد ملت باشد، ولو ضد اسلام باشد، ولو برخلاف قرآن مجید باشد؟ یا نه، آزادی که می خواهیم ما، آن آزادی که اسلام به ما داده است، حدود دارد آزادی.

آزادی در حدود قانون است. همه جای دنیا اینطور است که آزادی که هر ملتی دارد، در حدود قانون آزادی دارد. نمی تواند کسی به اسم آزادی قانون شکنی بکند. آزادی این نیست که مثلًا شما بایستید در کوچه به هرکس رد می شود یک ناسزایی بگویید خدای نخواسته؛ یا با چوب بزنید او را: «من آزادم!» آزادی این نیست که قلم را بردارید و هرچه دلتان می خواهد بنویسید، ولو بر ضد اسلام باشد، ولو بر ضد قانون باشد. ۱

آزادی امتحان الهی

الآن این آزادی را خدای تبارک و تعالی که به ما عنایت کرده است، ما را برای این آزادی امتحان می کند. یکوقت نمی توانستید کاری بکنید، حالا خدا به شما این عنایت را فرموده است که آنهایی که جلوی آزادی شما را گرفته بودند، آنها را از این مملکت اخراج کرد. حالا که اخراج کرد و آزادی به شما عنایت فرمود، شما را با این آزادی امتحان می کند. نعمتهای خدا امتحان است برای بندگان خدا. ببینیم که آیا این نعمتی که خدا به ما عنایت کرده است، این نعمت را کفران می کنیم، یا شکر این نعمت را می کنیم. کفران این است که آزادی را ما وسیله کارهای زشت قرار بدهیم. «من آزادم، هر کاری می خواهم می کنم» ولو ...! شکر نعمت این است که این آزادی را صرف بکنیم در آنچه که خدای تبارک و تعالی امر فرموده است. این آزادی که خدا به ما عنایت فرموده است، و یک هدیه الهی است، اگر چنانچه شما خیانت به این آزادی و این هدیه خدا بکنید، ممکن است خدای تبارک و تعالی هدیه خودش را پس بگیرد از ما، و ما باز برگردیم به آن حالی که سابق بودیم. باید همه ما توجه به این معنا داشته باشیم که از این آزادی سوء استفاده نکنیم. گرانفروشی یکی از سوءاستفاده هاست، که کسی بگوید من آزادم، حالا هرچه دلش می خواهد به این مستمندها اجحاف بکند و قیمتها را بالا ببرد و بازار را به وضع طاغوتی درست کند. اجحاف در معاملات، بی انصافی در معاملات یک امری نیست که عقل انسان بپذیرد، و خدای تبارک و تعالی راضی باشد به این معنا. ۲

نهضت اسلام، عامل آزادی

در رژیم سابق به اسم اینکه نیمی از جمعیت را وارد بکنند در مسائل، همه جمعیت را از مسائل روز و از مسائل زندگی و از مسائل سیاسی کنار گذاشتند! امروز است که همه قشرها در مسائل خودشان، در مسائل کشورشان، در مسائل سیاسی دولت، دخالت می کنند. امروز است که تمام ملت، چه بانوان محترم و چه برادران، در سرنوشت خودشان دخالت می کنند؛ نه روزی که همه در اختناق بودند. آنها مدعی بودند که ما نیمی از جمعیت را آزاد کردیم. با اسم آزادی نیمی از جمعیت، تمام جمعیت را از آزادی محروم کردند! شما امروز آزاد هستید. همه برادران و خواهران ما امروز آزادند. و آزادانه انتقاد می کنند از دولت. انتقاد می کنند از هرچیزی که بر خلاف مسیرشان باشد. و تقاضا می کنند مسائل اساسی را از دولت. این نهضت شما را آزاد کرد، و از آن بندهایی که بر ملت بود، و از آن قید و بندها شما را آزاد کرد. الآن آزادانه در اینجا مجتمع هستید، و آزادانه مسائل سیاسی و اجتماعی محل احتیاج ملت را طرح می کنید. ۳

سوء استفاده گروهها از آزادی

ما هر چه خواستیم هدایت کنیم این قشرهای فاسد را، هر چه مهلت دادیم که هدایت بشوند، هر چه مهلت دادیم که به خود بیایند، هر چه مهلت دادیم که به مصالح کشور نظر کنند، هر چه آزادی دادیم که آزادی را برای ملت وسیله رشد ملت قرار بدهند، آزادی قلم دادیم، آزادی بیان دادیم، آزادی اجتماعات دادیم، آزادی احزاب دادیم، که اینها اگر درست می گویند که برای ملت کار می کنند و دمکرات هستند، حکومت مردم بر مردم می خواهند، اگر اینها حکومت مردم بر مردم می خواهند، چرا نمی گذارند مردم سرنوشت خودشان را تعیین کنند؟ چرا با خرابکاریها نمی خواهند مردم حکومت خودشان را تعیین کنند؟ ۴

سوء استفاده از آزادی

ما بعد از آنکه پیروزی برای ملتمان حاصل شد و خیانتکاران [و] جنایتکاران را از صحنه بیرون کردیم و ملت بیرون کرد، باب رحمت را به روی ملت و به روی همه قشرها به دو مِصراع باز کردیم. با رحمت عمل شد، آزاد شدند؛ مرزها آزاد؛ قلمها آزاد؛ فعالیتهای سیاسی آزاد؛ تمام آزاد و با رحمت با همه عمل شد. در هیچ انقلابی مثل انقلاب ما رحمت نداشت. و هیچ انقلابی مثل انقلاب ما با مردم و با خیانتکاران رفتار نکرد، همه را آزاد گذاشتیم. دولت ما با همه به طور رحمت رفتار کرد. قلمها را آزاد گذاشتند؛ مطبوعات را آزاد گذاشتند؛ احزاب را آزاد گذاشتند؛ گروهها را آزاد گذاشتند. باب رحمت به مِصراعَیْه به روی ملت باز، همان رحمتی که دنباله رحمت اسلام است؛ دنباله رحمت رسول خداست. لکن خیانتکاران، جرثومه های فساد و غدّه های سرطانی، به اخلالگری برخاستند؛ به فتنه گری برخاستند. ملتی که با خون خودش عدل و اسلام را می خواست در مملکت پیاده کند و به طور رحمت با همه رفتار کند، قدر این رحمت را ندانستند و مشغول توطئه شدند. اگر ادامه پیدا کند توطئه، باب رحمت بسته می شود، یا نیم بسته می شود و باب غضب- غضب الهی، انتقام اللَّه- باز می شود. کاری نکنند که باب رحمت بسته شود. توطئه ها را کنار بگذارند. قلمهای مسموم را کنار بگذارند. فعالیتهای غیراسلامی را کنار بگذارند. همین فتح باب رحمت بود و همین مدارا و ملایمت بود که فاجعه کردستان را به بار آورد. از فرصت و از رحمت استفاده کردند و سوء استفاده کردند؛ از آزادی- که رحمت خداست- سوء استفاده کردند. ۵

قانون و آزادی

سؤال: [حضرت امام خمینی! ایران در دست شماست و حرفهای شما کاملًا مورد قبول است و حرفهای شما قانون می شود در این کشور و حالت اجرایی پیدا می کند. در مملکت بعضیها هستند که فکر می کنند در این کشور آزادی نیست. حضرتتان چه می فرمایید؟]

جواب: بگویید که ایران در دست من نیست، در دست ملت است. و ملت هم کسی که خدمتگزار باشد و مصالحشان را بخواهد، با آزادی مطلق، به او ممکن است رو بیاورد. و شما ملاحظه کردید در فوت مرحوم آقای طالقانی [۱] سرنیزه ای نبود، زوری نبود، مردم با آزادی ریختند در خیابانها و همه ایران منقلب شد. این نه این است که آزادی بدون قانون وجود داشته باشد، آن آزادی نیست. منتها آزادی است که مردم روی محبت و عشقشان و روی یک مبادی و مبادی الهی به بعضی اشخاص که اینها را می شناختند به اینکه الهی هستند روی می آورند؛ و این آزادگی است. ۶

تأکید بر «جمهوری اسلامی»

سؤال: [حضرت امام! شما چرا از اول روی یک کلمه ای خط کشیدید و آن دمکراتیک است که رویش خط کشیدید و فرمودید «جمهوری اسلامی» نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر. این کلمه که اینقدر عزیز است، برای ما عزیز است و شما خطش زدید و در کشور الآن باز در این باره صحبت می کنند.]

جواب: بله این مسائلی دارد. یک مسئله این است که این توهّم، این را در ذهن می آورد که اسلام محتوایش خالی است از این، لذا احتیاج به این است که یک قیدی پهلویش بیاورند و این برای ما بسیار حزن انگیز است که در محتوای یک چیزی که همه چیزها به طریق بالاترش و مهمترش در آن هست، حالا ما بیاییم بگوییم که ما اسلام می خواهیم و اما با اسلام مان دمکراسی باشد، اسلام همه چیز است. مثل این است که شما بگویید که ما اسلام را می خواهیم و می خواهیم که به خدا هم اعتقاد داشته باشیم، ولی به شرط اینکه به خدا هم معتقد باشیم. این برای ما خیلی ناراحت کننده است که کسی یک همچو خیالی داشته باشد. این اولًا، و ثانیاً این کلمه دمکراسی که پیش شما اینقدر عزیز است یک مفهوم مُبَیَّنی ندارد. ارسطو یکجور معنی کرده. شوروی یکجور معنی کرده. سرمایه دارها یکجور معنی کرده و ما در قانون اساسی مان نمی توانیم یک لفظ مبهمی که هر کس برای خودش یک معنی کرده است، آن را بگذاریم. به جای آن اسلام را گذاشتیم که اسلام مُبیَّن می کند حد وسط چیست. این مخالف با هیچ چیزی نیست، ولی آنهایی که نفهمیده اند اسلام را، خارجیها که با اسلام کار ندارند، آنها که در داخل هستند و اسلام را نمی دانند چه رژیمی است، چه حالی دارد، از این جهت یک امکان به خیالشان دارد. من حالا برای شما مثال می زنم از این آزادی و دمکراسی. یک چیزی که تاریخ می گوید و آن قضیه حضرت امیر- سلام اللَّه علیه- است که در وقتی که رئیس و خلیفه رسول اللَّه بود و دامنه این ریاست عملی اش و سیاستش از حجاز تا مصر و تمام تقریباً بسیاری از آسیا، یک مقداری حتی اروپا داشت. همین شخص که رئیس یک همچو مملکت وسیعی بود و دارای همچو قدرتی بود و قاضی را هم خودِ خلیفه رسول اللَّه تعیین می کرد، وقتی یک اختلافی بین آن رئیس و یک یهودی حاصل شد قاضی دعوت کرد او را به اینکه بیاید جواب بدهد. او هم رفت در محضر قاضی نشست. قاضی خواست به او احترام بکند. گفت نه، یک نفر قاضی باید احترام از هیچ کس نکند و ما علی السوا باید باشیم. و بعد هم که قاضی حکم بر خلاف او کرد، او تصدیق و قبول کرد. من میل دارم که شما که اطلاع دارید از همه حکومتها و از همه جاها، یک نمونه اینطوری هم شما نشان بدهید. در تمام این حکومتهایی که در دنیا- از اول دنیا تا حالا حکومتها بودند و شما لابد مطلع هستید. شما هم یک نمونه اینطوری به ما نشان بدهید، که آن از این اولی است. ۷

دوست داشتن آزادی

سؤال: [آنهایی که از شما ترس ندارند و من دیدم که الآن اینجا جلوی منزل شما و در تهران هم دیدم که «خمینی، خمینی» می کنند. اینها یک احساسی به انسان دست می دهد که از یک تعصبی می آید. آیا شما این را خطرناک نمی بینید برای پیشرفت آدم، رشد انسان؟]

جواب: این تعصب نیست. این آزادی دوستی است. این به اصطلاح شما دمکراسی دوستی است. اینها احساس کرده اند که روی مصالح آنها عمل می کنیم. احساس کرده اند که ما نمی خواهیم ظلم بکنیم. به آنها نمی خواهیم ظلم بکنیم. آنها را نمی خواهیم به زور وادار بکنیم به یک کاری. این احساس که آنها از اسلام دارند و این احساس هم دارند که ما همان تبع اسلام هستیم و مطابق احکام اسلام عمل می کنیم. این دو احساس در مردم هست. یکی اینکه اسلام را می دانند که رژیمی است که عدالت در آن هست. و ما را هم می دانند که ما تابع یک رژیمی هستیم که عدالت هست. و ما می خواهیم اجرا کنیم عدالت را. از این جهت است این احساسات. نه یک تعصب خشکی باشد بدون منطق، بدون مبنا. و من اصلًا هیچ خطری در این، احساس نخواهم کرد. ۸

آزادی، نعمت بزرگ

الآن ناراحتیهایی که این ناراحتیها هم همان ارث رژیم سابق است؛ یعنی اشخاصی که پنجاه سال تحت فشار بودند، اختناق بوده است، الآن یکدفعه خودشان را آزاد می بینند، ناراحت بودند، حالا خودشان را می بینند آزادند، حالا که آزادند، فکر این معنا را نمی کنند که از این حبس که بیرون آمدند، خودش یک نعمت بسیار بزرگی بود که محتاج به تشکر است از خدای تبارک و تعالی که ما را از یک همچو قید و بندی، از همچو زجری، خلاص کرده. ۹

آزادی از برکات اسلام

برکت اسلام است که این آزادی الآن هست. برکت اسلام بود که بعد از انقلاب همچو آزاد کردند همه را، تمام مطبوعات آزاد شد؛ منتها بعدش دیدند، که پنج شش ماه که گذشت، دیدند که این مطبوعات وابسته به اسرائیل است بعضیشان، بعضیشان دارند توطئه می کنند بر ضد مملکت، خوب، روی قواعدی بنا شد که رسیدگی بشود، و هر کدام که این طور هستند جلوشان گرفته بشود. هیچ انقلابی در دنیا نمی توانید پیدا کنید مثل انقلاب ایران که بعد از انقلاب ابداً گرفتاری در کار نبود و آزادی مطلق بود. اجتماعات همه آزاد بود؛ و حزبها همه آزاد بود؛ و مردم همه شان به طور آزاد مسائلشان را می گفتند؛ مطالبی که داشتند می گفتند؛ انتقادات می کردند. ۱۰

استقلال و آزادی، مقصد شهدا

باید ما همه کوشش کنیم به اینکه همانطور که جمهوری اسلامی را با کوشش این مردم و جمعیتهای میلیونی اسلامی، این جمهوری اسلامی را به پیروزی رساندند و همه ما مرهون زحمات و فداکاریهای آنها هستیم و خداوند همه را سلامت بدارد و به همه شهدای ما رحمت و سعادت نصیب کند. ما همه مرهون آنها هستیم و ما آن مقصدی را که آنها داشتند موظفیم که دنبال کنیم. مقصد آنها در شعارهای آنها از اول انقلاب تا حالا و ان شاءاللَّه، بعدها هم شعارها محفوظ است، منعکس است. آنها استقلال می خواهند، آزادی می خواهند و جمهوری اسلامی می خواهند. ۱۱

منبع: آزادی، در اندیشه امام خمینی «س»، متن، ص: ۳۱- ۴۰

مآخذ:

(۱)- ۲۳/ ۳/ ۵۸- سخنرانی در جمع پاسداران و بازاریان تهران- صحیفه امام- ۸- ۱۱۸- ۱۱۹-

(۲)- ۲۳/ ۳/ ۵۸- سخنرانی در جمع پاسداران و بازاریان تهران- صحیفه امام- ۸- ۱۱۹- ۱۲۰-

(۳)- ۱۲/ ۴/ ۵۸- سخنرانی در جمع بانوان سواحل جنوب- صحیفه امام- ۸- ۳۸۴-

(۴)- ۲/ ۶/ ۵۸- سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم- صحیفه امام- ۹- ۳۴۱-

(۵)- ۸/ ۶/ ۵۸- سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم- صحیفه امام- ۹- ۳۷۰- ۳۷۱-

(۶)- ۲/ ۷/ ۵۸- مصاحبه با اوریانا فالاچی- صحیفه امام- ۱۰- ۹۱- ۹۲-

(۷)- ۲/ ۷/ ۵۸- مصاحبه با اوریانا فالاچی- صحیفه امام- ۱۰- ۹۵- ۹۶-

(۸)- ۲/ ۷/ ۵۸- مصاحبه با اوریانا فالاچی- صحیفه امام- ۱۰- ۹۸-

(۹)- ۲/ ۸/ ۵۸- سخنرانی در جمع شهردار و کارکنان شهرداری قائم شهر- صحیفه امام- ۱۰- ۳۳۰- ۳۳۱-

(۱۰)- ۱۱/ ۸/ ۵۸- سخنرانی در جمع دانش آموزان مدارس تهران- صحیفه امام- ۱۰- ۴۳۱-

(۱۱)- ۱۱/ ۳/ ۶۱- سخنرانی در جمع نمایندگان مجلس و اعضای شورایعالی قضایی- صحیفه امام- ۱۶- ۲۷۹-

[۱] آیت ‏اللَّه سید محمود طالقانی (۱۲۸۹- ۱۳۵۸ ه. ش) که بعد از انقلاب اسلامی به عنوان نماینده اول تهران درمجلس خبرگان تعیین گردید. مهمترین تألیفات ایشان، تفسیر پرتوی از قرآن در پنج جلد و اسلام و مالکیت است.

انتهای پیام /*