انگور در حیاط خانهی همسایهی ما، یک درخت انگور بود. همسایهی ما، خودش انگورها را میچید و میخورد و به کسی انگور نمیداد. یک روز درخت انگور، شاخههایش را بالا کشید و بالا کشید و