بینظیر در عبادت
یک سال در قم قریب پنج - شش ذرع، برف آمده بود که سیل آمد و نصف قم را برداشت. در همان موقع و در
همان وضعیت امام در نیمه شب، از مدرسه دارالشفا به مدرسه فیضیه میآمدند و به هر زحمتی بود یخ حوض را میکشتند و وضو میگرفتند و میرفتند زیر مَدرس مدرسه و در تاریکی مشغول تهجّدشان میشدند. حالا چه حالی داشتند نمیتوانم بازگو کنم. با حالت خوشی تا اول اذان مشغول تهجدشان میشدند و اوایل اذان میآمدند مسجد بالا سر و پشت سر آقای حاج میرزا جواد آقا ملکی به نماز میایستادند و بعد بر میگشند و
مشغول مباحثاتشان میشدند.
میتوانم بگویم که ایشان در بین همنوعانشان در امر عبادت و تهجد، اگر بینظیر نبودند یقیناً کم نظیر بودند.
آیت الله خوانساری: فصلنامه حوزه، ش 32
اهمیّت سلامت نفس
روز اولی که ایشان به مسجد اعظم آمدند، به جای درس، شروع به نصیحت کردن طلبهها کردند. نصایح ایشان طوری بود که انسان را مقداری از وابستگی و علاقه به دنیا رهایی میداد و متوجه عرفان و آخرت و خدا میکرد.
روزی در ضمن نصایحشان فرمودند:
نگاه کنید آنجا را، این عکس بالا، عکس آقای بروجردی است در حالی که مطالعه میکند. عکس پایین، جنازهاش روی دست مردم است. یک خرده پایینتر، آقای بروجردی زیر خاک است.
آن چیزی که به درد آقای بروجردی میخورد سلامت نفس است که آقای بروجردی داشت. والّا این ریاستها، این سرو صداها، این مسائل، اینها وقتی که انسان زیر خاک رفت، دیگر به در
انسان نمیخورد.
حجت الاسلام طاهری خرم ابادی: پا به پای افتاب ج 3 ص 319
[[page 11]]
انتهای پیام /*