مجله کودک 430 صفحه 16

کد : 167047 | تاریخ : 30/10/1396

یک جا چرخیدن برایش خیلی راحتتر از سواری دادن بود؛ بهخصوص که چرخها روی زمین نبودند و بیخیال پنچری، توی هوا دور میزدند. پغور قاطی زیر باد دوچرخه لم داد و گفت: «آخیش چه خوب باد میزنه! از کولر هم بهتره.» بعد نگاهی به سقف انداخت و گفت: «اِه این که دو تا پروانه داره! تا حالا نفهمیده بودم.» دوچرخه سعی کرد هنرنمایی کند؛ تک چرخ زد، یک چرخش را در جهت عقربههای ساعت چرخاند و یکی را برخلاف جهت عقربههای ساعت. پغور قاطی همانطور که به دوچرخه سقفی خیره شده بود، چشمش به زین افتاد. با خودش گفت: «اِه چه جالب! صندلی هم داره. میتونم برم اون بالا بشینم تا بیشتر خنک بشم.» بعد خودش را از دیوار بالا کشید و روی سقف سینهخیز رفت و روی زین دوچرخه نشست. خیلی به دوچرخه فشار آمد. پغور قاطی برایش سنگین شده بود. به زور چرخهایش را چرخاند. پغور قاطی چند دقیقهای که گذشت، گرمش شد. باد دوچرخه سقف را خنک نمیکرد. پغور قاطی پشیمان شد و از سقف پایین آمد و روی مبل نشست. (ادامه دارد) Õ نام هواپیما: آیچی A 3 D Õ کشور سازنده: ژاپن Õ موتور: میتسوبیشی 14 سیلندر

[[page 16]]

انتهای پیام /*