
ساعتتوسریخورپغورقاطی
طاهرهایبد
همکار پغورقاطی گفت: «جدی میگی؟ خب بهتره یه سری به اتاق رییس بزنی تا همه چی روشن بشه.»
پغورقاطی محل نگذاشت و رفت پشت میزش. مشغول کارش بود که آقای رییس زنگ زد. پغورقاطی که حواسش نبود این جا اداره است و این هم تلفن خانه نیست که فقط زنگ میخورد و کسی حرف نمیزند، با عصبانیت گوشی را برداشت و داد زد: «صبر کن گیرت بیارم عوضی!»
آقای رییس از آن طرف خط گفت: «چشمم روشن پغورقاطی! چشمم روشن!»
پغورقاطی از جایش پرید و تعظیمی کرد و با تته تته گفت: «س س س سلام آقای رییس!»
در گربه نژاد سیامی، چشمها به گردی نژادهای دیگر نیست. چشم این نوع گربهها به صورتی است که به سمت داخل صورت (بینی) تمایل دارد.
[[page 14]]
انتهای پیام /*