مجله کودک 442 صفحه 5

بود و خلاء عجیبی در ایران احساس می‏شد. امام بزرگوار با همه مخالفت ها، با قاطعیت فرمودند: هر چه زودتر به ایران می روم. درست هم زمان با تنظیم برنامه حرکت امام از پاریس و ورودشان به ایران، کمیته استقبال از ایشان در تهران تشکیل شد. روزی شهید بهشتی از طرف این کمیته با دفتر امام در پاریس تماس گرفتند و گفتند: «برای ورود امام، برنامه هایی تنظیم شده است، برای اینکه امام در جریان باشند، به اطلا عشان برسانید که قرار است فرودگاه را فرش کنیم، چراغانی کنیم و فاصله فرودگاه تا بهشت زهرا را با هلی کوپتر برویم و...» این موضوع به خدمت امام گزارش شد. ایشان با همان قاطعیت و صراحت که دو شرط مهم رهبری است، سر بلند کردند و فرمودند: برو به آقایان بگو مگر می خواهند کوروش را وارد ایران کنند؟ ابداً این کار لازم نیست. یک طلبه از ایران خارج شده و همان طلبه به ایران باز میگردد. من می خواهم میان امتم باشم و همراه آنان بروم، ولو پایمال شوم... همه پرندگان، دو پا، دو بال، یک نوک و صدها پر در بدن خود دارند. همچنین همه ی آنها تخمگذارند.