مجله کودک 444 صفحه 33

کد : 167619 | تاریخ : 29/10/1396

به طرف اتاق. آقامهدی چراغها را به دست او داد. بعد برگشت و آینه را برداشت تا بگذارد روی طاقچه. نگاهش به سوی قاب عکس گوشه ی طاقچه کشیده شد و همانجا خیره ماند؛ عکس یادگاری پدر و مادرش بود که در مشهد گرفته بودند آقامهدی می دانست که آن موقع او هنوز به دنیا نیامده بود. این را بیبی خانم به او گفته بود. آینه را گذاشت توی طاقچه و قاب عکس را برداشت. کفترها دور گنبد امام رضا(ع) نشسته بودند. چندتایی هم همان طور توی هوا مانده بودند. در دو طرف عکس بزرگ ضریح امام رضا پدر و مادرش دست به سینه ایستاده بودند و او را نگاه می کردند. آقا مهدی همیشه این عکس را نگاه کرده بود. ولی هیچ وقت از دیدن آن سیر نشده بود. بیبیخانم قول داده بود وقتی که به مشهد رفتند یک عکس مثل همان عکس با هم بگیرند... ادامه داستان جشن ستاره ها را در کتاب که به بهای 130 تومان چاپ و منتشر شده، دنبال کنید و بخوانید. به غیر از هنرمندان، نیروهای فنی زیادی در کار تولید تصویر، صدا، نور و... مشارکت دارند که بدون آنها تلویزیون نمی تواند برنامه ای را تولید یا پخش کند.

[[page 33]]

انتهای پیام /*