
بابا: «اون نه، اون یکی. اونو وردار بذار کنار
اون یکی. حواست کجاست؟ کمک میخوای؟»
سعید: «نه بابا، خواهش میکنم شما زحمت
نکشید. دوست دارم این یک روز را خودم
بازی کنم. لطفا اجازه بدین.»
بابا: «حرفی نیست. خودت بازی کن. اما
روانشناسان معتقدند که...»
سعید: «که باید در بازیها فرزندان را همراهی
کرد. حفظم بابا. اما میخوام خودم درستش کنم.»
بابا: «مطمئنی که
کمک نمیخوای؟»
سعید: «مطمئنم.»
-: «مطمئنِ مطمئنی؟»
-: «مطمئنِ مطمئنم»
-: «مطمئنِ مطمئنِ
مطمئنی؟»
مطمئنِ مطمئنِ
مطمئنِ مطمئنم.»
بابا: «بده من ببینم چقدر
مطمئنم مطمئنم میکنی؟
من مطمئنم که تو
مطمئن نیستی.»
سعید: «ولش کن
باباجون، آخه
چه جوری بگم
کمک نمیخوام
تورو خدا...»
مامان: «چیه؟ چقدر سروصدا میکنین
سعید بیا چای ریختم برای بابات ببر.»
بابا: «آها، راست میگهها. واقعا که سعید
تو چه پسری هستی؟ خجالت نمیکشی؟
به جای اینکه بری برای بابات چای بیاری
نشستی و بازی میکنی؟ اینارو ولش کن
برو برام چای بیار ببینم. بارکالله پسر.»
سعید: «آخه اگه برم شما میچینیدشان.»
بابا: «باز جر و بحث کرد. برو ببینم.»
آخر آدم درد دلش را به
چه کسی بگوید؟ چقدر
تندتند هم میچیند. من
وقتی بزرگ شدم و خودم
بچهدار شدم میگذارم
بچهام هر چقدر دلش
میخواهد با پازلاش
بازی کند. اگر خودش
دوست داشت آن وقت من هم کمکش میکنم.
سعید: «بفرمایید بابا. برایتان
چای آوردم. اینارو بدید به من
و بشینید روی مبل و
چایی بخورید.
اینقدر بهتان
مزه میده.
بابا...بابا...
سونار
سونار توسط فرانسوی ها ساخته شد. این وسیله با ارسال و دریافت امواج از اعماق دریا، تصویری از اعماق دریا و فاصله سطح تا عمق دریا را به اطلاع کشتی ها می رساند. سونار براساس فن آوری رادار کار می کند.
[[page 37]]
انتهای پیام /*