سال 1357 پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی مردم ایران، باعث دگرگونی بیشتر برای جوانب اجتماع شد. این دگرگونی اکثرا در جهت اصلاح زوایای زندگی، معیشت، هنر و... فرد فرد مردم این آب و خاک بود، اما همه سعی داشتند این دگرگونی و تغییرات را به بهترین شکل در تضاد با رژیم گذشته اصلاح کنند. در این بین شاید ممنوع اعلام شدن موسیقی به نوعی یکی از داغترین بحثهایی بود که در جامعه هنری کشور مطرح شد. اما یک اتفاق همه را متعجب کرد، امام(س) در صحبتهایشان، محمد گلریز را به عنوان خواننده سرود «شهید مطهر» مورد تقدیر قرار دادند، خود این امر نشانگر تمایل بنیانگذار جمهوری اسلامی به موسیقی فاخر بود و محمد گلریز در آن زمان تبدیل به چهره آوازه موسیقی فاخر و ارزشی کشور ما شد که چندین لقب «اولین» و «ترین» را یدک میکشید.
وی پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به نوعی نخستین کسی بود که آهنگش از صداوسیما پخش میشد، نخستین کسی بود که جلوی حضرت امام(س) در بهشت زهرا(س) «سرود برخیزید» را به همراه گروه اجرا کرد، نخستین کاست را با نام «سواران دشت سپید» که حدود 5 میلیون تومان فروش داشت در سال 1359 روانه بازار کرد، اما نکته بارز این نخستینها، این است که گلریز تنها خوانندهای بود که خدمت امام(س) رسید و دست ایشان را بوسید. حال پس از گذشت 34 سال از آن دوران طلایی وی هنوز در مسیر اینگونه موسیقی گام برمیدارد. بیشک از جمله کسانی که میتواند فضای حاکم بر موسیقی پس از پیروزی انقلاب را توصیف کند گلریز است.
به گزارش پرتال امام خمینی، مطلب ذیل بخشهایی از گفتگوی روزنامه خورشید با گلریز است :
*در اوایل انقلاب بحث حلال و حرام بودن بسیار داغ بود اما در آن زمان به واسطه سرود «شهید مطهر» بسیار مورد تقدیر قرار گرفتیم. من باید در ابتدا یک نکته بگویم و اینکه در آن زمان ما این آهنگها را با چوب نزدیم بلکه با سازهایی زدیم که میگفتند حرام است مانند سنتور، تار و... در آن زمان قبل از رسیدن به محضر حضرت امام(س)، مرحوم حاج احمدآقا ما را خواست و گفت: امام کسالت دارند. شما در قالب همین سرودهایی که ساختید صحبت کنید، ما کاری به سلایق مختلف نداریم. امام(س) این چارچوب شما را میپسندند. من به همراه آقای راقب که آهنگساز بود به همراه شاعر و تنظیمکننده و شهید مجید حدادعادل به خدمت ایشان رسیدیم. مرحوم حاج احمد آقا ما را معرفی کردند اما همه ما مبهوت حضور امام شده بودیم. من زمانی که دست ایشان را بوسیدم امام(س) فرمودند خدا در پناه اسلام شما را حفظ کند.
امام(س) چه کسی را گفتند؟ ایشان من خواننده، آهنگساز و... را مورد لطف قرار دادند. امام(س) را یک دنیا قبول داشتند. اما همیشه انقلاب با یکسری دگرگونی همراه است. شما حال در سرود شهید مطهر، کلام آن را بردارید و موسیقی آن را گوش کنید، ببینید این موسیقی حال نیز قابلیت شنیدن ندارد؟ حرام اعلام شدن موسیقی یک چیز کلی بود اما موسیقی شرایطی دارد البته جو حاکم بر مردم و جامعه باعث میشد که با کسانی که ساز در اتومبیل دارند برخورد شود و شما شاهد بودید که بعدها این مسئله اصلاح شد. اینکه ما چرا به خدمت امام(س) رسیدیم ایشان به موسیقی فاخر اعتقاد داشت وگرنه ما را نمیپذیرفت. موسیقی خوب را همه دوست دارند.
*دکتر خوروش در کتاب خود که اوایل سال 1357 نوشت به مضرات موسیقی مبتذل بر اعصاب و روان اشاره کرد. این کتاب قبل از انقلاب به تأیید 200 دانشمند در اروپا و آمریکا رسیده بود. شنیدن و ساخت موسیقی شرایطی دارد، امام(س) در مورد سرود «شهید مطهر» گفتند: اگر این موسیقی از رادیو آمریکا پخش میشد من گوش نمیدادم. شما ببینید اگر یک موسیقی فاخر در یک مکان مبتذل پخش شود خود به خود حرام میشود، پس محفل به عنوان شرط نخست بسیار تأثیرگذار است. شرط دوم شعر اصیل است اگر بر یک موسیقی فاخر یک شعر مبتذل بگذارند باز هم آن موسیقی حرام است. شعر جزو جدانشدنی موسیقی ایرانی است، شرط سوم ریتم است. پس این سه عنصر زمانی که به ابتذال کشیده شود موسیقی مسموم و حرام است. بقیه حرفها هم تبلیغات و شایعات بود اگر خود من به خدمت امام نمیرسیدم و آن برخورد معنوی را از ایشان نمیدیدم، همه آن حرفها را باور میکردم. ایشان با موسیقی فاخر مخالف نبود، اگر مخالف بود که ما را نمیپذیرفت. امام(س) با موسیقی مبتذل مخالف بود.
* کارهای تولید شده قبل را با پس از پیروزی انقلاب مقایسه کنید. اصلا وجهه هنرمندان تغییر کرد، در گذشته آنها را مطرب میخواندند اما پس از انقلاب کسی این نام را به کار نبرد و همه به موسیقیدانها هنرمند میگفتند. این نه تنها در موسیقی بلکه در هنرهای دیگر مانند شعر نیز صادق بود، شما ببینید که قبل از انقلاب تنها یک عده خاص سعدی یا حافظ را میشناختند اما حال بچه 8 ساله نیز شعر حافظ را میشناسد.
* من به یاد دارم که در سال 58 گروه کر و ارکستر تالار وحدت به خدمت شهید بهشتی رسیدند و ابراز نگرانی کردند که این تنها شغل و منبع درآمد ماست و شهید بهشتی به آنها گفت: شما تحمل کنید نخستین ارکستری که موسیقی اجرا کند همین ارکستر سمفونیک شماست و همین اتفاق هم افتاد. آن مشکلات برای موسیقیدانها از فلسفه بد جا افتادن موسیقی قبل از انقلاب در ذهن مردم بود، خود مردم با موسیقی و کسی که ساز حمل میکردند مشکل داشتند. من یکبار به همراه یک نوازنده چیرهدست عود برای اجرای برنامه در سال 58 به دانشگاه علامه طباطبایی رفتیم، در دو ردیف اول سالن همه روحانیان نشسته بودند. ما در آنجا، نیمساعت اجرای موسیقی با اشعار حضرت حافظ داشتیم پس از اتمام برنامه نخستین کسانی که ما را تشویق کردند همان روحانیان بودند. موسیقی غذای روح است، اگر به روح غذای مسموم و مبتذل دهیم، روح فاسد میشود. پس مخالفت مردم طبیعی بود.