طبقۀ سوم: اعمام (عمو و عمه) و اخوال (دایی و خاله) است.
و با وجود یک نفر از طبقۀ قبلی هیچ یک از این ها ارث نمی برند.
مسأله 1 ـ اگر وارث میت به عمومۀ (عمو و عمه) پدر و مادری یا پدری منحصر باشد، ترکه مال آن ها می باشد و در صورت اختلاف جنس، مرد دو برابر زن ارث می برد.
[[page 415]]مسأله 2 ـ اگر وارث میت به عمومۀ مادری منحصر باشد ترکه مال آن ها می باشد و در صورت تعدد و یکی بودن جنس، به طور مساوی تقسیم می شود و در صورت اختلاف جنس، احتیاط به مصالحه و تراضی ترک نشود.
مسأله 3 ـ اگر عمومۀ ابوینی یا پدری با عمومۀ مادری با هم باشند، سدس آن در صورت انفراد و ثلث آن در صورت تعدد، مال عمومۀ مادری است که در صورت یکی بودن جنس به طور مساوی تقسیم می شود و در صورت اختلاف با صلح احتیاط می شود و بقیۀ آن مال عمومۀ ابوینی یا پدری است که در صورت اختلاف جنس، مرد دو برابر زن ارث می برد.
مسأله 4 ـ اگر وارث میت به خؤولۀ (دایی و خاله) پدر و مادری یا پدری منحصر باشد ترکه مال آن ها است. و در صورت تعدد بین آن ها مطلقاً به طور مساوی تقسیم می شود. و همچنین است حال در خؤولۀ مادری.
مسأله 5 ـ اگر خؤولۀ ابوینی یا پدری با خؤولۀ مادری با هم باشند سدس آن در صورت انفراد و ثلث آن در صورت تعدد مال خؤولۀ مادری است که مطلقاً به طور مساوی تقسیم می شود و بقیۀ آن مال خؤولۀ ابوینی است. و در صورت نبود خؤولۀ ابوینی مال خؤولۀ پدری می باشد و در صورت تعدد، مطلقاً به طور مساوی تقسیم می شود.
مسأله 6 ـ اگر عمومۀ ابوینی یا پدری با خؤولۀ ابوینی یا پدری با هم باشند ثلث آن مال خؤوله است که با تعدد آن ها به طور مساوی تقسیم می شود و دو ثلث آن مال عمومه است که در صورت تعدّد و اختلاف در جنس، مرد دو برابر زن ارث می برد.
مسأله 7 ـ اگر عمومۀ مادری و خؤولۀ مادری با هم باشند، ثلث آن مال خؤوله است که در صورت متعدد بودن آن ها مطلقاً به طور مساوی تقسیم می شود. و دو ثلث آن مال عمومه است که در صورت تعدد و عدم اختلاف در جنس، به طور مساوی تقسیم می شود و با اختلاف با مصالحه احتیاط می شود.
مسأله 8 ـ اگر عمومۀ ابوینی یا پدری و خؤولۀ این چنین و عمومۀ مادری با هم باشند، ثلث آن مال خؤوله است که در صورت تعدّد مطلقاً به طور مساوی تقسیم می شود و یک
[[page 416]]سدس از دو ثلث در صورت یکی بودن و ثلث از آن در صورت تعدد، مال عمومۀ مادری می باشد و در صورت تعدد و اختلاف در جنس، با مصالحه احتیاط می شود و بقیۀ آن مال عمومۀ ابوینی یا پدری است که در صورت تعدد و اختلاف در جنس، مرد دو برابر زن ارث می برد.
مسأله 9 ـ اگر عمومۀ ابوینی یا پدری با عمومه و خؤولۀ مادری با هم باشند، ثلث آن مال خؤولۀ مادری می باشد که با فرض تعدد باید مطلقا بین آن ها به طور مساوی تقسیم شود. و سدس از دو ثلث باقی مانده در صورت انفراد و ثلث از دو ثلث در صورت تعدد مال عمومۀ مادری می باشد که در صورت تعدد و اختلاف جنس باید با مصالحه احتیاط شود. و بقیه از دو ثلث مال بقیه (عمومۀ ابوینی یا پدری) می باشد که در صورت تعدد و اختلاف جنس، برای مرد دو برابر زن می باشد.
مسأله 10 ـ اگر عمومۀ ابوینی یا پدری با خؤولۀ این چنین و خؤولۀ مادری با هم باشند ثلث آن مال تمام خؤوله است مطلقاً، به این طور که یک سدس از ثلث در صورت یکی بودن و ثلث آن در صورت تعدد، مال خؤولۀ مادری است که مطلقاً به طور مساوی بین آن ها تقسیم می شود و بقیۀ ثلث مال خؤولۀ پدری یا ابوینی است که مطلقاً به طور مساوی می باشد و دو ثلث ترکه مال عمومه می باشد. و در صورت تعدد و اختلاف در جنس مرد دو برابر زن ارث می برد.
مسأله 11 ـ اگر خؤولۀ ابوینی یا پدری با عمومه و خؤولۀ مادری با هم باشند، ثلث آن مال خؤوله است و سدس این ثلث در صورت انفراد و ثلث آن در صورت تعدد مال خؤولۀ مادری است که مطلقاً به طور مساوی می باشد و بقیۀ ثلث مال خؤولۀ ابوینی یا پدری است که مطلقاً به طور مساوی بین آن ها تقسیم می شود. و دو ثلث ترکه مال عمومۀ مادری است که در صورت تعدد و اختلاف جنس با مصالحه، احتیاط می شود.
مسأله 12 ـ اگر صنف های چهارگانه با هم باشند، ثلث آن مال خؤوله است و سدس این ثلث در صورت یکی بودن و ثلث این ثلث در صورت تعدد مال خؤولۀ مادری است که مطلقاً بین آن ها مساوی می باشد و بقیۀ این ثلث مال خؤولۀ ابوینی یا پدری است که
[[page 417]]مطلقاً به طور مساوی است. و سدس دو ثلث ترکه در صورت یکی بودن و ثلث آن در صورت تعدد، مال عمومۀ مادری است و در صورت اختلاف در جنس با مصالحه احتیاط می شود، و بقیۀ دو ثلث مال عمومۀ پدری یا ابوینی است که در صورت تعدد و اختلاف در جنس، مرد دو برابر زن ارث می برد.
مسأله 13 ـ اگر یکی از زوجین با عمومۀ ابوینی یا پدری با هم باشند برای همسر سهم بیشترش می باشد و بقیه مال عمومه است که به مرد دو برابر زن داده می شود. و اگر یکی از زوجین با خؤولۀ ابوینی یا پدری با هم باشند پس حکم همان است مگر در این جهت که باقی مال بین خؤوله مطلقاً به طور مساوی تقسیم می شود. و همچنین است اگر یکی از زوجین با خؤولۀ مادری با هم باشند. و چنانچه یکی از زوجین با عمومۀ مادری با هم باشند پس حکم همان است مگر در این جهت که با فرض اختلاف در جنس نباید احتیاط به مصالحه ترک شود.
مسأله 14 ـ اگر یکی از زوجین با عمومۀ ابوینی یا پدری و عمومۀ مادری با هم باشند، برای همسر سهم بیشترش می باشد و سدس بقیه در صورت انفراد و ثلث آن در صورت تعدّد مال عمومۀ مادری است که در صورت یکی بودن جنس بین آن ها به طور مساوی تقسیم می شود و در صورت اختلاف در جنس احتیاط می شود و بقیۀ آن مال عمومۀ پدری یا ابوینی است که مرد دو برابر زن ارث می برد. و اگر یکی از زوجین با خؤولۀ ابوینی یا پدری و خؤولۀ مادری باشد برای یکی از زوجین، سهم بیشترش است و سدس بقیه در صورت انفراد و ثلث بقیه در صورت تعدّد مال خؤولۀ مادری می باشد که مطلقاً بین آن ها مساوی می باشد و بقیه، مال بقیۀ آنان است که مطلقاً بین آن ها مساوی می باشد.
مسأله 15 ـ اگر یکی از زوجین با عمومۀ ابوینی یا پدری و خؤولۀ این چنینی باشند، همسر سهم بیشترش را می برد و ثلث مجموع ترکه مال خؤوله است که مطلقاً بین آن ها مساوی است و بقیۀ آن مال باقی ورثه می باشد که مرد دو برابر زن ارث می برد. و اگر در همین فرض خؤولۀ مادری ـ نه پدری یا ابوینی ـ باشند، همسر سهم بیشترش را می برد و ثلث ترکه مال خؤوله است که بین آن ها مساوی می باشد و بقیه مال بقیۀ آنان می باشد و مرد دو برابر زن ارث می برد.
[[page 418]]مسأله 16 ـ اگر با یکی از زوجین، عمومۀ مادری و خؤولۀ ابوینی یا پدری باشد همسر سهم بیشترش را می برد و ثلث مجموع ترکه مال خؤوله است که مطلقاً بین آن ها مساوی است و بقیه مال بقیۀ آنان می باشد؛ و در صورت اختلاف در جنس احتیاط می شود. و اگر در همین فرض خؤولۀ مادری باشد ـ نه ابوینی یا پدری ـ وضع در تقسیم و احتیاط در عمومه همان است که گذشت.
مسأله 17 ـ اگر با یکی از زوجین، عمومۀ ابوینی یا پدری و خؤولۀ این چنینی و عمومۀ مادری باشند، همسر سهم بیشترش را می برد و ثلث ترکه مال خؤوله است که مطلقاً بین آن ها مساوی است و سدس باقی مانده در صورت انفراد و ثلث آن در صورت تعدّد مال عمومۀ مادری است که بین آن ها به طور مساوی است و در صورت اختلاف، با مصالحه احتیاط می شود و بقیۀ آن مال بقیۀ آنان می باشد که برای مرد دو برابر سهم زن می باشد. و اگر با یکی از زوجین، عمومۀ ابوینی یا پدری و عمومۀ مادری و خؤولۀ مادری باشند، همسر سهم بیشترش را می گیرد و ثلث ترکه مال خؤولۀ مادری است که مطلقاً به طور مساوی تقسیم می شود و سدس از بقیه در صورت انفراد و ثلث آن در صورت تعدد مال عمومۀ مادری می باشد که به طور مساوی بین آن ها تقسیم می شود، مگر این که در جنس مختلف باشند که در این صورت احتیاط می شود چنان که گذشت. و بقیۀ آن مال بقیۀ آنان می باشد که سهم مرد دو برابر زن می باشد.
مسأله 18 ـ اگر با یکی از زوجین، عمومۀ ابوینی یا پدری و خؤولۀ این چنینی و خؤولۀ مادری باشد، همسر سهم بیشترش را می برد و ثلث ترکه مال خؤوله است و سدس این ثلث در صورت انفراد و ثلث این ثلث در صورت تعدد مال خؤولۀ مادری می باشد که مطلقاً بین آن ها مساوی است و بقیۀ این ثلث مال خؤولۀ ابوینی یا پدری است که مطلقاً بین آن ها مساوی می باشد. و بقیۀ ترکه مال عمومه است که سهم مرد دو برابر زن است.
مسأله 19 ـ اگر با یکی از زوجین، خؤولۀ ابوینی یا پدری و خؤولۀ مادری و عمومۀ مادری باشند، همسر سهم بیشترش را می گیرد و ثلث ترکه مال خؤوله است و سدس این ثلث در صورت انفراد و ثلث آن در صورت تعدد مال خؤولۀ مادری می باشد که مطلقاً بین
[[page 419]]آن ها مساوی می باشد و بقیۀ ثلث برای بقیۀ خؤوله می باشد که مطلقاً بین آن ها مساوی است. و بقیۀ ترکه مال عمومه است که به طور مساوی بین آن ها تقسیم می شود، مگر این که در جنس مختلف باشند که در این صورت احتیاط به مصالحه واجب است.
مسأله 20 ـ اگر یکی از زوجین با عمومۀ ابوینی یا پدری و با عمومۀ مادری و خؤولۀ ابوینی یا پدری و با خؤولۀ مادری با هم باشند، همسر سهم بیشترش را می برد و ثلث ترکه مال خؤوله است و سدس این ثلث در صورت انفراد و ثلث آن در صورت تعدد مال خؤولۀ مادری است که بین آن ها به طور مساوی تقسیم می شود؛ و بقیۀ ثلث مال خؤولۀ ابوینی یا پدری است که مطلقاً بین آن ها به طور مساوی تقسیم می شود. و بقیه مال عمومه است که سدس آن در صورت انفراد و ثلث آن در صورت تعدد مال عمومۀ مادری است که به طور مساوی تقسیم می شود، مگر این که در جنس مختلف باشند که در این صورت احتیاط مذکور، واجب است و بقیه مال عمومۀ ابوینی یا پدری است که سهم مرد دو برابر سهم زن می باشد.
مسأله 21 ـ عمومۀ پدری با وجود عمومۀ ابوینی ارث نمی برد. و همچنین است حال در خؤوله.
در اینجا چند امر است:
اول: هیچ یک از اولاد عمومه و خؤوله با وجود یک نفر از عمومه یا خؤوله ارث نمی برد، پس با بودن خالۀ مادری مثلاً، اولاد عمومه و همچنین اولاد خؤوله مطلقاً، ارث نمی برند مگر در یک مورد و آن در جایی است که عموی پدری و پسر عموی ابوینی باشد که این پسر عمو بر آن عمو مقدم می شود، به شرطی که با آن ها نه عموی ابوینی و نه عموی مادری و نه عمه مطلقاً و نه دایی و خاله مطلقاً نباشد. و بین این که عموی پدری یکی باشد یا متعدد، فرق نمی کند. و همچنین بین این که پسر عموی ابوینی یکی باشد یا متعدد، فرق نمی کند. پس در این صورت، ارث میت مال پسر عمو می باشد، نه عمو و نه پسران عموها و عمه ها و دایی ها و خاله ها. و در این مورد، فرق نمی کند که یکی از زوجین باشد یا نباشد و این حکم در غیر این مورد جاری نمی شود. البته اگر وارث میت، عمۀ پدری و پسر عموی ابوینی باشد با مصالحه، احتیاط نمودن مطلوب است.
[[page 420]]دوم: اولاد عمومه و خؤوله در صورتی که خود آن ها و کسانی که در درجۀ آن ها قرار دارند نباشند، جای آن ها می باشند و کسی که اقرب است اگرچه سببش یکی باشد، بر ابعد اگرچه قرابتش به دو سبب باشد، مقدم است، مگر در یک مورد که پیش از این گذشت. و اولاد عمومه و خؤوله، ارث کسی را که به سبب او قرابت پیدا می کنند می برند.
سوم: منسوبین مادر میت در این طبقه، دایی باشد یا خاله یا اولاد آن ها، ابوینی باشند یا پدری، همه این ها مطلقاً به طور مساوی ارث می برند و منسوبین پدر میت یعنی عمومه و اولاد آن ها به تفاوت ارث می برند و مرد دو برابر زن ارث می برد. البته در عمومۀ مادری و اولاد آن ها حتماً با مصالحه احتیاط می شود.
چهارم: با بودن اولاد عمومۀ ابوینی، اولاد عمومۀ پدری تنها ارث نمی برند. و همچنین است در اولاد خؤوله، لیکن با بودن اولاد عمومۀ ابوینی، اولاد خؤولۀ پدری با نبود اولاد خؤولۀ ابوینی ارث می برند. و همچنین با اولاد خؤولۀ ابوینی، اولاد عمومۀ پدری در نبود اولاد عمومۀ ابوینی، ارث می برند.
پنجم: تحقیقاً گذشت که اولاد عمومه و خؤوله جای آن ها می نشینند. و اگر از عمومۀ متعدد و خؤولۀ این چنینی باشند در کیفیت تقسیم، چاره ای از فرض زنده بودن واسطه ها و تقسیم مساوی در منسوبین مادری نیست. و در منسوبین پدری، مرد دو برابر زن ارث می برد، سپس سهم هر یک از آنان بین اولادشان تقسیم می شود، مانند تقسیم بین واسطه ها. و در اولاد عموهای مادری با مصالحه احتیاط شود، چنان که گذشت. و این چنین است کلام در واسطه های متعدد.
ششم: ارحام و خویشانی که از حواشی نسب میت می باشند به ترتیب ارث می برند، بنا بر این عموها و عمه ها و اولاد ایشان اگرچه پایین بروند ـ در صورتی که صدق عرفی داشته باشند ـ و همچنین دایی ها و خاله های میت نسبت به ارثیه، از عموها و عمه ها و دایی ها و خاله های پدر و مادر میت، سزاوارتر می باشند. البته با نبود طایفۀ اول، طایفۀ دوم به ترتیب جای طایفۀ اول می نشینند و اقرب آن ها بر ابعد مقدم می باشد و با نبود آن ها عمومۀ جدّ میت و جدۀ او و خؤولۀ آن ها و اولادشان به حسب نزدیکی و دوری نسبت به میّت، باید ترتیبشان رعایت شود.
[[page 421]]هفتم: اگر برای وارثی، دو موجب ارث یا بیشتر باشد به واسطۀ تمام آن ها ارث می برد، در صورتی که بعضی از آن ها مانع بعضی دیگر نباشد؛ مثل این که یکی از آن موجب ها مثلاً از دیگری اقرب باشد؛ و اگر چنین باشد از ناحیۀ موجبی که مانع است ارث می برد، نه از ناحیۀ ممنوع، مانند پسر عمویی که برادر مادری هم باشد. و فرق نمی کند بین این که آن موجب نسبی باشد یا سببی، پس اگر دو سبب، یا نسب و سبب جمع شوند، چنانچه یکی از آن ها مانع دیگری باشد به واسطۀ همان ارث می برد نه با دیگری، مانند معتق و ضامن جریره. و اگر یکی از آن ها مانع دیگری نباشد با هر دوی آن ها ارث می برد مانند زوج و پسر عمو مثلاً. و کیفیت ارث در وقت اجتماع موجبات ارث، مانند کیفیت آن در وقت انفراد موجب ارث است و احتیاطی که در عموهای مادری گذشت، در اینجا هم جریان دارد.
[[page 422]]