نقش زن در تحولات تاریخی و اجتماعی

کد : 168994 | تاریخ : 25/11/1396

نقش زن در تحولات تاریخی و اجتماعی

‏ ‏

 حجة الاسللام والمسلمین دکتر محقق داماد

‏ ‏

الحمدلله رب العالمین بار الخلائق اجمعین باعث الانبیاء و المرسلین، و الصلاة و السلام عَلیٰ سیدنا سیدالنبیین وَ علیٰ اله و اصحابه و اهل بیته صلوات الله علیهم اجمعین  السلام علیک یا ابا عبدالله و علی ارواح الّتی حَلَّت بفنائِک یا لَیْتَنٰا کُنا مَعَکَ و فَنَفُوز فوزاً عظیما‏. ‏

‏مو‏‏ضوع‏‏ نقش زن در‏‏ ‏‏تحولات تاریخی و اجتماعی از مسائلی است که همواره در مجامع ادیان این نکته را به ذهن می آورد که اگر رهبرانی بزرگ وجود داشته باشند جایگاه اصلی را برای زن در اجتماع معین می کنند. و درست نقطه مقابل اینکه اگر رهبر‏‏ی‏‏ صحیح انجام نگیرد نقطه مقابل و عکس العمل منفی به دست می آید. ملاحظه بفرمایید به طور‏‏ی‏‏ که علامه طباطبا‏‏یی‏‏ در تفسیر المیزان آورد‏‏ه اند ‏‏در حدود یک قرن و نیم قبل شورای پدران کلیسا در یک تصمیم جدی تحت تأثیر فشار تمدن غربی اعلامیه ای صادر کرد در موضوع تفسیر المیزان آمده است، غرب حرکت به سوی احقاق حقوق زن را آغاز کرده بود کلیسا مقاو‏‏مت‏‏ می کرد و حاضر ‏‏نبو‏‏د‏‏ ‏‏آنچه جامعه زنان می خواهد در غرب به او بدهد و به ناچار تصمیم ‏‏گر‏‏فت که در مقابل خواسته اجتماعی روز تسلیم شود. پس به نقل ایشان شورای پدران کلیسا نتوانستند این موضوع را تحمل کنند که زن موجودی است همچون مرد‏‏ ‏‏آن هم یک انسان است همانند مرد. مرد یک موجود بشریست‏‏؛ ‏‏زن هم بشر است. متن اطلاعیه کلیسا این شد در‏‏ ‏‏آخر که زن موجودی بشر‏‏ی‏‏ همچون مرد نیست، ولی یک موجودی است میان حیوان و انسان. این تحمل را نتوانست بکند که خانمها و زنان را همچون مردها یک ‏
‎[[page 121]]‎‏موجودی بشر! محسوب کند و در کنار‏‏ ‏‏آنها انسان بر‏‏ ‏‏آنها اطلاق کند، آن یک رهبر‏‏ی‏‏ دینی است که ما از کلیسا می بینیم که با یک نشر از بشر این طور برخورد می کند. در طول تاریخ  اسلامی از‏‏ ‏‏آغاز اسلام تا امروز که ما در خدمت شما صحبت می کنیم این موضوع یک حرکت متنوعی داشته، یک قدم به سوی آزاد‏‏ی‏‏ زن برداشته شده در مرتبه یک قدم به عقب و یک حرکت زیگزاگی بوده و یک حرکت ممتد صعودی نبوده است. ‏

‏شما ملاحظه می فرمایید بعد از‏‏ ‏‏آنکه رسول خدا از دار دنیا رفته است خلیفه دوم شعار حفظ ظواهر شریعت را می دهد. زنان را تازیانه می زند‏‏ ‏‏آنان که صدای گریشان را در اندوه ماتم شوهرانشان بلند می کنند شلاق می زند. حتی دختر خودش را تازیانه می زند تحت لوای حفظ شریعت. فقهای بزرگی در میان اهل سنت بودند که فتوا‏‏ی‏‏ شدیدی را صادر کردند مبنی بر اینکه زنها نباید در گورستانها حاضر شوند به استناد‏‏ ‏‏آن دلیل فقهی سد ضرایع فتوا دادند که اگر خانمها در گورستان شرکت کنند ممکن است صدایشان به گریه بلند شود و ممکن است مرد‏‏ی‏‏ در‏‏ ‏‏آن گوشه صدایشان را بشنود و مبادا ‏‏گنا‏‏هی اتفاق بیفتد. همه خانمها یکجا برا‏‏ی‏‏ زیارت قبور و حضور برسر گور دوستان و فامیل و بستگانشان محروم شدند و از زیارت قبور مطهر‏‏ پیشو‏‏ایان دینی هم برا‏‏ی‏‏ همیشه محروم شدند. خانمها‏‏یی‏‏ که تشریف برده اید برای مدینه، اگر دید‏‏ه‏‏ باشید تابلوی دم قبرستان بقیع آثار همان فتواست که هیچ خانمی نباید وارد قبرستان بقیع شود. مستند این تصمیم همین تصمیمی است که همین فقیهان به استناد همین استدلا‏‏ل‏‏ گرفته اند. این یک حرکت به سو‏‏ی‏‏ اینکه زنها باید محدود باشند، اینها باید از جامعه ‏‏کنا‏‏ر بروند و همواره درون خانه باشند‏‏؛ ‏‏هیچ حتی جز اینکه ‏‏لعبده‏‏ مردانند و برای آسایش مردان آفریده شده اند نقش دیگری ندارند. در اسلام این تفکر بوده و بسیار ‏‏هم‏‏ تند و بر روی این حتی فقها فتوا صادر کرده اند تا جلوتر که می آییم در زمان مشروطیت شما می بینید که یکی از انگیزه های مخالفین روشنفکر‏‏ی‏‏ در  مشروطیت این بوده که حرکت مشروطیت که به سوی یک مسیر روشنفکری حرکت می کند  ممکن است آزادی زنان مطرح بشود‏‏؛ ‏‏ممکن است برای زنان ایجاد حق بکنند‏‏؛ ‏‏ممکن است کاری بکند که زنها بگویند ما با مردها چه تفاوتی داریم. در لابلای اطلاعیه ها‏‏ی‏‏ مخالفین حرکت روشنفکر‏‏ی‏‏ در دوران مشروطیت دقیقاً این موضوع به چشم می خورد که بهانه اینکه مبادا زنها در کنار مردها ایجاد حق خواهی بکنند. جالب این است این مقدمه را توجه کردید، جالب در ذهنیت امام خمینی رضوان  الله تعالی علیه این است که شما ‏
‎[[page 122]]‎‏می دانید که آغاز نهضت این بزر‏‏گو‏‏ار در سال ‏‏1342‏‏ از جریان جالبی آغاز شده و‏‏ ‏‏آن جریان شرکت زنان در انجمنهای ایالتی و ولایتی است نه مجلس هنوز مجلس نه. انجمنهای ایالتی و ولایتی در سال ‏‏1342‏‏ تصویب شد مبنی بر اینکه تا به حال زنها حق شرکت در انتخابات ایالتی و حق شرکت در انتخابات استانی، انتخاب شهری یعنی انجمن شهری، انجمن استانی خانمها حق دخالت نداشتند. اولین بار تصویب شد که خانمها دخالت کنند. نهضت امام خمینی در سال ‏‏1342‏‏ از این موضوع آغاز شد به عنوان یک اعتراض به دولت که همه علما در قم هم همراهی می کردند و منجر شد به این انقلاب شکوهمند بزر‏‏گ‏‏  تاریخی. ولی سؤال این است یک چنین رهبری با چنین طرز ‏‏فکر‏‏ی که آن روز از این دریچه کار را آغاز می کند چه بهانه ای آن روز به دست دشمنان انقلاب اسلامی داده شده بود که این حرکت به سو‏‏ی‏‏ محدود کردن و تحجر و از بین بردن حقو‏‏ق‏‏ زنان در رأس آنها خواهد انجامید‏‏؛ ‏‏یعنی مسأله  ای را که بسیار رو‏‏ی‏‏ آن انگشت ‏‏گذ‏‏اشته شد در نوشته ها‏‏ی‏‏ غربی و  تحلیلها وقتی تحلیلهای داخلی که این جریان به سوی آن می رود که جامعه زنا‏‏ن‏‏ و جمعیت زنان و جنس زن از حقوق خودش بیشتر از این محروم شود، ولی شما می بینید، انقلاب اسلامی ایران از قدمها‏‏ی‏‏ بزر‏‏گی‏‏ است که رهبر بزر‏‏گو‏‏ارش حضرت امام خمینی - رضوان الله علیه - این مسأله را نشان داده‏‏ که‏‏ در جامعه اسلامی به معنای واقعی زن به حق وا‏‏قعی‏‏ خودش می رسد. تفکر امام اینچنین بود. شما می بینید که ایشان در روزهای نخستین با جمعیت خانمها که خدمتشان شرفیاب شدند چگونه برخورد می کردند. در مورد قوانینی که درباره خانمها و حقوق خانمها تصویب شده نقش امام ‏‏چقد‏‏ر نقش رهبر‏‏ی‏‏ مدافعانه و بسیار عمیق و ظریف داشته است. این نقا‏‏طی‏‏ است که روی آن باید کار کرد و مطالعه کرد. امام - رضوان الله علیه - اولین کسی بود که ‏‏فر‏‏مان داد باید در مجلس خبر‏‏گان‏‏ اول از خانمها وجود داشته باشند. مجلس خبر‏‏گا‏‏ن مجلسی است که تازه می خواهد شروع بشود. ‏

‏حرکت مردمی در ایران یعنی حرکتهای قانونگذاری، محافل قانونگذاری و قانون نویسی مردمی قبل از مجلس شورا اولین مجلس مردمی که دسترنج آراء ملت بود مجلس خبرگان است. ما اول می بینیم نمونه ای از نمایندگان خانمها در مجلس خبرگان وجود داشت و بعد در اولین مجلس شورای اسلامی نماینده های متعددی از خانمها به دستور امام وجود داشتند. سخنرانیهای که ایشان در مورد خانمها کرده اند راجع به مسائل حقوق آن کرده اند اینها نمونه هایی است که اگر آن روز سال 42 در جریان انجمنهای ایالتی و ‏
‎[[page 123]]‎‏ولایتی که فریاد بر آوردند که این حرکت، حرکت ضد اسلامی است معنایش این بود که در جامعه فاسد و در جامعه ای که ولایتش ولایت فاسد است و حکومتش حکومت فاسد است، آری رفتن زنان به مجامع عمومی باید بایکوت - به اصطلاح غربی - بشود؛ باید با آنان مخالفت شود؛ باید تعطیل بشود. نباید زنان ظاهر بشوند. در چنین جامعه ای سرانجام به فساد کشیده می شود. می بینید نقش رهبری و حکومتی در چنین جامعۀ فاسد و صالح در بسیاری از مسائل خودنمایی می کند. در آن حدیث شریفه که می فرماید: ‏«بنی الاسلام علی خمس»‏. بنای اسلام بر پنج چیز است، نماز است، روزه است، حج است، زکات و جهاد است چه هست چه هست و ولایت است و در آخر می گوید ‏«و ما نودی احد بشی کما نودی بالولایه»‏، اما هیچکدام از این چند رکن دیگر به اندازه رکن ولایت نقشی ندارد. چرا؟ علتش این است اگر ولایت، ولایت فاسد باشد نماز یک حربه ای علیه صلاح و ایمان خواهد بود‏‏؛ ‏‏مگر نبود زمان معاویه نماز جماعت نماز جمعه وسیله ای جهت ظلم تلقی شد. چرا؟ مگر نماز نماز نبود؟ مگر مسجد مسجد نبود؟ بخاطر اینکه دستگاه ولایتی یعنی سیستم حکومتی کشور در بالا، سیستم نامشروع بوده. در سیستم نامشروع همه ار‏‏کا‏‏ن دینی آلتی علیه دین و ابزاری علیه صلاح خواهد بود. ‏

‏زکات، مالیات اسلامی که برای رفع فقر و داروی درد مستمندان و مستضعفان باید باشد اگر به دست هیئت مدیره فاسد باشد و دستگاه نامشروع قرار بگیرد اموال بیت المال در مسیر فساد مصرف خواهد شد. ‏«و ما نودی احدٌ بشی کما نودی بالولایه»‏، حج یک پایگاه فساد برای دستگاه اموی بود. جهاد یک وسیله ای علیه دستگاه عدالت بود. مگر با چه ابزاری به جنگ علی بن ابی طالب(ع) و حسین بن علی(ع) در‏‏ ‏‏آن روزها آمده اند، دستگاه اموی. اگر جهاد نبود حسین کشته نمی شد‏‏؛ ‏‏اگر جهاد نبود علی بن ابیطالب(ع) حقش در جنگ صفین از بین نمی رفت. حربه جهاد به دست تعبیر بکنم بهتر است این حربه به دست  ‏‏پا‏‏دشاهان اموی افتاد و علی بن ابیطالب(ع) را آنطور خانه نشین کرد. ‏

‏روز غدیر خم خدا خطاب به رسول ‏‏گر‏‏امی می ‏‏گو‏‏ید: ‏«الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا»‏ این است؛ یعنی اگر مشروعیت حکومت وجود داشته باشد و ولایت صحیح وجود داشته باشد دین اسلام دین است و گرنه یک ابزاری برای عقب ماندگی بشریت خواهد بود. اگر علی(ع) باشد دین است و گرنه دین نیست ‏«الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا»‏ ‏‏دین ‏
‎[[page 124]]‎‏کامل دینی است که رأس حکومتش ولی الله مشر‏‏و‏‏ع باشد و اگر نامشروع باشد همه محافل  دینی شر است. همین پارلمان و همین صندلیهاست که امام آن اطلاعیه ها را در زمان شاه  معدوم و ملعون داد و ‏‏گفت‏‏ که نباید خانمها بروند‏‏؛ ‏‏اما همین پارلمان و صندلی و همان ساختمان است که خودشان دستور می دهند که خانمها شرکت کنند و نماینده بدهند، کاندید بدهند، حد‏‏ی‏‏ ندارد، مرز‏‏ی‏‏ ندارد. هیچ تعداد خاصی هم ندارد. اصرار کردند که خانمها بروند‏‏؛ ‏‏چرا؟ برای اینکه ابزاری علیه عدالت نخواهد بود. این یک مقایسه ای است که باید بهش توجه کنیم. شما ملاحظه بفرمایید جنگی که در کربلا ا‏‏تفا‏‏ق می افتد. جنگی است به نام تکبیر‏‏،‏‏ به نام دین، به نام اخلاق، به نام امر، مگر حسین بن علی(ع) که ادعای امر به معروف و نهی از منکر از این طرف می کند، آن سوی هم امر به معروف را ادعا می کند! نهادهای مقدس مهمش این است که مفسرش که باشد‏‏؛ ‏‏مفسرش اگر علی(ع) باشد راه را صحیح می رود و اگر مفسرش یزیدبن معاویه باشد همه این نهادها، ابزار خوبی به دست آنها خواهد داد. مفید علیه رحمه نقل می کند که سنگ بر‏‏ ‏‏بدن ابا عبدالله که می زدند صدای تکبیر بلند می شد از لشکر اموی‏‏؛ ‏‏در حالی که الله‏‏ ‏‏اکبر کشته می شود، نام خدا با این کار دارد از بین می رود، ولی در غالب تکبیر. ‏

‏پس دین و ارکان دینی و نهادهای دینی در سایه مشروعیت حکومت مفهوم و معنا پیدا می کند و باید سعی کرد که تفسیر دین را از طریق صحیح ‏‏گر‏‏فت. تفسیر دین را باید از سرچشمه سالم و‏‏ ‏‏آب پاک ‏‏گرفت‏‏. اگر سرچشمه آلوده باشد همانا دین هم، مسیر فاسد و نابابی را پیدا خواهد کرد. اما انسان یک نقشی پیدا می کند به قول قرآن مجید ‏«واذا قیل لهم لاتفسدوا فی الارض قالوا انما نحنُ مصلحون»‏ وقتی به آنها می گویند فساد نکنید می گوید ما مصلح هستیم به نام احقاق حق بانوان، به نام احقاق حق زن، حق حق واقعی بانوان در این محشر قبل از انقلاب از بین رفت، زن یک وسیله ای شد برای تبلیغ؛ برای تبلیغ کالا و الی آخر. اینها تکراری است و نباید بگویم. نکته ای که می خواهم عرض کنم این است، خواهش می کنم به این نقطه عرایضم توجه بفرمایید و اگر عرضم را منتقل می کنید به بیرون از جلسه صحیح منتقل بفرمایید. خانمها به صراحت بگویم که امام - علیه رحمه - حق بانوان را با یک انقلاب با یک گام بزرگ حق زن مسلمان را در این کشور مطرح کرد و در زمان خودش بسیاری از حقوق را برای ایشان باز گرداند؛ یعنی احقاق حق کرده. من به همه ابعاد کار ندارم. مطرح شدن بانوان در انتخابات، مطرح شدن بانوان در تصمیم گیریها، ‏
‎[[page 125]]‎‏مطرح شدن بانوان در محافل بخصوص دو نکته را روی آن انگشت می گذارم. یکی حق بانوان در این کشور، حق خانواده های مسلمان در محافل علمی بود که در زمان امام کارش آغاز شد. دوم حق بانوان از نظر قضایی و حقوقی در این کشور. ‏

‏من به عنوان یک کس که محافل علمی مدرن این کشور یعنی دانشگاهها‏‏ی‏‏ این کشور را قبل از انقلاب دیده ام و الان هم می بینم دارم قضاوت می کنم، قبل از انقلاب برای خانواده ها‏‏ی‏‏ دینی و متدین و با فرهنگ های اسلامی در مجامع دانشگاهی جا نبود. خانواده های متدین این شجاعت و شهامت و این اجازه را به خودشان نمی دادند که دخترانشان را به دانشگاه بفرستند. یک دختر از یک خانواده دینی کمتر‏‏ ‏‏آینده خودش را در سر کلاس و صندلی دانشگاه می دید. اما امام تحریک و تحریضی که آغاز کردن بحمدالله به این جهت موفق شدند که امروز بیشترین دانشجویان دانشگاهها - بنده به شما بگویم به عنوان یک نفر مطلع بگویم که - فرز‏‏ند‏‏ان خانواده های متدین و اهل مذهب این کشورند و این بسیار جای شکر دارد. ‏

‏و اما دوم موضوع قضایی و حقوقی خانمها در این کشور. اولین نهاد مقدس که در زمان شورای انقلاب به فرمان امام برای خانمها تشکیل شده دادگاههای مدنی خاص - به دست مبارک شهید بزرگوار مرحوم آیت الله دکتر شهید بهشتی - رضوان الله تعالی علیه - بود.  دادگاههایی که در آن زمان، توانستند زن مسلمان را به عنوان پشت و پناه، پشت و پناه قانونی محافظت بکنند. و در قانونی که شورای انقلاب تصویب کرد برای این دادگاهها رئیس دادگاه دارای شرایط اجتهاد باشد، مشاور دادگاه آشنا با موازین حقوقی جدید باشد، این دادگاهها دادگاههایی خدمتگزار به حقوق بانوان بودند. آرایی که وجود دارد نمونه هایی از آن است. اکثریت این مسائل با آن لایحه که در تنظیم آیین نامه اش نوشته شد، حرکت به  سوی این جهت بود که یک مرجع دینی با نگاه وسیع از حقوق حقه خانمهایی که گرفتار مردان زورگوی خبیث راحت طلب دشنام گوی و به اصطلاح اهل هوا و هوس شده اند آنها را نجات بدهد. این یکی از اقدامات انقلابی بود که در زمان امام برداشته شد. لایحه دادگاه مدنی خاص با این آیه شروع شد به استناد آیه شریف قرآن مجید ‏«و ان خفتم شقاق بینهما  فابعثوا حکما من اهله و حکما من اهلها»‏ ‏‏به استناد این آیه داد‏‏گا‏‏هها‏‏یی‏‏ تحت عنوان داد‏‏گا‏‏ه مدنی خاص آغاز می شود و تشکیل می شود. این ‏‏چه‏‏ مبنا‏‏یی‏‏ بود. این به استناد یک اجتهاد بزر‏‏گ‏‏ توسط مجتهدینی نظیر دکتر بهشتی و بعد با مشورت حضرت امام که از این آیه ‏
‎[[page 126]]‎‏تشکیل یک داد‏‏گا‏‏ه حکمیت را استنباط کنند و اجتهاد کنند و‏‏ ‏‏بعد تشکیل بدهند. این چیز‏‏ی‏‏ست که باید رویش توجه بفرمایید، ملاحظه بفرمایید که قدمی را که در زمان یک مرجع تقلید که می خواهد حکو‏‏مت‏‏ تشکیل بدهد چگونه از درون آیه ای که قبل از‏‏ ‏‏امام به دست فقیهان دیگر بود و چنین چیزی را استنباط نمی ‏‏گر‏‏دند. ازاین آیه شریف قبل از امام شما ملاحظه کنید هیچ فقیهی جز‏‏ ‏‏یک پند اخلاقی جز یک توصیه اخلاقی یک سفارش صرف که اگر زن و مردی با هم اختلاف کردند اختلافشان را از طریق یک حکم خانواد‏‏گی‏‏ سعی کنید حل شود، بیشتر از این نبود‏‏؛ ‏‏اما اولین جرقه اش را‏‏ ‏‏مرحوم شیخ بزر‏‏گو‏‏ار ما مرحوم علامه  مطهری در کتاب نظام حقوف زن در اسلام آغاز کرد و بعد در نهضت امام خمینی این مسأله را به کرسی نشانده شد که طلاق بدون حکمیت انجام نشود در کشور اسلامی طلا‏‏ق‏‏ بدون مجوز داد‏‏گا‏‏ه انجام نشود. این یک استنباط است بر‏‏ ‏‏پایه تفکر مجتهد‏‏ی‏‏ بزر‏‏گ‏‏ که می خواهد جامعه را بر‏‏ ‏‏اساس حکومت اسلامی اداره کند. اگر بنا بود که در جامعه اسلامی چنین چیز‏‏ی‏‏ نباشد هر مردی هر‏‏ ‏‏وقت که دلش می خواست بدون هیچ مجوز قضا‏‏یی‏‏ زن خودش را طلاق می داد و یک زن نویی برای خودش اختیار می کرد، دیگر چه حقی برای زن در این کشور می شد ‏‏با‏‏ این هوا و هوس خواهی که در این جامعه امروز وجود دارد پیش بینی کرد. اما امام  دستور داد داد‏‏گا‏‏هها‏‏یی‏‏ بوجود بیاید و طلاق بدون مجوز‏‏ ‏‏آن داد‏‏گا‏‏ه ها ممنوع بشود. ‏

‏می فهمید خواهرها توجه دارید نظر مبارکتان به عرض من هست یک چیز ساده دارید می شنوید‏‏؛ ‏‏چون الان ‏‏16‏‏ و 17 سال ‏‏گذ‏‏شته و زمانی ‏‏گذ‏‏شته و قضیه عادی شده در‏‏ ‏‏آن زمان آن وقتی که ملاحظه می کنید در جامعه دینی سنتی این مسأله رایج بود که هر مردی هر وقت که بخواهد زن خود را می تواند طلاق بدهد. یک مجتهدی بیاید و اینجور فکر بدهد و بگوید از‏‏ ‏‏آیه شریفه من استنباط می کنم، اینچنین به استناد‏‏ ‏‏آیه شریف ‏«و ان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حَکَماً من اهله و حَکَماً من اهلها»‏ تشکیل دادگاههایی برای اینکه هر مردی که  می خواهد طلاق بدهد بدون مجوز آن دادگاه طلاق ندهد. ثانیاً هر مردی که بخواهد زن مردم را بگیرد با توجه به تفکر فقاهت سنتی، قبل از انقلاب آنچنان آزادی مطلق بود تفکر یک نفر فرد دینی مذهبی در جامعه مذهبی همین بود؛ اما امام گفت بدون اجازه دادگاه نمی تواند زن دوم بگیرد: این چه گام بزرگی است، یک جهش است، یک حرکت وسیعی انجام شد، یک حرکتی است که امام انجام داده. به صراحت بگویم خانمها !جمعیت تشکیل دادید، نهضت تشکیل دادید، شورا تشکیل دادید، اما یک قدم بعد از امام ‏
‎[[page 127]]‎‏برنداشته اید بعد از قدمی که امام برداشته تا به حال هیچ قدمی شماها برنداشته اید. حتی نماینده هایی که در مجلس تشریف دارند اگر هم در این جلسه تشریف دارند بهتان بگویم، جلوی روی شما دادگاههای مدنی خاص را منحل کردند و هیچ اعتراضی نکردید. دادگاههای عام یعنی انحلال دادگاههای مدنی خاص و همان حرکت امام که برای حل اختلافات خانواده ها تشکیل شد از بین رفت و هیچکس اعتراضی نکرد. و به شما بگویم این گله ایست که باید از خود خانمها کرد با تشکیل این جمعیتها نهضتها و جلسات، انتظار این بود که با مباحثه، نوشتن مقاله در سخنرانیها در روزنامه ها در مجلس شورای اسلامی، توسط نمایندگان آشنا به موازین قضایی و حقوقی از حقوق قضایی زن در این کشور باید دفاع می کردند. الآن در این کشور اگر زن محاکمه شود یا اختلافی شود در کنار همان دادگاهی که چاقوکشها و قاتلین را محاکمه می کنند محاکمه می شوند. مجتهد متخصص به امور زنان دیگر وجود ندارد و آنکه مسائل دیگر را رأی می دهد آن پرونده کناریش پرونده یک چاقوکش شکم دریده است و آن یک پرونده اختلاف خانواده است. ‏

‏ امروز در کشور این طوری است و این عقب ‏‏گر‏‏د است. امروز همان مسائلی را که شما به آن علی الدوام شعار می دهید و می ‏‏گو‏‏یید عملاً هیچکدامتان در‏‏ ‏‏آن جریانی که باید نسبت به حقوف زنان باید وارد باشید و مطلع شوید مطالعه نمی شود. در مجالس شورای  اسلامی باید افرادی آشنا به موازین قانونی و حقوقی زنان وجود داشته باشد و به نام دین و به نام مذهب، حقوق زن را از بین بردن و محدود کردن برای استفاده ها‏‏ی ‏‏شخصی مدام شعار دادن. اسلام یک مجموعه ای است کنارش رَحْم است، انصاف است، عدالت است،  راستگو‏‏یی‏‏ است، حجاب است، امانت است، محدود شدن خانمها هم است. بنا نیست همه آن مسائل آزاد باشد و فقط این مسائل محدود. ‏

‏مردی که دروغ می گوید، خیانت می کند، ظلم می کند، خیانت می کند، مظهر خباثت است، اما می گوید پیغمبر گفته چهار تا زن می خواهی بگیری مانعی ندارد، فقط از اسلام این مسأله را می داند عرضم تمام شد؛ ‏

والسلام و علیکم و رحمة الله و برکاته‏. ‏

 

[[page 128]]

انتهای پیام /*