کی از همه خوشبختتراست؟ سرور کتبی دیروز، عقد خاله بود. یک مورچه داشت توی سفرهی عقد، راه میرفت. مامان گفت: «هرکس که خوش بختتر است، بیاید روی سر عروس قند بساید.» مورچه، یک دانه شکر برداشت و از تور عروس بالا رفت.