زن، فعالیت اقتصادی و استقلال مالی

کد : 169245 | تاریخ : 30/11/1396

زن، فعالیت اقتصادی و استقلال مالی

□ اشرف جناتی، استاد دانشگاه الزهراء(س) 

الحمدلله رب العالمین والصلاة والسلام علی سیدنا محمد و آله الطاهرین

مقدمه: 

‏خداوند، پیامبر ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ را در زمانه ای برانگیخت که «زن» در اجتماع خود کوچکترین ارزشی نداشت. محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در سرزمینی مبعوث شد که «زن» روزگار را با ذلت و خواری و پستی سپری می کرد. اسلام آمد تا «زن» و تمامی محرومان و ستمدیدگان جهان را از تیرگیها و نارواییها نجات دهد. ‏

‏اسلام آمد تا زن بتواند از همۀ امتیازات بشری و مزایای انسانی برخوردار و از تجاوز به حقوق خود جلوگیری کند. ‏


‎[[page 45]]‎

‏در سایۀ تعالیم اسلام «زن» توانست مانند مردان در کارهای اقتصادی و امور اجتماعی مشارکت کند. ‏

‏او توانست مانند مردان به فراگیری علم و دانش بپردازد. ‏

‏در صفحات زرین و تابناک تاریخ، نام زنان بسیاری که به مقامهای شامخ و بلند علمی رسیده اند، می درخشد. ‏

‏تنها در عصر نبی اکرم ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ تعداد زنان عالِم در علم فقه، تفسیر، حدیث، تاریخ و آداب بیش از هزار و پانصد نفر بوده است. ‏

‏در پناه اسلام، زن توانست با کمال شجاعت و قدرت و با منطق نیرومند و قوی خود، از قانون شکنی امپراتوران جلوگیری کند. ‏

‏در پرتو قوانین جامع انسانی، زن توانست از نعمت رفاه و آسایش کامل برخوردار شود، در حالی که قبل از اسلام، وضع رقت بار و اسف آوری در خانۀ مرد داشت. ‏

‏آری اسلام به زن حق زندگی، حق رفاه و آسایش، حق تعلیم و تعلم، حق مالکیت، حق مزد در برابر کار، حق شکایت از مرد، حق دفاع از حقوق خود، حق شرکت در امور اجتماعی و حق... عطا فرموده و در زمینه های مذکور، هیچ گونه امتیاز و برتری برای مردان نسبت به زنان قائل نشده است. ‏

‏در این مقال ضمن سخن از زن در عصر انقلاب اسلامی و میزان فعالیتها و تلاشهای او در این دوران، به بیان و شرح پاره ای از آیات الهی می پردازیم که در آنها از یکسان بودن و تساوی حقوق زن و مرد در پیشگاه الهی سخن به میان آمده است. ‏

‏ ‏

زن، انقلاب اسلامی و فعالیتها

‏انقلاب اسلامی، در جامعۀ ایرانی، انقلاب ارزشها بود. ‏

‏تفکرات خاص حضرت امام خمینی ملاکها، معیارها و سنجشها را دگرگون ساخت. در سایۀ اندیشه ها و بیانات امام ملت ایران عموماً و «زن» خصوصاً دیگرگونه شدند و جایگاه خود را در نظام کامل آفرینش یافتند. ‏

‏امام، زن را از پست ترین درجات و مراتب به نقطه اوج تعالی و رشد انسان رساند. ‏

‏امام و تفکر امام، افق دید زن را وسیع کرده و حرکت زن را به سوی کمال و پیشرفت، سرعت بخشید. بیانات امام، به زن، چگونه «بودن»، چگونه «شدن»، چگونه «رفتن» و چگونه ‏


‎[[page 46]]‎‏ «رسیدن» و «وصل» را آموخت. ‏

‏زن ایرانی متحول شد و راه صحیح زندگی ـ راه خدا ـ را شناخت. ‏

‏ «یک تحول روحی، یک تحول فکری با ارادۀ مصمم از بچه های کوچک تا مردهای بزرگ، از دخترهای کوچک تا خانمهای بزرگ، همۀ اقشار با هم قیام کردند و استقامت کردند ‏«ان تقوموا لله»‏ قیام برای خدا جمعاً و فرداً». ‏‎[1]‎‏ ‏

‏ «این یک تحولی بود که بشر نمی توانست این تحول را درست کند، این تحول الهی بود؛ یعنی مقلب القلوب این کار را کرد، قلبها را از آن وحشت بیرون آورد. از آن وحشتی که از این رژیمها همه داشتند... این یک تحول روحی بود که خدای تبارک و تعالی در این ملت تحول را ایجاد فرمود و مادامی که ما این تحول را حفظ بکنیم... برای ما پیروزی هست.» ‏‎[2]‎

‏زن، با انقلاب کبیر اسلامی به سوی اسلام ناب محمدی و به سوی قرآن بازگشت. او دریافت که بینش اسلامی و قوانین اسلامی برای او نافعتر و سودمندتر است. ‏

‏حضرت امام خمینی، زن را از سرچشمۀ اسلام و از منبع قرآن تغذیه و تقویت فرمود و زن با اتکای به خداوند متعال و با اتکال به او توانست در عرصۀ جهاد و مبارزه ظاهر شود. «خانمهایی در قبل وضعشان یک نحو دیگری بود و رژیم آنها را به یک مسائل دیگری مشغول کرده بود، متحول شدند به کسانی که در مقابل رژیم ایستادند و با برادرها همدوش، بلکه مقدم در این نهضت شرکت کردند. این تحولها، تحولهای اعجازآمیز بود.» ‏‎[3]‎

‏انقلاب اسلامی ایران، تأثیر عمیق و بسزایی در فرهنگ و باور زن و بر فکر و اندیشه وی نهاد. ‏

‏در پرتو بیانات امام، زن با حقوقش آشنا شد، با حقوق از دست رفته اش آشنا شد و دریافت که خدا به او عزت و قدرت بخشیده است. ‏

‏در پرتو روشنگری امام، زن، جایگاه و نقش تربیتی و تأثیرات خود را در امور اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... شناخت. ‏

‏امام، چشم زنها را به حقایق اسلام باز کرد، زن را به قدر و ارزش خود رساند و به او فهماند که اسلام جز خیر و صلاح برای او چیز دیگری نمی خواهد، به او فهماند که اسلام هدفی جز حفظ شخصیت زن در جامعه ندارد. ‏

‏ «اسلام به زنان آزادی داده است و این دولت و شاه است که آزادی را از آنان سلب کرده است و آنان را از هر جهت به بند کشیده است.» ‏‎[4]‎


‎[[page 47]]‎‏در سایۀ رهبری امام «زن» دانست که اسلام با فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... او و با تمدن واقعی او مخالف نیست. ‏

‏ «زن» دانست که اسلام با همۀ مظاهر و نشانه های تمدن موافق است، او دانست که اسلام با آزادی او موافق است. «مگر آنچه که به آسایش ملت لطمه وارد آورده و با عفت عمومی ملت منافات داشته باشد. اسلام با آزادی زن نه تنها موافق است، بلکه خود پایه گذار آزادی زن در تمام ابعاد وجودی زن است.» ‏‎[5]‎

‏زن دریافت که در نظام الهی و اسلامی جایگاه ویژه و مشخصی دارد. ‏

‏او، دریافت که می تواند با حفظ حجاب، عفاف و نجابت در جامعه، حضور سرنوشت ساز پیدا کند. از این رو دوشادوش مردان، آزادانه، در جامعه در همه ابعاد و صحنه ها اعم از اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی و... با حفظ حدود اسلامی فعال، پرتلاش و سازنده حضور پیدا کرد. ‏

‏ «امروز زنان در جمهوری اسلامی، همدوش مردان در تلاش سازندگی خود و کشور هستند و این است معنای آزاد زنان و آزاد مردان.» ‏‎[6]‎

‏ «... به برکت نهضت اسلامی، زن عضو مؤثر جامعه تا حدودی مقام خود را یافته است.» ‏‎[7]‎‏ امروز در نظام جمهوری اسلامی ایران «زن» انسانی است آزاد، مستقل و با اختیار که فقط برای خدا کار می کند و برای رسیدن به مراحل عالی از انسانیت تلاش می کند. ‏

‏ «زن» با حفظ حدود اسلامی یکی از پایه ها و ارکان جامعه اسلامی است. او در جامعه حضوری مؤثر و پر ارزش دارد. ‏

‏زن، با یافتن شخصیت خود در انقلاب اسلامی، در همۀ عرصه های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... پا به پای مردان، در ادارۀ جامعه و در سازندگی کشور مشارکت می کند، بدون اینکه ویژگیها و خصایص خود را از دست بدهد. ‏

‏ «ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان... در صحنه های فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند.» ‏‎[8]‎

‏ «شما در عرض سربازان اسلام و همدوش با بانوان صدر اسلام هستید، همان طور که بانوان صدر اسلام به اسلام کمک می کردند...» ‏‎[9]‎


‎[[page 48]]‎‏امروز در جمهوری اسلامی ایران، «زن مسلمان» آزاد است با اتکا بر قدرت و شایستگی و هوشمندی خود در کنار مسئولیتهای خانوادگی، با حفظ شرافت و کرامت و عفاف و نجابت، در عرصه ها و فعالیتهای مختلف اجتماعی مانند: آموزش و پرورش، آموزش عالی، آموزش بهداشت و درمان، ورزش، هنر، رادیو و تلویزیون، مناصب دولتی، مدیریتهای قوی، فعالیت در قوۀ قضاییه، فعالیت در قوه مجریه، قانونگذاری و تصمیم گیری در سطح کشور، فعالیت در امور سیاسی و در امور اقتصادی چه خصوصی و چه دولتی، در کمیت و کیفیتی چشمگیر حضور دارد و با حضور شایستۀ خود در جامعه که مورد تأیید و تأکید اسلام است، ثابت می کند اسلام هرگز خواستار انزوای زن در جامعه نیست و با انتخاب شغل از سوی او مخالفت نمی کند، بلکه زن می تواند در جامعه اسلامی دست به فعالیت و تلاش و کوشش بزند و نتیجۀ ‏‎ ‎‏زحمات خود را ببیند و از آنها ـ به طور دلخواه ـ استفاده کند چه در جهت استفاده های شخصی و چه در جهت استفاده های عمومی. «البته شغل برای زن، شغل صحیح برای زن هیچ مانعی ندارد...». ‏‎[10]‎

‏گرچه موضوع زن و فعالیتهای اقتصادی زن از جنبه های مختلف قابل بحث و بررسی است و این موضوع ابعاد بحثی گوناگونی دارد، اما در اینجا به طور خلاصه و مختصر  ـ اشاره وار ـ آیاتی از قرآن را که با موضوع مورد بحث مرتبط است یادآوری می کنیم. ‏

‏ ‏

زن و حقوق زن از دیدگاه قرآن کریم

‏ «مع الاسف زن در دو مرحله مظلوم بوده است: یکی در جاهلیت. در جاهلیت، زن مظلوم بود و اسلام منت گذاشت بر انسان، زن را از آن مظلومیتی که در جاهلیت داشت بیرون کشید. مرحلۀ جاهلیت مرحله ای بود که زن را مثل حیوانات، بلکه پایین تر از او،... در یک موقع دیگر در ایران ما زن مظلوم شد...». ‏‎[11]‎‏ خدا در قرآن به زنان عزت بخشیده و آنان را در جایگاهی رفیع ـ مقام انسان ـ در کنار مردان قرار داده است. ‏

‏خداوند در قرآن می فرماید: ‏

 «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم». [12]

‏ «ای مردم، ما شما را از مرد و زنی آفریدیم، و شما را ملت، ملت و قبیله، قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایی متقابل حاصل کنید. در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا ‏


‎[[page 49]]‎‏پرهیزگارترین شماست.» ‏

‏همان گونه که مشاهده می شود در این آیه تقوا و پرهیزگاری، باعث ارزشمندی و امتیاز انسانها معرفی شده است. پس هر که تقوای بیشتری دارد، فضیلت و  برتری بیشتری دارد چه اتقی زن باشد و چه مرد. «هیچ فرقی ما بین گروه و گروهی در اسلام نیست فقط به تقوا... فرق است.» ‏‎[13]‎

‏خداوند اعمال خوب را پاداش و کارهای بد را کیفر می دهد. ‏

‏در نظر خداوند هیچ فرقی نمی کند در اینکه اعمال خوب و نیک را مرد انجام داده باشد و یا زن، و نیز تفاوتی نمی کند که عامل کارهای بد و زشت مرد باشد و یا زن. ‏

 «انی لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر او انثی بعضکم من بعض». [14]

‏ «من عمل هیچ صاحب عملی از شما را، از مرد یا زن، که همه از یکدیگرید، تباه نمی کنم.» نزد خداوند نتیجه عمل هیچ عاملی ضایع و تباه نمی شود، چه عامل مرد باشد و چه زن. ‏

‏خداوند آزمایشها و ابتلائات خود را برای همۀ افراد بشر قرار داده است: ‏

 «لیبلوکم فی ما اتیکم ان ربک سریع العقاب و انه لغفور رحیم». [15]

‏ «تا شما را در آنچه به شما داده است بیازماید، آری پروردگار تو زود کیفر است، و (هم) او بس آمرزنده و مهربان است.» ‏

‏تکالیف و فرامین الهی، بستگی به تواناییهای هر فرد دارد. ‏

‏در این جهت خداوند متعال تفاوتی بین زن و مرد قائل نشده است، بلکه برای هر دو با یک ملاک و با یک معیار، تکلیف و وظیفه معین فرموده است. ‏

 «لا یکلف الله نفساً الاّ وسعها». [16]

‏ «خداوند هیچکس را جز به قدر توانایی اش تکلیف نمی کند.» ‏

‏از نظر قوانین اسلام و قرآن، انسان مالک هر چیزی است که از راه کسب و کار به دست می آورد و در این جهت نیز خداوند متعال تفاوتی بین زن و مرد قرار نداده است «لها ما کسبت و علیها ما اکتسبت». ‏‎[17]‎

‏ «آنچه (از خوبی) به دست آورده به سود او، و آنچه از (بدی) به دست آورده به زیان اوست». ‏

‏ «زن» در چهار چوب نظام اقتصادی اسلام، همچون مردان می‏‏‎‏‏ تواند فعالیت کند و  ‏


‎[[page 50]]‎‏مالک هر چیزی شود که با تلاش خود کسب نموده است. ‏

 «للرجال نصیب مما اکتسبوا و للنساء نصیب مما اکتسبن.» [18]

‏ «برای مردان از آنچه (به اختیار) کسب کرده اند بهره ای است، و برای زنان (نیز) از آنچه به (اختیار) کسب کرده‏‏‎‏‏ اند بهره ای است.» ‏

‏بدون اینکه در این امر بین زن و مرد فرقی باشد. ‏

‏زن می تواند بر اساس قوانین اقتصادی اسلام، در فعالیتهای اقتصادی ـ چه در سطح دولتی و چه در سطح خصوصی ـ مشارکت کند، در جهت افزایش تولیدات داخلی کشور کوشش نماید و زندگی مرفه را همراه با آزادی ـ با حفظ حدود شرایط ـ نصیب خود و دیگران کند. و با تأمین مشکلات و مسائل اقتصادی، انسانها را به سوی هدف واقعی، یعنی کمال و قرب به خدا سوق دهد. زن و مرد هر یک در گرو اعمال و کارهای خویش می باشند و اسلام هر یک از زن و مرد را مسئول کارهایشان می داند: ‏

 «کل نفس بما کسبت رهینه».‏ ‏‎[19]‎‏ «هر کس در گرو دستاورد خویش است». ‏

‏خداوند برای عمل خوب و صالح و کار شایسته و نیکو پاداش بهشت قرار داده است. و در این مورد نیز تفاوتی نمی کند که عامل مرد باشد یا زن. ‏

 «من یعمل من الصالحات من ذکر او انثی و هو مؤمن فاولئک یدخلون الجنه ولا یظلمون نقیرا.» [20]

‏ «و کسانی که کارهای شایسته کنند ـ چه مرد باشند یا زن ـ درحالی که مؤمن باشند آنان داخل بهشت می شوند و به قدر گودی پشت هستۀ خرمایی مورد ستم قرار نمی گیرند.»‏

‏و در آیه ای دیگر خداوند با بهترین شیوه و جالبترین اسلوب تساوی مرد و زن را به تصویر کشیده است و می فرماید: ‏

 «هن لباس لکم و انتم لباس لهنّ.» [21]

‏ «آنان برای شما لباس هستند و شما برای آنان لباس هستید.» ‏

‏بنابراین از نظر قرآن کریم هیچگونه تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد. همان گونه که مرد می تواند از تمامی امتیازات علمی و مزایای اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... بهره مند و برخوردار شود زن هم می تواند از همۀ آن امتیازات در جامعۀ اسلامی و انسانی بهره مند شود؛ زیرا در نظر اسلام هیچ یک از این دو با هم تفاوتی ندارند بلکه هر دو آزادند و مسئول اعمال نیک و بد خویشند. «اسلام زن را مثل مرد در همۀ شئون، در همه شئون،  ‏


‎[[page 51]]‎‏همان طوری که مرد در همه شئون دخالت دارد، زن هم دخالت دارد... زنها اختیار دارند، همان طوری که مردها اختیار دارند. خداوند شما را با کرامت خلق کرده است، آزاد خلق کرده است.» ‏‎[22]‎

‏ «همان طوری که حقوق مردها در اسلام مطرح است، حقوق زنها، اسلام به زنها بیشتر عنایت کرده است تا به مردها...» ‏‎[23]‎

‏زن با انتخاب شغل صحیح می تواند در جامعه کار کند و مثل مرد ها، مالک حاصل زحمات خود شود. «از حقوق انسانی، تفاوتی بین زن و مرد نیست؛ زیرا که هر دو انسانند.» ‏‎[24]‎

‏البته به دلیل اختلافاتی که بر طبق نظام خلقت بین این دو «موجود» وجود دارد در تکالیف این دو تفاوتهایی پدید می آید که هر یک از آنها باید آنها را رعایت کنند. ‏

‏ «... در بعضی از موارد تفاوتهایی بین زن و مرد وجود دارد که به حیثیت انسانی آنها ارتباط ندارد. مسائلی که منافات با حیثیت و شرافت زن ندارد آزاد است.» ‏‎[25]‎

‏جامعۀ انسانی از دو رکن تشکیل شده است: رکن زن و رکن مرد. این دو رکن، یک واحد اجتماعی را تشکیل می دهد. نقایص و احتیاجات و نیازهای هر رکن باید به وسیلۀ رکن دیگر جبران شود. ‏

‏طبق آیات کتاب حکیم، این تعبیر که زن و مرد از دو جنس متخالفند، مورد قبول ما نیست و با آن مخالفیم. باید بگوییم زن و مرد دو جنسی هستند که مکمل یکدیگر می باشند و مرد هیچ گونه برتری و مزیتی بر زن ندارد. ‏

‏اما آیه ای از قرآن که می فرماید: ‏

 «الرجال قوامون علی النساء».‏ ‏‎[26]‎‏ «مردان سرپرست زنانند». ‏

‏هیچ گونه دلالتی بر مزیت و برتری مرد نسبت به زن ندارد؛ بلکه آیه، ناظر بر یک حقیقت و واقعیت خارجی است و در خانواده به عنوان یک واحد اجتماعی، جایگاه زوج و زوجه را مشخص و گوشزد می کند و موقعیت مرد در زندگی مشترک را روشن می سازد. ‏

‏علاوه بر این، آیه زن مجرد را شامل نمی شود. بر فرض که ما این امر را موجب برتری و  مزیت بدانیم یک برتری قراردادی است که برای حفظ نظام خانواده و بقای زندگی مشترک لازم می شود. از نظر منطق و عقل سلیم بشری هم تساوی حقوق زن و مرد در وظایف اجتماعی و تکالیف اجتماعی و نیز تساوی در مزد کار و حقوق نسبت به عملی که انجام ‏


‎[[page 52]]‎‏می‏‏‎‏‏دهند، درست و بسیار پسندیده است و اسلام هم به آن دستور داده است و همچنان که ملاحظه شد در آیات فراوانی از قرآن نسبت به آن تأکید فرموده است. ‏

‏عدم بحث در همۀ جوانب به علت ضیق وقت است. ‏

والسلام


[[page 53]]پی نوشتها:

‎ ‎

[[page 54]]

  • . ر.ک: صحیفۀ امام؛ ج 7، ص 245- 246.
  • . ر.ک: همان؛ ج 8، ص 187- 188.
  • . ر.ک: همان؛ ج 9، ص 196- 197.
  • . ر.ک: همان؛ ج 5، ص 347- 348.
  • . ر.ک: همان؛ ج 5، ص 417.
  • . ر.ک: همان؛ ج 12، ص 275.
  • . ر.ک: همان؛ ج 12، ص 274- 275.
  • . ر.ک: همان؛ ج 21، ص 397- 399.
  • . ر.ک: همان؛ ج 7، ص 239.
  • . ر.ک: همان؛ ج 7، ص 331- 333.
  • . ر.ک: همان؛ ج 7، ص 337- 338.
  • . سورۀ حجرات؛ آیۀ 13.
  • . ر.ک: صحیفۀ امام؛ ج 6، ص 460- 462.
  • . سورۀ آل عمران؛ آیۀ 195.
  • . سورۀ انعام؛ آیۀ 165.
  • . سورۀ بقره؛ آیۀ 286.
  • . سورۀ بقره؛ آیۀ 286.
  • . سورۀ نساء؛ آیۀ 32.
  • . سورۀ مدثر؛ آیۀ 38.
  • . سورۀ نساء؛ آیۀ 124.
  • . سورۀ بقره؛ آیۀ 187.
  • . ر.ک: صحیفۀ امام؛ ج 6، ص 300- 302.
  • . ر.ک: همان؛ ج 6، ص 436- 437.
  • . ر.ک: همان؛ ج 4، ص 364- 365.
  • . ر.ک: همان؛ ج 4، ص 364- 365.
  • . سورۀ نساء؛ آیۀ 34.

انتهای پیام /*