خدمت به مردم

عشق به مردم از ویژگیهای امام خمینی (س) است. او با تمام وجود امت را دوست می داشت و خود را وقف آنان کرد و هرچه در توان داشت در راستای مصالح ملی به کار می گرفت. او خود را وامدار مردم و آنان را ولی نعمت خویش می دانست و خود را خدمتگزار معرفی می کرد.

کد : 169282 | تاریخ : 03/12/1396

عشق به مردم از ویژگیهای امام خمینی (س) است. او با تمام وجود  امت را دوست می داشت و خود را وقف آنان کرد و هرچه در توان داشت در راستای  مصالح ملی به کار می گرفت. او خود را وامدار مردم و آنان را ولی نعمت خویش می دانست و خود را خدمتگزار معرفی می کرد.

"علاقه امام به مردم یک علاقه عادی نیست؛ یک عشق است. واقعاً امام برای مردم  می سوزد و مانند یک پدر مهربان همیشه برای فرزندان خود آرزوی سعادت می کند.  امام بارها در کنار تلویزیون که صحنه های فقر و محرومیت نشان داده می شود، گریه  کرده­ اند. هنگام اقامت در قم، روزها متجاوز از شش ساعت با مردم ملاقات داشتند اما  ابداً ابراز خستگی نمی کردند و در ملاقات با مسئولان سفارش می کردند که شما باید خدمتگزار مردم باشید و به اعضای دفتر اخطار می کردند که مبادا با مردم بدرفتاری شود. (1)

قلب مهربان امام چنان برای مردم می تپید که کم ترین رنج آنان را تحمل نمی کرد و  هیچ­گاه اجازه نمی دادند که مردم به خاطر ایشان به زحمت بیفتند؛ گرچه در حد کنار  زدن مردم از جلوی راه باشد.

"وقتی در نجف اشرف به حرم می رفتیم، امام اجازه نمی دادند حتی یک نفر را کنار  بزنیم و افرادی که با آقا بودند جرأت چنین کاری را نداشتند، یادم می آید که یک شب  عید، حرم خیلی شلوغ بود، من برای این که به طرف امام هجوم نشود، دستم را جلو  بردم تا شخصی را کنار بزنم، ولی امام پیش ­دستی کردند و دست مرا عقب کشیدند.  همچنین اگر به کسی اشاره می کردیم که جایش را به آقا بدهد، آقا ناراحت می شدند.(2)

حضرت علی(ع) می فرمایند:

«إنَّ اللهَ تَعالی فَرَضَ عَلی أئمه العدل أن یُقَدِّروا أنفُسَهم بِضَعفَه النّاس کَیلا یَتَبَیَّغَ  بالفَقیر فَقره»؛[3] خداوند بر پیشوایان حق واجب کرده است که [زندگی] خویش  را با ناتوانان جامعه برابر نهند تا تهیدستی به مستمند فشار نیاورد.

این سخن حکیمانه نصب العین زندگی امام بود و ایشان همواره هم سطح مردم  زندگی می کرد و هیچ گاه اسیر زرق و برق دنیا و تجمل پرستی نشد. همین  ساده زیستی او تسکین دل محرومان بود.

یکی از همراهان امام در نجف اشرف می گوید:

چون مرتب به نجف خبر می آوردند که مردم ایران در زندان تحت شکنجه اند،  امام حاضر نبودند حتی در روز یک ساعت به کوفه بروند و از هوای خنک و  مطبوع آن جا استفاده کنند و در همان هوای گرم نجف در خانه ای که حتی  وسایل معمولی خنک کننده نبود، تابستان را می گذراندند.[4]

و یا نقل می شود:

امام در سرمای سوزان در رواق کوچک خانه  خود، روی یک صندلی کهنه می نشستند و سرمای آزار دهنده جماران را تحمل می کردند. امام علت را همدردی با مردم ذکر می کردند.[5]

امام خمینی(س) بر اساس باوری که داشت، همواره به شخصیت مردم حرمت می نهاد و آنان را به عنوان عناصر و ارکان اصلی انقلاب و نظام به حساب می آورد. امام  در پرتو توکل به خدا و ایمان به هدف، اعتماد کامل به ملت خویش نیز داشت. همواره  در گفته ها و نوشته­ هایش روی کمک و حضور مردم در صحنه های انقلاب تکیه  می کرد... امام، بیش از دیگران، مردم را شناخته بود. همین اطمینان به مردم، اکسیر  گرانمایه ای بود که جان ­مایه حرکت را تشکیل می داد. تنها کسی که توانست روحیه یأس و ناامیدی مردم را تبدیل به روحیه اعتماد سازد، امام بود.

ایشان می فرماید:

"وقتی مواجه بشوم با این اشخاصی که همه امید زندگی شان را در راه خدا داده اند، ‏‎ ‎‏جوان‌ هاشان را داده اند، رنج‌ ها را کشیده اند، من وقتی مواجه بشوم با این صورت ‌های ‏‎ ‎‏انسانی، جز اینکه برای خودم یک احساس حقارتی بکنم نمی توانم چیزی بگویم. من ‏‎ ‎‏همیشه این مطلب در ذهنم بوده است که در مقابل ملت ایران که الآن همه چیزشان را ‏‎ ‎‏دارند در راه اسلام می دهند و در مقابل این پدرهای جوان از دست داده من خدمتی ‏‎ ‎‏نکرده ام، ... نتوانسته ام دیْنم را به این آقایان، به این اشخاصی که برای خدا اقدام به ‏‎ ‎‏قیام کردند، ... ادا کنم جز اینکه در پیشگاه حق تعالی عذر تقصیر بخواهم که ما همه بندگان او هستیم، همه تسلیم در مقابل اراده او هستیم، همه جان نثار احکام مقدس او هستیم.‏ [6]

‏‏ ایشان ملاطفت و کمک رسانی به آسیب دیدگان بلایای طبیعی را ضروری می دانست و می فرمود:

" یک نفری که الآن گرفتار است، و مثلًا زیر اتومبیل رفته است یا زخم خورده است یا زلزله دیده است یا چه، این آن قدری که احتیاج به مداوا دارد بیشتر احتیاج به لطف دارد. این کسی که می‏ رود او را نجات می ‏دهد، پرستاری می‏ کند، می ‏آورد طبیبی که او را می ‏بیند، آن قدری که این آدم الآن احتیاج دارد که به او تلطف کنند، ترحم کنند، خوب رفتار کنند، بیشتر از آن اندازه‏ ای است که مداوا کنند. این یک لطف روحی است و آن یک گرفتاری جسمی. خیلی باید توجه داشته باشید به اینکه با اینهایی که سر و کار دارید و اینها گرفتار هستند، با اینها طوری رفتار کنید که این گرفتاریهایشان سبک بشود." [7]

 پیوست ها:

  1. ر.ک: سرگذشت‌های ویژه از زندگی امام، ج2، ص72 ـ 73.
  2. ر.ک: همان، ج4، ص131 ـ 132.
  3. نهج البلاغه، خطبه 209، ص 242. 
  4. ر.ک: سرگذشت‌های ویژه از زندگی امام خمینی، ج1، ص 11 ـ 12.
  5. مهر و قهر، ص 108؛ برداشت‌هایی از سیره امام خمینی، ج1، ص130 ـ 131. 
  6. صحیفه امام؛ ج4، ص 61. 
  7. صحیفه امام، جلد 7، ص 501.

انتهای پیام /*